تمدن گمشده ( آتلانتیس)

نوشته شده توسط:کیوان فیض مرندی | ۰ دیدگاه

 

ابعاد مختلف قاره گمشده و ارتباط آن با اسرار دیگر مانند اهرام مصر و بشقابهای پرنده و حیات در کرات دیگر...آتلانتیس بدون اغراق یکی از بزرگترین اسرار موجود در جهان است که تا بحال تحقیقات زیادی پیرامون آن انجام گرفته است. ولی هنوز بسیاری از ابعاد آن در پرده ابهام است.آتلانتیس چیست و کجاست..؟

آتلانتیس نام قاره ای است که 12000 سال پیش بر اثر حادثه ای بزیر آب فرو رفته است. معروفترین سند در این مورد نوشته های فیلسوف معروف افلاطون میباشد که 3000 سال پیش اطلاعات مکتوب و جالبی از خود بجای گذاشت.بگفته افلاطون این سرزمین مهد تمدن بسیار عالی و پیشرفته بوده و نتنها در زمینه تکنولوژی بلکه در تمتم شاخه های علوم و هنر در سطح عالی قرار داشته اند.او نیز گفته است مردم آتلانتیس بسیار خوش خلق و مهربان بوده اند که این گفته بیان دارد که افلاطون خود با آن مردم ملاقات داشته و یا حتی سرزمین آنان را دیده است.در ادامه میگوید آنها دارای قدی بلند و پوستی روشن هستند و هیچ چیز بیشتر از اخلاقیات و ارزشها برایشان مهم نبوده است. با مهربانی کنار هم میزیستند. در اقتصادشان پول وجود ندارد. آتلانتیس دارای کشتزارهای وسیعی بود و محصولات فراوانی تولید میکردند.تا قرن پیش آتلانتیس تنها افسانه ای بود اما بمدد ابزار پیشرفته مانند ماهواره ها محققان و باستان شناسانتوانستند یقین پیدا کنند که آتلانتیس وجود داشته و دارد.این تصویر تایید کننده سخن افلاطون است که معتقد است آتلانتیس قاره ای در میان اقیانوس اطلس بوده.البته او میگوید در مغرب آتلانتیس قاره ای بسیار وسیع قرار دارد که این مشخص میکند افلاطون آتلانتیس را با قاره آمریکا اشتباه نگرفته است. البته در یک نقشه باستانی که به نقشه پیر رئیس دریانورد ترک معروف گردیده قاره آتلانتیس بوضوح دیده میشود. بله آتلانتیس وجود دارد و امروزه تحقیقات بیشتری بصورت سری بروی آن انجام میشود.اماچرااین تحقیقات مهم است..؟ یکی از مهمترین دلایل تحقیقات میراث آن سرزمین است که به گنج آتلانتیس معروف شده. اشتباه نکنید آن گنجی که ما بعنوان گنج میشناسیم نیست. منظور از میراث منابع و کتابهایی است که شامل تمام علوم آن دوران میباشد.تحقیقات در مورد آتلانتیس به سه بخش تقسیم میشود:دوران قبل از حادثه دوران پس از حادثه و در مورد خود حادثه وچگونگی نابودی آتلانتیس....منابع تحقیقات دوران قبل از نابودی بیشتر مکتوب در پاپیروسها و کتیبه های سنگی اقوام قدیمی مانند مایاو آزتکها در آمریکای مرکزی وجنوبی است که تعدادشان کم نیست.تمدنهای پیشرفته در مصر و آسیا مثل چین و حتی اروپا و... و چگونگی دستیابی به این علوم چیزیست که ذهن دانشمندان بدانها جلب شده و بدنبال نشانه ای از مرتبط بودن آنها با تمدن آتلانتیس هستند.برادران ارشد نوع بشر که در دره های پر برف ویا در غارهای زوایای جبال هیمالیا مخفی بودند واقعیت وجود این اجتماعات توسط شواهدی تایید و تصدیق میشود.این شواهد در مدت 5000 سال بظهور رسیده اند اگر چه با زیورها و زینتهای خیال پروری تزیین شده اند ولی با این وجود تا حدی حاوی حقیقت میباشند.فردینان اوسندوفسکی که از طریق فرهنگستان فرانسه به دریافت نشان نایل شده حکایت عجیبی نقل میکندکه در مغولستان از زبان شاهزاده چولتن بیلی والامای بزرگ آنجا در پنجاه سال پیش شنیده است.