صفات فرشتگان در آیات

نوشته شده توسط:کیوان فیض مرندی | ۰ دیدگاه

فرشتگان موجوداتى هستند که خداوند در موردشان بهترین توصیفات را در قرآن مجید آورده است، در این جا به چند نمونه از آن در قرآن اشاره می کنیم:

1- فرشتگان موجوداتى عاقل و با شعور و بندگان گرامى خدا هستند.[۱]

2- آنها سر بر فرمان خدا دارند و هرگز معصیت او نمى‏کنند.[۲]

3- آنها پیوسته مشغول تسبیح و تقدیس خداوند هستند: ” فرشتگان تسبیح و حمد پروردگار خود را به جا مى‏آورند و براى کسانى که در زمین هستند استغفار مى‏کنند”.[۳]

4- فرشتگان بدون استثنا به خاطر آفرینش آدم به سجده افتادند و آدم معلم آنها گشت.[۴] این امر بیان گر این است که انسان به حسب استعداد تکامل، از آنها برتر و والاتر است.

5- آنها نه غذا مى‏خورند و نه آب مى‏نوشند و نه ازدواج دارند، چنان که در حدیثى از امام صادق (ع) مى‏خوانیم: “فرشتگان غذا نمى‏خورند و آب نمى‏نوشند و ازدواج نمى‏کنند، بلکه با نسیم عرش الاهى زنده‏اند”.[۵]

6- آنها نه خواب دارند نه سستى و غفلت؛ چنان که على (ع) در حدیثى چنین مى‏فرماید: “در آنها نه سستى است، و نه غفلت، و نه عصیان … خواب بر آنها چیره نمى‏گردد و عقل آنان گرفتار سهو و نسیان نمى‏شود، بدن آنان به سستى نمى‏گراید، و در صلب پدران و رحم مادران قرار نمى‏گیرند”.[۶]

7- آنها مقامات مختلف و مراتب متفاوت دارند، بعضى همیشه در رکوع اند و بعضى همیشه در سجود.

8- هر یک از ما مقام معلومى دارد، ما همواره صف کشیده منتظر فرمان او هستیم و پیوسته تسبیح او مى‏گوئیم”.[۷]،[۸]

آرى تفاوت فرشتگان و شیطان در جریان خلقت و سجده بر آدم (علیه السلام) هویدا مى شود؛ زیرا فرشتگان با جان و دل دریافتند که علم اسماء را نمى دانند؛ یعنى فهمیدند که چیزهایى را نفهمیده اند، اما شیطان با عناد و استکبارى که داشت مى اندیشید همه چیز را مى داند و هرگز نفهمید که سجده بر آدم به جهت علومى است که از سوى خدا بر حضرت آدم (علیه السلام) افاضه شده و ذهن تاریک او را هیچ راهى بر یافتن آن علوم نیست! یعنى کبر و غرورش مانع از فهمیدن او شد و سرانجام مانع از سجده کردنش! زیرا اباى او از سجده نیز، اباى استکبارى بود نه این که طاقت یا توان سجده را نداشته باشد!

با این توضیحات روشن مى شود که چون فرشته، معصوم محض مى باشد، گناه در او راه ندارد. وقتى گناه راه نداشت، پس تمام کارهایش اطاعت محض پروردگار است. اگر اطاعت براى موجودى واجب و ضرورى شد پس کفر و استکبار و معصیت از او ممتنع است.

[۱]. انبیاء ۲۶، “بَلْ عِبادٌ مُکْرَمُونَ”.

[۲]. انبیاء ۲۷، “لا یَسْبِقُونَهُ بِالْقَوْلِ وَ هُمْ بِأَمْرِهِ یَعْمَلُونَ”. تحریم، ۶٫

[۳]. شورى ، ۵، “وَ الْمَلائِکَةُ یُسَبِّحُونَ بِحَمْدِ رَبِّهِمْ وَ یَسْتَغْفِرُونَ لِمَنْ فِی الْأَرْضِ.

[۴]. بقره، ۳۰- ۳۴ .

[۵]. بحار الانوار، ج ۵۹ ، ص ۱۷۴،ح ۴٫ “ان الملائکة لا یاکلون و لا یشربون و لا ینکحون و انما یعیشون بنسیم العرش”.

[۶]. بحار الانوار، ج ۵۹، ص ۱۷۵٫ “لیس فیهم فترة، و لا عندهم غفلة، و لا فیهم معصیة … لا یغشاهم نوم العیون و لا سهو العقول، و لا فترة الأبدان، لم یسکنوا الاصلاب و لم تضمهم الارحام”.

[۷]. صافات ۱۶۴- ۱۶۶، “ما مِنَّا إِلَّا لَهُ مَقامٌ مَعْلُومٌ وَ إِنَّا لَنَحْنُ الصَّافُّونَ وَ إِنَّا لَنَحْنُ الْمُسَبِّحُونَ”.

[۸]. تفسیر نمونه، ج ‏۱۸، ص ۱۷۴- ۱۷۶٫

    هیچ نظری تا کنون برای این مطلب ارسال نشده است، اولین نفر باشید...