از ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد
سندرم روده تحریکپذیر یا آیبیاِس (IBS)[پ ۱] نوعی اختلال در عملکرد روده است که با درد مزمن در ناحیه شکم، احساس ناراحتی، نفخ[پ ۲] و تغییرات در عادات رودهای،[۱] بدون هرگونه علت ارگانیک دیگری، مشخص میشود.[۲] اسهال یا یبوست میتوانند علامت غالب باشند که ممکن است به صورت متناوب ظاهر شوند.
نوعی از این بیماری که در آن اسهال[پ ۳] علامت غالب باشد IBS-D و نوعی که یبوست[پ ۴] علامت غالب را تشکیل دهد IBS-C، نامیده و به نوعی که این دو علامت متناوباً ظاهر شوند IBS-A میگویند. آیبیاس ممکن است پس از یک عفونت به وجود آید که آن را آیبیاس پس از عفونت، یا IBS-PI نامند.
یک واقعهٔ استرسزا در زندگی[۳] و یا شروع بلوغ، میتواند بدون علت پزشکی دیگری، آغازگر آیبیاس باشد.[۲] حالتهای مختلفی از جمله عدم جذب فروکتوز، بیماری سلیاک،[پ ۵][۴] عفونتهای خفیف و عفونتهای انگلی مانند ژیاردیازیس،[پ ۶][۵] انواع بیماریهای التهابی روده،[پ ۷] یبوست مزمن عملکردی،[پ ۸] و دردهای عملکردی مزمن در ناحیه شکم[پ ۹] ممکن است به صورت آیبیاس تظاهر کنند. در آیبیاس، آزمایشهای معمول بالینی هیچگونه اختلالی را نشان نمیدهند، هر چند رودهها ممکن است حساسیت بیشتری نسبت به برخی محرکهای خاص مانند تست عبور بالون[پ ۱۰] نشان دهند.
علیرغم آنکه علت دقیق آیبیاس مشخص نیست، رایجترین تئوری این است که آیبیاس از اختلال در تعامل میان مغز و دستگاه گوارش[پ ۱۱] پدید میآید، اگرچه ممکن است نوعی اختلال در فلور رودهها[پ ۱۲] و یا دستگاه ایمنی[پ ۱۳] بدن نیز در ایجاد آن نقش داشته باشد.[۶][۷] آیبیاس در اغلب بیماران منجر به شرایط خطرناک نمیشود[۸][۹][۱۰][۱۱][۱۲] اما بهخاطر عوارض جانبی همچون درد مزمن و خستگی، میتواند هزینههای درمانی بیمار را افزایش داده[۱۳][۱۴] و باعث افزایش غیبت بیماران از محل کارشان شود.[۱۵][۱۶] محققان گزارش کردهاند که شیوع بالای سندرم روده تحریکپذیر،[۱۷][۱۸][۱۹] میتواند باعث افزایش هزینههای اجتماعی گردد.[۲۰] این بیماری همچنین یک بیماری مزمن است که میتواند کیفیت زندگی بیمار را به طرز چشمگیری تحت تأثیر قرار دهد.
انواع
نوع «اسهال غالب»[پ ۱۴] (آیبیاس نوع D[پ ۱۵])
نوع «یبوست غالب»[پ ۱۶] (آیبیاس نوع C[پ ۱۷])
آیبیاس با الگوی متناوب مدفوع (آیبیاس نوعA[پ ۱۸] یا درد غالب[پ ۱۹][۲۱])
آیبیاس بعد از عفونت:[پ ۲۰] در برخی از افراد، آیبیاس ممکن است شروع حادی داشته و پس از یک بیماری عفونی توسعه پیدا کند، که این نوع با دو یا چند علامت از این علایم مشخص میشود: تب، استفراغ، اسهال، یا کشت مثبت مدفوع.[پ ۲۱]
تاریخچه
در طی دهههای قبل آیبیاس به مانند امروز شایع نبود، زیرا استفاده از آنتیبیوتیکهای قوی و داروهای دیگری که مخل رشد طبیعی، سلامت و تعادل باکتریهای روده هستند رواج امروزی را نداشت. پزشکان سنتی همچنان از گیاهان طبیعی غیرتهاجمی بجای آنتیبیوتیک برای درمان عفونتهای باکتریایی استفاده میکنند. داروهای پیشخوانی[پ ۲۲] که در داروخانه عرضه میشوند میتوانند برای بدن، بسیار تهاجمی باشند. دههها قبل، در برداشت میوهها و سبزیجات تازه از مواد شیمیایی اندکی استفاده میشد در حالی که امروزه تقریباً وسریعا تمام میوهها و سبزیجات موجود در فروشگاههای زنجیرهای، با چندین ماده شیمیایی آغشته شدهاند و گوشت گاو موجود در قفسهها از کشتزارهایی آمدهاست که در آن گاوها غذاهای حاوی مواد شیمیایی متعدد مصرف نمودهاند. رژیم غذایی امروز ما مملو از غذاهاییاست که مواد نگهدارنده فراوانی داشته و از ارزش غذایی کمی برخوردارند. در گذشته، غذاهای که به طور معمول وارد بازار مواد غذایی میشدند خالی از مواد نگهدارنده بودند که به همین دلیل در اغلب موارد سریعاً فاسد میشدند. آن مواد، ارزش غذایی بالایی داشت.[۲۲][مدرک معتبر] از مدتها قبل، سندرم روده تحریکپذیر وجود داشته، لیکن بیشتر یک مشکل نادر روده نامنظم تلقی میشد. محقق براون در مقالهای در مجله پزشکی کوههای راکی[پ ۲۳] از اولین کسانی بود که به سال ۱۹۵۰به مفهوم "آیبیاس" اشاره کرد.[۲۳] این اصطلاح برای دستهبندی بیمارانی که علائم گسترده اسهال، درد شکمی و یبوست داشتند ولی عوامل شناخته شده عفونی در آنان یافت نمیشد، بهکار میرفت. تئوریهای اولیه، عوامل استرسزا و مشکلات روانی را باعث بروز آیبیاس دانستند.[۲۴]
علل بیماری
علت سندرم رودهتحریکپذیر شناخته شده نیست،[۲۵] اما چندین فرضیه پیشنهاد شدهاست. عفونتهای حاد دستگاه گوارش خطر گسترش و توسعه آیبیاس را افزایش میدهد. عوامل دیگری که احتمال ابتلا به انواع این سندرم بهغیر از نوع بعد از عفونت را زیاد میکنند، جوانی، تب طولانی مدت، اضطراب و افسردگی میباشند.[۲۶] پیشنهادهای منتشر شده درسال ۱۹۹۰پیرامون علت بیماری، نقش «محور مغز - روده» را در این بیماری آشکار ساخت، مطالعهای با عنوان پاسخ محور مغز- روده به تنش و تحریک کولینرژیک[پ ۲۴] در سندرم روده تحریکپذیر، که در مجله بالینی گوارش[پ ۲۵] در سال ۱۹۹۳منتشر شدهاست.[۲۷] همچنین یک مطالعه منتشر شده در مجله گوارشی گات[پ ۲۶] به سال ۱۹۹۷پیشنهاد کرده که آیبیاس بر اثر اختلال در عملکرد متقابل محور مغز - روده رخ میدهد.[۲۸] عوامل روانی نیز ممکن است در علتشناسی[پ ۲۷] آیبیاس مهم باشند.[۲۹] رژیمهای عذایی سرشار از مواد محرک، دخانیات و مشروبات الکلی در وقوع این سندروم موثرند.[۲۵]
واکنشهای ایمنی
پژوهشهای منتشر شده در اواخر سال ۱۹۹۰میلادی حکایت از تغییرات زیستشیمیایی خاص موجود در نمونههای بافتی و نمونه سرمی بیماران آیبیاس دارد. این مطالعات سیتوکینها[پ ۲۸] و فراوردههای ترشحی را در بافتهای گرفته شده از بیماران مبتلا به آیبیاس شناسایی کردند. سیتوکینهای شناسایی شده در بیماران مبتلا به آیبیاس، التهاب تولید میکنند و با پاسخ ایمنی بدن همراه هستند.[۳۰][۳۱]
عفونتهای فعال
شیوع عفونتهای پروتوزائی در کشورهای صنعتی (آمریکا و کانادا) در قرن بیستویکم.[۳۲][۳۳]
بلاستوسیستیس
تحقیقاتی در تأیید این موضوع که آیبیاس توسط برخی عفونتهای فعال[پ ۲۹] کشف نشده ایجاد میشود، وجود دارد. اخیراً یک مطالعه نشان داد که آنتیبیوتیک ریفاکسیمین[پ ۳۰] شرایط پایداری را برای تسکین بیماران مبتلا به آیبیاس فراهم میسازد.[۳۴] در حالی که برخی از پژوهشگران این موضوع را به عنوان مدرکی دال بر اینکه آیبیاس به عوامل کشف ناشده عفونی مرتبط است، تلقی میکنند، برخی دیگر معتقدند بیماران مبتلا به آیبیاس از رشد بیش از حد فلور رودهای[پ ۳۱] رنج میبرند و آنتیبیوتیکها در کاهش همین رشد بیش از حد مؤثر هستند. این حالت به رشد بیش از حد باکتریهادر روده کوچک معروف میباشد.[۳۵] محققان دیگر بر عفونتهای تکیاختهای یا پروتوزوایی[پ ۳۲] تشخیص داده نشده، به عنوان علت آیبیاس متمرکز هستند.[۷] مخصوصاً که برخی از عفونتهای پروتوزوایی در بیشتر موارد در بیماران مبتلا به آیبیاس رخ میدهند.[۳۶][۳۷] دو تکیاخته یا پروتوزوا تحت بررسی قرار دارند که در کشورهای صنعتی دارای شیوع بالایی میباشند و در آلوده ساختن روده نقش دارند، اما در مورد آنها شناخت کمی وجود دارد تا بتوان آنها را به عنوان عامل بیماریزا[پ ۳۳] در این بیماری در نظر گرفت. بلاستوسیستیس[پ ۳۴] یک ارگانیسم تکیاختهای است که به عنوان عامل تولید علائم درد شکم، یبوست و اسهال در بیماران مبتلا به این بیماری گزارش شدهاست[۳۸] لیکن این گزارش از سوی برخی از پزشکان مورد انتقاد قرار گرفتهاست.[۳۹] مطالعات انجام شده در بیمارستانهای تحقیقاتی کشورهای مختلف میزان بالای عفونت با بلاستوسیستیس را در بیماران مبتلا به آیبیاس شناسایی کردهاست، این میزان از کالج بهداشت و پزشکی گرمسیری لندن ۳۸٪، گزارش شدهاست.[۴۰] از سوی بخش گوارش دانشگاه آقاخان واقع در پاکستان همین میزان ۴۷درصد گزارش گردیدهاست.[۳۶] همچنین مؤسسه بیماریها و بهداشت همگانی در دانشگاه آنکونای ایتالیا این میزان را ۱۸.۱درصد گزارش کردهاست.[۳۷] گزارشهای به دست آمده از پژوهشها هر سه گروه نامبرده نشان میدهد که شیوع بلاستوسیستیس در غیرمبتلایان به این سندروم در حدود ۷٪میباشد. پژوهشگران همچنین متذکر شدهاند که در تشخیصهای بالینی موفق به شناسایی عفونت یادشده شدهاند.[۴۱] بلاستوسیستیس ممکن است به درمان با داروهای ضد تکیاختهای یا آنتی پروتوزوایی[پ ۳۵] معمول، پاسخ ندهد.[۳۹][۴۲][۴۳][۴۴] دیانتاموبافراژیلیس[پ ۳۶] یک ارگانیسم تکیاختهای دیگر است که درد شکمی و اسهال تولید میکند. مطالعات بروز بالای این عفونت را در کشورهای توسعه یافته گزارش کردهاند. نشانههای بیماران با درمان آنتیبیوتیکی برطرف میگردد.[۳۲][۴۵] یک مطالعه انجام شده برروی یک گروه بزرگ از بیماران مبتلا به نشانههای شبیه به آیبیاس، پیدا شدن عفونت دیانتاموبافراژیلیس در این بیماران را گزارش کردهاست و تجارب قطعی حکایت از درمان این نشانهها با آنتیبیوتیک دارد.[۴۶] پژوهشگران اشاره کردهاند که با استفاده از روشهای بالینی ممکن است شناسایی برخی از موارد عفونت با دیانتاموبافراژیلیس در این بیماران میسر شود.[۴۵] همچنین این عفونت ممکن است در افراد بدون آیبیاس نیز پیدا شود.[۴۷]
تشخیص
هیچ تست آزمایشگاهی و یا تصویربرداری پزشکی خاصی که بتواند برای تشخیص آیبیاس بهکار گرفته شود، وجود ندارد.[۴۸][۴۹] کنترل سندروم روده تحریکپذیر تشخیص آیبیاس در شرایطی مطرح میشود که علایمی مشابه علایم آیبیاس ایجاد میشود، سپس از روشی برای دستهبندی علائم بیمار پیروی میگردد. رد کردن عفونتهای انگلی[پ ۳۷]، عدم تحمل لاکتوز[پ ۳۸]، رشد بیش از حد باکتریها در روده کوچک و بیماری سلیاک برای تمام بیماران قبل از تشخیص آیبیاس پیشنهاد شدهاست. توصیه میشود که بیماران مبتلا به این بیماری که سن بیش از ۵۰سال دارند، تحت غربالگری با کولونبینی[پ ۳۹] قرار گیرند.[۵۰]
