در همه فرهنگها و نیز در همه ادیان و مذاهب، طبیعت خواب و خواب دیدن و دنیای پر رمز و راز رویا، پیوسته توجه بسیاری از انسانها را - از خواص و عوام - به خود جلب کرده و بخش بزرگی از...
رویا در شاهنامه، ابزار شناخت شهودی وسیله ای برای ادراک ماورای طبیعی ا ست
نویسنده: پروفسور سید حسن امین - استاد پیشین کرسی حقوق دانشگاه گلاسگو کالیدونیا، انگلستان
در همه فرهنگها (اعم از شرقی و غربی، قدیم و جدید، دینی و سکولار) و نیز در همه ادیان و مذاهب (اعم از آریایی و سامی و خاور دور)، طبیعت خواب و خواب دیدن و دنیای پر رمز و راز رویا، پیوسته توجه بسیاری از انسانها را - از خواص و عوام - به خود جلب کرده و بخش بزرگی از فرهنگ، اساطیر، اعتقادات دینی و ادبیات هر سرزمین را به خود اختصاص داده است. از روزگاران کهن تا امروز، اندیشههای گوناگون و باورهای متفاوت در باره خواب و رویا، روان بوده است. در فلسفه غرب برابر نظریههای فیلسوفان یونان، «نفس ناطقه» در بعضی احوال و ازمان به مرتبه روحانی خود و اصل و متصل میشود. به قول سقراط، رویا صدای وجدان انسان است؛ باید آن را درست دانست و از آن اطاعت کرد. به قول ارسطو ، عقل فعال = «عقل کلی» در رویای صادقه، صورتی از حقایق را به «عقل جزئی» نائم ارائه یا القا میکند. در فلسفه شرق نیز، رویا حاصل فاصله گرفتن روح از حواس ظاهری و میل آن به قوای باطنی است، به این معنی که انسان گاهی در عالم خواب به ادراک حقایق هستی و وقایع آینده موفق میشود و از این رهگذر، به ادراک و معرفت شهودی دست مییابد. این احوال اگر در عالم بیداری و هشیاری روی دهد، به آن «مکاشفه» میگویند و اگر در عالم خواب طبیعی پیش آید، در صورتی که شفاف باشد، «رویای صادقه» است و در صورتی که ضعیف و مبهم باشد، پیام آن باید با تفسیر و تجزیه و تحلیل (تعبیر)، روشن شود. به قول ابن سینا، قوه متخیله در حالت خواب، به عالم قدس متصل میشود و از طریق حس مشترک =( بنطاسیا) به کشف و الهام نایل میگردد. شیخ شهاب الدین سهروردی نیز در مقوله خواب و رویای صادقه، نظری موافق و مطابق ابن سینا دارد. جالب است که در رسالههای رمزی این هر دو فیلسوف بزرگ نیز که به سیر و سلوک روح بشر در مراتب و منازل عرفانی اختصاص دارد، ارتباط عقل جزئی سالک با عقل فعال یا پیر و مرشد معنوی و یا فرشته حامیهمیشه در حالت خواب اتفاق میافتد. این چنین خوابی ا ست که به قول مولانا از بیداری بهتر است:
بس عجب در خواب روشن میشود
دل درون خواب، روزن میشود
گذشته از ادبیات فلسفی و عرفانی، در حوزه ادبیات حماسی نیز خوابهای اهورایی یا رویاهای صادقه، تمهیدی فراحسی و متافیزیکی است که قهرمانان حماسه را یاری میدهد و از رهگذر ضمیر ناخودآگاه، به رخدادهای آینده رهبری میکند و به آنان هشدار میدهد. نوشتار حاضر، نگرش فردوسی در شاهنامه را به خوابهای اهورایی و رویاهای صادقه بررسی میکند.
