بررسی جن در قران کریم

نوشته شده توسط:کیوان فیض مرندی | ۱ دیدگاه

* توحید جنیان

اعتقاد گروهی از جنیان به خدای یگانه

قل اوحی الی انه استمع نفر من الجن فقالوا انا سمعنا قرآنا عجباً* یهدی الی الرشد فآمنا به ولن نشرک بربنا احدا* و انه تعالی جد ربنا ماتخذ صاحبه و لا ولدا؛ (۱)

بگو به من وحی شده است که تنی چند از جنیان گوش فرا داشتند و گفتند راستی ما قرآن شگفت آور شنیدیم [که] به راه راست هدایت می کند پس به آن ایمان آوردیم و هرگز کسی را شریک پروردگارمان قرار نخواهیم داد و اینکه او پرودرگار والای ما همسر و فرزندی اختیار نکرده است.»

 

پی بردن جنیان به حقانیت قرآن و اسلام، با استماع کلام وحی

« و اذ صرفنا الیک نفراً من الجن یستمعون القرآن فلما حضروه قالوا انصتوا فلما قضی ولوا الی قومهم منذرین؛ (۲)

و چون تنی چند از جن را به سوی تو روانه کردیم که قرآن را بشنوند پس چون بر آن حاضر شدند [ به یکدیگر] گفتند گوش فرا دهید و چون به انجام رسید هشدار دهنده به سوی قوم خود بازگشتند.»

«قل اوحی الی انه استمع نفر من الجن فقالوا انا سمعنا قرآنا عجباً* یهدی الی الرشد فآمنا به ولن نشرک بربنا احدا* و انا لما سمعنا الهدی آمنا به فمن یومن بربه فلا یخاف بخساً و لا رهقاً؛ (۳)

بگو به من وحی شده است که تنی چند از جنیان گوش فرا داشتند و گفتند راستی ما قرآن شگفت آور شنیدیم [که] به راه راست هدایت می کند، پس به آن ایمان آوردیم و هرگز کسی را شریک پروردگارمان قرار نخواهیم داد و ما چون هدایت را شنیدیم بدان گرویدیم پس کسی که به پروردگار خود ایمان آورد از کمی [ پاداش] و سختی بیم ندارد.»

 

اشتیاق جنیان، به شنیدن پیام الهی قرآن

« و اذ صرفنا الیک نفراً من الجن یستمعون القرآن فلما حضروه قالوا انصتوا فلما قضی ولوا الی قومهم منذرین؛ (۴)

و چون تنی چند از جن را به سوی تو روانه کردیم که قرآن را بشنوند پس چون بر آن حاضر شدند [ به یکدیگر] گفتند گوش فرا دهید و چون به انجام رسید هشدار دهنده به سوی قوم خود بازگشتند.»

 

قرآن، هدایت کننده به حق و راستی، در اعتقاد گروهی از جنیان

«قل اوحی الی انه استمع نفر من الجن فقالوا انا سمعنا قرآنا عجباً* یهدی الی الرشد فآمنا به ولن نشرک بربنا احدا؛ (۵)

بگو به من وحی شده است که تنی چند از جنیان گوش فرا داشتند و گفتند راستی ما قرآن شگفت آور شنیدیم [که] به راه راست هدایت می کند پس به آن ایمان آوردیم و هرگز کسی را شریک پروردگارمان قرار نخواهیم داد.»

 

زبان قرآن و کلمات و مفاهیم آن، قابل درک و فهم برای جنیان

« و اذ صرفنا الیک نفراً من الجن یستمعون القرآن فلما حضروه قالوا انصتوا فلما قضی ولوا الی قومهم منذرین؛ (۶)

و چون تنی چند از جن را به سوی تو روانه کردیم که قرآن را بشنوند پس چون بر آن حاضر شدند [ به یکدیگر] گفتند گوش فرا دهید و چون به انجام رسید هشدار دهنده به سوی قوم خود بازگشتند.»

