منظور از کوه موعظه عیسی همان هارماجدون ایرانی‌الاصل است

نوشته شده توسط:کیوان فیض مرندی | ۰ دیدگاه

منظور از کوه موعظه عیسی همان هارماجدون ایرانی الاصل است. نام و نشان کوه اساطیریی که موعظهً کوه انجیل عیسی مسیح بدان منسوب است. ظاهراً در انجیلها اثری از نام و محلی کوهی که موعظهً اساطیری منسوب بدان است به عمد یا به سهو اسمی برده نشده است.

ولی کنکاش در متون اساطیری کتابهای عهد عتیق و عهد جدید معلوم می نماید که از آن همانا کوه اساطیری مجدون(هارمجدون به معانی کوه موعظه یا کوه میوهً گرانبها) منظور است که اسطورهً آن خود از اساطیر کهن ایرانیان عهد زرتشتی سرچشمه گرفته است: نام این کوه در اوستا هئوکئریه (خوب کنش) است که اکنون سبلان(لانهً سود) نامیده میشود. در رابطه با منشاً معنی کوه میوهً مقدس و گرانبهای مجدون گفتنی است در ترانه های فولکوریک کهن آذری صحبت از انار مقدس کوه سبلان است(که در طبیعت آنجا وجود خارجی ندارد)؛ کوهی که بنا بر اعتقادات کهن ایرانی محل محشر و بازگشت ارواح مردگان به شمار می آمده است چه ضمن یک حدیث نبوی در کتاب معجم البلدان یاقوت حموی آمده است: "روح بعد از خروج از تن مرده به اندازهً دانهً برفی در جبل سبلان و ماسبلان که در سمت آذربایجان است فرود می آید". به عبارت دیگر اینجا همان گرودمان (گروذمان، به یک معنی اوستایی آن یعنی کوه جایگاه بیداری بازپسین) می باشد . نام این کوه بیشتر به معنی خانهً زمزمه روحانی گرفته شده است. جالب است که این نام اوستایی همچنین معنی کوه میوهً بهشتی را نیز افاده می نموده است. بنابراین با مفهوم دو لایهً کوه مقدس اوستا به منشاً ایرانی باور هارمجدون(کوه موعظهً روحانی یا کوه میوهً مقدس و گرانبها) نزد یهود میرسیم. بسیار جالب است که نام این کوه در کتاب عوبدیای نبی تورات کوه عیسائو (یعنی کوه عمل پایانی و آخرت) قید گردیده است که بدین شکل حاوی خود نام عیسی نیز می باشد، عیسی مسیحی که بنا به باور یهود و مسیحیان نظیر معادل ایرانیش میثره (مهر)در روز آخرت به سمت کوه هارمجدون(چینوت پل اوستا) یعنی محل تلاقی نیروهای مخاصم در روز حسابرسی خواهد شتافت. مسلم به نظر میرسد از آنجاییکه این کوه تحت همین نام عیسائو در کتاب عوبدیای تورات با نکوهش ثروت و ضلالت همراه شده است، لذا نویسندگان انجیلها به عمد از نام آن (از آن جمله در موعظهً کوه) یاد نکرده اند. جالب است کلمه عیسائو(عیشائو) در لغت آریائیان هندوایرانی به معنی سلطان است و این اکنون در نزد اهل محل به عنوان صفت بلندترین قله سبلان به کار می رود. کوه سبلان و کوه پهلوئیش باغرو (کوه پهلویی) در اوستا همچنین با نامهای اوشیدرنه (مجلل و با شکوه) و اوشیدم (دم کوه با شکوه) نام برده شده است. این زوج نام اوستایی در اشعار فولکلوریک آذری به صورت کوه مقدس اوشودوم اوشودوم، به عنوان محل سیبهای بهشتی حفظ شده است. مطابق کتب پهلوی و روایات مسلمین اینجا محل همپرسگی معروف زرتشت با اهورا مزدا بوده است. در حالی که نام کوه مقدس توراتی صیون (کوه زمزمه و موعظه روحانی= گروذمان) همین کتاب عوبدیا نیز در واقع از معنی لفظی ایرانی دیگر همین کوه مقدس و ملکوتی اوستا یعنی گروذمان (سبلان آسمانی) بیرون تراویده است. نام سرزمین ادوم در این رابطه باید در اصل از ریشه عدم و به معنی معدومین باشد که در این کتاب نیز بدان اشاره گردیده است چه کشتار بزرگ مغان در عهد ترور سپیتاک زرتشت (گئوماته بردیه، داماد و پسرخواندهً زرتشت) توسط داریوش که به ماگوفونی معروف است در عهد باستان شهرهً عام و خاص بوده است. از همینجاست که در قرآن قوم مغان کشتار شده و رهبر ملکوتی آن در قرآن با نامهای ثمود(=باعده، معدوم) و صالح دارندهً شتر مقدس یاد گردیده اند.در کتاب عوبدیا از گئوماته زرتشت تنومند (شاهزاده گوتمه بودای بلخیان و شمال غربی هند) تحت نام تیمان(با کمال، عظیم یا تمام شده و مقتول) به طور نکوهیده نام برده شده است. به قول کتسیاس سپیتاک زرتشت (گئوماته بردیه) سالهای مدیدی در عهد پدر خوانده و پدر زنش کورش در همین سمت بلخ و هندوستان به عنوان شاهزاده حکومت نموده است. محل ساتراپی وی در عهد پدربزرگ مادریش آستیاگ (اژیدهاک مادی)– یعنی زمانی پدرش سپیتمه جمشید به عنوان ولیعهد آستیاگ در قفقاز فرمان میراند- سمت آذربایجان ، اران و ارمنستان بوده است

