ریگ

نوشته شده توسط:کیوان فیض مرندی | ۰ دیدگاه

ریگ Rig که معنی لغوی نامش پادشاه است، خدایی در اساطیر اسکاندیناوی است که تنها در یک داستان ظاهر می شود.

داستان از این قرار است که ریگ عازم سفرهایی می گردد. در سفر اول به مزرعه ای می رسد که به پیرزن و پیرمردی به نامهای آی و ادا، به معنی پدر جد و مادر جد، تعلق دارد. این زوج بسیار مهمان نوازانه با ریگ برخورد کرده و او را دعوت کردند تا شب را پیش آنها سر کند. با این وجود غذا و خانه آنها بسیار فقیرانه بود. شب هنگام ریگ در میان این زن و شوهر می آرمد و نه ماه بعد، ادا فرزندی به دنیا می آورد که او را ثرال، به معنی برده نام می نهند.

هنگامی که ثرال بزرگ شد، تبدیل به مردی بسیار قدرتمند اما زشت رو شد. حاصل ازدواج ثرال با زنی به نام ثیر، به معنی زحمت کش، دوازده پسر و نه دختر بود که همگی نامهایی عادی داشتند و انس گرفته با کار سخت کشاورزی بار آمدند. به این ترتیب نژاد برده‌ها به وجود آمد.

در دومین سفر، ریگ به خانه ای مجهزتر، متعلق به مردی صنعتگر و کشاورز به نام آفی و همسرش آما، که نامهای آنها به معنی پدربزرگ و مادربزرگ است رسید. آنها نیز ریگ را دعوت با اقامت در منزلشان کرده و غذایی شایسته برای او آماده کردند و شب هنگام نیز به او اجازه دادند تا در میان آنها بخوابد. نه ماه بعد آما فرزندی به دنیا آورد که او را کارل، به معنی روستایی و خشن، نام نهادند.

کارل همسری به نام اسنور اختیار کرد و آنها صاحب دوازده پسر و ده دختر شدند و از نسل آنها نژاد دهقانان به وجود آمد.

در سومین و آخرین سفر، ریگ به عمارتی با شکوه و مجلل می رسد که متعلق به زن و مردی به نامهای فادیر و مودیر، که طبیعتا به معنی پدر و مادر هستند، بود. آنها نیز ریگ را به خانه خود دعوت کرده و این بار غذایی عالی با شراب فراوان و با استفاده از وسایل مجلل به او دادند. این بار هم ریگ در بین میزبانانش خوابید و نه ماه بعد از مودیر پسری زیبا و باهوش به نام یارل، به معنی سرباز دلیر، متولد شد. از نسل یارل نژاد و خاندان جنگجویان پدید آمدند.

هنگامی که یارل به سن مردی رسید، ریگ رون ها را به او آموخت. حروف جادویی که می توانستند دریا را آرام کنند، آتش را بنشانند و تیغه شمشیر دشمن را کند کنند. او همچنین زبان پرندگان را به یارل آموخت و قبل از بازگشت به آسگارد، نزد یارل فاش کرد که او پدر واقعی یارل است.

پس از این اتفاق یارل فادیر و مودیر را ترک کرد، برای خود قصری ساخت و گروهی را به خدمت خود در آورد. یارل و سربازانش شروع به گسترش قلمرو خود کرده و هجده قلعه را تصرف کردند. سپس یارل، ارنا، دختر زیباروی فرمانده ای بزرگ به نام هرسیر را به زنی گرفت و این دو صاحب یازده پسر شدند.

تا آنجا که می دانیم، آلفادیر، یعنی پدر همگان، لقب اودین است. اما در کمال تعجب، ریگ را نامی برای هایمدال ذکر می کنند و او را پدر و سرسلسله سه نژاد فوق می دانند.

    هیچ نظری تا کنون برای این مطلب ارسال نشده است، اولین نفر باشید...