فردوسی در شاهنامه، مکرر رویای صادقه یا خواب اهورایی را پنجره ای به جهان غیب و ابزاری برای شناخت غیر محسوس شناسایی میکند. برای نمونه، در گزارش زندگانی خسرو انوشیروان در همان سرآغاز داستان «خواب دیدن نوشین روان و به درگاه آمدن بوذرجمهر» قبل از سخن گفتن از خواب معروف انوشیروان که تعبیر آن موجب برکشیده شدن بزرگمهر شد، در باره اهمیت خواب میگوید:
نگر خواب را بیهده نشمری
یکی بهره دانش ز پیغمبری
به ویژه که شاه جهان بیندش
روان درخشنده بگزیندش
ستاره زند رای با چرخ ماه
سخنها پراکنده گردد به راه
روانهای روشن ببیند به خواب
همه بودنیها چو آتش در آب
مفهوم بیت نخستین، آن است که رویا یکی از «بهره»ها =(بخشها) نزول وحی به پیامبران است. مفهوم بیت سوم آن است که ستارگان آسمان با «چرخ ماه» (افلاک) که به عقیده قدما دارای نفس مجردند، در باره سرنوشت مردم روی زمین و پیشامدهای آینده جهان، رای زنی میکنند و بعد روانهای روشن و نفوس نورانی (بویژه پیامبران، شاهان و پهلوانان) در حال خواب، آنچه را که ستارگان و عقول فلکی از آن آگاهی دارند، در عالم رویا مشاهده میکنند و بدین گونه از آینده باخبر میشوند. به عبارت دیگر اکثر رویدادها و تحولات مهم زمینی، پیش از آنکه در عالم خارج صورت وقوع یابند، برای کسانی که در حال خواب به جهان برین متصل شوند، به گونه ای نمادین و سمبولیک مجسم میشوند. لذا رویا در نظر فردوسی (همچنان که نه تنها در اغلب ادیان و مذاهب بلکه در فلسفه یونانی و مخصوصا در نظر سقراط و افلاطون نیز) دریچه ای به عالم غیب است.
در اغلب موارد، رویا در شاهنامه وسیله ای برای غیب گویی شناخته شده است. برای نمونه یزدگرد سوم، آخرین پادشاه ساسانی در نامه ای که به ماهوی سوری و مرزبان خراسان نوشته است، از خواب انوشیروان در خصوص حمله تازیان به ایران چنین یاد کرده است:
که نوشین روان دیده بد این به خواب
کز این تخت بپراکند رنگ و تاب
چنان دید کز تازیان صد هزار
هیونان مست و گسسته مهار
گذر یافتندی به اروند رود
به چرخ زحل برشدی تیره دود...
کنون خواب را پاسخ آمد پدید
ز ما بخت گردون بخواهد کشید
شود خوار هر کس که بود ارجمند
فرومایه را بخت گردد بلند
پراکنده گردد بدی در جهان
گزند آشکارا و خوبی نهان
در شاهنامه، رویا، اساس بسیاری از جنگها، قتلها، ازدواجها، کنشها و واکنشهاست و اغلب رویدادهای مهم پیش از آنکه در عالم خارج، واقع شود، در عالم رویا به شاهان و پهلوانان ظاهر شده است. فردوسی در مجموع سی و چهار بار در شاهنامه از خواب و رویا سخن در میان آورده است؛ از جمله: خواب کیخسرو، خوابهای سام (دو خواب)، خواب گشتاسب، خواب بابک نیای اردشیر (دو شب پیاپی)، خواب کتایون (دختر قیصر و مادر اسفندیار)، خواب رودابه، خواب کیقباد، خواب افراسیاب، خواب طوس، خواب سیاووش، خواب پیران، خواب گودرز، خواب جریره (مادر فرود)، خواب ضحاک، خواب رستم، خوابهای کید هندی (دو خواب)، خواب بهرام چوبین (دو خواب)، خواب انوشیروان و سرانجام خواب خود فردوسی.
رویاهای ذکر شده در شاهنامه را به سه دسته میتوان تقسیم کرد: اول رویاهای دوران اساطیری، دوم رویاهای دوران تاریخی، سوم رویاهای عصر فردوسی و به اختصاص رویای شخص فردوسی.