«قل اوحی الی انه استمع نفر من الجن فقالوا انا سمعنا قرآنا عجباً* یهدی الی الرشد فآمنا به ولن نشرک بربنا احدا؛ (۷)

بگو به من وحی شده است که تنی چند از جنیان گوش فرا داشتند و گفتند راستی ما قرآن شگفت آور شنیدیم [که] به راه راست هدایت می کند پس به آن ایمان آوردیم و هرگز کسی را شریک پروردگارمان قرار نخواهیم داد.»

« و انا لما سمعنا الهدی آمنا به فمن یؤمن بربه فلا یخاف بخسا و لا رهقا؛ (۸)

و ما چون هدایت را شنیدیم بدان گرویدیم پس کسی که به پروردگار خود ایمان آورد از کمی [ پاداش] و سختی بیم ندارد.»

 

* دین جنیان

اعتقاد برخی جنیان، به شریعت موسی(ع)

« قالوا یا قومنا انا سمعنا کتاباً انزل من بعد موسی مصدقاً لما بین یدیه یهدی الی الحق و الی طریق مستقیم؛ (۹)

گفتند ای قوم ما، ما کتابی را شنیدیم که بعد از موسی نازل شده [و] تصدیق کننده [ کتاب های] پیش از خود است و به سوی حق و به سوی راهی راست راهبری می کند.»

 

پذیرش اسلام، از سوی گروهی از جنیان

« و انا لما سمعنا الهدی آمنا به فمن یؤمن بربه فلا یخاف بخسا و لا رهقا* و انا منا المسلمون و منا القسطون فمن اسلم فاولئک تحروا رشدا؛ (۱۰)

و ما چون هدایت را شنیدیم بدان گرویدیم پس کسی که به پروردگار خود ایمان آورد از کمی [ پاداش] و سختی بیم ندارد و از میان ما برخی فرمانبردار و برخی از ما منحرفند پس کسانی که به فرمانند آنان در جست و جوی راه درستند.»

 

- سفیهان جنیان

« قل اوحی الی انه استمع نفر من الجن فقالوا انا سمعنا قرآنا عجبا* و انه تعالی جد ربنا مااتخذ صاحبه و لا ولدا* و انه کان یقول سفیهنا علی الله شططا؛ (۱۱)

بگو به من وحی شده است که تنی چند از جنیان گوش فرا داشتند و گفتند راستی ما قرآنی شگفت آور شنیدیم و اینکه او پروردگار والای ما همسر و فرزندی اختیار نکرده است و [شگفت] آنکه کم خرد ما درباره خدا سخنانی یاوه می سراید.»

 

سفاهت و کم خردی برخی جنیان

« قل اوحی الی انه استمع نفر من الجن فقالوا انا سمعنا قرآنا عجبا* و انه کان یقول سفیهنا علی الله شططا؛ (۱۲)

بگو به من وحی شده است که تنی چند از جنیان گوش فرا داشتند و گفتند راستی ما قرآنی شگفت آور شنیدیم و [شگفت] آنکه کم خرد ما درباره خدا سخنانی یاوه می سراید.»

 

*- شرک جنیان

شرک ورزی برخی جنیان، با اعتقاد به همسر و فرزند داشتن خداوند

« قل اوحی الی انه استمع نفر من الجن فقالوا انا سمعنا قرآنا عجبا* و انه تعالی جد ربنا مااتخذ صاحبه و لا ولدا* و انه کان یقول سفیهنا علی الله شططا؛ (۱۳)

بگو به من وحی شده است که تنی چند از جنیان گوش فرا داشتند و گفتند راستی ما قرآنی شگفت آور شنیدیم و اینکه او پروردگار والای ما همسر و فرزندی اختیار نکرده است و [شگفت] آنکه کم خرد ما درباره خدا سخنانی یاوه می سراید.»

