فسیل

نوشته شده توسط:کیوان فیض مرندی | ۱ دیدگاه

(Fossil) بطور ضمنی گویای منشاء آلی آن می باشد و نمایانگر بخشی از جانور یا گیاهی است که در گذشته میزیسته و یا در اثر اعمال موجود زنده بوجود آمده است . اصطلاح فسیل دلالت بر زمانی طولانی میکند که در طی آن موجود ات فسیل شده زندگی می کردند و بقایای مرده آنها در رسوبات ادوار ما قبل تاریخ به حالت سنگواره باقی می ماندند . البته این بدان معنی نیست که فسیل ها از موجودات کاملا ناپدید شده اند بلکه اشکال گوناگونی از آنها نیز جمع آوری و شناسایی شده اند که امروزه نیز زندگی میکنند. برای یک دیرینه شناس آشنایی با علوم دیگر مخصوصا علوم بیولوژی مهم است . جانور شناسی و گیاه شناسی اطلاعاتی درباره زندگی موجوداتی می دهند که بدون آشنایی به هر کدام از آنها فسیل ها نمی توانند مفهومی داشته باشند و علم دیرینه شناسی نیز شواهد و مدارکی را درباره زندگی اجداد جانوران و گیاهان در اختیار زیست شناسان قرار می دهد . علاوه بر ارزش های ذکر شده ، مطالعه فسیل ها اساس و پایه بخشی از علم زمین شناسی اقتصادی است و برای شناسایی سنگهای سوختی مانند زغال سنگها و منشاء ‌نفت و گاز دارای ارزش زیادی هستند . اهمیتهای دیرینه شناسی در زمین شناسی تاریخی قرار گرفته است . در این رشته از زمین شناسی بحث در باره حوادث تاریخ زمین از نظر جغرافیایی گذشته ، آب و هوا و محیطهای موضوعی و لایه های زمینی با محتویات فسیل ها ی آن میشود. همچنین ارتباط دقیقی بین دیرینه شناسی و چینه شناسی وجود دارد. چینه شناسی اصل و طبیعت سنگها را مورد بررسی قرار میدهد و در آن ، بحث درباره سنگهای پوسته ی جامد زمین ، چین خوردگی ها ، گسل ها ، بیرون زدگی های سنگهای رسوبی و ارتباط لایه های هم سن در مناطق دور از هم انجام میگیرد .

به طور کلی میتوان فسیلها را به دو دسته فسیل های گیاهی و فسیلهای جانوری تقسیم نمود و هر دسته بر حسب اندازه هر یک از فسیل ها را میتوان به زیر گروه‌هایی همچون نانوفسیل ، میکروفسیل ، ماکروفسیل و مگا فسیل ها دسته بندی کرد

نانوفسیل ها :

اغلب پوسته آهکی دارند به لحاظ اندازه و در حد کمتر از 20 میکرون ضخامت دارند و بطور کلی در دریاهای قدیم زیست میکرده اند . البته دسته هایی از این فسیل ها در حال حاضر و در آبهای مناطق دریاچه های اروپایی مشاهده می شوند.

نانوفسیل ها عمدتا با میکروسکوپ الکترونی و یا میکروسکوپ‌های نوری با بزرگ‌نمایی حدود 1000 برابر قابل مشاهده هستند.

 

میکرو فسیلها :

هم در محیط دریایی و هم در محیط خشکی وجود دارند. به لحاظ اندازه در حد میلی‌متر (میکرو) بوده و عمدتا با چشم غیر مسلح دیده نمی‌شوند. لازم است جهت شناسایی و مطالعه آنها از میکروسکوپ‌های نوری استفاده شود که برای شناسایی این رده حد اکثر تا بزرگ‌نمایی100برابر، قابل تغییر است . از جمله‌ی میکروفسیل ها می توان به فسیل های روزه بران ، کنودنت ها ، گروههای گیاهی و ... اشاره نمود.

 

ماکروفسیل ها:

فسیلهایی هستند که به واسطه بزرگ بودن اندازه با چشم غیر مسلح به راحتی دیده میشوند. فسیلهای نرم تنان از جمله مهمترین ماکروفسیل‌ها هستند.