برای آشنایی با مندرجات کتاب عوبدیا در باب کوه عیسائو بیگانگان متن آن را با شرح و تفسیرش از سایت مرکز پژوهشهای مسیحی به عینه نقل می نمائیم:

کتاب عوبدیا (ترجمه تفسیری)

کتاب عوبدیا کوچکترین کتاب عهد عتیق است. درباره نویسنده آن ، عوبدیا اطلاعات بسیار جزئی در دست است .

بیست و یک آیه این کتاب از قوم ادوم سخن می گوید. این قوم از عیسو، برادر یعقوب بوجود آمدند. سرزمین آنها در جنوب دریای مرده قرار داشت . بین قوم اسرائیل و قوم ادوم بیشتر اوقات درگیری بوده است . ادومی ها در جنگ با بنی اسرائیل ، گاهی از فلسطینی ها یاری می جستند.

کتاب عوبدیا می گوید که ادومی ها را خدا نابود خواهد کرد، زیرا آنها با کمک سایر قوم ها در صدد نابودی قوم خدا برآمده اند. اما ادومی ها گمان می کنند دست خدا به آنها نمی رسد و او چنین کاری نمی تواند انجام دهد. پاسخ خداوند به قوم ادوم چنین است : «اگر همچون عقاب به اوج آسمانها بروی و آشیانه خود را بین ستارگان برپا داری ، تو را از آنجا به زمین می آورم .» عوبدیا به ادومی ها گوشزد می کند که تمام دنیا به خداوند تعلق دارد، و روزی خداوند بر آن حکومت خواهد راند.

کتاب عوبدیا (ترجمه قدیمی)

1 رؤیای عُوبَدْیا.

خداوند یهوه درباره اَدُوم چنین میگوید: از جانب خداوند خبری شنیدیم که رسولی نزد امتها فرستاده شده، (میگوید): برخیزید و با او در جنگ مقاومت نماییم. 2 هان من تو را کوچکترین امّتها گردانیدم و تو بسیار خوار هستی. 3 ای که در شکافهای صخره ساکن هستی و مسکن تو بلند میباشد و در دل خود میگویی کیست که مرا به زمین فرود بیاورد، تکبّرِ دلت، تو را فریب داده است، 4 خداوند میگوید: اگرچه خویشتن را مثل عقاب بلند سازی و آشیانه خود را در میان ستارگان بگذاری، من تو را از آنجا فرود خواهم آورد. 5 اگر دزدان یا غارتکنندگانِ شب نزد تو آیند، (چگونه هلاک شدی)؟ آیا بقدر کفایت غارت نمیکنند؟ و اگر انگورچینان نزد تو آیند آیا بعضی خوشهها را نمیگذارند؟ 6 چیزهای عیسو چگونه تفتیش شده و چیزهای مخفی او چگونه تفحّص گردیده است؟ 7 همه آنانی که با تو همعهد بودند، تو را به سرحدّ فرستادند و صلحاندیشان تو، تو را فریب داده، بر تو غالب آمدند و خورندگان نان تو دامی زیر تو گستردند. در ایشان فطانتی نیست.