 

* شناخت جنیان

جنیان، موجوداتی با شعور و شناخت

« یا معشر الجن و الانس الم یاتکم رسل منکم یقصون علیکم آیاتی و ینذرونکم لقاء یومکم هذا قالوا شهدنا علی انفسنا غرتهم الحیاه الدنیا و شهدوا علی انفسهم انهم کانوا کافرین؛ (۱۴)

ای گروه جن و انس آیا از میان شما فرستادگانی برای شما نیامدند که آیات مرا بر شما بخوانند و از دیدار این روزتان به شما هشدار دهند گفتند ما به زیان خود گواهی دهیم [ که آری آمدند] و زندگی دنیا فریبشان داد و بر ضد خود گواهی دادند که آنان کافر بوده اند.»

« قل لئن اجتمعت الانس و الجن علی ان یاتوا بمثل هذا القرآن لا یاتون بمثله و لو کان بعضهم لبعض ظهیرا؛ (۱۵)

بگو اگر انس و جن گرد آیند تا نظیر این قرآن را بیاورند مانند آن را نخواهند آورد هر چند برخی از آنها پشتیبان برخی [ دیگر] باشند.»

« و اذ قلنا للملائکه اسجدوا لآدم فسجدوا الا ابلیس کان من الجن ففسق عن امر ربه افتتخذونه و ذریه اولیاء من دونی و هم لکم عدو بئس للظالمین بدلا؛(۱۶)

و [یاد کن] هنگامی را که به فرشتگان گفتیم آدم را سجده کنید پس [همه] جز ابلیس سجده کردند که از [گروه] جن بود و از فرمان پروردگارش سرپیچید آیا [ با این حال] او و نسلش را به جای من دوستان خود می گیرید و حال آنکه آنها دشمن شمایند و چه بد جانشینانی برای ستمگرانند.»

« و لسلیمان الریح غدوها شهر و رواحها شهر واسلنا له عین القطر و من الجن من یعمل بین یدیه باذن ربه و من یزغ منهم عن امرنا نذقه من عذاب السعیر* فلما قضینا علیه الموت ما دلهم علی موته الا دابه الارض تاکل منساته فلما خر تبینت الجن ان لو کانوا یعلمون الغیب ما لبثوا فی العذاب المهین؛ (۱۷)

و باد را برای سلیمان [رام کردیم] که رفتن آن بامداد یک ماه و آمدنش شبانگاه یک ماه [ راه] بود و معدن مس را برای او ذوب [و روان] گردانیدیم و برخی از جن به فرمان پروردگارشان پیش او کار می کردند و هر کس از آنها از دستور ما بر می تافت از عذاب سوزان به او می چشانیدیم. پس چون مرگ را بر او مقرر داشتیم جز جنبنده ای خاکی[=موریانه] که عصای او را [ به تدریج] می خورد [ آدمیان را ] از مرگ او آگاه نگردانید پس چون[ سلیمان] فرو افتاد برای جنیان روشن گردید که اگر غیب می دانستند در آن عذاب خفت آور[باقی] نمی ماندند.»

« ائنکم لتاتون الرجال و تقطعون السبیل و تاتون فی نادیکم المنکر فما کان جواب قومه الا ان قالوا ائتنا بعذاب الله ان کنت من الصادقین؛(۱۸)

آیا شما با مردها در می آمیزید و راه [توالد و تناسل] را قطع می کنید و در محافل [انس] خودپلید کاری می کنید و[ لی] پاسخ قومش جز این نبود که گفتند اگر راست می گویی عذاب خدا را برای ما بیاور.»

« و ما خلقت الجن و الانس الا لیعبدون؛ (۱۹)

و جن و انس را نیافریدیم جز برای آنکه مرا بپرستند.»

« و خلق الجان من مارج من نار* فبای آلاء ربکما تکذبان؛ (۲۰)

و جن را از تشعشعی از آتش خلق کرد. پس کدام یک از نعمت های پروردگارتان را منکرید.»

