بارقه زندگی

نوشته شده توسط:کیوان فیض مرندی | ۰ دیدگاه

آیا دانشمند آماتور و ناشناس بارقه زندگی را کشف کرد؟ آیا دستان (آندروکراس) بطور تصادفی ،مواد شیمیایی و الکتریسیته را در هم آمیختند و ترکیبیرا ایجاد کردند که از یک ماده ی بی جان موجوداتی زنده پدید آمدند؟ اگر روندکار اینگونه نبوده پس وی به چه کاری دست زد؟ گزارش کار او واضح است وتنها،فرآیند آن است که به صورت معمایی حل نشدنی برای علم باقی مانده است.

همسایگان (آندرو کراس) او را بیشتر یک شیطان می دانستند تا انسان.آنها ازمشاهده جرقه هایی درخشانی که پنجره های آزمایشگاهش را روشن می کرد،چیزی درکنمی کردند.وی به حدی موجبات ترس و وحشت مردم را فراهم کرده بود که به اولقب (مرد صاعقه) را داده بودند و از طرفی نیز او را ملحد و کافرمیدانستند.یک (فرانکنشیتن) که بهتر بود به خاطر امنیت عمومی او را به زنجیرمی کشیدند.این مطلب درست است که آندرو سرگرم کارهای خودش بود.امااعمالاو برای مردمی که در اوائل دهه ی 1800 زندگی می کردند عجیب و شگفت آور مینمود و یکی از تجربیاتش حتی تا به امروز نیز عجیب و باور نکردنی باقی ماندهاست.آندرو یک دانشمند آماتور جوان بود که شیفته ی تجربه در زمینه های تازهای از کار با الکتریسیته بود. بدون اینکه در مورد کارهایی از این قبیل باکسی مشورت کند به تنهایی دست به کار شد اما در این راه دو مانع بزرگ بر سرراهش وجود داشتند.یکی عدم اطلاع از آنچه که در گذشته صورت گرفته بود ودیگری عدم احاطه بر آنچه که وی قصد داشت تا در آینده انجام دهد و شاید همینموانع دو گانه بودند که وی را وادار به انجام آزمایشات متعددی کردند که بههر حال نام او را هر چند مختصر در تاریخ وقایع علمی زنده نگاه داشت.

آندرو تصمیم گرفت تا با کمک مواد شیمیایی و جریان مداوم و ضعیف الکتریسیتهبلور مصنوعی بسازد.وی مقداری سیلیکات پتاس و اسید کلریدریک را با هم مخلوطنمود و سپس مقداری اکسید آهن را به این ترکیب اضافه نمود سپس جریانالکتریسیته را که توسط یک باطری کوچک تامین می شد به تدریج از درون اینمحلول عبور داد.وی امیدوار بود تا با این روش بلورهای مصنوعی سیلیکات را بهدست آورد.

آندرو پس از تهیه ی این ترکیب با استفاده از مواد شیمیایی و جریانالکتریسیته آن را کنار گذاشت و به سراغ سرگرمی مورد علاقه اش یعنی مطالعهدر مورد جرقه میان الکترودها یعنی همان نورهایی که کنجکاوی همسایه ها راتحریک میکرد رفت.آیا او به طور اتفاقی ترکیباتی را ساخته بود که باعثپیدایش حیات از مواد جامد و غیر زنده شد؟آندرو در نامه ای که در همان سالیعنی سال 1837 به انجمن برق لندن نوشت، مراحل آزمایش خود را چنین گزارشداد: چهارده روز پس از انجام آزمایش بوسیله یک ذره بین لکه‌های سفید و کوچکیرا که در اطراف سنگ مغناطیسی جمع شده بودند، مشاهده کردم. زمانیکه در زیر میکروسکوپ به مطالعه ی آنها میپرداختم دریافتم که در اطاف هر ذره تعدادیرشته پدیدار گشته است.چهار روز بعد اندازه این ذرات دوبرابر شد و از اطرافهر یک از آنها 6 تا 8 رشته خارج شده بود.بیست و شش روز بعد این اشیا به شکلکرمهای ریزی درآمدند که بروی موهای تیزی که در اطرافشان رشد کرده بودایستاده بودند.این موضوع آنقدر برایم غیر عادی و خارق العاده مینمود کهنتوانستم هیچ معنا و مفهومی را از آن استنباط نمایم.در روز بیست و هشتم بودکه با کمک ذره بین حرکت پاها را مشاهده کردم و باید اعتراف کنم که در اینوقت به سختی متحیر شدم.پس از چند روز این موجودات خودشان را از سنگها جداکردند و در محلول سوزان اسید به حرکت در آمدند.ظرف چند هفته بیش از صد عدداز آنها در اکسید آهن ظاهر شدند سپس در زیر میکروسکوپ به بررسی آنهاپرداختم و مشاهده کردم که کوچکترین آنها شش پا و بزرگترینشان هشت پاداشتند.