3-1. رویاهای دوران اساطیری
در اساطیر ایرانی، رویا به زبان نمادین و سمبولیک از آینده خبر میدهد. در بخش اساطیری شاهنامه، آفتاب نماد تولد، ابر نماد سروش، باز نماد قدرت و سلطنت، کوه آتش، نماد آتش افروزی و جنگ است. از میان سی رویایی که در بخش اساطیری شاهنامه ذکر شده است، ما یازده رویا را در اینجا گزارش میکنیم:
3-1-1. خواب گشتاسب
گشتاسب، پیش از رسیدن به پادشاهی، سلطنت خود را به خواب میبیند و آن را برای همسرش کتایون نقل میکند:
چنین داد پاسخ که من بخت خویش
بدیدم به خواب افسر و تخت خویش
3-1-2. خواب کید
کید (پادشاه هند در زمان فتوحات اسکندر مقدونی) چندین شب متوالی صحنه خاصی را مکرر به خواب میبیند که:
یکی شاه بد هند را، کید نام
خردمند و بینادل و شادکام
دمادم به ده شب پس یک دگر
همیخواب دید، این شگفتی نگر
کید تمام حکیمان را گرد کرد و از ایشان انجمنی ساخت تا خواب او را تعبیر کنند، ولی کسی از عهده تعبیر آن برنیامد تا آنکه مهران، آن را تعبیر کرد و گفت که اسکندر با سپاهی به هند حمله خواهد کرد و تنها راه نجات، آشتی و صلح با اسکندر از طریق اهدای دختر، فیلسوف، پزشک و قدح خاص شاه به اسکندر است:
چو بشنید مهران ز کید این سخن
بدو گفت از این خواب دل برمکن
نه کمتر شود بر تو نام بلند
نه آید بر این پادشاهی گزند
3-1-3. خواب سام
در داستان زال، سام (نیای رستم) مردی هندو را سوار بر اسب به خواب میبیند که به او مژده تولد فرزندی میدهد و سام پس از بیداری رویای خود را برای موبدان نقل میکند:
چو بیدار شد، موبدان را بخواند
وزین در سخن چند گونه براند
بدیشان بگفت آنچه در خواب دید
جز آن هرچه از کاردانان شنید
هنگامیکه زال متولد میشود، چون سپید موی است، سام او را در البرزکوه رها میکند و پس از آن شبی در خواب میبیند که فرزندش زنده مانده است. سام از موبدان تعبیر این خواب را میخواهد و آنان میگویند که همه جانوران از شیر و پلنگ و ماهی تا حیوانات اهلی، بچه خود را پرورش میدهند و به کوه افکندن فرزند، خلاف فرمان ایزد است. لذا سام به کوه میرود و فرزند خود را باز مییابد.
3-1-4. خواب افراسیاب
هنگامیکه سیاوش در بلخ است، سپاه ایران به سرداری رستم، لشکر تورانیان را شکست میدهد. افراسیاب که در آن زمان در سغد به سر میبرد، در مقام تدارک این شکست، جشنی برای سپاه خود برپا میکند تا سپاه خود را آماده جنگی دیگر با ایران کند اما همان شب، کابوسی به خواب میبیند که در بیابان خشک و پر مار خیمه زده است و بر اثر گردبادی سراپرده اش به خطر میافتد و سربازانش کشته میشوند و خود او اسیر سپاه ایران میشود. افراسیاب این خواب را به گرسیوز و وزیرش پیران ویسه باز میگوید:
بیابان پر از مار دیدم به خواب
زمین پر ز گرد، آسمان پر عقاب
3-1-5. خواب سیاوش
سیاوش (فرزند کیکاووس) در حالی که به دلیل بیماری همسرش فرنگیس (دختر افراسیاب) از رفتن نزد افراسیاب پوزش خواسته است، به خواب میبیند که کشته شده است و سراسیمه از خواب بیدار میشود و به همسرش فرنگیس میگوید:
چنان دیده ام، سرو سیمین به خواب
که بودی یکی بی کران رود آب
یکی کوه آتش به دیگر کران
گرفته لب آب نیزه روان
ز یک سو شدی آتش تیز گرد
برافروختی زو سیاوخش گرد
سیاوش بدو گفت کان خواب من
به جای آمد و تیره شد آب من
تعبیر این خواب، آن است که در پی عذر خواهی سیاوش از رفتن به دربار افراسیاب، گرسیوز به دسیسه چینی میپردازد. سیاوش بر اثر دیدن آن خواب، به سرنوشت محتوم خود پی میبرد و عاقبت هم در جنگ با افراسیاب کشته میشود.
