میلیونر عجیب
نوشته شده توسط:کیوان فیض مرندی در سایه روشن » عجیبتر از علم | ۱۰ اسفند ۱۳۹۳ - ۱۷:۱۷ | ۰ دیدگاهاو فورا شروع به فعالیت نمود و در کمترین مدت هم ثروتمندترین مرد روی زمین شد. هزاران مایل خطوط راهآهن را نصب کرد و چهل آبادی را بنیان نهاد. طبق گفتههای خودش، وی در هیچ کاری بدون مشورت با «دوستان نامرئی»اش پا به جلو نمیگذاشت.
این انسان عجیب «آرتور استیل ول» نام داشت و همانند سایر زوجهای جوان زندگی را با همسرش از صفر آغاز نموده بود. والدین همسرش در «ایندیانا» زارعانی بیبضاعت بودند و علیرغم صرفهجوئیهای بیش از اندازه، همیشه نیز از بابت مادیات لنگ بودند. «آرتور» قلبی مهربان داشت و هرچند که در سالهای نخستین زنددگیش دچار تنگدستی و فقر بود، باذ این حال درآمد کم خویش را با پدرزن و مادرزنش نصف میکرد و از این عمل شایسته و انسانی بر خود میبالید. او کارش را با هدایت واگن برروی ریلها آغاز کرد. پس از مدتی در سمت امور دفتری راهآهن مشغول بکار شد و توانست در اندک زمانی توجه و محبت سایر همکاران را بسوی خود جلب نماید. او بزحمت دروس دبیرستانیاش را تمام کرده بود و جوانی فقیر ولی پاک شمرده میشد. او در آن زمان اصلا امید آیندهای روشن و پیروزمندانه را نداشت و با این اوصاف، چندی بعد به موفقترین و ثروتمندترین مرد جهان مبدل شد.
زمانیکه او پانزده سال داشت، حس کرد که نیروهائی عجیب و درونی مرتبا به او هضدار میدهند و از همه چیز او – حتی آیندهاش – هم خبر دارند. در آن عهد نوجوانی به او الهام شده بود که چهار سال بعد با دوشیزهای محترم ولی فقیر بنام «ژنوییوود» ازدواج خواهد کرد و «آرتور» جوان از ترس اینکه مورد تمسخر سایرین قرار گیرد، مطلب فوق را تنها در دفترچة یادداشتش نوشت و موضوع را از همه پنهان نمود. چهار سال بعد گفته فوق صحیح از آب درآمد و طبق تصادف و رویدادهای عجیبی او با دوشیزه «وود» عروسی نمود. از همان سن نوزدهسالگی بود که او به نداهای درونی خویش ارزش قائل شد و سعی در استفاده از آن نمود.
در شبهائی که وب بناچار در دفتر میماند و یا برخی از مواقع که در رختخوابش دراز میکشید و سکوت بر همه جا سایه میافکند، اصوات فوق مجددا در وجودش بیدار میشدند و با او سخن میگفتند. «آرتور» موضوع را همچنان از سایرین پنهان میساخت و تنها مونس و شنوندة این اظهارتش همسرش «ژنوییو» بود و بس. در یکی از این شبها، آن نداها به او هشدار دادند که هرچه سریعتر میبایست به سمت غرب به راه بیفتد و در زمینة خطوط راهآهن که بتازگی در آنجا میخواست جائی برای خود باز کند، به فعالیت بپردازد. او موضوع را با همسرش «ژنی» مطرح نمود و از آنجاوی که «ژنوییو» پی به پاک قلبی و سرشت انساین شوهرش برده بود، پیشنهاد او را قبول کرد و پس از جمع و جور کردن اثاثیة ناچیز و استعفای «آرتور» از شرکت راهآهن آنجا، روانة «کانزاسسیتی» در غرب شدند.
بمجرب رسیدن به آنجا «آرتور» بصورت روزمزدی در یک شرکت خانهسازی مشغول بکار شد و چند روزی از ورودشان به آن شهر نگذشته بود که نداهای نامرئی مجددا در وجودش طنین افکند و به او گفت که سریعا میبایست به فکر راهاندازی خطوط راهآهن در آنجا شود. آن نداهای ناشناس حتی طریق سرمایه گذاری را نیز به او یاد دادند که کدامیک از بانکهای آنجا را میتواند با نظریة خود موافق بیابد و برای گرفتن وام چه کسی مناسبتر است و ... برای آرتور کارگری که هفتهای چهل دلار مزد میگرفت، قبول کردن چنین پیشنهادات نامرئیای غیرقابل قیاس با عقل مینمود. بازهم با همسرش مشورت کرد و «ژنی» او را متقاعد کرد که حتما میبایستی دستورات دوستان نامرئی خود را اجرا نماید، اگر هم موفق نشد، چیزی را از دست نداده است.
