حس ششم: حس تعادل

نوشته شده توسط:کیوان فیض مرندی | ۱ دیدگاه

«حس» به قابلیتی در انسان و حیوان تلقی می‌شود که به کمک آن می‌تواند احساساتی را که اشیای‌ مادی القا می‌کند، درک کند.

طبق نظریه ارسطو که تاکنون نیز مورد قبول واقع شده است، ما 5 حس داریم: بینایی، شنوایی، لامسه، بویایی و چشایی. هر حس مربوط به اندام خاصی است. ما با چشم‌هایمان می‌بینیم. با گوش‌هایمان می‌شنویم، با پوست‌مان لمس می‌کنیم، با بینی بو می‌کنیم و با زبان می‌چشیم.برخلاف آنچه ما کلاسیک‌وار به آن معتقدیم، پژوهشگران و دانشمندان عقیده‌ دیگری دارند. اختلاف نظر بر سر تعداد حس‌هاست. هر حس از یک سیستم گیرنده تشکیل شده که می‌تواند یک اندام یا سلول‌های مخصوصی باشند که انرژی را دریافت کرده و به شکل پیام‌های عصبی به مغز مخابره می‌کند. مغز پیام را دریافت کرده، تحلیل می‌کند و جواب متناسب با آن را مخابره خواهد کرد.حس‌های فراموش شدهیکی از حس‌های روحی روانی بسیار شناخته شده که آن را از میان 5 حس حذف کرده و از آن نامی برده نمی‌شود، حس تعادل است!جایگاه اصلی حس تعادل گوش است و در صورتی که وجود نداشته باشد، فرد مدام حس سرگیجه خواهد داشت. باید بگوییم حس تعادل، حس ششم است. اگر این طور باشد، جایگاه حس ششم معروف که جایگاه آن در مغز است و توسط آن یک‌سری اطلاعات بدون آنکه دیگر حس‌ها در آن دخیل باشند، به ما می‌رسد، را باید حس هفتم خواند.فراموش نکنید که ما حس دیگری نیز داریم که به ما کمک می‌کند در درون بدنمان، گرما و سرما، درد و گرسنگی را حس کنیم. آنچه مسلم است، آنکه انسان‌ها بیش از 5 حس کلاسیک دارند و حتی تعداد این حس در دنیای حیوانات بسیار بیشتر هم هست! به عنوان مثال بعضی حیوانات می‌توانند میدان‌های مغناطیسی را درک کنند. این موضوع برای بسیاری از ماهی‌ها از جمله کوسه و سفره ماهی بسیار مهم است، حتی برخی از ماهی‌ها می‌توانند میدان مغناطیسی خاص خود را تولید کنند.رادارهای درونیدر رابطه با حس توانایی درک یا تولید میدان‌های مغناطیسی صحبت کردیم. جالب است بدانید بسیاری از پرندگان این حس را دارند و از آن برای مهاجرت استفاده می‌کنند. برخی حشرات مثل زنبور هم دارای این حس‌اند. در میان پستانداران، خفاش هم این حس را درک می‌کند و به کمک آن جهت خود را می‌یابد. دلفین‌ها هم به کمک آن، با هم گفتگو می‌‌کنند و به لطف این رادار درونی که تا کیلومترها فعال است، شکار می‌کنند. حس‌های پیشرفته دیگری هم در برخی موجودات وجود دارد که برای ما شناخته شده و قابل باور نیست. مثلا گروهی از ماهی‌ها حواسی دارند که به آنها کمک می‌کند بدون آنکه با هم تماس پیدا کنند، همدیگر را لمس کنند یا در تاریکی ببینند. به این حواس اصطلاحا خطوط جانبی می‌گوییم. یکی از این ماهی‌ها، تتراکورمکزیکی است که هم‌اکنون محققان روی آن آزمایش‌هایی انجام داده‌اند تا بتوانند از این حس او استفاده کرده و با شناخت نحوه به وجود آمدن و کار کردن آن روبات‌های زیردریایی بسازند.منبع: فیگارو

«حس» به قابلیتی در انسان و حیوان تلقی می‌شود که به کمک آن می‌تواند احساساتی را که اشیای‌ مادی القا می‌کند، درک کند.