3-1-6. خواب گودرز
گودرز فرزند گشواد که از پهلوانان بزرگ ایران است، در خواب از وجود کیخسرو (فرزند سیاوش) در توران آگهی مییابد:
چنان دید گودرز یک شب به خواب
که ابری برآمد از ایران پر آب
بر آن ابر پران خجسته سروش
به گودرز گفتی که بگشای گوش
به توران یکی شهریار نو است
کجا نام او شاه کیخسرو است
سروش در این رویا به شکل ابر در نظر گودرز گشواد نمایان میشود و به او مژده میدهد که کیخسرو در توران است. در پی این خبر، گودرز، فرزندش گیو را به توران میفرستد تا کیخسرو را برای انتقام گرفتن از افراسیاب به ایران بیاورد.
3-1-7. خواب کیخسرو
هنگامی که کیخسرو از پادشاهی سر میخورد و مدت پنج هفته گریان و خروشان به درگاه خدای مینالد، عاقبت سروش را به خواب میبیند:
بخفت او و روشن روانش نخفت
که اندر جهان با خرد بود جفت
چنان دید در خواب کو را به گوش
نهفته بگفتی خجسته سروش
که ای شاه نیک اختر نیک بخت
بسودی بسی یاره و تاج و تخت
اگر زین جهان تیز بشتافتی
کنون آنچه جستی همه یافتی
3-1-8. خواب کتایون
کتایون (دختر قیصر) شوهر آینده خود را به خواب میبیند:
کتایون چنان دید یک شب به خواب
که روشن شدی کشوری آفتاب
یکی انجمن مرد پیدا شدی
از انبوه مردم ثریا شدی
سر انجمن بود بیگانه ای
غریبی دل آزاد فرزانه ای
3-1-9. خواب ضحاک
ضحاک چهل سال پیش از نابودی اش شبی در خواب دید که سه مرد جنگی، ناگهان در مقابل او پیدا شدند که او را از دیدن آنها وحشت گرفت. موبدان خواب او را چنان تعبیر کردند که فریدون سر و تخت او را به خاک خواهد افکند:
چنان دید کز کاخ شاهنشهان
سه جنگی پدید آمدی ناگهان
دو مهتر یکی کهتر اندر میان
به بالای سرو و به فر کیان
کمر بستن و رفتن شاهوار
به جنگ اندرون گرزه گاوسار
ضحاک در خواب مشاهده میکند در حالی که آن سه سوار طناب به گردن او انداخته اند، او را به کوه دماوند میبرند:
دمان پیش ضحاک رفتی به جنگ
نهادی به گردن برش پالهنگ
همی تاختی تا دماوند کوه
کشان و دوان از پس اندر گروه
ضحاک از آن پس در خواب میبیند که پادشاهی و تاج و تختش توسط فریدون نابود میشود:
کسی را بود زین سپس تخت تو
به خاک اندر آرد سر و بخت تو
کجا نام او آفریدون بود
زمین را سپهری همایون بود
البته این رویای ضحاک به حقیقت میپیوندد و کاوه آهنگر به یاری فریدون میشتابد و با سپاهی که از نقاط مختلف ایران جمع میکنند، ضحاک را دستگیر کرده و در پشت کوه دماوند به بند میکشند.