 

حقایق قرآن، قابل فهم و شناخت برای جنیان

« و اذ صرفنا الیک نفراً من الجن یستمعون القرآن فلما حضروه قالوا انصتوا فلما قضی ولوا الی قومهم منذرین؛ (۲۱)

و چون تنی چند از جن را به سوی تو روانه کردیم که قرآن را بشنوند پس چون بر آن حاضر شدند [ به یکدیگر] گفتند گوش فرا دهید و چون به انجام رسید هشدار دهنده به سوی قوم خود بازگشتند.»

« قل اوحی الی انه استمع نفر من الجن فقالوا انا سمعنا قرآنا عجبا*یهدی الی الرشد فآمنا به و لن نشرک بربنا احدا* و انا لما سمعنا الهدی آمنا به فمن یؤمن بربه فلا یخاف بخسا و لا رهقا؛ (۱۳)

بگو به من وحی شده است که تنی چند از جنیان گوش فرا داشتند و گفتند راستی ما قرآنی شگفت آور شنیدیم [که] به راه راست هدایت می کند، پس به آن ایمان آوردیم و هرگز کسی را شریک پروردگارمان قرار نخواهیم داد.»

 

*- عقیده جنیان

عقاید و مذاهب مختلف، در بنی جنیان

« و انا منا الصالحون و منا دون ذلک کنا طرائق قددا؛(۲۳)

و از میان ما برخی درستکارند و برخی غیر آن و ما فرقه هایی گوناگونیم.»

منزه بودن خداوند از همسر و فرزند داشتن، در اعتقاد جنیان مؤمن

« و انه تعالی جد ربنا ماتخذ صاحبه و لا ولدا؛ (۲۴)

و اینکه او پروردگار والای ما همسر و فرزندی اختیار نکرده است.»

 

خداوند، دارای عظمت، در عقیده جنّیان با ایمان

« قل اوحی الی انه استمع نفر من الجن فقالوا انا سمعنا قرآنا عجبا* و انه تعالی جد ربنا مااتخذ صاحبه و لا ولدا؛ (۲۵)

بگو به من وحی شده است که تنی چند از جنیان گوش فرا داشتند و گفتند راستی ما قرآنی شگفت آور شنیدیم و اینکه او پروردگار والای ما همسر و فرزندی اختیار نکرده است.»

 

اعتقاد گروهی از جنیان به جهنم و قیامت

« قل اوحی الی انه استمع نفر من الجن فقالوا انا سمعنا قرآنا عجبا*و اما القاسطون فکانوا لجهنم حطبا؛(۲۶)

بگو به من وحی شده است که تنی چند از جنیان گوش فرا داشتند و گفتند راستی ما قرآنی شگفت آور شنیدیم، ولی منحرفان هیزم جهنم خواهند بود.»

 

انکار معاد، از ناحیه برخی جنیان

« قل اوحی الی انه استمع نفر من الجن فقالوا انا سمعنا قرآنا عجبا* و انهم ظنوا کما ظننتم ان لن یبعث الله احدا؛ (۲۷)

بگو به من وحی شده است که تنی چند از جنیان گوش فرا داشتند و گفتند راستی ما قرآنی شگفت آور شنیدیم و آنها [نیز] آن گونه که [شما] پنداشته اید گمان بردند که خدا هرگز کسی را زنده نخواهد گردانید.»

 

اعتقاد به همسر و فرزند داشتن برای خداوند، از عقاید جنیان سفیه

« قل اوحی الی انه استمع نفر من الجن فقالوا انا سمعنا قرآنا عجبا* و انه تعالی جد ربنا مااتخذ صاحبه و لا ولدا* و انه کان یقول سفیهنا علی الله شططا؛ (۲۸)

بگو به من وحی شده است که تنی چند از جنیان گوش فرا داشتند و گفتند راستی ما قرآنی شگفت آور شنیدیم و اینکه او پروردگار والای ما همسر و فرزندی اختیار نکرده است و [شگفت] آنکه کم خرد ما درباره خدا سخنانی یاوه می سراید.»