8 خداوند میگوید: آیا در آن روز حکیمان اَدُوم را و فطانت را از کوه عیسو نابود نخواهم گردانید؟ 9 و جبّاران تو ای تیمان هراسان خواهند شد تا هر کس از کوه عیسو به قتل منقطع شود.

10 به سبب ظلمی که بر برادرت یعقوب نمودی، خجالت تو را خواهد پوشانید و تا به ابد منقطع خواهی شد.

11 در روزی که به مقابل وی ایستاده بودی، هنگامی که غریبان اموال او را غارت نمودند و بیگانگان به دروازههایش داخل شدند و بر اورشلیم قرعه انداختند، تو نیز مثل یکی از آنها بودی. 12 بر روز برادر خود هنگام مصیبتش نگاه مکن و بر بنییهودا در روز هلاکت ایشان شادی منما و در روز تنگی ایشان لاف مزن. 13 و به دروازههای قوم من در روز بلای ایشان داخل مشو و تو نیز بر بدی ایشان در روز بلای ایشان مَنگَر و دست خود را بر اموال ایشان در روز بلای ایشان دراز مکن. 14 و بر سر دو راه مایست تا فراریان ایشان را منقطع سازی و باقیماندگان ایشان را در روز تنگی تسلیم منما. 15 زیرا که روز خداوند بر جمیع امّتها نزدیک است؛ و چنانکه عمل نمودی همچنان به تو عمل کرده خواهد شد و اعمالت بر سرت خواهد برگشت. 16 زیرا چنانکه بر کوه مقدّس من نوشیدید، همچنان جمیع امّتها خواهند نوشید و آشامیده، خواهند بلعید و چنان خواهند شد که گویا نبودهاند.

17 امّا بر کوه صهیون نجات خواهد بود و مقدّس خواهد شد و خاندان یعقوب میراث خود را به تصرّف خواهند آورد. 18 و خاندان یعقوب آتش و خاندان یوسف شعله و خاندان عیسو کاهخواهند بود و در میان ایشان مشتعل شده، ایشان را خواهد سوزانید و برای خاندان عیسو بقیتّی نخواهد ماند زیرا خداوند تکلّم نموده است. 19 و اهل جنوب کوه عیسو را و اهل هامون فلسطینیان را به تصرّف خواهند آورد و صحرای افرایم و صحرای سامره را به تصرّف خواهند آورد و بنیامین جِلْعاد را (متصرّف خواهد شد). 20 واسیـران این لشکـر بنیاسرائیـل ملک کنعانیان را تا صرْفَه به تصرّف خواهند آورد و اسیرانِ اورشلیم که در صَفارِدْ هستند، شهرهـای جنوب را به تصرّف خواهند آورد. 21 و نجات دهندگان به کوه صهیون برآمده، بر کوه عیسو داوری خواهند کرد و ملکوت از آن خداوند خواهد شـد.

ترجمه تفسیری

مجازات ادوم

خداوند، آینده سرزمین ادوم را در رؤیایی به عوبدیا نشان داد.

از جانب خداوند خبر رسیده که قاصدی با این پیام نزد قوم ها فرستاده شده است : «آماده شوید تا به جنگ ادوم برویم.»

2 خداوند می فرماید: «ای ادوم ، تو را در میان ملت ها خوار و ضعیف می سازم « . 3 از اینکه بر صخره های بلند ساکن هستی به خود می بالی و با غرور می گویی : «کیست که دستش در این بلندیها به من برسد!» خود را گول نزن ! 4 اگر همچون عقاب به اوج آسمانها بروی و آشیانه خود را بین ستارگان برپا داری ، تو را از آنجا به زمین می آورم .

