چطور با مرگ عزیزان کنار بیاییم؟

نوشته شده توسط:کیوان فیض مرندی | ۰ دیدگاه

کنار آمدن با مرگ عزیزان یکی از دشوارترین کارهاست که معمولاً برای آن آمادگی ندارید. همانطور که انسان‌ها با هم متفاوت هستند، مرگ آنها هم متفاوت است

در این میان خیلی‌ها نمی‌دانند به فرد داغدیده چه باید بگویند. واکنش افراد به مرگ متفاوت است؛ بعضی افراد خیلی حرف می‌زنند، بعضی‌ها خیلی کم حرف می‌زنند و یا حرف‌های نادرست می‌زنند. اما نکته مهم این است که باید مراحل مختلف سوگواری را تجربه کنید تا بتوانید مرگ آن عزیز را بپذیرید. مهم‌ترین مشکلاتی که افراد دچار می‌شوند، انکار، خشم و تنهایی است. وقتی مرگ عزیزی ناگهانی باشد واکنش معمول، عدم‌باور آن است. وقتی می‌دانید که کسی در بستر مرگ است و به اندازه کافی وقت داشته‌اید که خود را از لحاظ ذهنی برای مرگ آن عزیز آماده کنید، احتمالاً این مرحله که مرحله انکار است را موقع شنیدن خبر بیماری یا آسیب دیدگی او از سر گذرانده‌اید. بعضی‌ها تصور می‌کنند که دیدن جسد به آنها حس نزدیکی به مرحوم را می‌دهد اما خیلی‌های دیگر از آن احساس ناراحتی می‌کنند. با این حال در هنگام سوگ کاملاً طبیعی است که از دست همه عصبانی شوید. مرگ گاهی اوقات ایمان افراد را هم می‌لرزاند. گاهی اوقات می‌پرسید چرا باید اتفاقات بدی بیفتد؟ چنین احساساتی کاملاً طبیعی است. باید قبل از اینکه به مرحله پذیرش برسید، مرحله انکار و خشم را پشت سر بگذارید.

به هر حال مرگ عزیزان مهم‌ترین رویداد در زندگی است و باعث بحران عاطفی شدید می‌شود. مرحله «بهبود» آرام و تدریجی است، زیرا پذیرش واقعیت مشکل است و فرد دچار سردرگمی‌می‌شود. اگر فرد مرگ را به‌عنوان واقعیت زندگی بپذیرد، غم و اندوهش کمتر می‌شود. فرد باید بپذیرد که می‌تواند با مرگ و شرایط جدید سازگار شود. با پشت سر گذاشتن مرحله رشد روان شناختی، فرد می‌تواند در مقابل رویدادهای سخت زندگی مقاوم شود. فرد باید احساس تنهایی، خشم و غم را به راحتی با دیگران در میان گذارد و امیدوار باشد و با وجود بی‌اشتهایی، غذای مقوی بخورد. غم و اندوه پس از مرگ عزیزان شامل این مراحل می‌شود: انکار و ناباوری، خشم، گناه و افسردگی. در این حالت فرد غمگین و گوشه گیر شده و نوسانات خلقی در رفتارش مشاهده می‌شود. ولی با گذشت زمان به‌تدریج فرد به روال عادی باز می‌گردد و فعالیت اجتماعی خود را از سر می‌گیرد. در این مرحله تشویق فرد اصلاً مؤثر نیست. علائم این افسردگی هم به این صورت خود را نشان می‌دهند: عدم‌تمرکز، بی‌خوابی، زود از خواب بیدار شدن، دیر خوابیدن، خواب طولانی و بیدار شدن با خستگی، تغییر عادات غذاخوردن، بی‌اشتهایی، عدم‌احساس مزه غذا، پرخوری و افزایش اشتها، احساس گناه، ناامیدی و تنهایی، افزایش انتقاد از خود، افکار خودکشی، انزوای شدید، افزایش مصرف دارو و آرام بخش.

روانشناسان توصیه می‌کنند که در این شرایط از فرد داغدار حمایت کنید، اگر افسرده است او را به شاد بودن تشویق نکنید، زیرا آمادگی ندارد. تا زمانی که فرد تمایل دارد، در مورد موقعیت موجود و مرگ عزیز با او صحبت کنید. تـن صدایتان آرام و با محبت باشد.

به فرد نشان دهید که برایتان مهم است و به او توجه می‌کنید. با توجه و علاقه، به صحبت‌های فرد گوش کنید. از تجارب مشابهی که در زندگی داشته‌اید، احساسات غم و اندوه خود را برایش تعریف کنید. هرگز نگویید: «احساساتت را درک می‌کنم».

البته باید گفت زمان کاملاً مشخصی برای پایان اندوه وجود ندارد؛ این مرحله در افراد متفاوت است. به گفته کارشناسان، معمولاً این مرحله یکسال به طول می‌انجامد. البته این امر به رابطه فرد با عزیزان از دست رفته، حمایت اطرافیان و عوامل فردی بستگی دارد. هرچه رابطه فرد با متوفی صمیمی‌تر باشد، مرحله بهبود طولانی‌تر است. با این حال فرد کم کم به مرحله‌ای می‌رسد که با یادآوری خاطرات عزیز خود، کمتر ناراحت می‌شود، به آینده چشم می‌دوزد و امیدوار است. البته مراحل پس از مرگ عزیزان، بسته به فرهنگ‌های مختلف تفاوت می‌کند.

    هیچ نظری تا کنون برای این مطلب ارسال نشده است، اولین نفر باشید...