10-1-3. خواب بابک
بابک پادشاه ایران، به خواب میبیند که پسرش ساسان بر پیلی سوار است. معبران آن را چنین تعبیر میکنند که ساسان به سلطنت خواهد رسید:
کسی را که بینند زین سان به خواب
به شاهی برآرد سر از آفتاب
3-1-11. خواب پیران ویسه
پیران ویسه، سیاوش را که به دست افراسیاب در توران بر اثر توطئه به قتل رسیده است، به خواب میبیند. سیاوش در عالم رویا به پیران ویسه میگوید که از او فرزندی به نام کیخسرو در توران باقی است و باید او را از توران به ایران آورد تا بر تخت سلطنت بنشیند:
چنان دید سالار پیران به خواب
که شمعی برافروختی ز آفتاب
سیاوش بر شمع تیغی به دست
به آواز گفتی: نشاید نشست
کزین خواب نوشین سر آزاد کن
ز فرجام گیتی یکی یاد کن
که روزی نوآیین و جشنی نو است
شبی سور آزاده کیخسرو است
3-2. رویاهای دوران تاریخی
از ویژگیهای رویاهای گزارش شده در بخش تاریخی شاهنامه این است که اغلب آنها با روایتهای مندرج در متون حدیث و تفسیر و تواریخ ایران پس از اسلام، همخوانی دارد، به نحوی که برای پژوهشگر آگاه، رگههای تاثیرپذیری گزارش فردوسی از فرهنگ اسلامی در این موارد کاملا آشکار است. در اینجا ما برای نمونه به دو خواب انوشیروان اشاره میکنیم:
3-2-1. خواب انوشیروان درباره پیامبر اسلام
فردوسی در شاهنامه خواب مشهور انوشیروان را که مسلمانان، آن را یکی از معجزات پیامبر اسلام و از «دلایل» و «شواهد» نبوت آن حضرت ثبت کرده اند، نقل میکند. این خواب همان است که در بسیاری متون همچون تاریخ بلعمی و فارسنامه ابن بلخی آمده است که خسرو انوشیروان، خود در شب ولادت حضرت رسول خواب دید که کنگره ایوان مدائن به زمین افتاد و نوری از جانب حجاز بتابید که جهان را روشن ساخت. همان شب، «موبدان موبد» یعنی بزرگترین موبد رسمی دولت ساسانی نیز به خواب دید که اشتران کوچک تازیان بر اشتران بزرگ ایرانی غالب شدند. در پی بازگویی این خوابها بود که از سوی خسرو انوشیروان به نعمان بن منذر، حاکم حیره دستور داده شد تا بهترین معبر عرب را برای تعبیر خواب وی احضار کنند. صدور فرمان مزبور بنا به روایات اسلامی به تعبیر این خواب، از سوی شق و سطیح کاهن میانجامد. فردوسی همین مضامین را در شاهنامه چنین به نظم درآورده است:
فراوان بر آن عهد، کسری گریست
پس از عهد، یک سال کسری بزیست
در این سال، یک شب نیایش کنان
به خواب اندرون شد ستایش کنان
چنان دید روشن روانش به خواب
که در شب برآمد یکی آفتاب
چهل پایه نردبان از برش
که میرفت تا اوج کیوان سرش
برآمد برین نردبان از حجاز
خرامان خرامان به کشی و ناز
جهان قاف تا قاف پر نور کرد
به هر جا که بد ماتمی، سور کرد
در آفاق هر جا ز نزدیک و دور
نبد کان نه از فر او یافت نور
به هر جا که بد نور نزدیک راند
جز ایوان کسری که تاریک ماند
سپس به گزارش فردوسی، بزرگمهر، تعبیر این خواب انوشیروان را برای او بازگفت، لیکن از آنجا که فردوسی، اسلام باور و شیعی مذهب است، در گزارش تعبیر خواب انوشیروان، خود، حقانیت اسلام و معجزات پیامبر (از جمله شق القمر) را از زبان بزرگمهر به نظم درآورده است، در حالی که مسلم و ثابت است که بزرگمهر، سالها پیش از ظهور اسلام نمیتواند از وقوع چنین معجزه ای که هنوز اتفاق نیفتاده است، آگاهی داشته باشد. پس باید اعتراف کرد که این گفتار، نمودی از باورهای خالق شاهنامه است که در مقام گزارش خواب انوشیروان و تعبیر آن از سوی بزرگمهر، باورهای اسلامی خویش را بر آن گزارش افزوده و گفته است:
