برینهیلد

نوشته شده توسط:کیوان فیض مرندی | ۰ دیدگاه

برینهیلد Brynhilde یا برونهیلد Brunhilde در داستان زندگی زیگورد، در اساطیر نورس و زیگفرید در اساطیر ژرمنی و در نتیجه در اپرای حلقه نیبلونگهای واگنر، شخصیتی مهم و کلیدی است. معتبرترین روایات این داستانها با حضور برونهیلد در اساطیر نورس در وولسونگاساگا و در میان ژرمنها در سرود نیبلونگن است.

 

اودین به رسم بدرود بوسه ای نثار برینهیلد می کند

 

برینهیلد در وولسونگاساگا

در وولسونگاساگا، برینهیلد، دختر بودی، یکی از والکیری های اودین است. هنگامی که قضاوت درباره نبردی بین دو پادشاه به نامهای هیالمگونار و آگنار به او واگذار می شود، برینهیلد بر خلاف میل اودین، جانب آگنار را می گیرد و به همین دلیل، اودین وی را مجازات می کند. مجازات برینهیلد آن است که در قلعه ای واقع بر کوهی به نام هیندارفیال، در کوهستان آلپ، بر روی تختی به خواب فرو رود، تا هنگامی که مردی طلسم او را باطل کرده و وی را از خواب بیدار نماید.

اما برینهیلد پیش از قبول مجازات، از اودین میخواهد تا تنها مردی بتواند وی را نجات دهد، که به غایت دلاور و متهور باشد. به همین دلیل، اودین پیرامون قلعه را، دیواری از آتش می کشد تا خواسته برینهیلد را برآورده سازد.

زیگورد، پسر زیگموند، قهرمان اژدهاکش اساطیر نورس، سوار بر اسب بی نظیرش، گرانی، از حلقه آتش گذشته و با برداشتن کلاه خود از سر برینهیلد و دریدن زره او، طلسم وی را باطل می سازد و بر وی عاشق می گردد. او حلقه جادویی (نفرین شده) آندوارینات را به عنوان گواهی بر عشق خویش به برینهیلد می بخشد و سوگند یاد می کند که به سوی او بازگردد.

زیگورد پس از خارج شدن از قلعه، به سرزمین بورگوندی، به فرمانروایی شاهی به نام گیوکی می رود. گریمهیلد، همسر گیوکی که ساحره ای تواناست، برای آنکه زیگورد را وادار به ازدواج با دختر خودش، گودرون نماید، معجونی سحرآمیز به او می خوراند تا عشق برینهیلد را از ذهن وی بشوید و بدین ترتیب زیگورد با گودرون ازدواج می کند.

اما گریمهیلد که از ماجرای میان زیگورد و برینهیلد باخبر است، تصمیم می گیرد تا برینهیلد را به همسری گونار، پسر خودش در آورد. اما هنگامی که گونار به قلعه برونهیلد می رسد، موفق به گذر از حلقه آتش نمی شود و حتی گرانی نیز، حاضر نمی شود او را از حلقه بگذراند. در نتیجه باز هم گریمهیلد به جادو متوسل شده و زیگورد را به شکل گونار در می آورد تا او بتواند از حلقه آتش بگذرد.

زیگورد هنگامی که بر بالین برینهیلد می رسد، با او همبستر می شود اما شمشیر خود را میان بدنهایشان قرار می دهد، به نشانه این که وی به قولش وفادار مانده و بکارت برینهیلد را بر نگرفته است. او همچنین آندوارینات را از انگشت برینهیلد به در آورده و بعدا آن را به گودرون می دهد.

زیگورد برینهیلد را به عنوان همسر گونار به وی تسلیم می کند. اما هنگامی که میان برینهیلد و گودرون، مشاجره ای بر سر اینکه شوهر کدامیک جسورتر است، گودرون واقعیت ماجرا را بر برینهیلد فاش می کند و برینهیلد که حیثیت خود را لکه دار می بیند، تصمیم به انتقام از زیگورد می گیرد و تلاشهای زیگورد برای آرام نمودن وی نیز بی ثمر می ماند.

برینهیلد از گونار می خواهد تا زیگورد را به قتل برساند، اما گونار و برادر کوچکترش، هوگنی، از آنجا که با زیگورد عهد برادری بسته اند، از این کار سر باز می زنند و قتل زیگورد را به برادر سومشان، گوتورم می سپارند.

شب هنگام گوتورم وارد خوابگاه زیگورد شده و سرانجام وی را به قتل می رساند. اما زیگورد پیش از مرگ، شمشیر خود را به سمت گوتورم که در حال گریز بود رها می سازد و شمشیر، قاتل را به دو نیم می کند، که نیمی داخل اتاق و نیمی بیرون از اتاق می افتد. برینهیلد نیز فرزند سه ساله زیگورد را به قتل می رساند و هنگامی که هیزم مرده سوزی برای زیگورد آتش زده می شود، خود را درون شعله ها می افکند.

 

زیگفرید و برینهیلد

 

برینهیلد در سرود نیبلونگن

در سرود نیبلونگن، برینهیلد ملکه ایسلند و زنی جنگاور است. شرط او برای قبول خواستگارانش، پیروزی خواستگار بر او در سه مسابقه زورآزمایی و جنگاوری است. زیگفرید که برای ازدواج با کریمهیلد، خواهر شاه گونتر و برادرانش، گرنوت و گیسلر، به پیشنهاد هاگن، مشاور آنها باید به گونتر در این کار کمک کند، با شنلی جادویی خود را نامرئی کرده و گونتر را پیروز می گرداند.

 

داستان مانند روایت وولسونگاساگا پیش می رود منتهی، در سرود نیبلونگن، این هاگن است که در جریان شکار، نیزه ای را بر پشت زیگفرید، میان دو کتف او، که تنها نقطه آسیب پذیر در بدن اوست زده و زیگفرید را می کشد.

 

اپراهای واگنر

با وجودی که نام چهار اپرای مورد بحث را واگنر حلقه نیبلونگ ها گذاشته، اما شخصیت برینهیلد در آن بیشتر برگرفته از روایت وولسونگاساگا، البته با دستکاریهای شخصی واگنر است.

برینهیلد که در سه اپرای والکیری، زیگفرید و گوتردامرونگ حضور می یابد، یکی از والکیری ها است که دختران اودین و اردا(زمین) هستند. برینهیلد از طرف اودین مأمور حفاظت از جان زیگموند، پسر اودین می گردد، ولی هنگامی که اودین قصد کشتن زیگموند را می کند، برینهیلد با وی به مخالفت پرداخته و زیگلینده، همسر(و خواهر) زیگموند را فراری می دهد. او با این کار مورد خشم اودین قرار گرفته و به عنوان مجازات در حلقه ای از آتش بر تختی به خواب فرو می رود تا آنکه قهرمانی شجاع وی را از خواب بیدار نماید. و این قهرمان کسی نیست جز زیگفرید، فرزند زیگموند.

    هیچ نظری تا کنون برای این مطلب ارسال نشده است، اولین نفر باشید...