کسوف و خسوف

نوشته شده توسط:کیوان فیض مرندی | ۰ دیدگاه

یکى دیگر از نشانه هاى ظهور امام مهدى ـ ارواحنا فداه ـ رخداد دو پدیده نابهنگام و غیر عادى کسوف و خسوف است. اگر چه این دو پدیده از رخدادهاى طبیعى ست لیکن تحقق آنها منوط به شرائط ویژه نجومى مى‌باشد که در غیر این صورت امر غیر عادى خواهد بود.

امام باقر ـ علیه السلام ـ فرمودند:

 پیش از این امر ـ ظهور قائم آل محمّد ـ علیهم السلام ـ ـ ماه در 25 ماه رمضان و خورشید در نیمه آن ماه گرفته مى شود آنگاه است که حساب منجمان بر هم مى خورد.

گرفتن خورشید و ماه، پدیده ى جدیدى نیست. ولى آنچه که مهمّ است این است که همیشه کسوف در اوائل ماه و خسوف در اواخر ماه رخ مى دهد.

و این قانونى است که تا بحال نقضى به آن وارد نشده ولیکن قبل از ظهور آنحضرت ماه در 25 و خورشید در 15 ماه رمضان مى گیرد و این از آیات الهى است که به گفته امام ـ علیه السلام ـ از آنهنگام حساب منجّمین نیز به هم مى خورد.

نیز، کسوف در نیمه ماه رمضان و خسوف در آخر و یا اول همان ماه است .

کسوف در روزهاى نخست و روزهاى آخر ماه و خسوف در روزهاى میانى ماه ، طبیعى و عادى است و در طول تاریخ ، بارها و بارها، رخ داده و از نظر علمى خسوف و کسوف در روزهاى یاد شد، پدیده عادى به حساب مى آید و از دیرباز، منجمان ، بر اساس محاسبه هاى دقیق ریاضى و نجومى ، زمان گرفتن خورشید، یا ماه را در طول سال ، پیش بینى مى کرده اند، ولى خورشید گرفتگى در وسط ماه یا ماه گرفتگى در اول و یا آخر آن ، ظاهرا امرى غیر عادى و رؤ یت آن ، امکان ندارد. البته در خود روایات هم ، به غیر عادى بودن تحقق این نشانه تصریح شده است :

امام باقر(ع ) مى فرماید:

آیتان تکون قبل القائم لم تکونا منذ هبط آدم (ع ) الى الارض ، تنکسف الشمس فى النصف من شهر رمضان والقمر فى آخره ، فقال رجل یا بن رسول الله تنکسف الشمس فى آخر الشهر والقمر فى النصف ؟ فقال ابوجعفر(ع ): انى لاعلم بما تقول ولکنها آیتان لم تکونا منذ هبط آدم.

دو نشانه ، پیش از قیام مهدى (ع ) پدید خواهد آمد که از زمان هبوط آدم در زمین بى سابقه است : گرفتن خورشید نیمه ماه رمضان و گرفتن ماه در آخر آن .

مردى به امام عرض کرد: اى پسر رسول خدا! کسوف در وسط و خسوف در آخر ماه ؟

حضرت فرمود: (آرى ) من به آنچه مى گویى داناترم ، ولى آن دو نشانه اند که واقع شدن آنها از زمان هبوط آدم (ع ) سابقه ندارد.

این که سؤ ال کننده ، از سخن امام (ع )، در شگفت مى شود و نیز تاءکید و تصریح امام (ع ) به این که وقوع این دو نشانه ، به گونه اى است که از ابتداى خلقت ، سابقه ندارد، ولى با این حال ، واقع خواهند شد. به روشنى گویا این نکته است که تحقق خسوف و کسوف ، به گونه اى که یاد شد، خارج از چهارچوب ، امور عادى به صورت معجزه خواهد بود.

یا مى فرمود:

ان لمهدینا لم یکونا منذ خلق الله السموات و الارض ، ینکسف القمر الاول لیلة من رمضان و تنکسف الشمس فى النصف منه ، ولم یکونا منذ خلق الله السموات والارض .

براى مهدى ما، دو نشانه است که از هنگامى که خداوند آسمانها و زمین را خلق فرمود، سابقه ندارد: خسوف در اول ماه رمضان و کسوف در نیمه همان ماه .

در این روایت ، زمان کسوف به جاى آخر ماه ، اول ماه و به جاى هبوط آدم ، خلقت زمین و آسمانها آمده است . در برخى روایات ، کسوف در سیزدهم و چهاردهم ماه نیز آمده است . کسوف ، افزون بر اول و آخر ماه رمضان که در دو روایت گذشته بود، در 5 و 25 ماه نیز پیش گویى شده است . این اختلاف اندک ، اثر چندانى در مساءله ندارد، زیرا گرفتن ماه ، در شبهایى که ماه در محاق است ، دیده نمى شود، حالا چه اول ماه و چه آخر ماه و چه شبهاى نزدیک به آخر، هر چند در شب پنجم و بیست و پنجم ، احتمال وقوع آن بعید نیست .

به نظر مى رسد که وقوع این دو پدیده ، به صورت غیر عادى ، به خاطر آن است که اهمیت مساءله ظهور، نمایانده بشود و مردم از خواب غفلت بیدار شوند و خود را مهیاى مشارکت در آن نهضت عظیم سازند.

به عبارت دیگر، خداوند در آستانه ظهور، براى اقامه حجت بر مردم و مطمئن ساختن یاران حضرت مهدى (ع )، به ظهور آن حضرت ، چنین پدیده هایى را بر خلاف معمول و به گونه معجزه محقق مى گرداند.

برخى بر این باورند که خسوف و کسوف ، به گونه اى که یاد شده ، در چهارچوب حوادث طبیعى و عادى نیز قابل بررسى و تبیین است و براى آن ، احتمالها و توجیه هایى را یاد کرده اند، ولى نیاز به این توجیه ها نیست ، زیرا هیچ اشکالى ندارد که پدیدار شدن آنها به صورت معجزه باشد، زیرا در جهت اقامه حجت و تقویت حق و هدایت مردم است و با قانون معجزه ناسازگارى ندارد. البته یادآورى این نکته لازم است که اگر چه در روایات فراوانى ، در منابع شیعه و سنى ، به پدید آمدن این نشانه در آستانه ظهور تصریح شده است ، ولى این نشانه از نشانه هاى حتمى ظهور نیست و در روایات ، به ناگزیر بودن آن اشاره نشده است ، از این روى خسوف و کسوف را از نشانه هاى قطعى و مسلم ظهور نمى توان به حساب آورد

    هیچ نظری تا کنون برای این مطلب ارسال نشده است، اولین نفر باشید...