هل

نوشته شده توسط:کیوان فیض مرندی | ۰ دیدگاه

هرمود در برابر هل تقاضای خدایان برای بازگشت بالدر به زندگی را بیان می‌کند.

 

هل Hel در اساطیر نورس، حکمران هل هایم، دنیای مردگان است. او و دو برادر بزرگترش، فنریر و یورمونگاند، را خدایان از تالار انگربودا، مادرشان، که از لوکی صاحب این سه فرزند شوم شده بود، ربوده و تبعید کردند. خدایان آس هل را به دنیای مردگان انداختند و او در آنجا افرادی را که بر اثر بیماری و سن زیاد، و نه در جنگ، مرده بودند پذیرا می‌شد.

هل را معمولاً به صورت عجوزه‌ای وحشتناک و چندش آور توصیف می کنند که دیدارش تنها باعث افزایش اندوه و رنج می‌شود. هل نیمی زنده و نیمی مرده است. به این شکل که صورت و بالاتنه او مانند پیرزنی زشت اما زنده است، ولی پاها و پایین تنه او مانند اجساد در حال پوسیدن و کپک زدن است. به روایتی دیگر نیمه راست بدن او زنده و جوان و نیم دیگر کبود و سرمازده است.

تالار هل در هل هایم الیودنیر، به معنی خانه‌ی مردگان، نام دارد و دو خدمتکار، یکی مرد به نام گانگلاتی و یکی زن به نام گانگلوت در خدمت او هستند. هر دو این نامها را می توان سست و کاهل ترجمه کرد.

    هیچ نظری تا کنون برای این مطلب ارسال نشده است، اولین نفر باشید...