چطور ترس در کودکان را بشناسیم؟

نوشته شده توسط:کیوان فیض مرندی | ۰ دیدگاه

ترس‌ها از زمان تولد در وجود انسان حک می‌شوند؛ حتی می‌توان تأیید کرد که ذاتی هستند و به‌عنوان رکن اصلی غریزه در حفظ بقا نقش دارند و تنها شامل حال انسان‌ها نمی‌شوند بلکه از ویژگی‌های همه موجودات زنده به‌شمار می‌روند.

در اینجا تکامل و تغییر ترس‌هایی را که از اوان کودکی در وجودمان ساکن هستند و با مرور زمان همراه با رشدمان تغییر شکل می‌یابند یا جای خود را به ترس‌های جدیدی می‌دهند مورد بررسی قرار می‌دهیم.

 

ترس از رها شدن

کودک از نخستین ماه‌های زندگی ترس از رها شدن را احساس می‌کند. این هراس نوعی ترس مخصوص است که با ترسی که بعدها احساس می‌کند متفاوت است؛ اما این ترس از همان روزهای اول تولد کاملا در او وجود دارد. کودک به تماس و ارتباط نیاز دارد و زمانی‌که از سینه مادرش شیر می‌خورد و در آغوش او قرار دارد احساس امنیت می‌کند‌ و اگر با او تماس برقرار نکند احساس ترس می‌کند.

از این‌رو به‌شدت توصیه می‌شود نگذارید نوزاد گریه کند. درحقیقت توجه نکردن به گریه نوزاد، حس تنهایی و ترس از رها شدن را در او تشدید می‌کند. گریه کردن شکلی از زبان است که نوزاد برای ابراز احساساتش و زمانی‌که مشکلی وجود دارد از آن استفاده می‌کند (گرسنگی، خواب، ترس،...).

ترس از غریبه‌ها

نوزاد طی نخستین ماه‌های زندگی‌اش، تقریبا با مادرش رابطه تنگاتنگ و ویژه‌ای دارد و مادر و فرزند یک وجود را تشکیل می‌دهند، حدود 7 یا 8 ماهگی از استقلالش آگاه می‌شود و شروع به ساختن شخصیت‌اش می‌کند. شکل‌گیری شخصیت فرایندی است که طی آن کودک خودش را برای جدایی از مادری که او را اغلب هنگام ترس از غریبه‌ها همراهی می‌کرده، آماده می‌کند.

آیا تا به حال ندیده‌اید که کودک 7 یا 8 ماهه‌ای با دیدن یک غریبه یا فردی که کمی برایش آشناست یکدفعه زیر گریه بزند؟

این واکنش کاملا طبیعی و ضروری است. این عمل درحقیقت ارزش رابطه مادر و فرزندی را نشان می‌دهد؛ رابطه تنگاتنگی که طی ماه‌های اولیه زندگی‌‌ بین این دو موجود شکل گرفته است، از این‌رو ترس از غریبه قدمی در روند رشد و آگاهی از وجود فرد دیگر به‌شمار می‌رود.

ترس از تاریکی

کدام کودکی از تاریکی نمی‌ترسد؟ در حقیقت ترس از تاریکی در سنین 2 یا 3 سالگی ظاهر می‌شود و به اشکال و درجات مختلفی کودکان را تحت‌تأثیر قرار می‌دهد. در این سن ترس ناشی از فقدان روشنایی هنوز آگاهانه نیست اما وجود دارد.

بعدها، زمانی‌که کودک متوجه می‌شود که شب به خوابیدن و در نتیجه به جدایی از مادر مربوط می‌شود، ترس از تاریکی آگاهانه می‌شود. این دلهره اگرچه موقتی است، مربوط به رها شدن و جدایی از مادر می‌شود. این احساس در شب تشدید می‌شود زیرا کودک نمی‌بیند چه چیزهایی او را در تاریکی احاطه کرده‌اند.

