تابوت عهد از لغت نامه دهخدا

نوشته شده توسط:کیوان فیض مرندی | ۰ دیدگاه

 

تابوت عهد. [ ت ِ ع َ ] (اِخ ) صندوقی است که موسی به امر حق تعالی از چوب شطیم ساخت طولش سه قدم و نه قیراط و عرض و ارتفاعش دو قدم و سه قیراط بود و بیرون و اندرونش بطلا پوشیده براطراف سر آن تاجهای طلایی ساخت و سرپوشی از طلای خالص بر آن گذارده دو کروب بر زبر آن قرار داد که با دو بال خود بر سرپوش آمرزش سایه افکن بودند و بر هر یک از طرفین آن دو حلقه ٔ طلائی برای عصاهای چوبی که بطلا پوشیده شده برای برداشتن تابوت بود ساخت و حقه ٔ من و عصای هارون را که شکوفه نمود و دو لوح عهد را که احکام عشره بر آنها مکتوب بود (عبرانیان 9 : 3 و 4) در آن گذارد و در پهلوی آن کتاب تورات گذاشت . (سفر تثنیه 31 : 26). از این رو گاهی از اوقات آنرا تابوت شهادت گویند. (سفر خروج 25 : 16 و 40 :21). اما حقه ٔ من و عصای هارون در زمان سلطنت سلیمان باقی نبود. (اول پادشاهان 8 : 9). و بر بالای سرپوش ابری بود که خداوند در آن تجلی می فرمود و چون قوم اسرائیل کوچ می کردند تابوت مرقوم را برداشته از جلو روانه می شدند و ستون ابر و آتش ، شب و روز هادی ایشان می بود. در حینی که تابوت برداشته شده روانه می شد موسی می گفت : «ای خداوند برخیز و دشمنانت پراکنده شوند ودشمنانت از حضور تومنهزم گردند.» و چون فرود می آمد می گفت : «ای خداوند نزد هزاران هزار اسرائیل رجوع نما». (سفر اعداد 10 : 33- 36). و هنگامی که قوم اسرائیل میخواستند از اردن عبور کنند تابوت عهد را کمافی السابق بجلو انداخته در آب روان شدند، پس آب نهر منشق شده آبهای بالا متراکم گشته قوم بر خشکی ورود نمودند.(صحیفه ٔ یوشع 3 : 14- 17). بعد از آن مدتی یعنی فی مابین 300 و 400 سال . (ارمیا 7 : 12- 15). در خیمه ٔ جلجال باقی ماند. پس از آن خیمه حرکتش داده جلو لشکراسرائیل می بردند و بدان واسطه در وقتی که اسرائیلیان در نزد افیق منهزم شدند (اول سموئیل 4). تابوت بدست فلسطینیان افتاد و ایشان آنرا باشدود برده در بتکده ای در برابر صنم داجون گذاردند. (اول سموئیل 5). لکن خداوند بلاها و امراض مهلکه را بدیشان فرستاد بحدی که ناچار تابوت را با اظهار عزت بزمین اسرائیل در قریة یعاریم گذاشتند. (اول سموئیل 6 : و 7). اما چون داود در اورشلیم ساکن شد، تابوت را باجلال بدانجا آوردو تازمان بناشدن هیکل در همانجا بود. (دوم سموئیل 6) و (اول تواریخ ایام 15 : 25- 29). و گمان می برند که مزمور 132 را در همان وقت نوشت . بعد از آن تابوت در هیکل گذاشته شد. (دوم تواریخ ایام 5 : 2- 10) و موافق دوم تواریخ ایام (33 : 7). منسی صورت تراشیده درهیکل نصب کرد و دور نیست که بجهت تعیین محل آن صورت تابوت را از محل خود بجای دیگر برد لکن یوشیا آن رادوباره بجای خود آورده تابوت قدس نام نهاد. (دوم تواریخ ایام 35 : 3). و باید دانست که تابوت مرقوم در هیکل ثانی نبود و معلوم هم نیست که آیا آنرا نیز ببابل برد و یا اینکه پنهان شده نایاب گردید. (از قاموس کتاب مقدس صص 237- 238). رجوع به تابوت سکینه شود.

    هیچ نظری تا کنون برای این مطلب ارسال نشده است، اولین نفر باشید...