زمانیکه سایرین آنها را مورد مطالعه قرار دادند آنها را از گونه انگلهای(آکاری) دانستند.اما برخی دیگر معتقدند که این موجودات یک گونه کاملا جدیدهستند.من هرگز در مورد پیدایش آنها اظهار نظری نکردم زیرا هرگز قادر بهتولید یکی از آنها نبوده ام.من تصور می کردم که آنها ممکن است از هوا وبدون اراده در محلول افتاده و رشد کرده باشند ولی در آزمایشات بعدی که باظروف در بسته انجام دادم عینا همین موجودات تولید شدند.بنابراین من حدس میزنم که این موجودات ممکن است در محلول الکتریکی و تحت فرآیندهایی که برایمن ناشناخته هستند ظاهر شده باشند.آندرو کراس دریافت که در برابر دانشمندانطراز اول آن زمان به بند بازی پرداخته است. او آزمایشی را که با مفاهیمقابل قبول آنها بیگانه بود شرح داده بود و به همین خاطر مورد تمسخر قرارگرفت اندکی بعد او را کلاهبردار و فریبکار خواندند و حشرات ارائه شده‌اش راچیزی بیش از یک شوخی فریبکارانه ندانستند. پس از ارائه‌ی این مقاله آندرویکه تنها در میان خشم و کینه ی دانشمندان عصر خود قرار گرفت.حتی دانشمنداندیگری که آزمایش وی را تکرار کرده و آن را تایید نموده بودند، به دلایلمشابه سکوت اختیار کردند.همه به جز یک نفر که فریادش برای دفاع از آندروبلند شد صدای رسا و بلندی که هیچکس جرات فرو نشاندن آن را نداشت.زیرا اینصدا متعلق به (مایکل فارادی) مشهور بود. بالاخره کراس یک پشتیبان پیداکرد. فارادی به انستیتوی سلطنتی گزارش داد که وی نیز رشد این موجودات ریز رامورد آزمایش قرار داده و نتایج مشابهی را به دست آورده است. اما در مورداینکه آیا آنها در محلولهای استریل تولید شده اند و یا توسط جریانالکتریسیته یقین قطعی حاصل نکرده است. کراس هرگز ادعا نکرد که چیزی را کشفکرده است.او تنها آنچه را اتفاق افتاده بود گزارش نمود.پس از اینکه حملاتعلیه او فروکش کرد وی به خانه خویش واقع در تپه های کوانتاک نقل مکان کردو سالهای خوشی را در میان لوله های آزمایش و باطریهایش گذراند.

اگرچه آندرو کراس عمر درازش را به عنوان یک محقق متواضع در پس حقایق علمیگذراند ولی نام او بیشتر بخاطر بحثی که بر سر انگل (آکاری) او درگرفت، درخاطر مانده است. پدیده‌ای که در آن زمان بیگانه می نمود و تا به امروز نیزمعمای آن لاینحل باقی مانده است.

    هیچ نظری تا کنون برای این مطلب ارسال نشده است، اولین نفر باشید...