علائم
علائم اولیه سندرم روده تحریکپذیر عبارتند از: درد یا احساس ناراحتی در ناحیه شکم همراه با اسهال و یبوستهای مکرر و نیز تغییر در عادات رودهای.[۵۱] همچنین ممکن است احساس ضرورت برای اجابت مزاج، احساس تخلیه ناقص،[پ ۴۰] نفخ و گشادگی شکم نیز وجود داشته باشد.[۵۲] افراد مبتلا به آیبیاس اغلب بیش از دیگران دچار ریفلاکس معدهای مروی،[پ ۴۱] علائم مربوط به دستگاه تناسلی- ادراری، علائم روانی از قبیل افسردگی و اضطراب، فیبرومیالژیا،[پ ۴۲] سندرم خستگی مزمن،[پ ۴۳] سردرد و کمردرد میشوند.[۵۲][۲۹]
تشخیصهای افتراقی
از آنجا که علتهای بسیاری برای اسهال شبیه به اسهال موجود در نشانههای آیبیاس وجود دارد، انجمن متخصصین گوارش در آمریکا[پ ۴۴] مجموعهای از دستورالعملها را برای انجام آزمایشهایی در ردکردن دیگر علل این قبیل نشانهها منتشر ساختهاند. این موارد شامل عفونتهای گوارشی، عدم تحمل لاکتوز و بیماری سلیاک میباشند. پژوهشها حکایت از آن دارند که این دستورالعمل همیشه هم قابل پیرویکردن نمیباشد.[۵۰]
هنگامی که سایر علل مسبب بیماری حذف گردیدند، برای تشخیص آیبیاس از یک الگوریتم تشخیصی استفاده میگردد. الگوریتمهای شناختهشده شامل کرایتریای «منینگ»،[پ ۴۵] معیار یا کرایتریای منسوخ شدهٔ «رم» یک و دو،[پ ۴۶] کرایتریای کرویس[پ ۴۷] و مطالعاتی که قابلیت اطمینانشان را حفظ کردهاند، میباشند.[۵۳] شکل تکامل یافتهٔ کرایتریای «رُم سه»[پ ۴۸] نیز در سال ۲۰۰۶منتشر شده بود. هر یک از پزشکان ممکن است با کمک گرفتن از یکی از دستورالعملهای ذکرشده و یا با تکیه بر تجربیاتی که از بیماران گذشته خود کسب کردهاند، انتخاب خود را در این زمینه انجام دهند. الگوریتم تشخیصی ممکن است شامل برخی آزمایشات اضافی به منظور مراقبت در برابر اشتباهات تشخیصی و جلوگیری از شناختن بیماریهای دیگر به عنوان آیبیاس باشد. نشانههایی که به عنوان «پرچم سرخ»[پ ۴۹] شناخته میشوند، ممکن است شامل کاهش وزن، خونریزی گوارشی، کمخونی و یا نشانههای شبانه[پ ۵۰](علائمی که در شب ظاهر میشوند) باشند. با این حال پژوهندگان یادآور شدهاند که شرایط پرچم قرمز ممکن است همیشه به دقت در تشخیص کمکی نکنند -- برای نمونه بیش از ۳۱٪ از بیماران مبتلا به آیبیاس در مدفوع خود خون دارند.[۵۳] الگوریتم تشخیصی، نامی را مشخص میکند که میتوان آن را برروی وضعیت بیماری گذاشت که ترکیبی از علایم اسهال، درد شکم و یبوست دارد. به عنوان مثال، عبارت «۵۰٪از مسافران بازگشته از مسافرت دچار اسهال عملکردی بودند، در حالی که در ۲۵٪آنها، سندرم رودهتحریکپذیر ایجاد شده بود.» بدین معنا است که نیمی از مسافران اسهال داشتهاند، در حالی که در یک چهارم آنها اسهال با درد در ناحیه شکم همراه شده بودهاست. در حالی که برخی پژوهشگران عقیده دارند که این سامانه طبقهبندی به درک پزشکان از آیبیاس کمک خواهد کرد، دیگر پژوهشگران ارزشهای چنین سامانهای را زیر سؤال بردهاند و پیشنهاد کردهاند که تمام بیماران مبتلا به آیبیاس، دچار بیماری زمینهای مشابه با هم هستند، لیکن نشانههای هرکدام با دیگری متفاوت است.[۵۴] یک مطالعه که اخیراً انجام شده در همین راستاست[۵۵] و نشان دادهاست که یبوست و یا اسهال تظاهرات متفاوتی از همان شرایط زمینهای به نظر میرسند، که محصولی از احتباس مدفوع در مخازن روده بزرگ میباشد. پرتونگاری شکم زمان انتقال (ترانزیت) روده بزرگ و نحوهٔ عبور و پخش مدفوع را مورد تجزیه و تحلیل قرار میدهد که این موارد به میزان قابل توجهی با نفخ و درد در ناحیه شکم در ارتباط میباشند. بنابراین یک گروه از بیماران که در مقایسه با گروه شاهد، دچار یک افزایش در میزان بارگذاری مدفوع هستند، شناسایی میشوند که البته زمان ترانزیت روده بزرگ در آنها نسبت به گروه شاهد برابر و یا کمتر میباشد. این موضوع نشان میدهد که الگوی اجابت مزاج مقدار مدفوع باقیمانده در روده بزرگ را منعکس نمیکند و این پدیده یبوست پنهان نامیده میشود. پدیدهای که ممکن است به رشد بیش از حد باکتریایی مربوط باشد.[۵۶]
اشتباهات تشخیصی
تحقیقات نشان میدهد که بیماری برخی از بیماران مبتلا به علل قابل درمان اسهال به اشتباه آیبیاس تشخیص داده میشود. نمونههای معمول عبارتند از:
بیماریهای عفونی
بیماری سلیاک:[۵۷] بیماری سلیاک اغلب به اشتباه به عنوان آیبیاس تشخیص داده میشود. کالج گوارش آمریکا[پ ۵۱] توصیه کردهاست که همه بیماران مبتلا به آیبیاس از نظر بیماری سلیاک آزمایش شوند.[۵۸]
هلیکوباکترپیلوری[پ ۵۲][۵۹][۶۰]
انگل.[۷][۶۱][۶۲]
استفاده مزمن از برخی از داروهای آرام بخش-خواب آور به خصوص بنزودیازپینها[پ ۵۳] ممکن است باعث تحریک روده شده و نشانههایی ایجاد کند که این نشانهها میتوانند به اشتباه در تشخیص آیبیاس منجر گردند.[۶۳]
درمان
اگرچه درمان قطعی برای آیبیاس وجود ندارد، میتوان از برخی درمانها برای تسکین علائم بهره گرفت، از جمله تنظیم وضعیت غذایی بیمار، برخی داروها و مداخلات روانپزشکی. همچنین آموزش دادن به بیمار و وجود یک رابطهٔ خوب میان پزشک و بیمار نیز حائز اهمیت است.[۲]
رژیم غذایی
برخی افراد مبتلا به آیبیاس احتمالاً دچار عدم تحمل مواد غذایی هستند. در سال ۲۰۰۷شواهد کافی برای توصیه یک رژیم غذایی محدود وجود نداشت.[۶۴] بسیاری از تغییرات در رژیم غذایی بهبود علائم سندرم روده تحریکپذیر را در پی داشتهاند. تعدادی از این تغییرات، در برخی گروهها مؤثر بودهاند. برای نمونه عدم تحمل لاکتوز[پ ۵۴] و سندرم رودهتحریکپذیر نشانههای مشابهی پس از آزمایش یک رژیم غذایی بدون لاکتوز داشتهاند.[۶۵] کاهش رژیم غذایی حاوی فروکتوز[پ ۵۵] و فروکتان[پ ۵۶] در بیماران با رژیم غذایی خاص علائم را در بیماران مبتلا به سوء جذب فروکتوز و سندرم روده تحریکپذیر را با موفقیت کاهش دادهاست.[۶۶] در حالیکه بسیاری از بیماران مبتلا به آیبیاس معتقدند دارای نوعی عدم تحمل غذایی هستند، تلاشهای آزمایشگاهی برای تبیین نقش حساسیتهای غذایی در آیبیاس ناامید کننده بودهاست. هیچگونه شاهدی وجود ندارد که هضم غذا و جذب مواد مغذی، برای کسانی که با آیبیاس در سطوح مختلف درگیر هستند، به نسبت افرادی که به این بیماری دچار نیستند، مشکلتر است. با این حال، در برخی بیماران آیبیاس به دلیل افزایش حساسیت احشایی، بسیاری از عادات غذایی میتواند پاسخ گوارشی شدیدی به همراه داشته باشد که میتواند به درد شکمی همراه با اسهال یا یبوست منجر شود.[۶۷]
فیبر [۶۸]
شواهد قانع کنندهای وجود دارد که محلولهای حاوی فیبر مانند پسیلیوم[پ ۵۷]، در مبتلایان به آیبیاس عموماً مؤثر است. فیبرهای نامحلول مانند سبوس تأثیر در کاهش علائم آیبیاس نشان ندادهاند[۶۹] و در برخی افراد، فیبرهای نامحلول میتوانند باعث تشدید علائم شوند.[۶۴] فیبر ممکن است در کسانی که دچار یبوست شده باشند مفید باشد. در بیماران با آیبیاس نوع یبوست غالب مصرف روزانه ۲۰گرم فیبر محلول میتواند نشانههای کلی را کاهش دهد، اما درد را کاهش نمیدهد. در یک متا آنالیز نشان داده شد که فیبر محلول در بهبود علائم کلی آیبیاس مؤثر بوده اما هیچکدام از انواع فیبر درد را کاهش نمیدهند.[۷۰] در مطالعات موفق روزانه ۱۰تا ۳۰گرم پسیلیوم استفاده شدهاست.[۷۱][۷۲] یک مطالعه به طور خاص به بررسی اثر دوز پرداخت و نشان داد که ۲۰گرم پیسیلیوم از ۱۰گرم موثرتر بوده و معادل ۳۰گرم در هر روز کارایی دارد.[۷۳] یک مطالعه کنترل نشده اشاره کرد علائم با فیبر نامحلول افزایش یافتهاست.[۷۴] در مقایسه با گروه شاهد مشخص نیست که آیا این علائم واقعاً افزایش یافتهاست. اگر نشانهها افزایش یافتهاست، معلوم نیست که آیا این بیماران دچار اسهال غالب شده بودند(که میتواند توسط فیبر نامحلول تشدید شود[۷۵][۷۶]) و یا این تشدید علائم موقت بوده و قبل از آغاز بهبودی رخ میدهد.[۷۷]
دارودرمانی
داروهایی که ممکن است در درمان آیبیاس بهکار روند، نرمکنندههای مدفوع و ملینها در نوع یبوست غالب و ضداسهالها مانند اوپیئویدها، کدئین، دیفنوکسیلات و لوپرامید در فرم اسهال غالب، با علایم خفیف، میباشند.[۷۸][۷۹][۸۰] داروهای مؤثر بر سروتونین (۵-HT) میتوانند به کاهش علائم در رودهها کمک کنند.[۸۱] سروتونین حرکات روده را افزایش میدهد، بنابراین آگونیست میتواند به فرم یبوست غالب آیبیاس کمک نماید[۸۲] درحالی که آنتاگونسیت میتواند باعث بهبودی فرم اسهال غالب آیبیاس شود.[۸۳]
ملینها
برای بیمارانی که به درمان با رژیم غذایی حاوی فیبر پاسخ نمیدهند، مسهلهایی مانند گلیکولپلیاتیلن، سوربیتول و لاکتولوز میتوانند مؤثر باشند.[۸۴] لوبیپروستون،[پ ۵۸] یک عامل دستگاه گوارش است که برای درمان یبوست مزمن ایدیوپاتیک و یبوست غالب آیبیاس مورد استفاده قرار میگیرد و بهخوبی توسط بزرگسالان و کهنسالان تحمل میشود ولی تا ژوئیه ۲۰۰۶دربارهٔ اثرات این دارو در کودکان تحقیقی صورت نگرفتهاست.[۸۵]
ضداسپاسمها
استفاده از داروهای ضداسپاسم آنتیکولینرژیک مانند هیوسین ان بوتیل بروماید یا دی سیکلومین ممکن است به بیماران، به ویژه کسانی که به اسهال دچارند کمک کند. یک متاآنالیز انجام شده توسط بنیاد همیاری کوکران[پ ۵۹] نشان داد از هر ۶بیمار که با داروی ضداسپاسم معالجه شوند، ۱بیمار درمان خواهد شد. ضداسپاسمها را میتوان در دو گروه تقسیم کرد:[۷۸]
نروتروپتیکها[پ ۶۰] مانند آتروپین، که بر فیبر عصبی پاراسمپاتیک اثر میگذارد. همچنین بر سایر اعصاب نیز اثر گذاشته و دارای عوارض جانبی نیز است.
