نظر و دیدگاه نویسنده وبلاگ

نوشته شده توسط:کیوان فیض مرندی | ۰ دیدگاه

گویا به راستی بشر نمی‌تواند در یک خط مستقیم به راه خود ادامه داده و مسیر خود را دائم تغییر می‌دهد. زیباترین نمونه این احساس را می‌توان در قالب شکل فرمال (رل) اکثر ماشینها اعم از کوچک و بزرگ مشاهده کرد.

آری، بشر همواره در پی تربیت دانشمندانی جهت شناخت گذشتگان با نامهایی شبیه باستانشناس، تاریخ‌شناس و دیگر نامها،‌مخصوصاً ستاره‌شناس است. از سوی دیگر اگرچه تربیت آینده‌نگر به راحتی مقدور نیست، اما همواره آینده‌نگرها در کانون توجه مردم بوده‌اند.

اگر به تمام عالم خلقت نگاه کنیم تنها فاکتوری که تا کنون ثابت مانده است و تغییری در آن مشاهده نشده است فاکتور «زمان» است. اما بشر امروزی مانند تمام تنوع‌طلبی‌های دیگرش گویا قصد ندارد در خط مستقیم زمان به پیش برود و همواره یا قصد سفر به گذشته را دارد و یا دوست دارد از آینده خبر داشته باشد.

در واقع در این میان فقط یک تفاوت وجود دارد. در مورد گذشته بشر بیشتر علاقه به سفر به گذشته یا به تعبیری «سفر در زمان» دارد ولی در مورد آینده بیشتر علاقه دارد که از آن خبر داشته باشد. این نشان می‌دهد که بشر دوست دارد با اطلاع از گذشته به «علم‌اندوزی» و با اطلاع از آینده به «سوداندوزی» بپردازد.

در این میان نقش بعضی از افرادی که آینده را پیش‌بینی کرده‌اند و بدین شغل بطور دائم و یا غیردائم پرداخته‌اند بسیار محسوس‌تر بوده است و چند تن از آنها بسیار مشهور شده‌اند. در زمانهای قدیم فردی به نام «نستراداموس» یکی از آنها بوده است و در این دوره نیز فردی به نام «حسن شارنی» نیز از معروفیت خاصی برخوردار شده است.

نکته مهم و فرق بین فردی بین «نستراداموس» و «حسن شارنی» در این است که چون «نستراداموس» تمام پیش‌بینی‌های خود را در قالب اشعار و به طور غیرمستقیم انجام داده، و به خاطر طبع کمال‌طلب انسان که احتیاج دارد در هر زمینه به یک کمال معتقد باشد، دانشمندان می‌گویند که نتوانسته‌اند بعضی از رباعی‌های «نستراداموس» را تفسیر کنند. اما چه بسا توانسته‌اند ولی نتوانسته‌اند به خود بقبولانند که بعضی از آنها محقق نشده‌ است.

اگر در مورد «حسن شارنی» نیز دقت کنیم، بعضی از پیشگویی‌های او محقق نشده است. و البته این چیزی از ارزشهای او به نظر من نمی‌کاهد.

نکته آخر: بسیاری از یش‌بینی‌ها بدین خاطر درست از آب درمی‌آیند که از ظاهر منطقی برخوردار هستند. این بدان معنی است که از شرایط حداقلی برخوردار هستند.

مثلا هیچ پیشگویی آنقدر احمق نیست که به فردی که دو پایش را قطع کرده‌اند بگوید قهرمان دوی صدمتر جهان می‌شود و در ضمن رکورد آن را هم شکسته و تا سی سال کسی نمی‌تواند رکورد او را بشکند!!!

این بدان معنا است که پیشگویان از یک بینش عمومی نسبت به قضیه برخردار شده و سپس پیشگویی می‌کنند.

و در این بین بسیاری دیگر هم بوده‌اند که به خاطر محقق نشدن پیشگویی‌هایشان به فراموشی سپرده شده‌اند.

    هیچ نظری تا کنون برای این مطلب ارسال نشده است، اولین نفر باشید...