طبق نظریه ارسطو که تاکنون نیز مورد قبول واقع شده است، ما 5 حس داریم: بینایی، شنوایی، لامسه، بویایی و چشایی. هر حس مربوط به اندام خاصی است. ما با چشم‌هایمان می‌بینیم. با گوش‌هایمان می‌شنویم، با پوست‌مان لمس می‌کنیم، با بینی بو می‌کنیم و با زبان می‌چشیم.برخلاف آنچه ما کلاسیک‌وار به آن معتقدیم، پژوهشگران و دانشمندان عقیده‌ دیگری دارند. اختلاف نظر بر سر تعداد حس‌هاست. هر حس از یک سیستم گیرنده تشکیل شده که می‌تواند یک اندام یا سلول‌های مخصوصی باشند که انرژی را دریافت کرده و به شکل پیام‌های عصبی به مغز مخابره می‌کند. مغز پیام را دریافت کرده، تحلیل می‌کند و جواب متناسب با آن را مخابره خواهد کرد.حس‌های فراموش شدهیکی از حس‌های روحی روانی بسیار شناخته شده که آن را از میان 5 حس حذف کرده و از آن نامی برده نمی‌شود، حس تعادل است!جایگاه اصلی حس تعادل گوش است و در صورتی که وجود نداشته باشد، فرد مدام حس سرگیجه خواهد داشت. باید بگوییم حس تعادل، حس ششم است. اگر این طور باشد، جایگاه حس ششم معروف که جایگاه آن در مغز است و توسط آن یک‌سری اطلاعات بدون آنکه دیگر حس‌ها در آن دخیل باشند، به ما می‌رسد، را باید حس هفتم خواند.فراموش نکنید که ما حس دیگری نیز داریم که به ما کمک می‌کند در درون بدنمان، گرما و سرما، درد و گرسنگی را حس کنیم. آنچه مسلم است، آنکه انسان‌ها بیش از 5 حس کلاسیک دارند و حتی تعداد این حس در دنیای حیوانات بسیار بیشتر هم هست! به عنوان مثال بعضی حیوانات می‌توانند میدان‌های مغناطیسی را درک کنند. این موضوع برای بسیاری از ماهی‌ها از جمله کوسه و سفره ماهی بسیار مهم است، حتی برخی از ماهی‌ها می‌توانند میدان مغناطیسی خاص خود را تولید کنند.رادارهای درونیدر رابطه با حس توانایی درک یا تولید میدان‌های مغناطیسی صحبت کردیم. جالب است بدانید بسیاری از پرندگان این حس را دارند و از آن برای مهاجرت استفاده می‌کنند. برخی حشرات مثل زنبور هم دارای این حس‌اند. در میان پستانداران، خفاش هم این حس را درک می‌کند و به کمک آن جهت خود را می‌یابد. دلفین‌ها هم به کمک آن، با هم گفتگو می‌‌کنند و به لطف این رادار درونی که تا کیلومترها فعال است، شکار می‌کنند. حس‌های پیشرفته دیگری هم در برخی موجودات وجود دارد که برای ما شناخته شده و قابل باور نیست. مثلا گروهی از ماهی‌ها حواسی دارند که به آنها کمک می‌کند بدون آنکه با هم تماس پیدا کنند، همدیگر را لمس کنند یا در تاریکی ببینند. به این حواس اصطلاحا خطوط جانبی می‌گوییم. یکی از این ماهی‌ها، تتراکورمکزیکی است که هم‌اکنون محققان روی آن آزمایش‌هایی انجام داده‌اند تا بتوانند از این حس او استفاده کرده و با شناخت نحوه به وجود آمدن و کار کردن آن روبات‌های زیردریایی بسازند.منبع: فیگارو

  • Pamela

    Pamela

    • ۱۳۹۶/۰۶/۱۵ - ۰۴:۴۱:۲۶

    Thanks for sharing such a good idea, piece of writing is good, thats
    why i have read it entirely