ماسکوال تروپتیکها[پ ۶۱] مانند ممبورین، که مستقیماً روی عضله صاف دستگاه گوارش اثر میگذارد و بدون تأثیر بر تحرک روده، اسپاسم موجود را تسکین میدهد.
ضدافسردگیهایسهحلقهای
شواهد قوی وجود دارد که دوزهای پایین داروهای ضدافسردگیسهحلقهای میتواند در درمان آیبیاس، به خصوص نوع اسهال غالب مؤثر باشد. شواهد اندکی از اثربخشی سایر داروهای ضدافسردگی مانند SSRIها وجود دارد[۶۴][۶۹] البته برخی از این داروها مانند فلوکستین در درمان تعدادی از بیماران با آیبیاس نوع یبوست غالب مفید بودهاند. یک متاآنالیز آزمایشات کنترل شده تصادفی نشان داد که از هر سه بیماری که تحت معالجه با ضدافسردگیهای سهحلقهای قرار گرفتهاند یک نفر بهبود یافتهاست.[۸۶] یک مطالعه کنترل شده تصادفی جداگانه، نشان داد که ضدافسردگیهایسهحلقهای بهترین راه حل برای بیماران مبتلا به آیبیاس اسهال غالب هستند.[۸۷]
سروتونین آگونیستها
تگاسرود[پ ۶۲]، که یک آگونیست انتخابی گیرنده ۵-HT۴به شمار میرود، در آیبیاس نوع C، برای برطرف کردن یبوست در زنان مبتلا به سندرم روده تحریکپذیر که از یبوست رنج میبرند و همینطور برای رفع یبوست مزمن ایدیوپاتیک در مردان و زنان، قابل استفاده است. در روز سیام مارس سال ۲۰۰۷، اداره مواد غذائی و داروئی ایالات متحده آمریکا از شرکت داروسازی نوارتیس درخواست نمود که به صورت داوطلبانه از ادامه فروش و بازاریابی داروی تگاسرود خودداری نماید، چرا که یافتههای جدید در مورد این دارو، حکایت از افزایش جدی خطر بروز حوادث قلبی عروقی و عوارض جانبی دیگر مرتبط با قلب، بر اثر استفاده از این دارو داشت. بدین ترتیب شرکت داروسازی نوارتیس متعهد شد به طور داوطلبانه فروش و بازاریابی این دارو را در سطح ایالات متحده و همینطور در بسیاری از کشورهای دیگر به حالت تعلیق درآورد.
با این وجود، در روز ۲۷ژوئیه سال ۲۰۰۷، اداره دارو و غذای آمریکا برنامهای را برای استفادهٔ محدود درمانی از تگاسترود در سطح ایالات متحده به تصویب رساند که برمبنای آن، به بیماران نیازمند به دارو، در صورتی که هیچ درمان جایگزین قابل مقایسه با داروی تگاسترود برایشان قابل دسترسی نباشد، اجازه داده میشد که برای درمان بیماری خویش، امکان دسترسی محدود به این دارو داشته باشند. در همین ارتباط اداره دارو و غذا در ایالات متحده آمریکا، پیش بر این، دو هشدار، در مورد پیامدهای جدی محتمل بر اثر مصرف داروی تگاسرود صادر کردهاست.
در سال ۲۰۰۵، تگاسرود، از سوی اتحادیه اروپا، به عنوان یک داروی مورد قبول در درمان سندرم روده تحریکپذیر، پذیرفته نشد و استفاده از آن مردود اعلام گردید. با این وجود این دارو، در ایالات متحده با عنوان زلنورم به بازار عرضه گردید، درحالیکه تنها عاملی که موجب تأیید آن در درمان سندرم روده تحریکپذیر شده بود، برطرف شدن علائم متعددی از بیماری، از جمله یبوست، درد شکم و نفخ توسط این دارو (البته تنها در زنان) بود. تجزیه و تحلیلهای بالینی (متاآنالیز) به عمل آمده توسط بنیاد همیاری کوکران [که برای تحقیقات پزشکی برروی هزاران داوطلب تشکیل شدهاست] حکایت از آن داشت که از ۱۷نفر که با دوز معمول داروی تگاسترود تحت معالجه قرار میگیرند، یک نفر درمان خواهد شد.[۸۸]
به نظر میرسد که ضدافسردگیهای مهارکننده انتخابی بازجذب سروتونین (SSRIs)، به دلیل اثرات سروتونرژیک خود، برای کمک به مبتلایان آیبیاس، به ویژه بیماران یبوست غالب، مناسب باشند. مطالعات ابتدایی کراس اور یا متقاطع[۸۹] و همینطور کارآزماییهای کنترل شده تصادفی[۹۰][۹۱][۹۲] از این نقش داروهای مذکور، حمایت میکنند.
سروتونین آنتاگونیستها
آلوسترون، که یک آنتاگونیست انتخابی گیرنده ۵-HT۳به شمار میرود، برای آیبیاس نوع D و سیلانسترون (یک آنتاگونیست انتخابی گیرنده ۵-HT۳دیگر) به عنوان درمانهای دیگر آیبیاس، مورد کارآزمایی بالینی قرار گرفتهاند. هرچند که با توجه به ظهور اثرات نامطلوب و عوارض جانبی شدید مانند کولیت ایسکمیک و یبوست شدید بر اثر مصرف، اغلب این داروها در حال حاضر برای درمان آیبیاس در دسترس نیستند و یا توصیه نمیشوند.[۶۴]
داروهای دیگر
سیلیکات منیزیم آلومینیوم و آلورین میتوانند در درمان آیبیاس مؤثر باشند.[۶۴] شواهد متناقضی دربارهٔ تأثیرات مثبت داروهای ضدافسردگی بر آیبیاس وجود دارد. در حالی که برخی متاآنالیزها تأثیرات مثبت داروهای ضدافسردگی را تأیید میکنند، برخی دیگر این موضوع را رد مینمایند.[۹۳] مطالعات اخیر نشان میدهند که ریفاکسیمین میتواند به عنوان یک درمان مؤثر برای نفخ شکم استفاده شود.[۳۴][۹۴] به دلیل نبودِ مدارک کافی برای اثبات منافع اوپیئویدها وهمچنین خطر بالقوه وابستگی جسمی و اعتیاد، دربارهٔ استفاده از آنها در درمان آیبیاس اختلاف نظر وجود دارد.[۹۵]
مداخلات روانپزشکی
در شماری از بررسیها، درمان رفتارشناختی در بهبود علایم سودمند شناخته شدهاست.[۹۶][۹۷] تمدد اعصاب (ریلکسیشن) نیز مؤثر یافت شدهاست.[۹۸]
پزشکی مکمل
با توجه به عدم نتیجه رضایتمندی از نتایج حاصله از درمانهای پزشکی، بیش از ۵۰٪مردم برای درمان سندرم روده تحریکپذیر به درمانهای مکمل روی آوردهاند.[۶۹]
پروبیوتیکها
پروبیوتیکها[پ ۶۳] میتوانند در درمان سندرم رودهتحریکپذیر مفید باشند. مصرف روزانه حداقل ۱۰میلیون تا ۱۰۰میلیون باکتری برای دستیابی به نتایج بهتر توصیه شدهاست. برخی تحقیقات اثربخشی پروبیوتیکها در بهبود علائم آیبیاس را نشان دادهاند.[۹۹][۱۰۰][۱۰۱][۱۰۲] هرچند تحقیقات بیشتری برای ارائه پیشنهادات شفاف دربارهٔ تأثیرات مفید پروبیوتیکها مورد نیاز است. در حال حاضر ماستهایی به نام ماست پروبیوتیک تولید میشود که میتواند در کاهش علائم آیبیاس مؤثر باشد.[۱۰۳] از مارس ۱۹۸۲محصولاتی با نام سینبیوتیک[پ ۶۴] نیز وارد بازار شدهاند[۱۰۴] که حاوی پروبیوتیک و پربیوتیک[پ ۶۵] میباشند. سینبیوتیکها در واقع ترکیبی از پروبیوتیک و پربیوتیک هستند و میتوانند در بهبود علائم آیبیاس بسیار مؤثر باشند.[۱۰۵] در ترکیب این محصولات علاوه بر باکتری، نوعی قند به نام فروکتواولیگوساکارید[پ ۶۶] وجود دارد.[۱۰۶][۱۰۷] یکی از علل ایجاد آیبیاس میتواند برهم خوردن بالانس باکتریها در روده باشد. محصولات سینبیوتیک پس از رسیدن به روده فعالیت خود را آغاز میکنند؛ باکتریها شروع به بازسازی فلور نرمال نموده و فروکتوالیگوساکارید نیز که مواد غذایی اختصاصی باکتریهای مفید روده[پ ۶۷] است، شرایط رشد را برای باکتریهای مفید مهیا میکند.[۱۰۸][۱۰۹] سینبیوتیکها نوع اسهالی آیبیاس را با بازسازی فلور نرمال[۱۱۰][۱۱۱][۱۱۲] و نوع یبوستی آیبیاس را با افزایش حرکات روده[۱۱۳][۱۱۴][۱۱۵] بهبود میبخشند.
داروهای گیاهی روغن نعناع: کپسولهای پوشش دار روغن نعناع در آیبیاس در کودکان و بزرگسالان پیشنهاد شدهاست.[۱۱۶] شواهد خوبی از اثرات سودمند این کپسولها وجود دارد و توصیه میشود که نعناع در بیماران مبتلا به آیبیاس استفاده شود. به دلیل اینکه بیخطر بودن نعناع در دوران بارداری تاکنون ثابت نشده است، برای مصرف آن در زنان باردار احتیاط لازم است.[۶۹]
عصاره چندگیاه: پس از چهار هفته معالجه بااین عصاره کاهش قابل توجهی در هر دو مقیاس درد شکمی و علائم آیبیاس نسبت به دارونما مشاهده شد.[۱۱۷]
شواهد محدودی برای اثربخشی راهحلهای دیگر گیاهی برای آیبیاس وجود دارد و با توجه به احتمال تداخل برخی از گیاهان با برخی داروها وجود دارد، بهتر است این تداخلات را شناخت.[۶۹] یوگا: یوگا ممکن است برای برخی از افراد مبتلا به آیبیاس مؤثر باشد.؛[۶۴][۱۱۸] طب سوزنی: ممکن است ارزش تجربه در برخی بیماران را داشته باشد، اما شواهدی که این کارایی را تأیید کنند ضعیف هستند.[۶۹] در یک متاآنالیز که توسط بنیاد همکاری کوکران صورت گرفت، نتیجه گرفته شد که مطالعات انجام شده از کیفیت پایینی برخوردار بوده و مشخص نمیکند که آیا طب سوزنی از دارونما تأثیر بیشتری دارد.[۱۱۹]
همهگیرشناسی
مطالعات همهگیرشناسی نشان میدهد که شیوع سندرم روده تحریکپذیر در کشورهای مختلف و در گروههای سنی مختلف متفاوت است. نمودار سمت چپ شیوع سندرم روده تحریکپذیر را در مناطق جغرافیایی مختلف نشان میدهد. این جدول فهرست مطالعات صورت گرفته در کشورهای مختلف که شیوع آیبیاس و علائم شبیه آن در آنها گزارش شدهاست را در بردارد.