 

مگا فسیل‌ها:

که اندازه بسیار بزرگ داشته و مهمترین آنها را مهره داران قدیم از جمله دایناسورها تشکیل می دهند. سرخسهای گلوسوپتریس و گانگا موپتریس نیز نمونه های از مگا فسیل ها هستند.

یکی از مناطق مهم زمین شناسی در ناحیه خراسان حوضه رسوبی کپه داغ می باشد. حوضه رسوبی کپه داغ واقع در خراسان در دوره ژوراسیک شروع به فرونشینی کرده و پس از بجای گذاشتن رسوبات تخریبی با ازدیاد عمق دریا رسوبات کربناته در آن تشکیل می گردد.این فرونشینی از ژوراسیک تا پایان دوره میوسن به طول انجامیده و موجب تشکیل بیش از 10 کیلومتر رسوبات مختلف گردیده است که در آن رسوبات فسیلهای فراوانی بجای گذاشته است .

دراینجا ضمن معرفی اهم این فسیلها در ناحیه خراسان (حوضه رسوبی کپه داغ) با انواع فسیلهای مهم آشنا می شویم:

 

براکیوپودا

براکیوپودا از نظر چینه شناسی و تعیین سن طبقات بسیار مهم بوده و فسیل آنها در طبقات دوران اول و دوم خیلی فراوان است . براکیوپودا انفرادی بوده و تولید مثل آنها جنسی است غشاء آنها دوکفه ای و ابعاد آنها در حدود چند سانتیمتر است.

براکیوپودا حیوانات دریایی هستند و قسمتهای نرم بدن آنها بوسیله 2 کفه محافظت می شود و از دو کفه ایها بعلت نامساوی بودن دو کفه و متساوی الاضلاع بودن هر کفه تمیز داده می شود. براکیوپودا در کف آبهای کم عمق زندگی می کنند و باستثناء حالت لاروی در یک نقطه ثابت هستند و این اتصال به جسم خارجی بوسیله ساقه یا زوائد و خارهایی که در سطح کفه وجود دارد صورت می گیرد.

براکیوپودا ها بر حسب وجود یا عدم وجود دندانه اتصال به دو دسته Inarticulata, Articulata تقسیم شده‌اند . اما این تقسیم بندی طبیعی نیست مگر اینکه تقسیم بندی براساس حالات تکامل غشاء صورت گیرد. بطور کلی مهمترین مشخصاتی که در تقسیم بندی براکیوپود ها بکار برده می شود عبارتست از :

 

حالات تکامل غشاء

ارتباط و رشد کفه ها

حالت و شکل دهانه ساقه

حالت و شکل بازوان واسکلت آن

تعدادی از مشخصات داخلی بدن از جمله ماهیچه

ساختمان میکروسکوپی غشاء

شکل ، اندازه و تزئینات غشاء

 

بازوپایان امروزی در تمام دریاها زندگی می کنند و بیشتر در قسمتهای سخت نواحی ساحلی تا عمق 200 متر دیده می شوند. انواعی که خیلی نزدیک بساحل باشند کمیاب اند.

بعضی از گونه ها حتی تا عمق 600 متری نیز دیده می شوند. بعضی از آنها در عمق زیاد (آبهای سرد ) و برخی در عمق کم (آبهای گرم ) زندگی می کنند. انتشار جغرافیایی آنهائیکه در عمق زیاد زندگی می کنند بیشتر است .

بازوپایان بصورت فسیل خیلی زیاد دیده می شوند و اغلب صدفشان بخوبی محفوظ مانده اند . انتشار زمین شناسی آنها خیلی زیاد است و بسیاری از آنها جزو فسیلهای مشخص می باشند تشخیص جنس و گونه همیشه آسان نمی باشد زیرا ساختمان داخلی آنها اغلب قابل رویت نیست و چه بسا دو بازوپا که از حیث شکل باهم شبیهند دارای 2 دستگاه بازویی کاملا" مختلف می باشند. تکامل آنها بتدریج انجام گرفته و از فسیلهای رخساره ای بشمار می روند . بعضی که دارای صدف ضخیم و تزئینات بوده ساحلی هستند و برخی دیگر که دارای صدف نازک و صاف می باشند در نواحی عمیق زندگی می کرده اند. بعضی از خانواده بازوپایان از دوره کامبرین تا به امروز وجود دارند. درکوههای نواحی خیج وفریزی مقادیر زیادی از آنها موجود است.