به عقیده آنان در قدیم دو قاره در اقیانوس اطلس وجود داشته. که هردو در آب فرو رفتند ولی بعضی از ساکنین آنها به پناهگاه های زیر زمینی رفتند. در این غارها نور عجیبی میدرخشیده که در پرتو آن نباتات رشد میکرده اند. به عقیده دانشمند لهستانی نژاد زیر زمینی که نامشان آگارتی بوده در زمینه فنی پیشرفت زیادی داشته اند. منجمله دارای وسایل نقلیه خاصی بوده اند که با سرعت زیاد در طول یک شبکه تونلها و نقبها ی موجودبه رفت و آمد مشغول بودند.نیکلا روریش کاشف و هنرمند معاصر در طول سفرهایی که در منطقه سیکیانگ انجام داده راهروهای زیر زمینی متعددی مشاهده نموده است. بومیان بوی گفته اند که گاهی بعضی اشخاص عجیب از این مناطق بیرون آمده و در شهرها خرید میکنند و بهای آن را با پولهای قدیمی که کسی نمیشناخته میپردازند.روریش درضمن مقاله ای تحت عنوان نگهبانان نوشته ودر آن اظهار نموده که شاید این مردمان مرموز که ناگهان ظاهر میشوند وی تحقیقات بسیاری در باره این مهمانان از مغلان کرده است و اطلاعات جالبی بدست آورده. او میگوید این اشخاص گاهی سوار بر اسب میایند و برای اینکه جلب توجه نکنند خود را بوضع چوپانان یا دوره گردان در میاورند.همچنین پروفسور روریش در سال 1926 ظهور یک دایره نورانی بر فراز جبال قراقروم مشاهده نمودهاین شی در صبح یکروز آفتابی دیده شده و هرگونه خطای دیدی در چنین وضعی غیر ممکن است.درضمن در 80 سال پیش وسایل پروازی بندرت وجود داشته پس اینکه آنها هواپیما یا بالنی دیده باشند دور از ذهن است. آیا این وسیله هوایی متعلق به یکی از این اقوام ماقبل تاریخ بوده..؟بانو نیل دیوید که مسافرتهای زیادی در تبت نموده در نوشته های خود حکایت از آواز خوانی میکند که میگفته منزلگاه خدایان را بلد است. روزی این آواز خوان هدیه عجیبی برای خانم میاورد این هدیه عبارت بود از گلی آبی رنگ که در دمای 20 درجه زیر صفر روییده بود و در هیچ کجای دنیا یافت نمیشد. در 40 سال پیش دکتر لائوچین مقاله نوشت در مورد سفری به آسیای مرکزی که بمنزله مقدمه کتاب آفاق گمگشته تالیف جیمس هیلتون است وی چنین مینگارد که باتفاق دوستش راهی بودند که در اعماق کوهستان به دره ای وارد میشوند که از باد محفوظ و هوایش گرمتر از مجاورش بود. در اینجا به تفصیلبرجها و آزمایشگاه هایی را مینویسد که از مشاهده آنها حیرت کرده بود. ساکنان دره مذکور دو مهمان را پس از پذیرایی مفصل در جریان نتایج علمی و انجام کارهایشان در آنجا قرار میدهند ولی آنها از دکتر قول میگیرند که رازشان را فاش نکند وگرنه اگر دکتر قول نداده بود شاید خیلی چیزها از آنان حکایت میکرد. امروزه در شامبهای شمالی جز شن و دریاچه نمک چیز دیگری نیست که البته نشانهایی از سانحه یا اتفاقی مثل زلزله یا شبیه به آن یافت شده.مباحث در این زمینه همچنان ادامه دارد و اینقدر زیاد است که از گفتن همه شان بنا به فرصت کم میگذریمشاید در مبحثی دیگر یا زمانی دیگر....اما با این مشاهدات آیا میتوان این اتفاقات را مربوط به آتلانتیس دانست..؟اگر تمدن فرازمینی را همان قوم آتلانتیس بدانیم پس خیلی ساده به یک معادله ساده میرسیم چون آنها خیلی پیشرفته هستند و همینطور اقوام زیر زمینی پس ارتباط دوطرفه بین آنها چیز ساده ای است برای همین هر از چند گاهی مهمانانی از فضا برای دیدار اقوامشان که در زیر هستند بیایند و از زیر به آسمان..آیا اهرام یا امثال آن مثل استون هنج ویا... توسط این اقوام ساخته شده اند یا با دانشی که از خود بجای گذاشته اند باعث ساخت چنین بناهایی بسیار عظیم و مرموز شده اند...؟؟؟نا شناختنیها همچنان وجود دارند و ما گامی بسیار بزرگ برای درک آنان...پیش روی به امید آن روز.

    هیچ نظری تا کنون برای این مطلب ارسال نشده است، اولین نفر باشید...