بیشتر افراد مبتلا به این بیماری جوانان هستند[۱۲۸][۱۲۹] عوامل خطر و عوارض سندرم روده تحریکپذیر و تعداد مبتلایان زن به این بیماری به نسبت مردان دو برابر است.[۱۳۰]
یک مطالعه برروی مسافران آمریکایی بازگشته از سفرهای بینالمللی شیوع بالای آیبیاس و اسهال پایدار و مکرر را که در طول سفر پیشرفت کرده، در این گروه نشان داد. این مطالعه برروی ۸۳نفر از اهالی ایالت یوتا که در حال بازگشت از سفر بودند صورت پذیرفت. پرسشنامههای گوارشی تکمیلشده ۲۷مورد اسهال پیشرفته در سفر و ۱۰مورد آیبیاس پیشرفته در حین سفر را گزارش کردند.[۱۳۱]
آیبیاس در ایران
در فاصله زمانی میان اول ژوئن تا ۳۱اکتبر سال ۲۰۰۸مطالعهای با استفاده از کراتیریای رُم سه برروی ۴۷۵دانشجوی پزشکی در ایران صورت گرفت. متوسط سن شرکتکنندگان در این مطالعه ۲۰.۸۷سال بود. الگوریتم رُم سه نشان داد که در ۲۰.۸٪از حجم نمونه یعنی ۹۹نفر آیبیاس از پیش تشخیص داده شده بود و فراوانی سندرم رودهتحریکپذیر در زنان بیشتر از مردان (۲۱٫۸٪ در مقابل ۱۹٪) بود. نوع آیبیاس غالب در این مطالعه آیبیاس متناوب (۷۱.۷٪) بود. بین طول مدت آیبیاس و استرس، هیجان و جمعیت خانواده بیمار رابطه مستقیمی وجود دارد. مطالعه نشان داد هیچ ارتباط آماری معنیداری بین درآمد و وضعیت تأهل با آیبیاس وجود ندارد. ۴.۱٪ و ۲.۱٪ از دانش آموزان مبتلا به آیبیاس مورد معاینه با آندوسکوپی و کولونوسکوپی قرار گرفتند. نتایج حاصل از این مطالعه بیانگر این موضوع بود که شیوع آیبیاس در بین دانشجویان پزشکی در تهران بالا به نظر میرسد لذا توسعه برخی از برنامههای ارتقاء سلامت برای دانشجویان پزشکی توصیه میشود.[۱۳۲]
هزینههای اقتصادی
هزینههای مستقیم ایجادشده بر اثر آیبیاس تنها در ایالات متحده آمریکا ۱٫۷تا ۱۰میلیون دلار برآورد شده که به همراه ۲۰میلیون دلار هزینه غیرمستقیم، بیش از ۲۱٫۷تا ۳۰میلیون دلار خسارت به اقتصاد آن کشور تحمیل کردهاست.[۲۰] مقایسهٔ هزینههای درمانی بیماران آیبیاس و گروه شاهد که توسط یک شرکت نظارتی صورت گرفته، رشد سالیانهٔ۴۹٪در هزینههای تشخیصی و درمانی مرتبط با آیبیاس را نشان میدهد. در سال ۲۰۰۷مطالعهای از سازمان مدیریت مراقبت نشان داد که بیماران آیبیاس به طور متوسط سالانه برای هزینههای مستقیم از ۴۰۶تا ۵۰۴۹دلار هزینه متحمل میشوند.[۱۳] یک تحقیق از کارگران با سندرم روده تحریکپذیر نشان داد که آنها ۳۴٫۶٪از بهرهوری خود را (۱۳٫۸ساعت در هر ۴۰ساعت کار در هفته) از دست دادهاند.[۱۵] بررسی برگههای مالیاتی ۱۰۰شرکت دربارهٔ هزینههای بهداشتی کارفرمایان و مقایسه آنها با دادههای سال ۱۹۹۰نشان میدهد که بیماران آیبیاس برای درمان ۴۵۲۷دلار در مقابل ۳۲۷۶دلار برای کنترل پرداختهاند.[۱۳۳] بررسی پژوهشی پیرامون هزینه داروهای مؤثر در درمان آیبیاس که توسط شرکت نوارتیس،[پ ۶۸] و با پشتیبانی دانشگاه جورجیا صورت گرفته نشان میدهد که تهیه این داروها در ایالت کالیفرنیا ۹۶۳و در ایالت کارولینای شمالی ۲۱۹۱دلار بار مالی اضافی بر دوش بیماران وارد کردهاست. بیماران مبتلا به آیبیاس بیشترین هزینههای ویزیت پزشکان، ویزیت سرپایی و هزینههای دارویی را متحمل میشوند که با هزینههای پرداختشده توسط بیماران مبتلا به آسم برابری میکند.[۱۳۴]
تحقیقات
گیبسون و شفرد یک رژیم غذایی با فودمپ[پ ۶۹][۱۳۵] پایین تعیین نمودهاند که در حال حاضر شواهد پایهای به اندازهٔ کافی قوی، برای آنکه کاربرد گسترده آن رژیم غذایی، در شرایطی مانند بیماریهای التهابی روده و سندرم روده تحریکپذیر توصیه شود، موجود است.[۱۳۶][۱۳۷][۱۳۸][۱۳۹] آنها همچنین بیان کردهاند که اعمال محدودیت در زمینه فراوردههای تخمیری اعم از: اولیگوساکارید، دیساکارید و مونوساکاریدها و پلییولها به طور کامل، و نه به صورت تکتک و جداگانه، در کنترل علائم اختلالات عملکردی دستگاه گوارش (به عنوان مثال در مورد سندرم روده تحریکپذیر) و همینطور در بیشتر مبتلایان به بیماریهای التهابی روده، به خوبی مؤثر است.[۱۴۰] این روش به مراتب موفقیت آمیزتر از حالتیاست که در آن، إعمال محدودیت تنها در مورد فروکتوز و فروکتانها صورت میپذیرد، و طی آن محدودسازی فودمپها نیز، در مورد کسانی که دچار سوء جذب فروکتوز هستند، توصیه میشود.[۱۳۷] عوارض و مخاطرات طولانی مدتی که ضمن استفاده از این رژیم غذایی بوقوع میپیوستند، زیاد بودهاست.[۱۴۱]
یک کارآزمایی شاهددار تصادفی که برروی بیماران مبتلا به سندرم روده تحریکپذیر انجام گرفت، کشف کرد که تخفیف دادن رژیم غذایی در مورد یک نوع وابسته به آیجیجی[پ ۷۰] عدم تحمل به مواد غذایی، منجر به یک افزایش ۲۴درصدی در میزان زوال علایم خواهد شد که این در مقایسه با کسانی که نسبت به حذف رژیم غذایی اقدام کرده و حذف مواد غذایی بر مبنای آنتی بادی آیجیجی را مد نظر قرار میدهند، ممکن است در کاهش علائم سندرم روده تحریکپذیر موثرتر عمل کند و ارزش انجام تحقیقات بیومدیکال بیشتر را نیز در آینده داشته باشد.[۱۴۲]
برای اطلاعات بیشتر بنگرید به: سرمایه گذاری مؤسسات ملی بهداشت بر تحقیقات مرتبط با سندرم روده تحریکپذیر[پ ۷۱]
مؤسسات ملی بهداشت ایالات متحده آمریکا از سال ۱۹۷۴میلادی یک پایگاه اطلاعاتی داده رسانی، با قابلیت جستجو، به منظور اعطای برخی جوایز به پژوهشگران فعال در عرصهٔ پزشکی، در پایگاه داده رسانی سی آر آی اس پی خویش، ایجاد کردهاند[۱۴۳] که هزینههای لازم را، برای اعطای جوایز جدید خود، در صفحه اینترنتی ویژه جایزه درونمرزی گرانت، فراهم میسازند. در سال ۲۰۰۶این نهادها، حدود ۵۶مورد از جوایز یا کمکهزینههای خود را به پژوهشهای مرتبط با سندرم روده تحریکپذیر اختصاص دادند، که در مجموع هزینهای حدود ۱۸٫۷میلیون دلار در برداشت.[۱۴۴]
ﻣﻌﺎﺩﻝهاﯼ ﺍﻧﮕﻠﯿﺴﯽ [ویرایش]
- ↑Irritable Bowel Syndrome
2.↑Intestinal Gas
3.↑Diarrhea
4.↑Constipation
5.↑Coeliac Disease
6.↑Giardiasis
7.↑Inflammatory Bowel Disease
8.↑Functional Constipation
9.↑Chronic Functional Abdominal Pain
10.↑Balloon Insufflation Test
11.↑Gastrointestinal Tract
12.↑Gut Flora
13.↑Immune System
14.↑Diarrhea-Predominant
15.↑ آیبیاس-D
16.↑Constipation-Predominant
17.↑ آیبیاس-C
18.↑ آیبیاس-A
19.↑Pain-Predominant
20.↑Post-Infectious or آیبیاس-PI
21.↑Positive Stool Culture
22.↑Over-the-counter
23.↑Rocky Mountain Medical Journal
24.↑Cholinergic
25.↑Journal of Clinical Gastroenterology
26.↑An International Journal Of Gastroenterology And Hepatology
27.↑Etiology
28.↑Cytokines
29.↑Active Infections
30.↑Rifaximin
31.↑Small Bowel Bacterial Overgrowth Syndrome
32.↑Protozoal
33.↑Pathogen
34.↑Blastocystis
35.↑Antiprotozoals
36.↑Dientamoeba Fragilis
37.↑Parasitic Infections
38.↑lactose Intolerance
39.↑Colonoscopy
40.↑Tenesmus
41.↑Gastroesophageal Reflux
42.↑Fibromyalgia
43.↑Сhronic Fatigue Syndrome (CFS)
44.↑American Gastroenterological Association
45.↑Manning Criteria
46.↑Rome I and II criteria
47.↑Kruis Criteria
48.↑Rome III Process
49.↑Red Flag
50.↑Nocturnal symptoms
51.↑The American College of Gastroenterology
52.↑Helicobacter Pylori
53.↑Benzodiazepine
54.↑Lactose Intolerance
55.↑Fructose
56.↑Fructan
57.↑Psyllium
58.↑Amitiza
59.↑Cochrane Collaboration
60.↑Neurotropics
61.↑Musculotropics
62.↑Tegaserod (Zelnorm)
63.↑Probiotics
64.↑Synbiotics
65.↑Prebiotic
66.↑Fructo-Oligosaccharides
67.↑Friendly Bacteria
68.↑Novartis
69.↑FODMAP - Fermentable Oligo-, Di-, and Mono-saccharides, And Polyols
70.↑IgG - Immunoglobulin G
71.↑The National Institutes of Health Funding of آیبیاس Research
منابع
- ↑ «irritable bowel syndrome» (انگلیسی). Dorland's Medical Dictionary. Merck & Co., Inc، ۲۰۰۷. وبگاه. بایگانیشده از نسخهٔ اصلی در ۱۲مه ۲۰۱۲. بازبینیشده در ۴اکتبر ۲۰۱۰.
2.↑۲٫۰ ۲٫۱ ۲٫۲ Emeran A. Mayer, M.D. «Clinical practice. Irritable bowel syndrome» (انگلیسی). ژورنال پزشکی نیوانگلند، ۱۷آوریل ۲۰۰۸. بایگانیشده از نسخهٔ اصلی در ۱۲مه ۲۰۱۲. بازبینیشده در ۱۱اکتبر ۲۰۱۰.
3.↑ «What causes irritable bowel syndrome?» (انگلیسی). Patient Information Publications. Patient UK، ۱۸مارس ۲۰۱۰. وبگاه. بایگانیشده از نسخهٔ اصلی در ۱۲مه ۲۰۱۲. بازبینیشده در ۴اکتبر ۲۰۱۰.
4.↑ «What causes irritable bowel syndrome» (آلمانی). Ledochowski M et al.. Fruktosemalabsorption. Journal für Ernährungsmedizin، ۲۰۰۱. PDF. بایگانیشده از نسخهٔ اصلی در ۱۲مه ۲۰۱۲. بازبینیشده در ۴اکتبر ۲۰۱۰.
5.↑ «irritable bowel syndrome» (انگلیسی). The Global Leader in Aloe Mucilaginous Polysaccarides. وبگاه. بایگانیشده از نسخهٔ اصلی در ۱۲مه ۲۰۱۲. بازبینیشده در ۴اکتبر ۲۰۱۰.