«آرتور» طبق دستورات پیش رفت و چون شخصی صادق و پاک بود، با پیشنهاد وامش موافقت شد. وقتی او کار خود را در مراحل پایانی داشت، تازه تازه سرمایهگذاران نیویورکنشین به چنین فکری رسیده بودند و میدیدند که شخصی بیاسم و نسب این کار پرسود را در حال پایان رساندن دارد.
این کار سبب شد که «آرتور» به سود کلانی دست یابد و با سرمایهاش در امورات شهرسازی و آبا دنمودن مناطق بیمصرف سرمایهگذاری نماید. او همیشه با اصوات نامرئی در ارتباط بود و گفتههای آنان را بی هیچ بروبرگردی میپذیرفت... سالها گذشت. اینک «آرتور» همان کارمند ساده و فقیر نیست و آقای «آرتور استیل ول» - مسئول و صاحب امتیاز دهها شرکت و مؤسسة معتبر – پس از 26 سال تلاش و کار مفید، طبق دستورات اصوات نامرئی تصمیم گرفته بود که تمامی داروندار خویش را برروی یک سرمایهگذاری بزرگ متمرکز کند. آن نداهای درونی از او خواسته بودند تا اقدام به زدن خطوط آهنی از حومة «کانزاس» تا «سواحل مکزیک» بنماید.
او برای این کار به سرمایهای بیش از موجودی خود نیازمند بود، پس بناچار با سرمایهگذاران دیگری نظریهاش را مطرح ساخت. از آنجائی که در تلاش بیست و شش سالهاش همیشه موفق بود و هیچ شکستی نیز نداشت، سایر سرمایهداران دست یاری بسویش دراز کرده و او کار خود را آغاز نمود.
«آرتور استیل ول» تا پنجاه مایلی شهر «گالوستون» پیش رفت و در همین زمان نداهای غیبی مجددا به سراغش آمده و گفتند که در همین جا باید دست نگه داشت و پیش روی از این زیاد موجب تباهیاش خواهد شد. «آرتور» درمانده شده بود و با این حال چارهای جز اطاعت نمیدید. او صبر کرد و آنجا را مقصد نهائی خود خواند. سایر سرمایهگذاران از این اقدام او به خشم آمدند و هیچ دلیلی را برای چنین رکودی نمییافتند.
او هرچند که راه خود را دور نمود، ولی از خط ساحلی منطقهای دیگر به پیشروی خود ادامه داد و هرچند هزینهها دوبرابر شدند، ولی سرانجام راهآهن را به مکزیک رساند. آن منطقهای که «آرتور» در آن توقف نمود و تغییر مسیر داد، امروزه تحت عنوان لنگرگاه «پورتآرتور» معروف است.
سایر سرمایهگذارن بخاطر رصراف در خرج سرمایه او را متهم به خیانت نمودند و به مراجع ذیصلاح مراجعه کردند. ولی در این هنگام خبر طوفان شدید و زلزلهای از «گالوستن» رسید که اگر خطوط راهآهن از آنجا گذشته بود، مطمئنا میلیونها دلار خسارت را میبایست تحمل مینمودند. همکارانش از این خبر بسیار خوشحال شده و او را «استیلول خوششانس» نامیدند و جواب این سؤال را که او چگونه چنین حادثهای را از قبل پیشبینی نموده بود، تنها سکوت و تبسم او را دیدند. چگونه آرتور میتوانست بگوید که حتی زنش را چهار سال قبل ازواج میشناخته است و شب ازدواج برخورد حضوری وی با او بوده است؟!
او در طول حیات خویش موفق به ساختن هفت خط آهن شد و بندرت «پورت آرتور» را بی هیچ تصمیم قبلیای بصورت لنگرگاه درآورد. او چهل منطقه را آباد و به شهرهای موفقی مبدل ساخت که نام دوتای اینها برگرفته از اسم خود اوست. «پورت آرتور» در تگزاس و «استیل ول» در «اوکلاهوما».
