فریا

نوشته شده توسط:کیوان فیض مرندی | ۰ دیدگاه

تندیس فریا سوار بر هیلدسوینی که در واقع یکی از دلباختگان بخت برگشته او به نام اوتار است.

 

فریا Freya الهه عشق و باروری در میان وایکینگها، و زیباترین و خوش یمن ترین الهگان در میان این قوم بود. او را همچنین موکل بر امر برداشت محصول، تولید مثل و زایش و نماد شهوت و هوسرانی دانسته و در امور مربوط به عشق از او طلب یاری می کردند. فریا به شدت دوستدار موسیقی، بهار و گلهاست و در میان موجودات نیز بیش از همه به الفها علاقه دارد.

فریا به عنوان قدرتمندترین و بزرگترین الهگان ونیر نیز به شمار می رود.در واقع فریا به همراه پدرش نیورد و برادرش فریر، تنها خدایان مهم از قبیله و شاخه ونیر هستند.

همسر مرموز فریا خدایی به نام اود (شاید یکی از نامهای اودین باشد) است که به دلیل نامعلومی او را ترک میگوید و هنگامی که فریا در فراق شوی خود می گرید، اشکهای او به طلا تبدیل می شوند. به همین دلیل است که در کتاب فن نویسندگی، اسنوری استورلوسون یکی از استعارات مناسب برای طلا را اشک فریا ذکر میکند.

گنجینه های فریا عبارتند از: گردنبندی مرصع و گرانبها به نام بریسینگز که فریا برای به دست آوردن آن، به نوبت با چهار دورفی که سفارش ساخت این گردنبند را به آنها داده بود همبستر شد!

یک شنل ساخته شده از پر پرندگان که خاصیت جادویی آن در این بود که فریا با پوشیدن آن میتوانست به شکل یک قوش در بیاید.

ارابه فریا نیز که توسط دو گربه کشیده می شود از نشانه های این الهه است.

در بعضی نقاشیها و مجسمه ها فریا را به همراه گرازی به نام هیلدسوینی (به معنی گراز جنگی) تصویر کرده اند که در واقع یکی از دلدادگان فریا به نام اوتار است که به این شکل در آمده.

فریا در قصری با شکوه به نام فولکوانگ (به معنی میدانگاه مردم)زندگی می کند که همیشه آهنگهای عاشقانه در آن نواخته می شوند. همچنین تالاری به نام سسرومنیر نیز تحت تملک فریاست و خدمتکار او نیز فولا نام دارد.

کشتگان جنگ میان فریا و اودین تقسیم می شوند و زنان نیز پس از مرگ به تالار او راه می یابند.

    هیچ نظری تا کنون برای این مطلب ارسال نشده است، اولین نفر باشید...