6.↑Yang CM, Li YQ. «The therapeutic effects of eliminating allergic foods according to food-specific» (چینی). Zhonghua Nei Ke Za Zhi، ۲۰۰۷. بایگانیشده از نسخهٔ اصلی در ۱۲مه ۲۰۱۲. بازبینیشده در ۱۱اکتبر ۲۰۱۰.
7.↑۷٫۰ ۷٫۱ ۷٫۲ Stark D, van Hal S, Marriott D, Ellis J, Harkness J. «Irritable bowel syndrome: a review on the role of intestinal protozoa and the importance of their detection and diagnosis» (چینی). Int. J. Parasitol، ۲۰۰۷. بایگانیشده از نسخهٔ اصلی در ۱۲مه ۲۰۱۲. بازبینیشده در ۱۱اکتبر ۲۰۱۰.
8.↑Bercik P, Verdu EF, Collins SM. «؟Is irritable bowel syndrome a low-grade inflammatory bowel disease» (انگلیسی). Clin. North Am.،۲۰۰۵. بایگانیشده از نسخهٔ اصلی در ۱۲مه ۲۰۱۲. بازبینیشده در ۱۱اکتبر ۲۰۱۰.
9.↑Quigley EM. «Irritable bowel syndrome and inflammatory bowel disease: interrelated diseases؟» (انگلیسی). Chinese journal of digestive diseases، ۲۰۰۵. بایگانیشده از نسخهٔ اصلی در ۱۲مه ۲۰۱۲. بازبینیشده در ۱۱اکتبر ۲۰۱۰.
10.↑Simrén M, Axelsson J, Gillberg R, Abrahamsson H, Svedlund J, Björnsson ES. «Quality of life in inflammatory bowel disease in remission: the impact of آیبیاس-like symptoms and associated psychological factors» (انگلیسی). Am. J. Gastroenterol، ۲۰۰۲. بایگانیشده از نسخهٔ اصلی در ۱۲مه ۲۰۱۲. بازبینیشده در ۱۱اکتبر ۲۰۱۰.
11.↑Minderhoud IM, Oldenburg B, Wismeijer JA, van Berge Henegouwen GP, Smout AJ. «آیبیاس-like symptoms in patients with inflammatory bowel disease in remission; relationships with quality of life and coping behavior» (انگلیسی). Dig. Dis، ۲۰۰۴. بایگانیشده از نسخهٔ اصلی در ۱۲مه ۲۰۱۲. بازبینیشده در ۱۱اکتبر ۲۰۱۰.
12.↑García Rodríguez LA, Ruigómez A, Wallander MA, Johansson S, Olbe L. «Detection of colorectal tumor and inflammatory bowel disease during follow-up of patients with initial diagnosis of irritable bowel syndrome» (انگلیسی). Scand. J. Gastroenterol، ۲۰۰۰. بایگانیشده از نسخهٔ اصلی در ۱۲مه ۲۰۱۲. بازبینیشده در ۱۱اکتبر ۲۰۱۰.
13.↑۱۳٫۰ ۱۳٫۱ Nyrop KA, Palsson OS, Levy RL, Korff MV, Feld AD, Turner MJ, Whitehead WE. «هزینههای مراقبتهای بهداشتی آیبیاس، یبوست مزمن، اسهال عملکردی و درد شکمی» (انگلیسی). Aliment Pharmacol Ther، ۲۰۰۷. بایگانیشده از نسخهٔ اصلی در ۱۲مه ۲۰۱۲. بازبینیشده در ۱۵اکتبر ۲۰۱۰.
14.↑Levy RL, Von Korff M, Whitehead WE, Stang P, Saunders K, Jhingran P, Barghout V, Feld AD. «هزینههای مراقبت از بیماران مبتلا به سندرم روده تحریکپذیر در سازمان حفظ سلامت». American Journal of Gastroenterology، نوامبر ۲۰۰۱. بایگانیشده از نسخهٔ اصلی در ۱۲مه ۲۰۱۲. بازبینیشده در ۱۵اکتبر ۲۰۱۰.
15.↑۱۵٫۰ ۱۵٫۱ Paré P, Gray J, Lam. «Health-related quality of life, work productivity, and health care resource utilization of subjects with irritable bowel syndrome» (انگلیسی). Clinical therapeutics، ۲۰۰۶. بایگانیشده از [W نسخهٔ اصلی] در ۱۲مه ۲۰۱۲. بازبینیشده در ۱۵اکتبر ۲۰۱۰.
16.↑Maxion-Bergemann S, Thielecke F, Abel F, Bergemann R. «هزینههای سندرم روده تحریکپذیر در انگلیس و آمریکا» (انگلیسی). PharmacoEconomics، ۲۰۰۶. بایگانیشده از نسخهٔ اصلی در ۱۲مه ۲۰۱۲. بازبینیشده در ۱۵اکتبر ۲۰۱۰.
17.↑Boivin M. «تأثیرات اقتصادی اجتماعی سندرم روده تحریکپذیر در کانادا» (انگلیسی). Canadian journal of gastroenterology، ۲۰۰۱. بایگانیشده از نسخهٔ اصلی در ۱۲مه ۲۰۱۲. بازبینیشده در ۱۵اکتبر ۲۰۱۰.
18.↑Wilson S, Roberts L, Roalfe A, Bridge P, Singh S. «شیوع سندرم روده تحریکپذیر: بررسی اجتماعی» (انگلیسی). The British journal of general practice، ۲۰۰۴. بایگانیشده از نسخهٔ اصلی در ۱۲مه ۲۰۱۲. بازبینیشده در ۱۵اکتبر ۲۰۱۰.
19.↑Schmulson M, Ortiz O, Santiago-Lomeli M, Gutierrez-Reyes G, Gutierrez-Ruiz MC, Robles-Diaz G, Morgan D. «فراوانی انواع اختلالات عملکرد روده در میان داوطلبان سالم در مکزیکو سیتی» (انگلیسی). The American journal of digestive diseases، ۲۰۰۶. بایگانیشده از نسخهٔ اصلی در ۱۲مه ۲۰۱۲. بازبینیشده در ۱۵اکتبر ۲۰۱۰.
20.↑۲۰٫۰ ۲۰٫۱ Hulisz D. «بیماری سندرم روده تحریکپذیر: چالشهای فعلی و امید به آینده» (انگلیسی). Journal of managed care pharmacy، ۲۰۰۴. بایگانیشده از نسخهٔ اصلی در ۱۲مه ۲۰۱۲. بازبینیشده در ۱۵اکتبر ۲۰۱۰.
21.↑Holten KB, Wetherington A, Bankston L (2003). "Diagnosing the patient with abdominal pain and altered bowel habits: is it irritable bowel syndrome?". Am Fam Physician 67 (10): 2157–62. PMID 12776965. Archived from the original on 12 May 2012. http://www.webcitation.org/67bkk9FbE.
22.↑ «آیبیاس History» (انگلیسی). وبگاه. reversingآیبیاس.com. بازبینیشده در ۵اکتبر ۲۰۱۰.
23.↑Brown PW (۱۹۵۰). "The irritable bowel syndrome". Rocky Mountain medical journal ۴۷ (۵): ۳۴۳–۶. PMID ۱۵۴۱۸۰۷۴.
24.↑ «Stress, Anxiety, and Irritable Bowel Syndrome (آیبیاس)» (انگلیسی). وبگاه. WEBMD. بازبینیشده در ۸اکتبر ۲۰۱۰.
25.↑۲۵٫۰ ۲۵٫۱برونر; سودارث (in فارسی). پرستاری بیماریهای داخلی. بشری. pp. ۱۵۸–۱۵۹. ISBN 964-5982-99-5.
26.↑Thabane M, Kottachchi DT, Marshall JK (2007). "Systematic review and meta-analysis: The incidence and prognosis of post-infectious irritable bowel syndrome". Aliment Pharmacol Ther 26 (4): 535–44. DOI:10.1111/j.1365-2036.2007.03399.x. PMID 17661757. Archived from [www3.interscience.wiley.com/cgi-bin/fulltext/117987841/HTMLSTART the original] on 12 May 2012. http://www.webcitation.org/67bkkrbkg.
27.↑Fukudo S, Nomura T, Muranaka M, Taguchi F (1993). "Brain-gut response to stress and cholinergic stimulation in irritable bowel syndrome. A preliminary study". J. Clin. Gastroenterol. 17 (2): 133–41. DOI:10.1097/00004836-199309000-00009. PMID 8031340.
28.↑Orr WC, Crowell MD, Lin B, Harnish MJ, Chen JD (1997). "Sleep and gastric function in irritable bowel syndrome: derailing the brain-gut axis". Gut 41 (3): 390–3. DOI:10.1136/gut.41.3.390. PMC 1891498. PMID 9378397. http://www.pubmedcentral.nih.gov/articlerender.fcgi?tool=pmcentrez&artid=1891498.
29.↑۲۹٫۰ ۲۹٫۱ Whitehead WE, Palsson O, Jones KR (2002). "Systematic review of the comorbidity of irritable bowel syndrome with other disorders: what are the causes and implications?". Gastroenterology 122 (4): 1140–56. DOI:10.1053/gast.2002.32392. PMID 11910364.
30.↑ [http://www.webcitation.org/67bjtNJyc «To Dysregulation of Peripheral Cytokine Production in Irritable Bowel Syndrome»] (انگلیسی). PDF. American Journal of Gastroenterology، ۲۰۰۵. بایگانیشده از نسخهٔ اصلی در ۱۲مه ۲۰۱۲. بازبینیشده در ۶اکتبر ۲۰۱۰.
31.↑ «To IdentifyImmune Activation and Gut Microbes in Irritable Bowel Syndrome» (انگلیسی). وبگاه. Gut And Liver، مارس ۲۰۰۹. بایگانیشده از نسخهٔ اصلی در ۱۲مه ۲۰۱۲. بازبینیشده در ۶اکتبر ۲۰۱۰.
32.↑۳۲٫۰ ۳۲٫۱ Lagacé-Wiens PR, VanCaeseele PG, Koschik C (2006). "Dientamoeba fragilis: an emerging role in intestinal disease". CMAJ: Canadian Medical Association journal = Journal De l'Association Medicale Canadienne 175 (5): 468–9. DOI:10.1503/cmaj.060265. PMC 1550747. PMID 16940260. http://www.pubmedcentral.nih.gov/articlerender.fcgi?tool=pmcentrez&artid=1550747.
33.↑Amin OM (2002). "Seasonal prevalence of intestinal parasites in the United States during 2000". Am. J. Trop. Med. Hyg. 66 (6): 799–803. PMID 12224595.
34.↑۳۴٫۰ ۳۴٫۱ Pimentel M, Park S, Mirocha J, Kane SV, Kong Y (2006). "The effect of a nonabsorbed oral antibiotic (rifaximin) on the symptoms of the irritable bowel syndrome: a randomized trial". Ann. Intern. Med. 145 (8): 557–63. PMID 17043337.
35.↑Posserud I, Stotzer PO, Björnsson ES, Abrahamsson H, Simrén M (2007). "Small intestinal bacterial overgrowth in patients with irritable bowel syndrome". Gut 56 (6): 802–8. DOI:10.1136/gut.2006.108712. PMC 1954873. PMID 17148502. http://www.pubmedcentral.nih.gov/articlerender.fcgi?tool=pmcentrez&artid=1954873.
36.↑۳۶٫۰ ۳۶٫۱ Yakoob J, Jafri W, Jafri N, et al. (2004). "Irritable bowel syndrome: in search of an etiology: role of Blastocystis hominis". Am. J. Trop. Med. Hyg. 70 (4): 383–5. PMID 15100450.
37.↑۳۷٫۰ ۳۷٫۱ Giacometti A, Cirioni O, Fiorentini A, Fortuna M, Scalise G (1999). "Irritable bowel syndrome in patients with Blastocystis hominis infection". Eur. J. Clin. Microbiol. Infect. Dis. 18 (6): 436–9. DOI:10.1007/s100960050314. PMID 10442423.
38.↑Qadri SM, al-Okaili GA, al-Dayel F (1989). "Clinical significance of Blastocystis hominis". J. Clin. Microbiol. 27 (11): 2407–9. PMC 267045. PMID 2808664. http://www.pubmedcentral.nih.gov/articlerender.fcgi?tool=pmcentrez&artid=267045.