از این روز در تا چهل سال بیش
نهد مردی از تازیان پای پیش
که در پیش گیرد ره راستی
بپیچد ز هر کژی و کاستی
به هم برزند دین زرتشت را
به مه چون نماید سرانگشت را
به دو نیمه گردد ز انگشت او
به کوشش نبیند کسی پشت او
به تخت سایه پایه برآید بلند
دهد مر جهان را به گفتار پند
پس از وی ز تو یک نبیره بود
که با پیل و کوس و تبیره بود
سپاهی بتازد بر او، از حجاز
اگرچه ندارد سلیح و جهاز
ز تخت اندر آرد مر او را به خاک
ز گردان کند مر جهان جمله پاک
بیفتد همه رسم جشن سده
شود خاکدان جمله آتشکده
به گشتاسب، جاماسب خود گفته بود
از این راز و این راه آشفته بود
3-2-2. خواب دیگر انوشیروان
انوشیروان در عالم رویا دید که درختی در کنار کاخ او روییده است و در کنار آن، گرازی با او از یک پیاله شراب مینوشد. تعبیر این خواب به دست بزرگمهر نوجوان موجب برکشیده شدن بزرگمهر شد. فردوسی پیش از ورود به این داستان، در باره اهمیت خواب به طور عام و خوابی که «شاه جهان» (به عنوان نماد کل کشور) دیده باشد، به طور خاص (با گوشه چشمی به روایت معروف اسلامی که رویا را جزئی از اجزای نبوت میداند)، میگوید:
نگر خواب را بیهده نشمری
یکی بهره دانش ز پیغمبری...
شبی خفته بد شاه نوشین روان
خرد پیر و بیدار و دولت جوان
چنان دید در خواب کز پیش تخت
برستی یک خسروانی درخت
شهنشاه را دل بیاراستی
میو رود و رامشگران خواستی
ابا آن بر آنگاه آرام و ناز
نشستی یکی تیزدندان گراز
نشستی و میخوردن آراستی
میاز جام نوشین روان خواستی
بزرگمهر، این خواب را چنین تعبیر میکند که جوانی در شبستان شاه، خود را به شکل زنان درآورده و جامه زنان پوشیده و با یکی از همسران شاه، نرد عشق میبازد:
چنین داد پاسخ که در خان تو
میان بتان شبستان تو
یکی مرد برناست کز خویشتن
به آرایش جامه کرده است زن
این حکایت البته از شاهنامه به متون منثور پارسی راه یافته است و از جمله در جوامع الحکایات محمد عوفی و لطایف الطوائف فخرالدین علی صفی هم آمده است.
3-3. رویای شخص فردوسی
خوابی که فردوسی، خود درباره سلطان محمود غزنوی دیده است، نیز در شاهنامه ذکر شده است، هرچند میدانیم که این خواب، در واقع، به خلاف میل فردوسی تعبیر شد:
بر اندیشه شهریار زمین
بخفتم شبی لب پر از آفرین
چنان دید روشن روانم به خواب
که رخشنده شمعی برآمد ز آب
همه روی گیتی شب لاژورد
از آن شمع، گشتی چو یاقوت زرد
نشسته بر او شهریاری چو ماه
یکی تاج بر سر به سان کلاه
رده برکشیده سپاهش دو میل
به دست چپش هفتصد ژنده پیل
یکی پاک دستور پیشش به پای
به داد و به دین شاه را رهنمای
مرا خیره گشتی سر از فر شاه
و ز آن ژنده پیلان و چندان سپاه
چو آن چهره خسروی دیدمی
از آن نامداران بپرسیدمی که این چرخ و ماه است یا تاج و گاه؟
ستاره ست پیش اندرش یا سپاه؟
یکی گفت: کاین شاه روم است و هند
ز قنوج تا پیش دریای سند
به ایران و توران، ورا بنده اند
به رای و به فرمان او زنده اند
جهاندار محمود، شاه بزرگ
به آبشخور آرد همه میش و گرگ
چو کودک لب از شیر مادر بشست
به گهواره محمود گوید نخست
رویا در شاهنامه، ابزار شناخت شهودی و وسیله ای برای ادراک ماوراء طبیعی ا ست. اکثر رویدادهای مهم، پیش از وقوع در خواب به پهلوانان و پادشاهان الهام شده است.
