محمد الکترونیکی. ممکن است مرگ را تجربه

نوشته شده توسط:کیوان فیض مرندی | ۰ دیدگاه

تجربه:

با سلام

حدودا تا ساعت 3 یا 4 بامداد روز 30 فروردین 1393 بیدار بودم و سپس خوابیدم در خواب چندین فرد را مشاهده کردم که ظاهر آنان مانند انسان نبود سفید پوش بودند و صورت آنان شبیه انسان نبود بلکه شبیه لامپ مهتابی بود در خواب مشاهده کردم که در منزل مادربزرگم خوابیده ام و یه حفره شبیه به حفره ایی که بر اثر تیر اندازی ایجاد شده باشد روی پیشانی من وجود دارد اما اثری از خون نبود آن موجودات سفید رنگ که قد آنان متفاوت باد اطرافم ایستاده بودند و یکی از آنان روبروی من و روی هوا و نزدیک سقف اتاق ایستاده بود و به من گفتند ما آمده ایم تو را ببریم, و از من خواستند که نفس نکشم من به حرف آنان عمل کردم و سپس نور سفید رنگی را دیدم که از سمت درب اتاق وارد شد و اطرافم حرکت کرد و نور دیگری از روبرو و کمی پایین تر از سقف, دقیقا همان جایی که آن موجود ایستاده بود از دیوار بیرون آمد اما ناگهان نور قطع شد و آن موجودات به من گفتند نفس نکش میخواهیم تو را با خودمان ببریم مجددا تنفسم را قطع کردم و آن نور ها به همان ترتیب قبل دوباره ظاهر شدند اینبار من احساس سبکی کردم و خودم را دیدم که مانند آنان نورانی بودم و به سمت بالا یعنی به سمت همان تونل نور میرفتم که ناگهان صدای چند نفر را شنیدم که مرا صدا میزدند و ناگهان داخل اتاق یک آسانسور ظاهر شد و دو نفر از آن پیاده شدند همه آن نورها قظع شد و تونل خاموش شدن اما آن موجودات نورانی هنوز حضور داشتند و یکی از آنان گفت: اه دوباره نفس کشید!

آن دو نفر که ظاهر انسان بودند وقتی وارد اتاق شدند چهره آنان را نمیتوانستم به خوبی ببینم و آنان را شبیه امواج حرارتی به رنگ قرمز و آبی میدیدم. منظورم این است که یک انسان را تصور کنید که او را با نور آبی و قرمز سیمکشی کرده باشند.

این حادثه بین ساعت 8 الی 8/30 دقیقه صبح روز 30 فروردین 1393 برایم اتفاق افتاد

شب قبل از این حادثه یعنی ساعت 7 شب 29 فروردین 1393 یک عدد قرص سفیکسیم 200 میلیگرم مصرف کرده بودم و ساعت حدودا 12 شب شام خوردم و ساعت تقریبا 2 شب دچار افزایش فشار خون شدم بطوری که ضربان قلبم اغلب 60 عدد در دقیقه بوده اما آنشب به 78 رسیده بود و بعد از سی دقیقه خوب شد.

آیا تجربه شما با رویدادی مرگبار وتهدید کننده ی زندگی همراه بود؟ بله در خواب تنفسم قطع شد

آیا بیان تجربه ی شما در قالب واژه ها و الفاظ سخت و دشوار است؟ خیر

هنگام پشت سر گذاشتن تجربه ی خود، در چه زمان هایی بالاترین سطح هشیاری و آگاهی را داشتید؟ آگاهی و هوشیاری عادی بلافاصله پس از بیدار شدن

لطفا بینایی خود را در هنگام تجربه با بینایی خود در زندگی عادی قبل از وقوع تجربه مقایسه کنید. مشکلی ندارم

لطفا شنوایی خود را در هنگام تجربه با شنوایی خود در زندگی عادی قبل از وقوع تجربه مقایسه کنید. مشکلی ندارم

آیا زمانی که از بدن جسمانی خود جدا شده بودید رویدادهای زمینی خاصی را می دیدید و یا می شنیدید؟ بله زمانی که دیدم بدنم بسمت بالا میرود و قصد دارد از تونل عبور کند همان موقع دو نفر انسان از طریق آسانسور وارد اتاق شدند اما برایم تعجب آور بود که چرا آنان را به شکل سیگنالهای حرارتی میدیدم نه بطور واضح و مانند وقتی که در زندگی واقعی یک انسان را میبینیم

چه احساسات و هیجاناتی را هنگام تجربه ی خود احساس می کردید؟ احساس شادی, آرامش, علاقه به رفتن با آن موجودات از طریق تونل و احساس فراغت از رنج بدن

آیا در تجربه ی خود از میان تونل گذشتید؟ خیر قبل از اینکه از تونل بگذرم دو نفر از طریق آسانسور وارد اتاق شدند و پس از لحظاتی بیدار شدم

آیا نوری فرامادی و فرازمینی مشاهده کردید؟ بله نوری سفیدی که از درون دیوار و نزدیک سقف به سمت اتاق گشوده شد و البته یک لحظه آنطرف نور خیلی کوتاه شهری یا باغی که پر از خانه بود را دیدم

آیا احساس کردید که با وجودهایی روحانی روبرو شده اید و یا صداهایی با هویت نامشخص می شنوید؟ من با یک موجود روشن و با یک صدای آشکار بامنبع عرفانی و غیر زمینی روبرو شدم.برای هر گزینه بالا به غیر از گزینه ٬٬نه ٬٬جزئیات را شرح دهید آن موجودات سفید رنگ بودند