39.↑۳۹٫۰ ۳۹٫۱ Markell EK, Udkow MP (1986). "Blastocystis hominis: pathogen or fellow traveler?". Am. J. Trop. Med. Hyg. 35 (5): 1023–6. PMID 3766850.
40.↑Windsor J (2007). "B. hominis and D. fragilis: Neglected human protozoa". British Biomedical Scientist: 524–7. Archived from the original on 12 May 2012. http://www.webcitation.org/67bklqwL9.
41.↑Stensvold R, Brillowska-Dabrowska A, Nielsen HV, Arendrup MC (2006). "Detection of Blastocystis hominis in unpreserved stool specimens by using polymerase chain reaction". J. Parasitol. 92 (5): 1081–7. DOI:10.1645/GE-840R.1. PMID 17152954.
42.↑Yakoob J, Jafri W, Jafri N, Islam M, Asim Beg M (2004). "In vitro susceptibility of Blastocystis hominis isolated from patients with irritable bowel syndrome". Br. J. Biomed. Sci. 61 (2): 75–7. PMID 15250669.
43.↑Haresh K, Suresh K, Khairul Anus A, Saminathan S (1999). "Isolate resistance of Blastocystis hominis to metronidazole". Trop. Med. Int. Health 4 (4): 274–7. DOI:10.1046/j.1365-3156.1999.00398.x. PMID 10357863.
44.↑Ok UZ, Girginkardeşler N, Balcioğlu C, Ertan P, Pirildar T, Kilimcioğlu AA (1999). "Effect of trimethoprim-sulfamethaxazole in Blastocystis hominis infection". Am. J. Gastroenterol. 94 (11): 3245–7. DOI:10.1111/j.1572-0241.1999.01529.x. PMID 10566723.
45.↑۴۵٫۰ ۴۵٫۱ Stensvold CR, Arendrup MC, Mølbak K, Nielsen HV (2007). "The prevalence of Dientamoeba fragilis in patients with suspected enteroparasitic disease in a metropolitan area in Denmark". Clin. Microbiol. Infect. 13 (8): 839–42. DOI:10.1111/j.1469-0691.2007.01760.x. PMID 17610603.
46.↑Borody T, Warren E, Wettstein A, et al. (2002). "Eradication of Dientamoeba fragilis can resolve آیبیاس-like symptoms". J Gastroenterol Hepatol 17 (Suppl; pages=A103).
47.↑Windsor JJ, Macfarlane L (May 2005). "Irritable bowel syndrome: the need to exclude Dientamoeba fragilis". Am. J. Trop. Med. Hyg. 72 (5): 501; author reply 501–2. PMID 15891119. Archived from the original on 12 May 2012. http://www.webcitation.org/67bkmTvhf. Retrieved 2009-11-04.
48.↑ «Diagnosis of آیبیاس» (انگلیسی). وبگاه. International Foundation for Functional Gastrointestinal Disorders, Inc.، ۱۶آوریل ۲۰۱۰. بازبینیشده در ۴اکتبر ۲۰۱۰.
49.↑ «آیبیاس diagnosis» (انگلیسی). وبگاه. آیبیاس tales - personal stories of آیبیاس. بازبینیشده در ۴اکتبر ۲۰۱۰.
50.↑۵۰٫۰ ۵۰٫۱ Yawn BP, Lydick E, Locke GR, Wollan PC, Bertram SL, Kurland MJ (2001). "Do published guidelines for evaluation of irritable bowel syndrome reflect practice?". BMC gastroenterology 1: 11. DOI:10.1186/1471-230X-1-11. PMC 59674. PMID 11701092. http://www.pubmedcentral.nih.gov/articlerender.fcgi?tool=pmcentrez&artid=59674.
51.↑Schmulson MW, Chang L (1999). "Diagnostic approach to the patient with irritable bowel syndrome". Am. J. Med. 107 (5A): 20S–26S. DOI:10.1016/S0002-9343(99)00278-8. PMID 10588169.
52.↑۵۲٫۰ ۵۲٫۱ Talley NJ (2006). "Irritable bowel syndrome". Intern Med J 36 (11): 724–8. DOI:10.1111/j.1445-5994.2006.01217.x. PMC 1761148. PMID 17040359. http://www.pubmedcentral.nih.gov/articlerender.fcgi?tool=pmcentrez&artid=1761148.
53.↑۵۳٫۰ ۵۳٫۱ Fass R, Longstreth GF, Pimentel M, et al. (2001). "Evidence- and consensus-based practice guidelines for the diagnosis of irritable bowel syndrome". Arch. Intern. Med. 161 (17): 2081–8. DOI:10.1001/archinte.161.17.2081. PMID 11570936.
54.↑Talley NJ (2006). "A unifying hypothesis for the functional gastrointestinal disorders: really multiple diseases or one irritable gut?". Reviews in gastroenterological disorders 6 (2): 72–8. PMID 16699476.
55.↑name="RAAHAVE D, Christensen E, Loud FB, Knudsen LL.Correlation of bowel symptoms with colonic transit, length, and fecal load in functional fecal retention. Dan Med Bull 2009; 56:83-8
56.↑ «Differential Diagnosis for آیبیاس» (انگلیسی). وبگاه. Jayde Online, Inc.، ۲مارس ۲۰۱۰. بایگانیشده از نسخهٔ اصلی در ۱۲مه ۲۰۱۲. بازبینیشده در ۴اکتبر ۲۰۱۰.
57.↑Spiegel BM, DeRosa VP, Gralnek IM, Wang V, Dulai GS (2004). "Testing for celiac sprue in irritable bowel syndrome with predominant diarrhea: a cost-effectiveness analysis". Gastroenterology 126 (7): 1721–32. DOI:10.1053/j.gastro.2004.03.012. PMID 15188167.
58.↑American College of Gastroenterology Task Force on Irritable Bowel Syndrome (January 2009). "An Evidence-Based Systematic Review on the Management of Irritable Bowel Syndrome". Am J Gastroenterology 104 (Supplement 1): S1–S35. DOI:10.1038/ajg.2008.122. PMID 19521341. Archived from the original on 12 May 2012. http://www.webcitation.org/67bkmwRcS.
59.↑Su YC, Wang WM, Wang SY, et al. (August 2000). "The association between Helicobacter pylori infection and functional dyspepsia in patients with irritable bowel syndrome". Am. J. Gastroenterol. 95 (8): 1900–5. DOI:10.1111/j.1572-0241.2000.02252.x. PMID 10950033.
60.↑Gerards C, Leodolter A, Glasbrenner B, Malfertheiner P (2001). "H. pylori infection and visceral hypersensitivity in patients with irritable bowel syndrome". Dig Dis 19 (2): 170–3. DOI:10.1159/000050673. PMID 11549828.
61.↑Grazioli B, Matera G, Laratta C, et al. (March 2006). "Giardia lamblia infection in patients with irritable bowel syndrome and dyspepsia: a prospective study". World J. Gastroenterol. 12 (12): 1941–4. PMID 16610003. Archived from the original on 12 May 2012. http://www.webcitation.org/67bknM1HQ.
62.↑Vernia P, Ricciardi MR, Frandina C, Bilotta T, Frieri G (1995). "Lactose malabsorption and irritable bowel syndrome. Effect of a long-term lactose-free diet". The Italian journal of gastroenterology 27 (3): 117–21. PMID 7548919.
63.↑Professor C Heather Ashton (1987). "Benzodiazepine Withdrawal: Outcome in 50 Patients". British Journal of Addiction 82: 655–671. Archived from the original on 12 May 2012. http://www.webcitation.org/67bkpCpUL.
64.↑۶۴٫۰ ۶۴٫۱ ۶۴٫۲ ۶۴٫۳ ۶۴٫۴ ۶۴٫۵ "[Irritable bowel syndrome: current treatment options]". Presse Med ۳۶ (۱۱ Pt ۲): ۱۶۱۹–۲۶. Nov ۲۰۰۷. DOI:10.1016/j.lpm.2007.03.008. PMID ۱۷۴۹۰۸۴۹.
65.↑Böhmer CJ, Tuynman HA (August ۲۰۰۱). "The effect of a lactose-restricted diet in patients with a positive lactose tolerance test, earlier diagnosed as irritable bowel syndrome: a ۵-year follow-up study". Eur J Gastroenterol Hepatol ۱۳ (۸): ۹۴۱–۴. DOI:10.1097/00042737-200108000-00011. PMID ۱۱۵۰۷۳۵۹.
66.↑http://www.gastro.org/wmspage.cfm?parm1=5549 American Gastroenterological Association
67.↑Sjölund K, Ekman R, Lindgren S, Rehfeld J (۱۹۹۶). "Disturbed motilin and cholecystokinin release in the irritable bowel syndrome". Scand J Gastroenterol ۳۱ (۱۱): ۱۱۱۰–۴. DOI:10.3109/00365529609036895. PMID ۸۹۳۸۹۰۵.
68.↑ «Soybeans» (انگلیسی). The George Mateljan Foundation. وبگاه. بایگانیشده از نسخهٔ اصلی در ۱۲مه ۲۰۱۲. بازبینیشده در ۱۰اکتبر ۲۰۱۰.
69.↑۶۹٫۰ ۶۹٫۱ ۶۹٫۲ ۶۹٫۳ ۶۹٫۴ ۶۹٫۵ Shen. «Complementary and alternative medicine for treatment of irritable bowel syndrome» (انگلیسی). the College of Family Physicians of Canada، ۲۰۰۹. بایگانیشده از نسخهٔ اصلی در ۱۲مه ۲۰۱۲. بازبینیشده در ۶دسامبر ۲۰۱۰.
70.↑Bijkerk C, Muris J, Knottnerus J, Hoes A, de Wit N. «stematic review: the role of different types of fiber in the treatment of irritable bowel syndrome» (انگلیسی). Alimentary pharmacology & therapeutics، ۲۰۰۴. بایگانیشده از نسخهٔ اصلی در ۱۲مه ۲۰۱۲. بازبینیشده در ۶دسامبر ۲۰۱۰.
71.↑Prior A, Whorwell P. «Double blind study of ispaghula in irritable bowel syndrome» (انگلیسی). GUT، ۱۹۸۷. بایگانیشده از نسخهٔ اصلی در ۱۲مه ۲۰۱۲. بازبینیشده در ۶دسامبر ۲۰۱۰.
72.↑Jalihal A, Kurian G. «Ispaghula therapy in irritable bowel syndrome: improvement in overall well-being is related to reduction in bowel dissatisfaction» (انگلیسی). GUT، ۱۹۹۰. بایگانیشده از نسخهٔ اصلی در ۱۲مه ۲۰۱۲. بازبینیشده در ۶دسامبر ۲۰۱۰.
73.↑umar A, Kumar N, Vij J, Sarin S, Anand B. «Optimum dosage of ispaghula husk in patients with irritable bowel syndrome: correlation of symptom relief with whole gut transit time and stool weight» (انگلیسی). GUT، ۱۹۸۷. بایگانیشده از نسخهٔ اصلی در ۱۲مه ۲۰۱۲. بازبینیشده در ۶دسامبر ۲۰۱۰.
74.↑Francis CY, Whorwell PJ. «Bran and irritable bowel syndrome: time for reappraisal» (انگلیسی). Lancet، ۱۹۹۴. بایگانیشده از نسخهٔ اصلی در ۱۲مه ۲۰۱۲. بازبینیشده در ۶دسامبر ۲۰۱۰.
75.↑Cann P, Read N, Holdsworth C, Barends D. «Role of loperamide and placebo in management of irritable bowel syndrome (آیبیاس)» (انگلیسی). Digestive diseases and sciences، ۱۹۸۴. بایگانیشده از نسخهٔ اصلی در ۱۲مه ۲۰۱۲. بازبینیشده در ۶دسامبر ۲۰۱۰.
76.↑Cann P, Read N, Holdsworth C. «Role of loperamide and placebo in management of irritable bowel syndrome (آیبیاسWhat is the benefit of coarse wheat bran in patients with irritable bowel syndrome?» (انگلیسی). GUT، ۱۹۸۴. بایگانیشده از نسخهٔ اصلی در ۱۲مه ۲۰۱۲. بازبینیشده در ۶دسامبر ۲۰۱۰.
77.↑ «Treatment of Irritable Bowel Syndrome» (انگلیسی). The Global Leader in Aloe Mucilaginous Polysaccarides. وبگاه. بایگانیشده از نسخهٔ اصلی در ۱۲مه ۲۰۱۲. بازبینیشده در ۱۰اکتبر ۲۰۱۰.