هرچند که وی به موضوع «روحشناسی» اعتقاد چندانی نداشت، ولی روحها (و یا نیروهای عجیب و نهفته)ای او را مبدل به بزرگترین ثروتمند جهان شدن نمود. بنحوی که به هر کاری دست میزد، در کمترین مدت به پولهای کلانی میرسید.
«آرتور» علاوه بر سرمایهگذاریهای خویش 30 جلد کتاب را نیز به رشته تحریر درآورد. معروفترین اثر او کتابی است تحت عنوان «نوری که هرگز خاموش نگشت». این اثر در سال 1910 منتشر شد و تا مدتهای مدیدی جزء پرفروشترین کتب جهان بود که در آن احتمال پدیدآمدن جنگ جهانی اول علنا تصریح شده بود. در سال 1914 نیز «آرتور» کتابی دیگر را تحت عنوان «برای کل دنیا، غیر از آلمان» انتشار داد که در این اثر خود شکست آلمانیها و نیروهای همپیمان آن، انحطاط حکومت تزاری در روسیه، استقلال فنلاند و «پولند» و نیز ظهور قدرتی فاشیستی در فلسطین پیشگوئی شده بود.
«استیل ول» در سال 1928 درگذشت و دو هفته پس از مرگش، «ژنوییر» - همسرش – خود را از پنجرة آسمانخراشی در «مان هاتان» به زمین انداخت تا هرچه سریعتر خود را در آن جهان به آرتور برساند.
کسی که چهار سال قبل از ازدواج او را میشناخته و زندگی را در سایة نداهای غیبی و صداقت خویش برایش شیرین ساخته بود.
- درخت موضوعات
- نظر و دیدگاه نویسنده
-
آرماگدون
- اطلاعات عمومی
- نویسنده با دیدگاه اسلامی
- سوالاتی برای بحث و چالش
- شیطان پرستی، جبهه مقابل
- سومین معبد سلیمان
- ستاره دنباله دار
- نویسنده بدون دیدگاه مذهبی
- نویسنده با دیدگاه مسیحی
- نظر و دیدگاه نویسنده وبلاگ
- استیگماتا
- پیشبینیها
- مسجدالصخره
- مریم مجدلیه
- کشف مقبره
- کفن تورین
- جبر و اختیار
- گوساله سرخ موی
- تطابق با زمانه جاری
- انقلاب مهدی
- خدا
- شیطان
-
سایه روشن
- آب حیات
- ناشناخته
- رمزگشایی
- رد پا
- پیش بینی
- پدیده اسرارآمیز
- پدیده های نادر
- نماد
- نظر و دیدگاه نویسنده وبلاگ
- ناپدید شدن
- ربوده شدگان
- مثلث برمودا
- مومیایی
- موجودات ساخت دست بشر
- موجودات ناشناخته
- موجودات عجیب
- موجودات افسانه ای
- معماهای حل نشده
- معماهای بدون توضیح
- ریاضیات باستان
- رویا
- مرگ
- تک خبرهای منحصر به فرد
- زیست فرازمینی
- زنده شدن
- زمزمه تائوس
- تله پاتی
- تسخیر
- ترس
- تناسخ
- تک شاخ
- تجربه نزدیک به مرگ
- سال 2022
- تابلو
- سوالات بی پاسخ
- شکاف زمان
- شهاب
- صدای عجیب
- سنگ های متحرک
- صندوق عهد
- سمبل
- مرموز
- ماموت
- آدم فضایی
- در انتظار پاسخ
- فضانوردان باستان
- فاطیما
- اتفاق عجیب
- اعتدالین
- انسان نما
- احتراق خود به خودی
- دو رگه
- بشقاب پرنده
- فسیل و سنگواره
- بیگانگان فضایی
- عجیبتر از علم
- برخورد با زمین
- بچه های چشم سیاه
- اسرار دریا
- آشناپنداری (دژاوو)
- عالم مُثُل
- آدمخوار
- فرشتگان
- گنج
- ماده عجیب
- جن
- لویاتان
- کودک وحشی
- خواندن افکار
- خوابگردی
- کشتی نوح
- کشتی ارواح
- کشفیات جدید
- کشف عجیب
- جالب ترین کشفیات