فردوسی به تعبیر خواب معتقد بوده و معبران در شاهنامه اغلب موبدان، حکیمان و روحانیان بزرگ بوده اند که توانسته اند حوادث آینده را با تعبیر درست، پیشگویی کنند.
با این همه، در نهایت امر، تجربه شخصی فردوسی از خواب دیدن «جهاندار محمود، شاه بزرگ» درست از آب درنیامد و سلطان محمود، قدر این کار خطیر را نشناخت.
- درخت موضوعات
- نظر و دیدگاه نویسنده
-
آرماگدون
- اطلاعات عمومی
- نویسنده با دیدگاه اسلامی
- سوالاتی برای بحث و چالش
- شیطان پرستی، جبهه مقابل
- سومین معبد سلیمان
- ستاره دنباله دار
- نویسنده بدون دیدگاه مذهبی
- نویسنده با دیدگاه مسیحی
- نظر و دیدگاه نویسنده وبلاگ
- استیگماتا
- پیشبینیها
- مسجدالصخره
- مریم مجدلیه
- کشف مقبره
- کفن تورین
- جبر و اختیار
- گوساله سرخ موی
- تطابق با زمانه جاری
- انقلاب مهدی
- خدا
- شیطان
-
سایه روشن
- آب حیات
- ناشناخته
- رمزگشایی
- رد پا
- پیش بینی
- پدیده اسرارآمیز
- پدیده های نادر
- نماد
- نظر و دیدگاه نویسنده وبلاگ
- ناپدید شدن
- ربوده شدگان
- مثلث برمودا
- مومیایی
- موجودات ساخت دست بشر
- موجودات ناشناخته
- موجودات عجیب
- موجودات افسانه ای
- معماهای حل نشده
- معماهای بدون توضیح
- ریاضیات باستان
- رویا
- مرگ
- تک خبرهای منحصر به فرد
- زیست فرازمینی
- زنده شدن
- زمزمه تائوس
- تله پاتی
- تسخیر
- ترس
- تناسخ
- تک شاخ
- تجربه نزدیک به مرگ
- سال 2022
- تابلو
- سوالات بی پاسخ
- شکاف زمان
- شهاب
- صدای عجیب
- سنگ های متحرک
- صندوق عهد
- سمبل
- مرموز
- ماموت
- آدم فضایی
- در انتظار پاسخ
- فضانوردان باستان
- فاطیما
- اتفاق عجیب
- اعتدالین
- انسان نما
- احتراق خود به خودی
- دو رگه
- بشقاب پرنده
- فسیل و سنگواره
- بیگانگان فضایی
- عجیبتر از علم
- برخورد با زمین
- بچه های چشم سیاه
- اسرار دریا
- آشناپنداری (دژاوو)
- عالم مُثُل
- آدمخوار
- فرشتگان
- گنج
- ماده عجیب
- جن
- لویاتان
- کودک وحشی
- خواندن افکار
- خوابگردی
- کشتی نوح
- کشتی ارواح
- کشفیات جدید
- کشف عجیب
- جالب ترین کشفیات
- قبرستان
- جادو
- هیپتونیزم
- حیوانات ناشناخته
- حس ششم
- حوادث بدون توضیح
- همزاد
- هالووین
- غار
- دایناسور
- افسانه
- اسرارآمیز
- اسرار باستان
- بارانهای عجیب
- چالشهای فیزیک
- پیشگویی
-
تمدنهای خاموش
- نظر و دیدگاه نویسنده وبلاگ
- تمدنهای خاموش اروپایی- هیتی
- تمدنهای خاموش آمریکایی- مایا
- تمدنهای خاموش آمریکایی- آزتک
- تمدنهای خاموش آمریکایی- اینکا