78.↑۷۸٫۰ ۷۸٫۱ Quartero A, Meineche-Schmidt V, Muris J, Rubin G, de Wit N. «Bulking agents, antispasmodic and antidepressant medication for the treatment of irritable bowel syndrome?» (انگلیسی). Cochrane database of systematic reviews (Online)، ۲۰۰۵. بایگانیشده از نسخهٔ اصلی در ۱۲مه ۲۰۱۲. بازبینیشده در ۶دسامبر ۲۰۱۰.
79.↑Lesbros-Pantoflickova D, Michetti P, Fried M, Beglinger C, Blum A. «Meta-analysis: The treatment of irritable bowel syndrome» (انگلیسی). Alimentary pharmacology & therapeutics، ۲۰۰۴. بایگانیشده از نسخهٔ اصلی در ۱۲مه ۲۰۱۲. بازبینیشده در ۶دسامبر ۲۰۱۰.
80.↑Jailwala J, Imperiale T, Kroenke K. «Pharmacologic treatment of the irritable bowel syndrome: a systematic review of randomized, controlled trials» (انگلیسی). Annals of internal medicine، ۲۰۰۰. بایگانیشده از نسخهٔ اصلی در ۱۲مه ۲۰۱۲. بازبینیشده در ۶دسامبر ۲۰۱۰.
81.↑Talley N (۲۰۰۱). "Serotoninergic neuroenteric modulators". Lancet ۳۵۸ (۹۲۹۸): ۲۰۶۱–۸. DOI:10.1016/S0140-6736(01)07103-3. PMID ۱۱۷۵۵۶۳۲.
82.↑ «Current insights in to the pathophysiology of Irritable Bowel Syndrome» (انگلیسی). Gut Pathogens. وبگاه. بایگانیشده از نسخهٔ اصلی در ۱۲مه ۲۰۱۲. بازبینیشده در ۱۰اکتبر ۲۰۱۰.
83.↑ «Current insights in to the Serotonin Antagonists Inhibit Sennoside-lnduced Fluid Secretion and Diarrhea» (انگلیسی). Karger Libri, International Scientific Booksellers and Subscription Agency. وبگاه. بایگانیشده از نسخهٔ اصلی در ۱۲مه ۲۰۱۲. بازبینیشده در ۱۰اکتبر ۲۰۱۰.
84.↑Joo J, Ehrenpreis E, Gonzalez L, Kaye M, Breno S, Wexner S, Zaitman D, Secrest K (۱۹۹۸). "Alterations in colonic anatomy induced by chronic stimulant laxatives: the cathartic colon revisited". J Clin Gastroenterol ۲۶ (۴): ۲۸۳–۶. DOI:10.1097/00004836-199806000-00014. PMID ۹۶۴۹۰۱۲.
85.↑ «lubiprostone» (انگلیسی). Drugs.com. وبگاه. بایگانیشده از نسخهٔ اصلی در ۱۲مه ۲۰۱۲. بازبینیشده در ۱۰اکتبر ۲۰۱۰.
86.↑Jackson J, O'Malley P, Tomkins G, Balden E, Santoro J, Kroenke K (2000). "Treatment of functional gastrointestinal disorders with antidepressant medications: a meta-analysis". Am J Med 108 (1): 65–72. DOI:10.1016/S0002-9343(99)00299-5. PMID 11059442.
87.↑Drossman D, Toner B, Whitehead W, Diamant N, Dalton C, Duncan S, Emmott S, Proffitt V, Akman D, Frusciante K, Le T, Meyer K, Bradshaw B, Mikula K, Morris C, Blackman C, Hu Y, Jia H, Li J, Koch G, Bangdiwala S (2003). "Cognitive-behavioral therapy versus education and desipramine versus placebo for moderate to severe functional bowel disorders". Gastroenterology 125 (1): 19–31. DOI:10.1016/S0016-5085(03)00669-3. PMID 12851867.
88.↑Evans B, Clark W, Moore D, Whorwell P (۲۰۰۴). "Tegaserod for the treatment of irritable bowel syndrome". Cochrane Database Syst Rev (۱): CD۰۰۳۹۶۰. DOI:10.1002/14651858.CD003960.pub2. PMID ۱۴۹۷۴۰۴۹.
89.↑Tack J, Broekaert D, Fischler B, Oudenhove L, Gevers A, Janssens J (۲۰۰۶). "A controlled crossover study of the selective serotonin reuptake inhibitor citalopram in irritable bowel syndrome". Gut ۵۵ (۸): ۱۰۹۵–۱۰۳. DOI:10.1136/gut.2005.077503. PMC 1856276. PMID ۱۶۴۰۱۶۹۱. http://www.pubmedcentral.nih.gov/articlerender.fcgi?tool=pmcentrez&artid=۱۸۵۶۲۷۶.
90.↑Vahedi H, Merat S, Rashidioon A, Ghoddoosi A, Malekzadeh R (۲۰۰۵). "The effect of fluoxetine in patients with pain and constipation-predominant irritable bowel syndrome: a double-blind randomized-controlled study". Aliment Pharmacol Ther ۲۲ (۵): ۳۸۱–۵. DOI:10.1111/j.1365-2036.2005.02566.x. PMID ۱۶۱۲۸۶۷۵.
91.↑Creed F, Fernandes L, Guthrie E, Palmer S, Ratcliffe J, Read N, Rigby C, Thompson D, Tomenson B (۲۰۰۳). "The cost-effectiveness of psychotherapy and paroxetine for severe irritable bowel syndrome". Gastroenterology ۱۲۴ (۲): ۳۰۳–۱۷. DOI:10.1053/gast.2003.50055. PMID ۱۲۵۵۷۱۳۶.
92.↑Tabas G, Beaves M, Wang J, Friday P, Mardini H, Arnold G (۲۰۰۴). "Paroxetine to treat irritable bowel syndrome not responding to high-fiber diet: a double-blind, placebo-controlled trial". Am J Gastroenterol ۹۹ (۵): ۹۱۴–۲۰. DOI:10.1111/j.1572-0241.2004.04127.x. PMID ۱۵۱۲۸۳۶۰.
93.↑ "UpToDate Inc." (subscription required). Archived from the original on 12 May 2012. http://www.webcitation.org/67bkpvJB0.
94.↑Sharara AI, Aoun E, Abdul-Baki H, Mounzer R, Sidani S, Elhajj I (2006). "A randomized double-blind placebo-controlled trial of rifaximin in patients with abdominal bloating and flatulence". Am J Gastroenterol 101 (2): 326–33. DOI:10.1111/j.1572-0241.2006.00458.x. PMID 16454838.
95.↑Warfield, Carol A.; Zahid H. Bajwa (2003). Principles and Practice of Pain Medicine. McGraw-Hill Professional. ISBN 0071443495.
96.↑Kennedy T, Jones R, Darnley S, Seed P, Wessely S, Chalder T (۲۰۰۵). "Cognitive behaviour therapy in addition to antispasmodic treatment for irritable bowel syndrome in primary care: randomised controlled trial". BMJ ۳۳۱ (۷۵۱۴): ۴۳۵. DOI:10.1136/bmj.38545.505764.06. PMC 1188111. PMID ۱۶۰۹۳۲۵۲. Archived from the original on 12 May 2012. http://www.webcitation.org/67bkqd2KQ.
97.↑Heymann-Mönnikes I, Arnold R, Florin I, Herda C, Melfsen S, Mönnikes H (۲۰۰۰). "The combination of medical treatment plus multicomponent behavioral therapy is superior to medical treatment alone in the therapy of irritable bowel syndrome". Am J Gastroenterol ۹۵ (۴): ۹۸۱–۹۴. DOI:10.1111/j.1572-0241.2000.01937.x. PMID ۱۰۷۶۳۹۴۸.
98.↑van der Veek PP, van Rood YR, Masclee AA (۲۰۰۷). [www3.interscience.wiley.com/cgi-bin/fulltext/۱۱۷۹۸۷۸۸۲/HTMLSTART "Clinical trial: short- and long-term benefit of relaxation training for irritable bowel syndrome"]. Aliment. Pharmacol. Ther. ۲۶ (۶): ۹۴۳–۵۲. DOI:10.1111/j.1365-2036.2007.03437.x. PMID ۱۷۷۶۷۴۷۹. www3.interscience.wiley.com/cgi-bin/fulltext/۱۱۷۹۸۷۸۸۲/HTMLSTART.
99.↑ «International Journal of Probiotics and Prebiotics» (انگلیسی). PDF. ROLE OF PROBIOTICS IN THE TREATMENT OF IRRITABLE BOWEL SYNDROME: POTENTIAL MECHANISMS AND CURRENT CLINICAL EVIDENCE، ۲۰۰۷. بایگانیشده از نسخهٔ اصلی در ۱۲مه ۲۰۱۲. بازبینیشده در ۴اکتبر ۲۰۱۰.
100.↑ «Probiotics and Prebiotics: Effects on Diarrhea» (انگلیسی). وبگاه. The American Society for Nutrition، مارس 2007. بایگانیشده از نسخهٔ اصلی در ۱۲مه ۲۰۱۲. بازبینیشده در ۴اکتبر ۲۰۱۰.
101.↑ «Probiotics in Irritable Bowel Syndrome» (انگلیسی). وبگاه. Journal of the American College of Nutrition، ۲۰۰۷. بایگانیشده از نسخهٔ اصلی در ۱۲مه ۲۰۱۲. بازبینیشده در ۴اکتبر ۲۰۱۰.
102.↑ «Probiotics for symptoms of آیبیاس:A review of controlled trials» (انگلیسی). PDF. Natural Medicine Journal، اکتبر ۲۰۰۹. بازبینیشده در ۴اکتبر ۲۰۱۰.
103.↑ «آیبیاس diet: Can yogurt ease symptoms» (انگلیسی). وبگاه. MayoClinic، ۲۱می ۲۰۰۸. بایگانیشده از نسخهٔ اصلی در ۱۲مه ۲۰۱۲. بازبینیشده در ۴اکتبر ۲۰۱۰.
104.↑ «Synbiotics History» (انگلیسی). وبگاه. MayoClinic. بایگانیشده از نسخهٔ اصلی در ۱۲مه ۲۰۱۲. بازبینیشده در ۹اکتبر ۲۰۱۰.
105.↑Gآیبیاسon GR, Roberfroid MB(June 1995). Dietary modulation of the human colonic microbiota: introducing the concept of prebiotics. J.Nutr. ۱۲۵(۶):۱۴۰۱-۱۴۱۲.
106.↑ «PROBIOTICS, PREBIOTICS AND SYNBIOTICS» (انگلیسی). وبگاه. NHL Municipal Medical College، مارس ۲۰۰۶. بایگانیشده از نسخهٔ اصلی در ۱۲مه ۲۰۱۲. بازبینیشده در ۴اکتبر ۲۰۱۰.
107.↑ «Using inulin and oligofructose with high-intensity sweeteners» (انگلیسی). وبگاه. Functionalingredientsmagazine، ۱ژوئن ۲۰۰۸. بایگانیشده از نسخهٔ اصلی در ۱۲مه ۲۰۱۲. بازبینیشده در ۴اکتبر ۲۰۱۰.
108.↑ «Fructooligosaccharides FOS» (انگلیسی). وبگاه. NHIondemand، ۱ژوئن ۲۰۰۸. بایگانیشده از نسخهٔ اصلی در ۱۲مه ۲۰۱۲. بازبینیشده در ۴اکتبر ۲۰۱۰.
109.↑ «FOS - Fructooligosaccharides» (انگلیسی). وبگاه. SCD Research. بایگانیشده از نسخهٔ اصلی در ۱۲مه ۲۰۱۲. بازبینیشده در ۴اکتبر ۲۰۰۸.
110.↑ «BALANCING THE INTESTINAL ECOSYSTEM» (انگلیسی). وبگاه. CUSTOM PROBIOTICS Inc.، ۱۸فوریه ۲۰۰۸. بایگانیشده از نسخهٔ اصلی در ۱۲مه ۲۰۱۲. بازبینیشده در ۴اکتبر ۲۰۱۰.
111.↑ «Probiotics, prebiotics, and synbiotics» (انگلیسی). وبگاه. American Journal of Clinical Nutrition، می ۱۹۹۹. بایگانیشده از نسخهٔ اصلی در ۱۲مه ۲۰۱۲. بازبینیشده در ۴اکتبر ۲۰۱۰.