- قبرستان
- جادو
- هیپتونیزم
- حیوانات ناشناخته
- حس ششم
- حوادث بدون توضیح
- همزاد
- هالووین
- غار
- دایناسور
- افسانه
- اسرارآمیز
- اسرار باستان
- بارانهای عجیب
- چالشهای فیزیک
- پیشگویی
-
تمدنهای خاموش
- نظر و دیدگاه نویسنده وبلاگ
- تمدنهای خاموش اروپایی- هیتی
- تمدنهای خاموش آمریکایی- مایا
- تمدنهای خاموش آمریکایی- آزتک
- تمدنهای خاموش آمریکایی- اینکا
- تمدنهای خاموش آمریکایی- اولمک
- تمدنهای خاموش آمریکایی- پرو
- تمدنهای خاموش - آتلانتیس
- تمدنهای خاموش ایرانی - جیرفت
- تمدنهای خاموش ایرانی - شهر سوخته
- تمدنهای خاموش ایرانی - عیلام
- تمدنهای خاموش ایرانی - تپه مارلیک
- تمدنهای خاموش آسیا - مرو
- نازکا
- بناهای نمادین
- اساطیر
-
موجودات ناشناخته
- نظر و دیدگاه نویسنده
- حیطه فیزیک - اژدها
- حیطه متافیزیک - روح شناسی - مدیوم
- حیطه متافیزیک - روح شناسی - کالبد اختری
- حیطه متافیزیک - روح شناسی - اکتوپلاسم و تلپلاسم
- حیطه متافیزیک - روح شناسی - اکتوپلاسم
- حیطه متافیزیک - روح شناسی - اثیر
- حیطه متافیزیک - روح
- حیطه فیزیک - سیمرغ
- حیطه فیزیک - پری
- حیطه فیزیک - یتی
- حیطه فیزیک - کشفیات جدید - مرد بالدار
- حیطه فیزیک - کشفیات جدید - خروس تخم گذار
- حیطه فیزیک - کشفیات جدید - پاگنده
- حیطه فیزیک - کشفیات جدید - ال چوپاکابرا
- حیطه فیزیک - غول
- حیطه فیزیک - دراکولا
- حیطه فیزیک - زامبی
- حیطه متافیزیک - بختک
-
عجایب هفتگانه
- نظر و دیدگاه نویسنده وبلاگ
- عجایب هفتگانه قدیم - هرم جیزه
- عجایب هفتگانه قدیم - معبد آرتمیس
- عجایب هفتگانه قدیم - باغهای معلق بابل
- عجایب هفتگانه قدیم - آرامگاه هالیکارناسوس
- عجایب هفتگانه قدیم - فانوس اسکندریه
- عجایب هفتگانه قدیم - غول رودس
- عجایب هفتگانه قدیم - مجسمه زئوس
- عجایب هفتگانه جدید - چیچن ایتزا
- عجایب هفتگانه جدید - مجسمه مسیح برزیل
- عجایب هفتگانه جدید - کولوسئوم
- عجایب هفتگانه جدید - دیوار چین
- عجایب هفتگانه جدید - ماچوپیچو
- عجایب هفتگانه جدید - پترا
- عجایب هفتگانه جدید - تاج محل
-
دانلود Adobe Photoshop
v18.1.1.252 -
دانلود Windows 8.1
June 2017 96/4/2 -
دانلود IDM
6.28 Build 17 96/5/15 -
دانلود Telegram
1.1.19 -
دانلود Google Chorme
60.0.3112
-
ZOOMED_MAP
۳۱ فروردین ۱۳۹۴ ساعت ۱۶:۵۰ -
Nazca_Tupu_Llave_Key
۳۱ فروردین ۱۳۹۴ ساعت ۱۶:۴۸ -
Nazca_Triangle Spiral
۳۱ فروردین ۱۳۹۴ ساعت ۱۶:۴۷ -
Nazca_TheCrab_Mosquito_Bee_Butterfly
۳۱ فروردین ۱۳۹۴ ساعت ۱۶:۴۵ -
Nazca_The_Tight_Spiral
۳۱ فروردین ۱۳۹۴ ساعت ۱۶:۴۳
لورم ایپسوم متن ساختگی با تولید سادگی نامفهوم از صنعت چاپ و با استفاده از طراحان گرافیک است. چاپگرها و متون بلکه روزنامه و مجله در ستون و سطرآنچنان که لازم است و برای شرایط فعلی تکنولوژی مورد نیاز و کاربردهای متنوع با هدف بهبود ابزارهای کاربردی می باشد.
نظرات
ارسال نظر