ِآگنوستیسیزم یعنی چه؟

نوشته شده توسط:کیوان فیض مرندی | ۰ دیدگاه

آگنوستیسیزم دیدی است که در آن اثبات و یقین به وجود خدا غیرممکن است. کلمة "آگنوستیک" اساساً یعنی "ندانستن" آگنوستیسیزم یک نوع صادقانه ای از اِتیاِسم است. اِتیاِسم می‌گوید که خدا وجود ندارد- موقعیتی که نمی‌توان آنرا ثابت کرد. آگنوستیسیزم می‌گوید که بودن یا نبودن خدا را نمی‌توان ثابت کرد، پس غیرممکن است بدانیم آیا خدا وجود دارد یا نه. در اینمورد آگنوستیسیزم درست است که وجود خدا را نمی‌توان با دلیل ثابت یا رد کرد.

کتاب مقدس به ما می‌گوید که ما باید وجود خدا را با ایمان قبول کنیم. عبرانیان 11: 6 می‌گوید که بدون ایمان "رضایت خدا محال است، زیرا هر که تقرب بخدا جوید لازمست که ایمان آورد بر اینکه او هست و جویندگان خود را جزا می‌دهد." خدا روح است (یوحنا 4: 24) پس او را نمی‌توان دید و یا لمس کرد. اگر خدا خود را ظاهر نکند، او بوسیلة حواس ما قابل تشخیص نیست (رومیان 1: 20). کتاب مقدس می‌گوید که وجود خدا را می‌توان بطور واضح در دنیا دید (مزمور 19: 14)، در طبیعت احساس کرد (رومیان 1: 18-22)، و در قلب تایید آنرا دریافت نمود (جامعه 3: 11).

کسانی که به آگنوستیسیزم اعتقاد دارند حاضر نیستند برای وجود و یا عدم وجود خدا تصمیم بگیرند. این مثل این است که شخص دائما لب مرز قرار داشته باشد. تِایستها وجود خدا را باور دارند و اِتیاِستها باور دارند که خدا وجود ندارد. آگنوستیکها عقیده دارند که نباید وجود یا عدم وجود خدا را باور کرد چون بهر حال دانستن آن غیرممکن است.

بیایید فقط بعنوان بحث، شواهد وجود خدا را که واضح و غیر قابل انکارند نام ببریم. اگر ما موقعیت تِایسم و آگنوستیسیزم را معادل فرض کنیم، در کدامیک باور به وجود زندگی بعد از مرگ معنی بیشتری می‌دهد؟ اگر خدایی نباشد، تِایست ها و آگنوستیکها همگی بعد از مرگ دیگر وجود ندارند. اما اگر خدا وجود داشته باشد، هم تِایستها و هم آگنوستیکها وقتی بمیرند باید به یکنفر جواب بدهند. با این دید، بیشتر معنی می‌دهد که تِایست باشیم تا آگنوستیک. اگر هیچکدام از این دو موقعیت قابل اثبات نیست، بنظر حکیمانه می رسد که هر نوع سعیی برای امتحان دقیق موقعیتی که می‌تواند ابدیت ایده آل را بهمراه داشته باشد،انجام شود.

طبیعی است که شکهایی بیایند. خیلی چیزها در این دنیا هستند که ما نمی فهمیم. خیلی از اوقات مردم به وجود خدا شک می‌کنند چون کارهای او را نمی فهمند و یا با انجام یا اجازة خدا برای انجام آنها موافق نیستند. بهر حال، بعنوان انسانهای فانی ما نباید انتظار داشته باشیم خدای غیر فانی را درک کنیم. رومیان 11: 33-34 می‌گوید،"زهی عمق دولتمندی و حکمت و علم خدا چقدر بعید از غوررسی است احکام او و فوق از کاوش است طریقهای وی، زیرا کیست که رای خداوند را دانسته باشد یا که مشیر او باشد؟" ما باید خدا را با ایمان باور کنیم و با ایمان به راههای او اعتماد نماییم. خدا حاضر است و می خواهد که خود را به طرق عجیب به آنانی که او را باور می‌کنند ظاهر سازد. تثنیه 4: 29 می‌گوید،"لیکن اگر از آنجا یهوه خدای خود را بطلبی، او را خواهی یافت بشرطیکه او را بتمامی دل و بتمامی جان خود تفحص نمایی."

    هیچ نظری تا کنون برای این مطلب ارسال نشده است، اولین نفر باشید...