چشم انداز

نوشته شده توسط:کیوان فیض مرندی | ۰ دیدگاه

اما آیا حل شدن معمای اشیا پرنده بهار 83 ایران به معنی بسته شدن کامل این پرونده در ایران و جهان خواهد بود. قطعا خیر. تا زمانی که مسایل را از دریچه مربوط به آن بررسی نکنیم همواره احتمال رخ دادن موارد مشکوک اینگونه‌ای وجود دارد. اگر ندانیم در اسطوره شناسی کهن نقش دایره در حال پرواز سمبلی باستانی است که گاهی خود را در شکل ماندالای هندی و بودایی نمایان می‌سازد و گاهی به شکل محوطه معابد کهن ، نخواهیم توانست توجیه شی پرنده نقش برجسته‌های کهن را درست درک کنیم و اگر فراموش کنیم که در دید اساطیری تجلی امر مقدس با ظواهر وحشت همراه است ممکن خواهد بود توصیفی از تجلی یک امر مقدس را با مراحل فرود یک سفینه فضایی اشتباه بگیریم و اگر به خود اجازه دهیم بدون بررسی کامل همزمانیهای خاص را به یک پدیده مربوط کنیم ممکن خواهد بود اشتباههای سنگینی مرتکب شویم.

همانگونه که برخی از فضانوردان هنگام گذر از جو زمین اثر حرارتی سفینه را با اشیاء پرنده ناشناس اشتباه گرفتند و خلبانهایی که بازتاب نور ابرها را با بشقابهای پرنده مهاجم. نکته‌ای که باید بطور خلاصه بر آن تاکید کرد آن است که بحت ما مبتنی بر عدم وجود اشیایی موصوف به

بسیاری از ما بر مبنای محاسبات ریاضی و منطقی و با درک مقیاسی از عالم هستی بر این باوریم که در گوشه‌ای از این کیهان حیاتی حتی هوشمند وجود دارد. شاید به همین دلیل بیشترین تلاش ما در پیدا کردن این حیا ت و پاسخ به این سوال کهن انجام شده باشد. طرحهای عظیمی چون

کارل گوستاو یونگ در پژوهشی بنیادی در خصوص بشقابهای پرنده (که ترجمه آن به قلم جلال ستاری و با نام اسطوره‌ای نو ، نشانه‌هایی در آسمان منتشر شده است) یاد آور می‌شود که ظهور و گسترش این پدیده به معنی بروز حادثه‌ای روانی در ضمیر ناخوداگاه انسان است که ممکن است نشان از گونه‌ای آشفتگی روانی اجتماعی داشته باشد. بشقابهای پرنده به عنوان اسطوره‌ای نو شکل گرفته‌اند و تا زمانی که با سلاح خرد و تدبیر و استفاده از طیف وسیعی از دانشها به بررسی آنها نپردازیم مطمئن باشید هرروز در گوشه‌ای از آسمان نشانه‌ای ظهور خواهد کرد. شاید روزی سفیران تمدنی دور به دیدار ما بیاییند و اسطوره واقعیت پیدا کند، اما تا آن زمان حق نداریم زهره و یا سایر پدیده های طبیعی را با آن جایگزین کنیم. Ufo که حامل مسافرانی از سیارات دور دستند به معنی تایید این نظر نیست که در کیهان حیات وجود ندارد. بحث آنجا است که ما معتقدیم باید تنها بر اساس شواهد و مدارک علمی به توضیح و تبیین پدیده‌ها دست زد و آنجا که مدارک ما ناتوان از پاسخگویی به پرسشها می‌شود به جای سعی در ارایه توضیحات نامانوس بپذیریم که در آن مورد ناآگاهیم و فعلا نمی‌توان در باب آن نفیا و اثباتا سخنی بگوییم.Seti به دنبال نشانه‌های احتمال حیاتند و پیش قراولان سفر به فراسوی منظومه شمسی با خود لوحی را حمل می‌کنند که محل آغاز سفر آنها را نشان می‌دهد اما این اعتقاد به وجود حیات دلیل آن نمی‌شود که زهره و یا هر پدیده آشنا یا نا آشنای دیگری را به جای سفینه‌ای فضایی به مردم معرفی کنیم. موضوع بشقابهای پرنده بدون توجه به صحت و یا کذب بودن گزارشات ارایه شده و بدون توجه به ماهیت اصلی آنها ، به عنوان پدیده‌ای روانی نیز قابل بررسی است.

    هیچ نظری تا کنون برای این مطلب ارسال نشده است، اولین نفر باشید...