 

پلسی پودها

پلسی پودها دسته ای از نرمتنان هستند که از سایرین با داشتن غشاء 2 کفه ای جدا می شوند . دوکفه بوسیله دندانه ها ولیگامنت بهم متصل می شود. از این دو کفه یکی در طر ف راست و دیگری در طرف چپ حیوان قرار می گیرد. در این رده طرز قرار گرفتن برانشها ، تقارن نسبت به یک صفحه ، وضع دستگاه گوارش ، سیستم عصبی و دستگاه گردش خون در مراحل اولیه است اما نداشتن سرو وضع ساختمانی برانشها این رده را از سایر نرمتنان مشخص و متمایز می کند. این دسته ،Lamellibranchiaنیز نامیده می شود و این نام بعلت برانشهای صفحه مانند آنهاست .

 

غالب براکیوپودها بی مهرگان آبزی بوده و تعداد زیادی از آنها در نقاط کم عمق دریا زندگی می‌کنند . برعکس دو کفه‌یهای خشکی دستگاه ریه مانندی را نشان می‌دهند.

مطالعه اعضای نرم دو کفه ایها از نظر رده بندی و همچنین اثر آنها روی ساختمانهای صدف قابل اهمیت می باشد.بدن اکثر دو کفه ایها از جلو و عقب دراز شده ولی از طرفین فشرده می باشد. بدن توسط پرده بدنی (Mantele) پوشیده شده است . پرده بدنی دارای سلولهائی است که عمل ترشح کربنات کلسیم تشکیل دهنده صدف را بعهده دارند.

عضلات دیگری گه در داخل بدن دیده می شود عبارت از یک جفت عضلات منقبضه جلویی و عقبی می باشد . عمل عضلات برای بستن کفه هاست . هنگامیکه عضلات در حال انقباض اند کفه ها به یکدیگر نزدیک می شوند و در حالت انبساط دو کفه ، لیگمان در امتداد پشت از همدیگر دور می گردند.

کفه ها در طرفین حیوان قرار گرفته اند قسمتی از بالای غشاء نزدیک دندانها قسمت پشتی و مقابل آن جائیکه کفه ها باز می شود قسمت شکمی است . نزدیک دهان قسمت جلوئی و محل سیفون قسمت عقبی حیوان است .

اولین قسمت ایجاد شده دو کفه Beak یا منقار است که غالبا" بشکل مخروطی پیچیده است . محدب ترین قسمت آن را umboمی نامند . گاهی اوقات بین منقار و خط دندانها سطحی وجود دارد که نیمی از آن درکفه راست و نیمی دیگر درکفه چپ است و این سطح را Cardinal area می نامند.

لیگامنت خارجی در فرورفتگی های کاردینال اریا قرار می گیرد و این فرو رفتگیها را grooves Ligamental می‌‌نامند. در برخی از پلسی پودا در دو طرف منقار صفحات مثلث شکل کوچکی بنام گوش دیده می شود.

طول هر کفه از قسمت جلو تا عقب حیوان بوده و ارتفاع آن ازامبو تا لبه پایین کفه و ضخامت در امتداد عمود بر خط ارتفاع و طول از یک کفه تا کفه دیگر است . هر کفه غالبا" مختلف الاضلاع است بااین معنی که نسبت به خط ارتفاع تقارن ندارد و دوکفه غالبا" مساوی یا تقریبا" مساوی است و در برخی از پلسی پودها 2 کفه هیچگونه شباهتی باهم ندارد.

در 35 کیلومتری سه راهی مشهد صالح آباد سرخس،در15 کیلومتری شرق روستای بغبغو ودر 5 کیلومتری روستای پل گزی محلی است که رسوبات ژوراسیک میانی به همراه مقادیر زیاد فسیل آمونیت دوکفه ای و براکیوپود یافت می گردد.