 

برانگیخته نشدن پیامبری بعد از موسی و عیسی(ع) از عقاید بی اساس جنیان

« قل اوحی الی انه استمع نفر من الجن فقالوا انا سمعنا قرآنا عجبا*و انا ظننا ان لن تقول الانس و الجن علی الله کذبا* و انهم ظنوا کما ظننتم ان لن یبعث الله احدا؛(۲۹)

بگو به من وحی شده است که تنی چند از جنیان گوش فرا داشتند و گفتند راستی ما قرآنی شگفت آور شنیدیم و ما پنداشته بودیم که انس و جن هرگز به خدا دروغ نمی بندند و آنها [ نیز] آن گونه که [شما] پنداشته اید گمان بردند که خدا هرگز کسی را زنده نخواهد گردانید.»

 

آگاهی جنیان، از اندیشه ها و رفتار و عقاید انسان ها

« و یوم یحشرهم جمیعا یا معشر الجن قد استکثرتم من الانس و قال اولیاؤهم من الانس ربنا استمتع بعضنا ببعض و بلغنا اجلنا الذی اجلت لنا قال مثواکم خالدین فیها الا ما شاء الله ان ربک حکیم علیم؛ (۳۰)

و [ یاد کن] روزی را که همه آنان را گرد می آورد [ و می فرماید] ای گروه جنیان از آدمیان [ پیروان] فراوان یافتید و هواخواهان آنها از [ نوع] انسان می گویند پروردگارا برخی از ما از برخی دیگر بهره برداری کرد و به پایانی که برای ما معین کردی رسیدیم [ خدا] می فرماید جایگاه شما آتش است در آن ماندگار خواهید بود مگر آنچه را خدا بخواهد [ که خود تخفیف دهد] آری پروردگار تو حکیم داناست.»

« و قال الذین کفروا ربنا ارنا الذین اضلانا من الجن و الانس نجعلهما تحت اقدامنا لیکونا من الاسفلین؛(۳۱)

و کسانی که کفر ورزیدند گفتند پروردگارا آن دو [ گمراه گری] از جن و انس که ما را گمراه کردند به مانشان ده تا آنها را زیر قدم هایمان بگذاریم تا زبون شوند.»

« و انا ظننا ان لن تقول الانس و الجن علی الله کذبا؛(۳۲)

و ما پنداشته بودیم که انس و جن هرگز به خدا دروغ نمی بندند.»

 

آگاهی جنیان، از نقش هدایتگری قرآن و تصدیق کتاب های آسمانی به وسیله آن

« قالوا یا قومنا انا سمعنا کتاباً انزل من بعد موسی مصدقاً لما بین یدیه یهدی الی الحق و الی طریق مستقیم؛ (۳۳)

گفتند ای قوم ما، ما کتابی را شنیدیم که بعد از موسی نازل شده [و] تصدیق کننده [ کتاب های] پیش از خود است و به سوی حق و به سوی راهی راست راهبری می کند.»

 

آگاهی جنیان از نزول قرآن، پس از تورات

« قالوا یا قومنا انا سمعنا کتاباً انزل من بعد موسی مصدقاً لما بین یدیه یهدی الی الحق و الی طریق مستقیم؛ (۳۴)

گفتند ای قوم ما، ما کتابی را شنیدیم که بعد از موسی نازل شده [و] تصدیق کننده [ کتاب های] پیش از خود است و به سوی حق و به سوی راهی راست راهبری می کند.»

 

آگاهی جنیان به احضار خود در قیامت، برای حسابرسی

« و جعلوا بینه و بین الجنه نسباً و لقد علمت الجنه انهم لمحضرون؛ (۳۵)

و میان خدا و جن ها پیوندی انگاشتند و حال آنکه جنیان نیک دانسته اند که [ برای حساب پس دادن] خودشان احضار خواهند شد.»

