نقش نجوم در معماری باستان

نوشته شده توسط:کیوان فیض مرندی | ۰ دیدگاه

بسیاری از ویرانه های باستانی نمایانگر آن است که افراد سازنده آنها، نه تنها برای صورت های فلکی و ریاضیات احترام ویژه یی قائل بوده اند، بلکه دقت عمل فوق العاده یی نیز داشته اند. شکی نیست که تمدن های باستان، از مصر تا مکزیک، به شدت درگیر محاسبه های پیچیده فضایی، ریاضیات و فعالیت های معماری بوده اند.

هرچند بسیاری از مورخان و باستان شناسان بر سر اینکه این تمدن ها دقیقاً در کجا، کاری را دانسته انجام داده و کجا کاری تصادفی انجام گرفته است، درگیر بحث و مناقشه هستند، اما مثال هایی که در اینجا آورده شده نشانه یی حیرت انگیز از ارتباط آگاهانه ریاضیات و نجوم در آثار معماری است.

در «جیزه» مثال های متعددی از توجه به مختصات جغرافیایی دیده می شود. برای مثال، چهار وجه هرم بزرگ «جیزه» کاملاً (با خطایی بسیار ناچیز) رو به چهار جهت اصلی ساخته شده اند. در حقیقت، آنها کمتر از 2/0 درجه از این جهات منحرف شده اند. هرم بزرگ بسیار دقیق ساخته شده است، زاویه های آن تنها دو ثانیه با زاویه 90 درجه کامل اختلاف دارد. برای درک بهتر این مقدار کافی است بدانید که هر درجه به 60 دقیقه و هر دقیقه به 60 ثانیه تقسیم می شود. به علاوه (با وجود تردید عده یی از کارشناسان) این نظر وجود دارد که اهرام «جیزه» با ستارگان «سیف الجبار» یا Origons Belt نیز مطابقت دارند.

«چیچن ایتزا» منطقه باستانی قوم «مایا» نمونه یی از تمایل فرهنگی این قوم به نجوم است. هرم عظیم پله دار «کوکولکان» که در کانون این محل قرار گرفته است، در هر یک از وجوه خود 91 پله دارد که در مجموع 364 پله است. با افزودن سکوی بالایی تعداد کل پله ها 365 عدد (به تعداد روزهای یک سال) است. علاوه بر این، در اعتدالین بهاری و پاییزی (اولین روز بهار و پاییز که ساعات روز و شب برابر هستند)، نور خورشید سایه یک مار عظیم را روی راه پله شمالی ایجاد می کند. بنایی به نام «کاراکول» که بنا به اعتقاد کارشناسان به عنوان رصدخانه مورد استفاده قرار می گرفته است نیز در محل استقرار «چیچن ایتزا» وجود دارد. پنجره های این بنا طوری تنظیم شده اند که با نقاط جذاب و مهمی همطراز باشند. هرچند قسمت بالای این بنا آسیب دیده است، اما با بررسی پنجره های پایینی متوجه می شویم که آنها به سمت شمالی ترین و جنوبی ترین محل استقرار ستاره زهره، محل غروب آفتاب در اعتدالین ساخته شده اند و گوشه های بنا نیز به سمت محل طلوع و غروب خورشید در انقلابین است.

«مایا»ها یک تقویم پیچیده نیز داشته اند که تنها یک روز در هر شش هزار سال کم می آورده است. پیش بینی آنها از کسوف و خسوف به طور اعجاب آوری دقیق بوده است. شاید شنیده باشید که این قوم روز پایان جهان را پیش بینی کرده اند. این روز در تقویم امروزی میلادی، 23 دسامبر 2012 خواهد بود. اگر ترجمه آنچه در تقویم «مایا» آمده صحیح باشد، به گفته آنها دنیا حدود چهار سال دیگر ناگهان به پایان خواهد رسید.

«مایا»ها این عدد را بر پایه و اساس خاصی محاسبه کرده اند. این تاریخ زمانی را در چرخش تقدیمی زمین مشخص می کند که ما از عصر حوت خارج شده و به عصر دلو وارد می شویم. اما حرکت تقدیمی چیست؟ همه می دانیم که زمین در حالی که به دور خورشید می گردد، روی محور خود نیز می چرخد و همان طور که از درس علوم به خاطر دارید، این محور کاملاً عمودی نیست بلکه دارای زاویه یی حدود 5/23 درجه است. اما این محور همواره چنین نیست، بلکه به آهستگی از زاویه 5/24 درجه به 1/22 درجه می رسد و هر 41 هزار سال یک دور کامل می زند.

درحالی که زمین چنین حرکتی دارد، به خاطر تغییر در نیروهای گرانشی، محور زمین در یک دایره در جهت عقربه های ساعت می جنبد. فقط تصور کنید که محور از بالابه سمت پایین شروع به چرخش کند. به این ترتیب زاویه زمین در حد سه درجه اختلاف، ثابت می ماند، اما جهتی که به آن اشاره می کند، تغییر می یابد. برای مثال در حال حاضر ستاره شمالی ما ستاره «پولاریس» یا «جدی» است. اما حدود 13 هزار سال قبل، قطب شمال به سمت ستاره «وگا» یا «نسر واقع» اشاره داشته است و دوباره حدود 13 هزار سال بعد به سمت آن باز خواهد گشت. این چرخش تقدیمی حدود 25هزار و 776 سال دیگر کامل خواهد شد. در حال حاضر ما در عصر حوت هستیم، به این معنا که خورشید هنگام طلوع در روز اعتدال بهاری، از محلی که صورت فلکی حوت در آنجا قرار دارد، برمی آید. اما بنا بر حرکت تقدیمی، هر 2160 سال یک بار در روز اعتدال بهاری، خورشید از یک صورت فلکی جدید برمی آید. همان طور که قبلاً ذکر شد ما در اواخر سال 2012 از عصر حوت وارد عصر «دلو» خواهیم شد.

به این ترتیب، «مایا»ها متوجه امری مهم در تغییر بروج و عصرها شده بودند و از این رو، این تاریخ را زمان نابودی دانسته بودند. البته آنها تنها کسانی نیستند که برای اعدادی خاص اهمیت ویژه یی قائل بودند. محیط هرم بزرگ «جیزه» حدود 023/3 فوت (41/921 متر) و ارتفاع آن 481 فوت (609/146 متر) است. از نظر عده یی شاید این اندازه ها در مقیاس یک 43 هزار و دویستم نماد نیمکره شمالی زمین باشد. نظر بحث انگیز دیگر این است که این اعداد درست 20 برابر عدد حرکت تقدیمی 2160 هستند و نماد گذر زمین از 20 برج فلکی و ایجاد «عصر»های گوناگون هستند.

این مثال ها از اعداد تقدیمی، ریاضیات و جهت یابی نجومی که در سازه های باستانی یافت شده اند، حتی ذره یی از تشابهات یا لااقل تلاقی های عامدانه موجود در مکان های تاریخی و داستان ها و اساطیر هم نیست. تئوری ها و گمانه زنی های موجود درباره این ساختمان های دیدنی چه درست و چه نادرست و دقت وسواس گونه یی که در طراحی، محاسبه و ساخت آنها اعمال شده است، قابل چشم پوشی نیست و حسی غریب و احترامی عمیق در انسان امروز ایجاد می کند و ما تصور می کنیم پیشرفته هستیم.

    هیچ نظری تا کنون برای این مطلب ارسال نشده است، اولین نفر باشید...