5 «اگر دزدها شبانگاه آمده تو را غارت می کردند به مراتب برای تو بهتر می بود، زیرا همه چیز را نمی بردند! یا اگر انگورچینان به سراغ تو می آمدند پس از چیدن انگور خوشه ای چند باقی می گذاشتند! 6 ولی وقتی به چنگ دشمن بیفتی تمام ثروت تو به یغما خواهد رفت و چیزی برای تو باقی نخواهد ماند.

7«تمام هم پیمانانت دشمن تو می شوند و دست به دست هم داده ، تو را از سرزمینت بیرون می رانند. دوستان مورد اعتمادت ، برایت دام می گذارند و تو از آن آگاه نخواهی شد.»

8خداوند می فرماید: «در آن روز در سراسر ادوم حتی یک شخص دانا باقی نخواهد ماند! زیرا من همه دانایان ادوم را از حماقت پر می سازم . 9 دلیرترین سربازان تیمان ، هراسان و درمانده شده نخواهند توانست از کشتار جلوگیری کنند.

دلیل مجازات ادوم

10 «به سبب ظلمی که به برادر خود اسرائیل کردی رسوا و برای همیشه ریشه کن خواهی شد؛ 11 زیرا اسرائیل را به هنگام سختی و احتیاجش ترک کردی . وقتی که مهاجمان ، ثروت او را غارت می کردند و بر اورشلیم قرعه انداخته ، آن را میان خود تقسیم می نمودند، تو کنار ایستاده ، نخواستی هیچ کمکی به او بکنی و مانند یکی از دشمنانش عمل نمودی .

عوبدیا

12 «تو نمی بایست این کار را می کردی . وقتی که او را به سرزمینهای بیگانه می بردند تو نمی بایست می نشستی و او را تماشا می کردی . در روز مصیبتش نمی بایست شادی می کردی و زمانی که در سختی بود نمی بایست به او می خندیدی . 13 روزی که اسرائیل گرفتـار این مصیبـت و بلا شـده بـود، تو نیـز به او بـدی رساندی و رفته ، غارتش کردی . 14 بر سر چهار راهها ایستادی و کسـانی را که سعی می کردند فرار کنند کشتی . در آن زمان وحشت و پریشانی ، بازماندگان اسرائیل را دستگیر نموده ، تحویل دشمن دادی .

مجازات قوم ها

15 «من ، خداوند بزودی از تمام قوم ها انتقام خواهم کشید. ای ادوم ، همانطور که با اسرائیل رفتار کردی ، با تو نیز به همانگونه رفتار خواهد شد. هر چه کردی بر سر خودت خواهد آمد. 16 بر بالای کوه مقدس من ، جام مکافاتم را نوشیدی ، قوم های دیگر نیز آن را خواهند نوشید. آری ، آنها خواهند نوشید و از بین خواهند رفت و اثری از آنها باقی نخواهد ماند.

پیروزی اسرائیل

17 «ولی کوه مقدس من در اورشلیم ، پناهگاه و محل نجات خواهد شد. اسرائیل سرزمین خود را دوباره تصرف خواهد نمود 18 و مانند آتش ، ادوم را خواهد سوزاند بطوری که از ادوم کسی باقی نخواهد ماند.» این را خداوند می فرماید.

19اهالی جنوب یهودا، کوهستان ادوم را اشغال خواهند کرد و اهالی جلگه های یهودا، دشتهای فلسطین را تصرف نموده ، دوباره مراتع افرایم و سامره را به چنگ خواهند آورد و قبیله بنیامین ، جلعاد را خواهد گرفت . 20 تبعیدشدگان اسرائیلی مراجعت نموده ، فینیقیه را تا صرفه در شمال ، اشغال خواهند کرد و آنانی که از اورشلیم به آسیای صغیر به اسارت رفته بودند، به وطن خود بازگشته ، شهرهای جنوب یهودا را خواهند گرفت. 21 فاتحان اورشلیم بر سرزمین ادوم حکومت خواهند کرد و خداوند، پادشاه ایشان خواهد بود!