 

*- گناه جنیان

جنیان، همانند آدمیان، گرفتار گناه و نیازمند آمرزش الهی

« و اذ صرفنا الیک نفراً من الجن یستمعون القرآن فلما حضروه قالوا انصتوا فلما قضی ولوا الی قومهم منذرین* یا قومنا اجیبوا داعی الله و آمنوا به یغفر لکم من ذنوبکم و یجرکم من عذاب الیم؛ (۳۶)

و چون تنی چند از جن را به سوی تو روانه کردیم که قرآن را بشنوند پس چون بر آن حاضر شدند [ به یکدیگر] گفتند گوش فرا دهید و چون به انجام رسید هشدار دهنده به سوی قوم خود بازگشتند. ای قوم ما دعوت کننده خدا را پاسخ [مثبت] دهید و به او ایمان آورید تا [خدا] برخی از گناهانتان را بر شما ببخشاید و از عذابی پر درد پناهتان دهد. »

 

مشخص بودن گناهان جن در قیامت، بدون بازجویی

« فیومئذ لا یسال عن ذنبه انس و لا جان* یعرف المجرمون بسیماهم فیوخذ بالنواصی و الاقدام؛ (۳۷)

در آن روز هیچ انس و جنی از گناهش پرسیده نشود. تبهکاران از سیمایشان شناخته می شوند و از پیشانی و پایشان بگیرند.»

 

پناه بردن برخی انسان ها به جنیان، موجب افزایش گناه جنیان

« و انه کان رجال من الانس یعوذون برجال من الجن فزادوهم رهقاً؛(۳۸)

و مردانی از آدمیان به مردانی از جن پناه می بردند و بر سرکشی آنها می افزودند.»

 

*- جنیان در بهشت

راهیابی جنیان مؤمن به بهشت

« و خلق الجان من مارج من نار* و لمن خاف مقام ربه جنتان* فبأی آلاء ربکما تکذبان* ذواتا افنان*فبأی آلاء ربکما تکذبان* فیهما عینان تجریان*فبأی آلاء ربکما تکذبان* فیهما من کل فاکهه زوجان*فبأی آلاء ربکما تکذبان* متکئین علی فرش بطائنها من استبرق و جنی الجنتین دان* فبأی آلاء ربکما تکذبان* فیهن قاصرات الطرف لم یطمثهن انس قبلهم و لا جان* فبأی آلاء ربکما تکذبان* کانهن الیاقوت و المرجان*فبأی آلاء ربکما تکذبان* هل جزاء الاحسان الا الاحسان*فبأی آلاء ربکما تکذبان* و من دونهما جنتان*فبأی آلاء ربکما تکذبان* مدها متان*فبأی آلاء ربکما تکذبان* فیهما عینان نضاختان*فبأی آلاء ربکما تکذبان* فیهما فاکهه و نخل و رمان*فبأی آلاء ربکما تکذبان* فیهن خیرات حسان*فبأی آلاء ربکما تکذبان* حور مقصورات فی الخیام*فبأی آلاء ربکما تکذبان* لم یطمثهن انس قبلهم و لا جان؛ (۳۹)

