ماده اثیری

نوشته شده توسط:کیوان فیض مرندی | ۰ دیدگاه

افرادی که آگاهی از وجود و قدرت آفرینش ندارند , تمام اتفاقات و رویدادهایی که در زندگی رخ می دهد را به طبیعت منسوب می کنند . این افراد معمولا از دو گروه مشخص و متمایز از هم تشکیل شده اند.

گروه اول: افرادی هستند که هیچگونه شناختی از ترکیبات به وجود آورنده ذات اصلی نسل بشر , یعنی جسم مادی , تنپوش , روح و همچنین زندگی پس از مرگ ندارند و می توان گفت که این قبیل افراد غیر از شناخت طبیعت , صاحب آگاهی و دانش دیگری نیستند . این گروه معتقدند که بشر از طبیعت خلق شده و پس از مرگ هم جسم مادی وی به مواد و عناصر طبیعت بر میگردد و هیچگونه آثاری از وی بجای نمی ماند . البته قسمتی از این اعتقاد صحصح است , ولی نه این که تمام ذات بشر و حیات وی مربوط به چیزی باشد که آنها می گویند.

گروه دوم: افرادی هستند که تحصیلات کلاسیک و حتی دانشگاهی در یک رشته بخصوصی دارند , ولی از سایر علوم , آگاهی و اطلاع چندانی ندارد. اینها تصور می کنند که , چون در یک رشته ای تخصص حاصل کرده اند , می توانند تمام پدیده های عالم را با اطلاعات و معلومات همان رشته خود توجیه و تفسیر کنند , لذا بر این باورند که برداشت و استنباط آنها تماما در هر زمینه ای درست ترین اطلاعات و علوم می باشند و متاسفانه عده بسیاری از افراد ناآگاه هم به گفته های این شخص توجه دارند.

اگر بخواهیم به قدرت های واقعی افراد که خارج از طبیعت می باشند پی ببریم , بهتر است سه حالت از افراد بشر را در زمان های مختلف در نظر بگیریم یکی فرد بیدار و در حال فعالیت , دیگری شخص خواب و سومی جسد سالم یک نفر مرده , و از نظر ظاهر می بینیم که هیچ فرقی بین جسم مادی آنها نیست , ولیدر واقع اختلاف بسیاری در حالات باطنی آنها وجود دارد . برای چگونگی زندگی فرد بیدار و فعال , شرح زیادی نخواهیم داد , زیرا که همه به آن آگاهند . اما در مورد فرد بخواب رفته , با وجودی که تمام اعضاء بدن او به خوبی کار می کنند , ولی از آنچه که در اطراف وی روی می دهند , بی خبر است و هیچ توجهی به رویدادهای محیط خود ندارد و از کلیه فعالیت و حرکت جسم مادی نیز محروم می باشد . ولی چنانچه او را حرکت دهیم و یا از خواب بیدارش کنیم فورا به حالت فرد بیدار در می آید و محیط و اطراف خود را درک می کند. و لیکن در مورد فرد مرده , اولا تمام اعضاء داخلی و خارجی بدن او هیچ فعالیتی ندارد و از کار افتاده اند و ثانیا در صورتی که بدن وی را حرکت دهیم یا تحریکش کنیم , هرگز به صورت شخص بیدار یا خواب بصورت فعال(زنده) در نخواهد آمد.

فردی که در حال بیداری است , نسبت به محیط زندگی و رفتار و کردار خود , از طریق عقل و ادراک تسلط دارد , زیرا این شخص از نیروی جسم مادی و عقل و تن پوش و روح برخوردار است و با آگاهی و هشیاری کامل , اعمال و رفتار خود را سرپرستی می کند و کسی که بخواب رفته , از نیروی جسمانی برخوردار است , ولی روح و تن پوش وی برای مدتی از جسم مادی فاصله گرفته , اما رابطه روح و جسم وی هنوز قطع نشده اند . چسم سوم , تمام قدرت های حیاتی خود را بطور کلی از دست داده است و دیگر هرگز و با هیچ تحریکی تغییر پیدا نخواهد کرد, زیرا روح و تن پوش که مایه حیات سلولی است , این توده سلول به هم چسبیده را برای همیشه ترک نموده و رشته های حیات بطور کلی از جسم مادی جدا شده اند.

از مطالب فوق به این نتیجه می رسیم که هر موجودی منجمله نسب بشر با وجود روح زنده است و در اصل روح قوام دهنده هستی افراد می باشد . روح افراد بشر پس از خروج از جسم مادی (مرگ) ارتباط خود را بطور کلی از ماده قطع می کند و همراه تن پوش به عوالم اثیری انتقال می یابد . جهت درک بیشتر این مطلب به شرح مختصری درباره اثیر می پردازیم.

اثیر چیست:اثیر عنصری است غیر مادی و با قدرت و سرعتی که در ذات آن وجود داردع می تواند در هر یک از مواد و یا عناصر مادی , نفوذ کند و قدرت حیات آنها را اداره و کنترل نماید . اصولا اثیر رابطی است غیر مادی بین نیروی خلقت و موجودات عالم که در تمام عناصر و اشیاء واجسام اثر می گذارد و باعث ادامه حیات هر شیء در دوران ادامه حیات یا تکامل آن می گردد.

اثیر عالم ع در مواقع و حالت های بخصوص و طی شرایطی , توسط نیروهای دیگر در آن میتوانند به اشکال مختلفی جلوه گر شود . یعنی اثیری که قابل روئیت نیست , گاه امکان دارد به صورت سفت وسخت در آید و قابل لمس و روئیت گردد ولی اصولا خود اثیر , حالت سیال دارد و با قدرت و سرعتی که در ذاتش پنهان است , میتواند بر تمام قسمت های این عالم و کائنات اثر بگذارد.

اثیر از نظر قدرت و سرعت و سایر خصوصیات موجی به ترتیبی در کائنات قرار گرفته که به سهولت قادر است بر تمام تشعشعات و امواج و اجرام و اجسام و عناصر مادی اثر کرده و نمام فضاهای خالی درونی وبرونی شبکه های اتمی و ملکولی و سلولی آنها را اشغال کند و تمام عالم را در برگیرد.

امواج اثیری , تمام ذرات وجودی بشر و اطراف زندگانی و محیط مادی او را به طور کامل از هر طرف احاطه کرده اند . به طوری که در تمام ذرات سلول بصورت نیروی خلقت نفوذ دارد. ولی طبق قوانین امواج و کمبود علم و دانش محیط , این موج های اثیری را به علت سرعت زیادی که دارند , نمی توانیم درک نمائیم و آنها را بشناسیم . وجود امواج اثیری عالم هستی هم مانند بسیاری از امواج دیگر , که برای بشر قابل درک نیستند , از نظر علم فیزیک نظری , تا به امروز به اثبات نرسیده اند , ولی از نظر علم روحی , اگر شیئی را در این جهان می توان مشاهده کرد و یا آنها را تشخیص داد , بدان علت است که , به نوعی تحت تاثیر امواج و ارتهاشات و قدرت های اثیری عالن قرار دارند . این قانون شامل تمام موجودات کائنات , منجمله ستارگان , سیارات , کهکشانها و فضاهای خالی بین آنها نیز می شود , به طوری که خلا مطلق , در هیچ کجای عالم وجود ندارد و تمام فضاها به وسیله اثیر عالم پرشده اند.

    هیچ نظری تا کنون برای این مطلب ارسال نشده است، اولین نفر باشید...