 

گاستروپودها

این گروه یکی از رده های اصلی شاخه نرمتنان بوده و از نظر تعداد چه بحالت فسیل و چه در حال حاضر از جمع تمام افراد نرمتنان دیگر زیاد تر می باشد . اکثریت آنها دارای صدف آهکی بوده ولی برخی دیگر بدون اندامهای سخت می باشند. صدف ممکنست بصورت مخروط مستقیم یا پیچیده دیده شود. بیشتر آنها دریایی بوده و اندازه متوسط آنها 25 میلیمتر بوده و بطور کلی از نیم میلیمتر تا 60 سانتیمتر در حالت بلوغ دیده شده‌اند.

افراد این گروه جانورانی هستند دراز و پهن که در پشت خود صدف پیچیده مخروطی شکلی را حمل می کنند. جهت حرکت جانور مشخص کننده موقعیت تانتاکول ها ، دهان و چشمها می باشد. پا که اندام حرکت موجود است هیچگونه ارتباطی با معده حیوان ندارد. بنابراین اسم گاستروپود گمراه کننده می باشد. عده ای از گاستروپودها قادرند اندامهای نرم خود را داخل صدف جمع کرده و دهانه را بوسیله یک سرپوش آهکی یا شاخی بنام اپرکولوم مسدود نمایند.

غذای شکم پایان از گیاهان است برخی هم ازقسمتهای نرم بی مهرگان دیگر استفاده می کنند .

رده سفالوپودا یا سر پایان (Cephalopoda)

این رده تکامل یافته ترین رده شاخه نرمتنان و تنها رده شامل شناگرهای فعال با اعضای حسی و چشم های مخصوص هستند که منحصرا" در محیط های دریایی زندگی می گرده اند سرپایان دارای مهمترین فسیلهای مشخص از دونین تا پایان کرتاسه هستند.

این رده بطریق خاصی شناگرند و از نظر قسمتهای نرم بدن کاملترین نرمتنان می‌باشند.بدن آنها نسبت به یک صفحه متقارن بوده دارای سر مشخصی است که بوسیله بازوان احاطه شده سر دارای چشمان بزرگی است که در برخی جهات از نظر ساختمانی خیلی شبیه بچشم مهره داران است . عضو شنوایی که خوب تکامل یافته در سر وجود دارد. دهان دارای رادولا ویک نیش شاخی منقار مانند است . آب از Mantle cavity بداخل قیف مانندی بنام Hyponome رانده شده و با سرعت از آن خارج می‌شود . حیوان می تواند در جهت عکس حرکت آب شنا کند. غالب سفالوپودهای عصر حاضر دارای کیسه مایعی شبیه بمرکب می باشند که در مواقع لزوم می توانند مایع آنرا خارج نمایند و در نتیجه اطراف خود را تیره نموده و به این ترتیب از دشمن خود فرار کنند.یک یا 2 زوج برانش در Mantle Cavity وجود دارد و این رده براساس یک یا 2 زوج بودن برانش بدو Subclass تقسیم می شود. از چهار برانشی ها امروزه فقط یک جنس بنام Nautilus زندگی می کند.در این جنس غشاء خارجی و از مخروطی که در یک سطح پیچیده،ساخته شده است . سفالوپودها دسته ای از نرمتنان هستند که خیلی قابل اهیمت می‌باشند. اولین فسیل آنها در کامبرین بالا دیده شده و در دوران اول و دوم خیلی فراوانند. در دوران دوم آمونیت ها با غشاهای جالب و تزئینات زیاد حداکثر فراوانی خود را دارند.

چون قسمت عمده جنسهای سفالوپودها از بین رفته اند و تعداد برانشهای آنها شناخته نشده بنابراین تقسیم بندی فسیل شناسان بر خلاف جانور شناسان بر مبنای مشخصات غشاء صورت می گیرد.

مهمترین سفالوپودها آمونیت ها هستند که در رسوبات ژوراسیک میانی و بالایی حوضه رسوبی کپه داغ به فراوانی یافت می گردند.گسترش آمونیتهای ژوراسیک میانی بیشتر در بخشهای شرقی و جنوب شرقی حوضه کپه داغ است و در غرب حوضه کپه داغ بسیارمحدود می شود. نواحی اطراف روستای سفید سنگ در حوالی فریمان در جنوب کوه شاهان وهمچنین در کوههای مزدوران در غرب مشهدو دراطراف   جاده خط لوله گازدرنزدیکی میامی حوالی دهکده قربان دامنه کوههای بزنگان از نواحی واجد فسیل آمونیت است.