112.↑ «Modulation of the intestinal ecosystem by probiotics and lactulose in children during treatment with ceftriaxone» (انگلیسی). وبگاه. Current Therapeutic Research، ۵می ۲۰۰۱. بایگانیشده از نسخهٔ اصلی در ۱۲مه ۲۰۱۲. بازبینیشده در ۴اکتبر ۲۰۱۰.
113.↑ «Probiotic modulation of symbiotic gut microbial–host metabolic interactions in a humanized microbiome mouse model» (انگلیسی). وبگاه. Molecular Systems Biology، ۱۵ژانویه ۲۰۰۸. بایگانیشده از نسخهٔ اصلی در ۱۲مه ۲۰۱۲. بازبینیشده در ۴اکتبر ۲۰۱۰.
114.↑ «Prebiotics Improve Gastric Motility and Gastric Electrical Activity in Preterm Newborns» (انگلیسی). وبگاه. Journal of Pediatric Gastroenterology & Nutrition، اوت ۲۰۰۹. بایگانیشده از نسخهٔ اصلی در ۱۲مه ۲۰۱۲. بازبینیشده در ۴اکتبر ۲۰۱۰.
115.↑ «Relief of constipation» (انگلیسی). وبگاه. Food-Info.net، ۱ژوئیه ۲۰۱۰. بایگانیشده از نسخهٔ اصلی در ۱۲مه ۲۰۱۲. بازبینیشده در ۴اکتبر ۲۰۱۰.
116.↑Hadley SK, Gaarder SM (2005). "Treatment of irritable bowel syndrome". Am Fam Physician 72 (12): 2501–6. PMID 16370407. Archived from the original on 12 May 2012. http://www.webcitation.org/67bksR4A7.
117.↑Madisch A, Holtmann G, Plein K, Holz J (2004). "Treatment of irritable bowel syndrome with herbal preparations: results of a double-blind, randomized, placebo-controlled, multi-centre trial". Aliment Pharmacol Ther 19 (3): 271–9. DOI:10.1111/j.1365-2036.2004.01859.x. PMID 14984373.
118.↑ «Yoga for آیبیاس» (انگلیسی). وبگاه. About، ۱۱اوت ۲۰۱۰. بازبینیشده در ۴اکتبر ۲۰۱۰.
119.↑Lim B, Manheimer E, Lao L, Ziea E, Wisniewski J, Liu J, Berman B (2006). "Acupuncture for treatment of irritable bowel syndrome". Cochrane Database Syst Rev (4): CD005111. DOI:10.1002/14651858.CD005111.pub2. PMID 17054239.
120.↑۱۲۰٫۰ ۱۲۰٫۱ Boivin M (October ۲۰۰۱). "Socioeconomic impact of irritable bowel syndrome in Canada". Can. J. Gastroenterol. ۱۵ (Suppl B): ۸B–۱۱B. PMID ۱۱۶۹۴۹۰۸.
121.↑۱۲۱٫۰ ۱۲۱٫۱ ۱۲۱٫۲ Quigley EM, Locke GR, Mueller-Lissner S, Paulo LG, Tytgat GN, Helfrich I, Schaefer E (July ۲۰۰۶). "Prevalence and management of abdominal cramping and pain: a multinational survey". Aliment. Pharmacol. Ther. ۲۴ (۲): ۴۱۱–۹. DOI:10.1111/j.1365-2036.2006.02989.x. PMID ۱۶۸۴۲۴۶۹.
122.↑Ehlin AG, Montgomery SM, Ekbom A, Pounder RE, Wakefield AJ (August ۲۰۰۳). "Prevalence of gastrointestinal diseases in two British national birth cohorts". Gut ۵۲ (۸): ۱۱۱۷–۲۱. DOI:10.1136/gut.52.8.1117. PMC 1773740. PMID ۱۲۸۶۵۲۶۸. http://www.pubmedcentral.nih.gov/articlerender.fcgi?tool=pmcentrez&artid=۱۷۷۳۷۴۰.
123.↑Wilson S, Roberts L, Roalfe A, Bridge P, Singh S (July ۲۰۰۴). "Prevalence of irritable bowel syndrome: a community survey". Br J Gen Pract ۵۴ (۵۰۴): ۴۹۵–۵۰۲. PMC 1324800. PMID ۱۵۲۳۹۹۱۰. http://www.pubmedcentral.nih.gov/articlerender.fcgi?tool=pmcentrez&artid=۱۳۲۴۸۰۰.
124.↑Hungin AP, Chang L, Locke GR, Dennis EH, Barghout V (June ۲۰۰۵). "Irritable bowel syndrome in the United States: prevalence, symptom patterns and impact". Aliment. Pharmacol. Ther. ۲۱ (۱۱): ۱۳۶۵–۷۵. DOI:10.1111/j.1365-2036.2005.02463.x. PMID ۱۵۹۳۲۳۶۷.
125.↑Jafri W, Yakoob J, Jafri N Islam M, Ali QM (June ۲۰۰۷). "Irritable bowel syndrome and health seeking behaviour in different communities of Pakistan". J Pak Med Assoc ۵۷ (۶): ۲۸۵–۷. PMID ۱۷۶۲۹۲۲۸.
126.↑Jafri W, Yakoob J, Jafri N, Islam M, Ali QM (۲۰۰۵). "Frequency of irritable bowel syndrome in college students". J Ayub Med Coll Abbottabad. ۴ (۱۷): ۹–۱۱. PMID ۱۶۵۹۹۰۲۵.
127.↑Schmulson M, Ortiz O, Santiago-Lomeli M, Gutierrez-Reyes G, Gutierrez-Ruiz MC, Robles-Diaz G, Morgan D (۲۰۰۶). "Frequency of functional bowel disorders among healthy volunteers in Mexico City" (PDF). Dig Dis. ۲۴ (۳-۴): ۳۴۲. DOI:10.1159/000092887. PMID ۱۶۸۴۹۸۶۱. Archived from the original on 12 May 2012. http://www.webcitation.org/67bktE0Dp.
128.↑ «Irritable Bowel Syndrome» (انگلیسی). وبگاه. LifeSolutions. بازبینیشده در ۴اکتبر ۲۰۱۰.
129.↑ «personal stories of آیبیاس» (انگلیسی). وبگاه. آیبیاس tales، ۱۱اوت ۲۰۱۰. بازبینیشده در ۴اکتبر ۲۰۱۰.
130.↑ «Prevalence of irritable bowel syndrome» (انگلیسی). وبگاه. eMedicine Specialties، ۱۱اوت ۲۰۱۰. بایگانیشده از نسخهٔ اصلی در ۱۲مه ۲۰۱۲. بازبینیشده در ۴اکتبر ۲۰۱۰.
131.↑Tuteja AK, Talley NJ, Gelman SS, Alder SC, Adler SC, Thompson C, Tolman K, Hale DC (January ۲۰۰۸). "Development of Functional Diarrhea, Constipation, Irritable Bowel Syndrome, and Dyspepsia During and After Traveling Outside the USA". Dig. Dis. Sci ۵۳ (۱): ۲۷۱–۶. DOI:10.1007/s10620-007-9853-x. PMID ۱۷۵۴۹۶۳۱.
132.↑ «To Identify of Irritable Bowel Syndrome in Medical Students in Tehran, Iran» (انگلیسی). PDF. Iran University of Medical Sciences، ۳۱اکتبر ۲۰۰۸. بایگانیشده از نسخهٔ اصلی در ۱۲مه ۲۰۱۲. بازبینیشده در ۴اکتبر ۲۰۱۰.
133.↑Leong SA, Barghout V, Birnbaum HG, et al. (۲۰۰۳). "The economic consequences of irritable bowel syndrome: a US employer perspective". Arch. Intern. Med. ۱۶۳ (۸): ۹۲۹–۳۵. DOI:10.1001/archinte.163.8.929. PMID ۱۲۷۱۹۲۰۲.
134.↑Martin B, Ganguly R, Pannicker S, Feride F, Barghout V (۲۰۰۳). "Utilization Patterns and Net Direct Medical Costs Medicaid of Irritable Bowel Syndrome". Curr Med Res Opin ۱۹ (۸): ۷۷۱–۸۰. DOI:10.1185/030079903125002540. PMID ۱۲۷۱۹۲۰۲. Archived from the original on 12 May 2012. http://www.webcitation.org/67bktdpDw.
135.↑ «Clinical Ramifications of Malabsorption of Fructose and Other Short-chain Carbohydrates» (انگلیسی). PDF. PRACTICAL GASTROENTEROLOGY، اوت ۲۰۰۷. بایگانیشده از نسخهٔ اصلی در ۱۲مه ۲۰۱۲. بازبینیشده در ۴اکتبر ۲۰۱۰.
136.↑Gآیبیاسon PR, Shepherd SJ. (Feb 2010). "Evidence-based dietary management of functional gastrointestinal symptoms: The FODMAP approach.". J Gastroenterol Hepatol. 25 (2): 252–8.. DOI:10.1111/j.1440-1746.2009.06149.x. PMID 20136989. Archived from the original on 12 May 2012. http://www.webcitation.org/67bku8miW.
137.↑۱۳۷٫۰ ۱۳۷٫۱ 39.Shepherd SJ, Gآیبیاسon PR. Fructose malabsorption and symptoms of irritable bowel syndrome: guidelines for effective dietary management. J. Am. Diet. Assoc. 2006; 106: 1631–9.
138.↑ «Low FODMAP Diet» (انگلیسی). وبگاه. Shepherd Works، ۲۰۱۰. بایگانیشده از نسخهٔ اصلی در ۱۲مه ۲۰۱۲. بازبینیشده در ۴اکتبر ۲۰۱۰.
139.↑ «FODMAPs» (انگلیسی). وبگاه. King's College London، ۲۲ژوئیه ۲۰۱۰. بایگانیشده از نسخهٔ اصلی در ۱۲مه ۲۰۱۲. بازبینیشده در ۴اکتبر ۲۰۱۰.
140.↑ «Clinical Ramifications of Malabsorption of Fructose» (انگلیسی). PDF. PRACTICAL GASTROENTEROLOGY، اوت۲۰۰۷. بایگانیشده از نسخهٔ اصلی در ۱۲مه ۲۰۱۲. بازبینیشده در ۴اکتبر ۲۰۱۰.
141.↑ [http://www.webcitation.org/67bkbwgXx «Pilot Study on the Effect of Reducing Dietary FODMAP Intake on Bowel Function in Patients without a Colon»] (انگلیسی). PDF. Inflamm Bowel Dis، ۲۰۰۷. بایگانیشده از نسخهٔ اصلی در ۱۲مه ۲۰۱۲. بازبینیشده در ۱۰اکتبر ۲۰۱۰.
142.↑ «Food elimination based on IgG antibodies in irritable bowel syndrome: a randomised controlled trial» (انگلیسی). وبگاه. international journal ofgastroenterology & hepatology، ۲۰۰۴. بایگانیشده از نسخهٔ اصلی در ۱۲مه ۲۰۱۲. بازبینیشده در ۴اکتبر ۲۰۱۰.
143.↑ «CRISP LEGACY DATA» (انگلیسی). PDF. National institutes of health، ۱سبتامبر ۲۰۱۰. بایگانیشده از نسخهٔ اصلی در ۱۲مه ۲۰۱۲. بازبینیشده در ۴اکتبر ۲۰۱۰.
144.↑ «Budget and Spending» (انگلیسی). وبگاه. National institutes of health. بایگانیشده از نسخهٔ اصلی در ۱۲مه ۲۰۱۲. بازبینیشده در ۱۰اکتبر ۲۰۱۰.
برای مطالعه بیشتر
«آنچه لازم است دربارهٔ سندرم روده تحریکپذیر بدانم» (انگلیسی). مؤسسات ملی بهداشت ایالات متحده آمریکا. بایگانیشده از نسخهٔ اصلی در ۱۲مه ۲۰۱۲. بازبینیشده در ۱۰اکتبر ۲۰۱۰.
«سندرم روده تحریکپذیر در کودکان» (انگلیسی). مؤسسات ملی بهداشت ایالات متحده آمریکا. بایگانیشده از نسخهٔ اصلی در ۱۲مه ۲۰۱۲. بازبینیشده در ۱۰اکتبر ۲۰۱۰.
«سندرم روده تحریکپذیر» (انگلیسی). مؤسسات ملی بهداشت ایالات متحده آمریکا. بایگانیشده از نسخهٔ اصلی در ۱۲مه ۲۰۱۲. بازبینیشده در ۱۰اکتبر ۲۰۱۰.
نظرات
ارسال نظر