و جن را از تشعشعی از آتش خلق کرد و هر کس را که از مقام پروردگارش بترسد دو باغ است پس کدام یک از نعمت های پروردگارتان را منکرید که دارای شاخسارنند. پس کدام یک از نعمت های پروردگارتان را منکرید. در آن دو [باغ] دو چشمه روان است.پس کدام یک از نعمت های پروردگارتان را منکرید. در آن دو[باغ] از هر میوه ای دو گونه است.پس کدام یک از نعمت های پروردگارتان را منکرید. بر بسترهایی که آستر آنها از ابریشم درشت بافت است تکیه کنند و چیدن میوه [از] آن دو باغ [ به آسانی] در دسترس است. پس کدام یک از نعمت های پروردگارتان را منکرید. در آن [باغها دلبرانی] فروهشته نگاهند که دست هیچ انس و جنی پیش از ایشان به آنها نرسیده است پس کدام یک از نعمت های پروردگارتان را منکرید گویی که آنها یاقوت و مرجانند. پس کدام یک از نعمت های پروردگارتان را منکرید. مگر پاداش احسان جز احسان است.پس کدام یک از نعمت های پروردگارتان را منکرید و غیر از آن دو [ باغ] دو باغ [ دیگر نیز] هست. پس کدام یک از نعمت های پروردگارتان را منکرید که از [ شدت] سبزی سیه گون می نماید. پس کدام یک از نعمت های پروردگارتان را منکرید در آن دو [باغ] دو چشمه همواره جوشان است پس کدام یک از نعمت های پروردگارتان را منکرید.در آن دو میوه و خرما و انار است. پس کدام یک از نعمت های پروردگارتان را منکرید. در آنجا [زنانی] نکوخوی و نکورویند. پس کدام یک از نعمت های پروردگارتان را منکرید. حورانی پرده نشین در [دل] خیمه ها، پس کدام یک از نعمت های پروردگارتان را منکرید دست هیچ انس و جنی پیش از ایشان به آنها نرسیده است.»

 

پی‌نوشت‌ها:

1- سوره جن(۷۲)، آیات ۱-۳٫

2- سوره احقاف(۴۶)، آیه ۲۹٫

3- سوره جن(۷۲)، آیات ۱و۲و۱۳٫

4- سوره احقاف(۴۶)، آیه ۲۹٫

5- سوره جن(۷۲)، آیات ۱و۲٫

6- سوره احقاف(۴۶)، آیه ۲۹٫

7- سوره جن(۷۲)، آیات ۱و۲٫

8- همان، آیه ۱۳٫

9- سوره احقاف(۴۶)، آیه ۳۰٫

10- سوره جن(۷۲)، آیات ۱۳و۱۴٫

11- همان، آیات ۱و۳و۴٫

12- همان، آیات ۱و۴٫

13- همان، آیات ۱و۳و۴٫

14- سوره انعام(۶)، آیه ۱۳۰٫

15- سوره اسراء(۱۷)، آیه ۸۸٫

16- سوره کهف(۱۸)، آیه ۵۰٫

17- سوره سبأ(۳۴)، آیات ۱۲و۱۴٫

18- سوره احقاف(۴۶)، آیه ۲۹٫

19- سوره ذاریات(۵۱)، آیه ۵۶٫

20- سوره الرحمن(۵۵)، آیات ۱۵-۱۶٫

21- سوره احقاف(۴۶)، آیه ۲۹٫

22- سوره جن(۷۲)، آیات ۱و۲و۱۳٫

23- همان، آیه ۱۱٫

24- همان، آیه ۳٫

25- همان، آیات ۱و۳

26- همان، آیات ۱و۱۵٫

27- همان، آیات ۱و۷٫

28- همان، آیات ۱و۳و۴٫

29- همان، آیات ۱و۵و۷٫

30- سوره انعام(۶)، آیه ۱۲۸٫

31- صوره فصلت(۴۱)، آیه ۲۹٫

32- سوره جن(۷۲)، آیه ۵٫

33- سوره احقاف(۴۶)، آیه ۳۰٫

34- همان.

35- سوره صافات(۳۷)، آیه ۱۵۸٫

36- سوره احقاف(۴۶)، آیه ۲۹و۳۱٫

37- سوره الرحمن(۵۵)، آیات ۳۹و۴۱٫

38- سوره جن(۷۲)، آیه ۶٫

39- سوره الرحمن(۵۵)، آیات ۱۵و۴۶-۷۴٫

نشریه موعود( ویژه جن)، شماره ۱۲۳،۱۲۴

  • Carole

    Carole

    • ۱۳۹۶/۰۶/۱۶ - ۲۰:۳۵:۰۸

    Hello, I log on to your blog regularly. Your humoristic style is awesome, keep it up!