همچنین در حوالی دهکده سرچشمه در کپه داغ و شمال بجنورد آمونیت های به سن کرتاسه وجود دارند.

همچنین، در 25 کیلومتری مشهد نرسیده به پاسگاه ژاندامری در کوه را دار، مقادیر زیادی فسیل آمونیت یافت می گردد.

 

اکینودرمها

خارپوستان بی مهرگانی منحصرا" دریایی هستند که در اعماق مختلف زندگی می کنند.برخی از آنها روی بستر های گلی و برخی دیگر روی بسترهای شنی و یا سنگی زندگی کرده و حفراتی در رسوبات ایجاد می نمایند.اکینودرمها به رده های متعددی تقسیم می شوند که عده ای از آنها با تاریخ تکامل نسبتا" کوتاهتر از آغاز پالئوزوئیک وجود داشته و اعقاب زیادی تا عصر حاضر از خود بجای گذاشته اند.اکینودرمهای کنونی در 5 رده جا دارند که عبارتند از آستروئیدها_افیوریدها_اکینوئید ها_هولوتوروئید و کرینوئیدها.

اکینودرمها دارای یک اسکلت غشایی هستند که از جنس کربنات کلسیم ساخته شده و با وجود تقارن شعاعی 5 تایی مشخص می شود. یکی دیگر از ویژگیهای آنها وجود یک سیستم جریان آب داخلی است که گردش آب را در بدن حیوان و عبور آنرا از میان مجاری شعاعی امکان پذیر می سازد.

دارای یک منفذدهانی و یک منفذ مخرجی هستند که در کرینوئیدها یا لاله وشان در یک نقطه در یک طرف بدن حیوان قرار می گیرند و گاهی در 2 نقطه مقابل بدن حیوان قرار می گیرند مانند اکینوئیدها و آستروئیدها_در ضمن تقارن شعاعی در همه اکینودرمها عمومیت ندارد.

تقسیم بندی : خارپوستان را می توان به 2 دسته بزرگ تقسیم کرد . یکی آنها ییکه به جسم خارجی متصلند Pelmatoza نام دارند و دیگر آنها ییکه آزاد هستند Eleutherozoa نامیده می‌شوند . سایر مشخصات مورد استفاده در تقسیم بندی شکل عمومی ارگانیسم بدن ، شکل گردش آب و ساختمان اسکلت بدن است .

در دوران سوم زمین شناسی در نواحی سرخس واقع در جنوب شرقی کپه داغ فسیلهای خارداران گاستروپودها و استره آهای بزرگ قرار گرفته است .

 

رده اکینوئیدها

‌این رده شامل اکینودرمهای اولیه است که دارای کالیکس نزدیک بکروی یا کیسه مانند بوده و دارای ضمائم بازو مانند آزاد هستند . این رده در کامبرین وسطی ظاهر شده و تا سیلورین پایین دیده شده است

رده لاله وشان یا کرینوئیدها

از اردویسین تا عصر حاضر گسترش دارند و در سیلورین و پرمین به حداکثر توسعه خود می رسند . در مزوزوئیک کماکان فراوانند و در دوران سوم کمیابند و در حال حاضر در مقابل 200 جنس فسیل 12 جنس به زندگی ادامه می دهند. پیکر آنها عبارتست از کپسولی از پلاکهای آهکی که معمولا" در 2 سیکل 5 تایی ردیف شده اند. اسکلت لاله وشان از 3 قسمت تشکیل شده ساقه_جام و بازوان_ساقه طویل است و گاهی به 2 متر می رسد.حیوان بوسیله انتهای ساقه ثابت می شود. در عده ای از آنها ساقه وجود ندارد. بخش اعظم قسمتهای نرم در جام واقع شده.کالیکس از پشت به ساقه متصل است و از قسمتهای شکمی آن بازوان خارج می شوند . بازوان کم و بیش طویل و منشعب و دارای شاخه های جانبی می باشند.