راهنما

عوبدیای نبی

هلاکت ادومیان

ادومیان

ادوم بر یک رشته از صخرههای کوههای واقع بر شرق عَرَبه بنا شده بود، که از شمال به جنوب در حدود 150 کیلومتر و از شرق تا غرب در حدود 30 کیلومتر امتداد داشت. این سرزمین، بسیار حاصلخیز بوده و از چراگاههای سرسبزی برخوردار بود. سالع ( یا «پترا») که پایتخت ادوم بود، بر یک صخرة عمودی بلند، در پشت درههای عمیق کوه، ساخته شده بود که به درة بسیار زیبایی مشرف بود. ادومیان، خیلی سریع از تاخت و تاز دست کشیدند و به تنگههای سر به فلک کشیدة کوهستان که غیر قابل تسخیر بودند، عقب نشینی کردند.

اگرچه ادومیان از نسل عیسو بودند، اما همیشه از دشمنان سرسخت یهودیان بشمار میرفتند که حاکی از عداوت همیشگی عیسو و یعقوب بود (پیدایش 25 : 23 ؛ 27 : 41). آنها درخواست موسی را رد کردند (اعداد 20 : 14 - 21) و همیشه مستعد بودند تا با هر گونه حملهای علیه یهودیان همکاری کنند.

زمان این نبوت

در ذیل به چپاول و غارت اورشلیم اشاره شده است که ادومیان در تمامی آنها شرکت داشتهاند. این غارتها طی 4 فقره به شرح زیر میباشند:

1 -در زمان حکومت یربعام (850 الی 843 ق.م.) - (دوم تواریخ 8:21 و 16 و 17؛ عاموس 1:6).

2 -در زمان حکومت امصیا (803 - 775 ق.م.) - (دوم تواریخ 25 : 11 و 12 و 23 و 24).

3- در زمان حکومت آحاز (741 - 726 ق.م.) - (دوم تواریخ 28 : 16 - 21).

4 - در زمان حکومت صدقیا (597 - 586 ق.م.) - (دوم تواریخ 11:36 - 21؛ مزمور 7:137).

در مورد اینکه عوبدیا به کدام دورة تاریخی فوق تعلق داشته است، عقاید متفاوت است. از آنجایی که در آیات 11 و 12 این کتاب به «ویرانی» یهودا اشاره شده است، لذا بطورکلی نبوت مذکور به حکومت صدقیا اختصاص دارد، یعنی زمانی که اورشلیم بدست بابلیان به آتش کشیده شد (586 ق.م.).

سایر نبوتهایی که در کتاب مقدس هلاکت ادوم را پیشگویی کردهاند عبارتند از: اشعیا 5:34-15؛ ارمیا 19 : 7 - 22 ؛ حزقیال 25 : 12 - 14 ؛ 35 : 1 - 15 ؛ عاموس 1 : 11 - 12.

تحقق نبوت

عوبدیا چنین نبوت کرد که ادومیان «تا به ابد منقطع خواهند شد» و «چنان خواهد شد که گویا نبودهاند» (آیات 10 و 16 و 18)؛ و همچنین بقیّتی از یهودا نجات خواهند یافت و اینکه ملکوت خدای یهودا بر همه جا حکمفرما خواهد شد (آیات 17 و 19 و 21).

در ظرف 4 سال پس از به آتش کشیدن اورشلیم، ادومیان که بابلیان را در حمله به اورشلیم کمک کرده بودند، بدست خودِ آنها نابود شدند (582 ق.م.). قومی بنام نباطیان جانشین ادومیان شدند. شمار قلیلی از ادومیان که باقی مانده بودند در منطقهای واقع در جنوب یهودیه محبوس ماندند یعنی جایی که به مدت چهار قرن به حیات خود ادامه دادند و از دشمنان جدی یهودا بشمار میرفتند. تا اینکه در سال 126 ق.م. آنها بدست یکی از رهبران مکابی بنام یوحنا هیرکانوس شکست خوردند و جزیی از مملکت یهود شدند. زمانیکه فلسطین بدست رومیها تسخیر شد (سال 63 ق.م.)، خاندانی ادومی بنام هیرودیان بر کلّ یهودا نصب گردید. این خاندان از آخرین بقایای ادومیان بودند. با ویران شدن اورشلیم در سال 70 میلادی، آنها برای همیشه از صفحة تاریخ محو شدند.

    هیچ نظری تا کنون برای این مطلب ارسال نشده است، اولین نفر باشید...