آنتیگونه

نوشته شده توسط:کیوان فیض مرندی | ۰ دیدگاه

آنتیگون (به یونانی: Αντιγόνη)، در اسطوره‌های یونان، دختر ادیپ و یوکاسته است.اساطیر یونان باستان

آنتیگون

فرانسوی:           آنتیگون

جنسیت:مؤنث

پدر:       ادیپ

مادر:     یوکاسته

همسر:   هایمون

وابستگان:          خواهر پولونیکس و اتئوکلس

مرگ:     به دستور کرئون زنده در گور شد.

موضوع‌های اساطیر یونان باستان

 

برادرانش پولونیکس و اتئوکلس در جنگ مخالفان هفتگانهٔ تب هم‌دیگر را کشتند و کرئون عموی‌شان و پدر همون، پادشاه تب تدفین پولونیکس را به جرم خیانت ممنوع کرد. آنتیگون از این فرمان سرپیچی می‌کند و می‌گوید که «از قلب فرمان می‌برد». او برادر را به خاک می‌سپارد و به دستور کرئون زنده در گور می‌شود.

دختر اویدیپیوس یا ادیپ (شاه تبس) و یوکاسته یا اپیکاسته ( که مادر و در عین حال همسر اویدیپوس بود) در نمایشنامه‌های اویدیپیوس در کولونوس و آنتیگونه اثر سوفوکلس، داستانش شرح داده شده‌است. اما روایت‌های دیگری نیز از سرگذست او وجود داشته‌است که یکی از آن‌ها تراژدی به قلم ائوریپیدس بوده‌است که مفقود شده‌است.

اویدیپوس بعد از آنکه پی برد با مادر خود زنا کرده‌است، یوکاسته (مادر و همسرش) خود را به دار آویخت و اویدیپوس چشم خود را کور کرد. اویدیپوس سوگند خورد که خانواده و دیار آلودهٔ خود را ترک کند اما کرئون (برادر یوکاستا) از او خواست مدتی آنجا بماند. در این مدت کرئون به عنوان نائب السلطنه حکومت کرد. بعدن پسران اویدیپوس، یعنی اتئوکلس و پولونیکس، تاج و تخت را تصاحب کردند و پدر را بیرون راندند. آنتیگونه همراه اویدیپوس رفت تا در آوارگی‌های او راهنمایش باشد. وقتی اویدیپوس سرانجام به حریم مقدس پوسئیدون در کولونوس رسید که مقدر بود در آنجا بمیرد. ایسمنه (خواهر آنتیگونه) نزد اویدیپوس و آنتیگونه رفت و به آنها خبر داد که برادران به نزاع برخاسته‌اند و کرئون که از اتئوکلس دفاع می‌کند مایل است اویدیپوس به تبس بازگردد. زیرا طبق یک پیشگویی حضور اویدیپوس موجب پیروزی کسی می‌شود که به اویدیپوس پناه بدهد. اویدیپوس در محراب ماند اما کرئون با سربازانش از راه رسید و خواست ایسمنه و آنتیگونه را برباید تا اویدیپوس مجبور به همکاری شود اما اویدیپوس از اهالی کولونوس تقاضا کرد که به دنبال تسئوس (شاه آتن) بروند. تسئوس به سرعت آمد و هر دو خواهر را نجات داد.

وقتی اویدیپوس از دنیا رفت، آنتیگونه و ایسمنه داوطلبانه به تبس بازگشتند در حالیکه پولونیکس با هفت سردار به تبس حمله کرده بود. پولونیکس و اتئوکلس در نبرد تن به تن یکدیگر را کشتند. کرئون جسد اتئوکلس را با تشریفات شاهانه به خاک سپرد اما چون پولونیکس را یاغی و خائن می‌دانست جنازه اش را راها کرد تا بگندد و ممنوع کرد که کسی به آن دست بزند. آنتیگونه این بی حرمتی را تحمل نکرد و سه مشت خاک بر جنازه پاشید و در صدد دفن جنازه بر آمد. سربازان کرئون آنتیگونه را دستگیر کردند. آنتیگونه تقاضای ایسمنه را که خواست در جرم و مجازات او شریک شود نپذیرفت زیرا ایسمنه موقعی که آنتیگونه خواست اقدام به دفن برادر کند از کمک کردن امتناع کرده بود.

کرئون آنتیگونه را به دلیل نافرمانی اش به مرگ محکوم کرد اما برای اینکه قاتل او نباشد دستور داد آنتیگونه را با آب و غذا در غاری حبس کنند. هایمون پسر کرئون که نامزد آنتیگونه بود به دفاع از آنتیگونه برخاست و به پدر اعتراض کرد اما نتیجه‌ای در بر نداشت. تیرسیاس، غیبگوی پیر و نابینای تبس نزد کرئون آمد و به او هشدار داد و در خواست کرد مردگان را دفن کند و زندگان را از گور در آورد. کرئون به اکراه پولونیکس را دفن کرد و بعد به سراغ غاری رفت که آنتیگونه در ان حبس شده بود. غار را گشود اما با جنازهٔ آنتیگونه که خود را به دار آویخته بود مواجه شد و هایمون را بالای سر جنازه دید. هایمون با خنجری که داشت سعی کرد ضربه‌ای به پدر بزند اما بعد خود را کشت. ائورودیکه، همسر کرئون بعد از شنیدن مرگ پسرش خودکشی کرد.

 

منابع

دورانت، ویل. تاریخ تمدن، یونان باستان (جلد دوم). ترجمهٔ امیرحسین آریان‌پور و دیگران. سرویراستار، محمود مصاحب. چاپ ششم. تهران: شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، ۱۳۷۸. ISBN 964-445-001-9.

مایکل گرانت. جان هیزل. فرهنگ اساطیر کلاسیک یونان و روم. ترجمه رضا رضایی. نشر ماهی

    هیچ نظری تا کنون برای این مطلب ارسال نشده است، اولین نفر باشید...