عروسکی که به او اطمینان خاطر می‌بخشد

درست در این زمان است که عروسک اهمیت خودش را کاملا نشان می‌دهد! عروسک نمایانگر وسیله‌ای است که به‌طور موقت از کودک در برابر ناشناخته‌ها حمایت می‌کند. مشکل جدا شدن از مادر نمی‌تواند به‌طور کامل برطرف شود اما به کمک چند ترفند به مقدار زیادی آسان می‌شود.عروسک، چراغ خواب کوچک و موسیقی از وسایلی هستند که کودک را هنگام خواب همراهی می‌کنند.

ترس از گرگ، هیولا و جادوگر بدجنس

بعد از یک دوره هراس‌های ذاتی که حقیقتا واقعی نیستند، ترس کودکان شکل دیگری به‌خود می‌گیرد و با سمبل‌هایی که در هر خانواده‌ای متفاوت است، همراه می‌شود.

تا سن 3سالگی ترس‌ها معمولا به قسمت‌های دهانی مربوط می‌شوند (گرگ گرسنه‌ای که دهانش باز است، شیری که در حال دریدن است و...). سپس به‌صورت کابوس‌ها و ترس‌های پیچیده‌تری که گاه ترکیبی از خیال و واقعیت هستند خود را نشان می‌دهند(ترس از دزد، جادوگر و...).

کابوس‌ها شکل مخصوصی از رویاها هستند که باعث نمایان شدن ترس‌های شدیدی می‌شوند و نباید آنها را نادیده گرفت. مهم است که با کودک در مورد ترس‌هایش صحبت کنیم. در حقیقت بهتر است به ترس‌های کودک توجه نشان دهیم تا از این طریق به او کمک کنیم بر آنها غلبه کند. باید به کودک اطمینان خاطر دهیم و او را آرام کنیم. بعضی از بزرگ‌ترها ترجیح می‌دهند به کودک توضیح دهند که هیولاها وجود ندارند و برخی دیگر بیشتر مایلند از کلمات اطمینان بخش استفاده کنند(نگران نباش، من برای حفاظت از تو در کنارت هستم و...).

ترس از دکتر، دندانپزشک و آمپول

این ترس‌ها، ترس‌هایی واقعی هستند. چیزی که کودک را می‌ترساند ترس از درد بدنی است (دردی که قطعا وجود دارد)؛ بنابراین مهم است که ترس را انکار نکنید. مثلا زمانی که می‌خواهید به کودک آمپول بزنید فایده‌ای ندارد به او بگویید که «اصلا درد نداره، هیچی احساس نمی‌کنی». حتی اگر درد قابل تحمل هم باشد باز ترس وجود دارد. ازاین‌رو بهتر است با کودکتان روراست باشید، به او دروغ نگویید و برایش توضیح دهید که درد کمی خواهد داشت و فقط یک سوزش کوچولو احساس خواهد کرد. گرفتن دست کودک به هنگام ویزیت شدن به او اطمینان خاطر می‌بخشد. حضور شما این امکان را به کودک می‌دهد تا احساس کند از طرف شما مورد حمایت قرار می‌گیرد.

ترس روی صفحه تلویزیون

تلویزیون رسانه‌ای گروهی است که نباید صحنه‌های ترسناک را برای کودکانمان به نمایش بگذارد. برخی از برنامه‌های تلویزیونی با به نمایش گذاشتن حوادث، تصادفات، تصاویر مربوط به جنگ، فیلم‌های پلیسی، تبلیغات و... اعمال خشونت‌باری را در معرض دید کودکانمان قرار می‌دهند که نباید کودکان به آنها نگاه کنند.

مهم است کودکان را در برابر تصاویر خشونت‌باری که از برخی برنامه‌های تلویزیونی یا از طریق اینترنت پخش می‌شوند محافظت کنیم و تعیین کنیم چه برنامه‌هایی را می‌توانند تماشا کنند. هوشیاری پدران و مادران در این زمینه می‌تواند بهترین روش حفاظتی باشد.

    هیچ نظری تا کنون برای این مطلب ارسال نشده است، اولین نفر باشید...