- تمدنهای خاموش آمریکایی- اولمک
- تمدنهای خاموش آمریکایی- پرو
- تمدنهای خاموش - آتلانتیس
- تمدنهای خاموش ایرانی - جیرفت
- تمدنهای خاموش ایرانی - شهر سوخته
- تمدنهای خاموش ایرانی - عیلام
- تمدنهای خاموش ایرانی - تپه مارلیک
- تمدنهای خاموش آسیا - مرو
- نازکا
- بناهای نمادین
- اساطیر
-
موجودات ناشناخته
- نظر و دیدگاه نویسنده
- حیطه فیزیک - اژدها
- حیطه متافیزیک - روح شناسی - مدیوم
- حیطه متافیزیک - روح شناسی - کالبد اختری
- حیطه متافیزیک - روح شناسی - اکتوپلاسم و تلپلاسم
- حیطه متافیزیک - روح شناسی - اکتوپلاسم
- حیطه متافیزیک - روح شناسی - اثیر
- حیطه متافیزیک - روح
- حیطه فیزیک - سیمرغ
- حیطه فیزیک - پری
- حیطه فیزیک - یتی
- حیطه فیزیک - کشفیات جدید - مرد بالدار
- حیطه فیزیک - کشفیات جدید - خروس تخم گذار
- حیطه فیزیک - کشفیات جدید - پاگنده
- حیطه فیزیک - کشفیات جدید - ال چوپاکابرا
- حیطه فیزیک - غول
- حیطه فیزیک - دراکولا
- حیطه فیزیک - زامبی
- حیطه متافیزیک - بختک
-
عجایب هفتگانه
- نظر و دیدگاه نویسنده وبلاگ
- عجایب هفتگانه قدیم - هرم جیزه
- عجایب هفتگانه قدیم - معبد آرتمیس
- عجایب هفتگانه قدیم - باغهای معلق بابل
- عجایب هفتگانه قدیم - آرامگاه هالیکارناسوس
- عجایب هفتگانه قدیم - فانوس اسکندریه
- عجایب هفتگانه قدیم - غول رودس
- عجایب هفتگانه قدیم - مجسمه زئوس
- عجایب هفتگانه جدید - چیچن ایتزا
- عجایب هفتگانه جدید - مجسمه مسیح برزیل
- عجایب هفتگانه جدید - کولوسئوم
- عجایب هفتگانه جدید - دیوار چین
- عجایب هفتگانه جدید - ماچوپیچو
- عجایب هفتگانه جدید - پترا
- عجایب هفتگانه جدید - تاج محل
-
دانلود Adobe Photoshop
v18.1.1.252 -
دانلود Windows 8.1
June 2017 96/4/2 -
دانلود IDM
6.28 Build 17 96/5/15 -
دانلود Telegram
1.1.19 -
دانلود Google Chorme
60.0.3112
-
ZOOMED_MAP
۳۱ فروردین ۱۳۹۴ ساعت ۱۶:۵۰ -
Nazca_Tupu_Llave_Key
۳۱ فروردین ۱۳۹۴ ساعت ۱۶:۴۸ -
Nazca_Triangle Spiral
۳۱ فروردین ۱۳۹۴ ساعت ۱۶:۴۷ -
Nazca_TheCrab_Mosquito_Bee_Butterfly
۳۱ فروردین ۱۳۹۴ ساعت ۱۶:۴۵ -
Nazca_The_Tight_Spiral
۳۱ فروردین ۱۳۹۴ ساعت ۱۶:۴۳
لورم ایپسوم متن ساختگی با تولید سادگی نامفهوم از صنعت چاپ و با استفاده از طراحان گرافیک است. چاپگرها و متون بلکه روزنامه و مجله در ستون و سطرآنچنان که لازم است و برای شرایط فعلی تکنولوژی مورد نیاز و کاربردهای متنوع با هدف بهبود ابزارهای کاربردی می باشد.
نظرات
ارسال نظر