در نزدیکی دهکده آبدراز در جنوب شرق کپه داغ فسیلهایی از خارداران ، اینوسراموس و فرامینفر به فراوانی یافت می شود.

 

مرجانها

آنتوزوآها مرجانهای منحصرا دریایی بوده و فقط به اشکال پولیپ یافت می شوند. پولیپ ها یا به اشکال کلنی ویا بصورت منفرد وجود دارند. دیواره پولیپ شامل یک لایه خارجی، لایه میانی ولایه داخلی است. حفره گوارشی، بوسیله 4،8ویا بیشتر مزانتری (سارکوسپتا)و حفرات شعاعی تقسیم می شود.

مرجانها از فسیلهای رخساره ای بشمار می روند و ارزش پالئو ژئوگرافی آنها بیش از اهمیت بیواستراتیگرافی آنهاست. این فسیلهامی توانند معرف وضعیت جغرافیایی زمان زیست خود از نظر آب وهوا و سایر شرایط زیستی باشند.

 

پالئو اکولوژی مرجان ها

مرجانهاموجودات منحصرا دریایی وساکن مناطق کم عمق دریا هستند. همچنین گاهی تااعماق 6000متر نیز یافت میشوند.اغلب مرجانها ریف تشکیل میدهند و مناطق گرم دریا (بادرجه حرارت25-28) وبا آب صاف وباعمقی درحدود 80- 90متررا بر سایر مناطق دریا ترجیح میدهند. مرجانهابطور همزیست با جلبک سبزتک سلولی زندگی می کنندکه این جلبک نور خورشید را برای عمل فتوسنتزنیاز دارد.مرجانها از اکسیژنی که در فتوسنتز آزادمی گردد استفاده می کنند و درعوض از جلبک محافظت می نماند. جلبک با جذب دی اکسیدکربن حاصل از تنفس مرجان به ترشح کربنات کلسیم کمک میکند. بنابراین همزیستی با جلبک بخاطر تولید اکسیژن ومبادله کلسیم اهمیت دارد.

 

تریلوبیتها

تریلوبیتها بندپایان منقرض شده دوران پالئوزوئیک هستندکه تنوع وفراوانی زیادی نشان داده اند.وتاکنون1300جنس از این رده توصیف شده اند.بدن آنهابوسیله یک پوشش سخت خارجی که در سطح پشتی قرار دارد،محافظت میشود. این پوشش در طول، شامل 3 ناحیه است.سفالون=سپر سری،توراکس=قسمت سینه ای، پیژیدیوم= سپردمی. درقسمت سینه ای که شامل 2 تا40بنداست، بندها امکان دارد نسبت به هم حرکت داشته باشند. سفالون یک قسمت برجسته دارد که گلابلانامیده میشود.ودارای دندانه هایی است که آثار بندهای اصلی میباشند. جبه یا کاراپاس بطور عرضی نیز به سه بخش تقسیم میشود.دوبخش حاشیه ای یا پلورا ویک بخش میانی یا محوری.پوشش سخت خارجی شامل کوتیکول کلسیتی دولایه ای است که بایک لایه منشوری خارجی نازک همراهست وبطور دوره ای دراثر پوست اندازی تعویض می شده است.

 

پالئو اکولوژی تریلوبیتها

تریلوبیتهااغلب، موجودات اپی بنتیک بوده اندودرآبهای ساحلی کم عمق می زیسته اند.برخلاف سایربندپایان، زوائددهانی مشخص نداشته اند زیرا آنها تنها قادر به تغذیه از ارگانیسمهای کوچک بوده اند.از تریلوبیتها، فقط تعدادکمی از فاکوپیدها، بخشهای دهانی داشته اند که معرف تغذیه بوسیله شکار کردن میباشد. ایالت های زیستی تریلوبیت ها در کامبرین زیرین ومیانی گسترش جهانی داشته اند.

  • Tamera

    Tamera

    • ۱۳۹۶/۰۶/۱۴ - ۱۸:۳۳:۲۵

    I'm not sure where you're getting your information, but good topic.

    I needs to spend some time learning much more or understanding more.
    Thanks for excellent info I was looking for this
    info for my mission.