قامتشان مانند انسانها استاده بود اما فقط نورانی بودند و لباسی تن آنان نمیدیدم و فقط نور میدیدم

صورت آنان شبیه انسان نبود بلکه شبیه لامپ های مهتابی و گرد بود و با من صحبت میکردند

آیا با افرادی که قبلا فوت شده و یا زنده بوده اند ملاقات داشتید یا حضور آن ها را حس کردید؟ مطمئن نیستم فقط احساس کردم ممکن است پدربزرگم که دو سال است فوت کرده است شاید دارد من را تماشا میکند

آیا در طول تجربه ی خود از رویداهای گذشته ی زندگیتان مطلع شدید؟ خیر

آیا احساس کردید که به دنیایی دیگر متفاوت از این دنیا وارد شده اید؟ دنیای به وضوح عرفانی و یا عجیب و غریب. در حال ورود به یک دنیای عجیب بودم

آیا سرعت زمان در آن لحظات سریع تر یا کندتر شده بود؟ خیر

آیا ناگهان احساس کردید که همه چیز را می فهمید و درک می کنید؟ همه چیز درباره خودم و دیگران احساس کردم که با دنیا غریبه شده ام و بیسار مایل بودم که از تونل نور عبور کنم و وقتی آن انسانها وارد اتاق شدند حس ناخوشایندی نسبت به دنیا داشتم

آیا با مانعی فیزیکی یا مکانی شبیه مرز برخورد کردید؟ خیر راجع به سوال 28 باید بگویم که هنگامی که بسمت تونل میرفتم احساس میکردم افراد خانواده و فامیل دنبالم میگردند و نامم را صدا میزدند

آیا صحنه هایی از رخدادهای آینده برای شما ظاهر شدند؟ خیر

در طول تجربه ی خود آیا احساسی مبنی بر یادگیری دانشی خاص داشتید؟ بله متوجه شدم آن اتفاقات بسیار شبیه به مطالبی است که در قرآن گفته شده یعنی زندگی دنیا پر از سختی و مشقت است و روزی قرا میرسد که انسان پس از مرگ به دنیای دیگری خواهد رفت و آنجا اثری از سختی, رنج و بیماری نخواهد بود

همیشه برای من جالب بود که دلیل این را بدانم که چرا خداوند در قرآن گفته مرگ حق است! و لذا پس از این موضوع علت حق بودن مرگ رو فهمیدم

لطفا درباره ی هرگونه تغییراتی که در زندگیتان در نتیجه ی تجربه ی خود رخ داده است کمی توضیح دهید. اکنون که 15 ساعت از تجربه من گذشته است احساس میکنم از نظر استرسهایی که در زندگی بر اثر موضوعات مختلف به من وارد میشد ( کار زندگی تحصیل و آینده ) دچار استرس کمتری هستم و حتی احساس میکنم بیماری هایی نظیر سرماخوردگی که به آن دچار بودم برطرف شده است

احساس نشاط و شادابی و انرژی بیشتری نسبت به گذشته دارم

آیا در اثر تجربه ی شما ، تغییراتی در باورها و ارزش های شما به وجود آمده است؟ بله سعی میکنم به مسائل اعتقادی بیشتر بپردازم

با مردم مهربانتر باشم

به دیگران کمک کنم

آیا در اثر این تجربه، شما قابلیت انجام کارهایی غیرمعمولی و ماورایی (مثل تله پاتی، پیشگویی و ...) پیدا کردید که قبل از تجربه، قادر به انجام آن نبوده اید؟ خیر

آیا درباره ی تجربه ی خود با فرد یا افراد دیگری صحبت کرده اید؟ خیر

آیا قبل از تجربه ی خود، اطلاعاتی درباره ی چنین تجربیاتی (تجربیات نزدیک به مرگ ) داشتید؟ بله از طریق سایتهای اینترنتی

درباره ی اصالت و واقعیت تجربه ی خود، در فاصله ی کمی بعد از آن (چند روز تا چند هفته) چه اعتقادی داشتید؟ تجربه ی من مطلقا تجربه ای واقعی،اصیل و حقیقی بود. وقتی آن دو نفر وارد اتاق شدند یکی از موجودات گفت اه دوباره نفس کشید و پس از چند لحظه که از خواب بیدار شدم انگار یک نفر جلو تنفسم را گرفته بود و برای دقایقی تنفسم قطع شدم بود بطوری که ناخدآگاه نفسهای عمیقی کشیدم. شبیه به افرادی که از غرق شدن نجات یافته باشند و نیاز به نفس عمیق دارند

درباره ی اصالت و واقعیت تجربه ی خود، در حال حاضر چه اعتقادی دارید؟ تجربه ی من مطلقا تجربه ای واقعی،اصیل و حقیقی بود. همان پاسخی که در سخوال قبل گفتم

آیا در نتیجه ی این تجربه، در ارتیاطات شما با دیگران تغییری حاصل شده است؟ بله سعی میکنم برای جامعه و مردم مفیدتر باشم

آیا در نتیجه ی این تجربه، تغییراتی در باورهای مذهبی و مناسک عبادی شما حاصل شده است؟ بله سعی میکنم به اعتقاداتم پایبندتر باشم

آیا در طول زندگی، اتفاقی بوده است که بخش هایی از تجربه ی نزدیک به مرگتان را برای شما مجددا ایجاد نماید؟

آیا سوالاتی که از شما پرسیده شد و اطلاعاتی که شما از طریق این پرسشنامه ارائه کردید توصیف کامل و دقیقی از تجربه ی شما می باشد؟ بله

    هیچ نظری تا کنون برای این مطلب ارسال نشده است، اولین نفر باشید...