نقاط اعتدالین

نوشته شده توسط:کیوان فیض مرندی | ۰ دیدگاه

 

برای توضیح نقاط اعتدالین ابتدا باید به تعریف دایره البروج، کره ی سماوی و استوای سماوی بپردازیم. دایره البروج دایره ای فرضی در آسمان است که ظاهراً (از دید ساکنان کره ی زمین) به نظر می آید که خورشید در مدت یک سال آن دایره را طی می کند.

کره ی سماوی، کره ای فرضی و به مثابه زمینه ای است که ستارگان بر آن تصویر شده اند. در حقیقت ما همه ی ستاره ها را چسبیده به داخل سطح کروی بزرگی می بینیم. کره ی سماوی با کره ی زمین متحدالمرکز است و بی نهایت بزرگ تر از آن.

استوای سماوی، ادامه ی استوای زمین است، هر دو بر یک صفحه اند اما شعاع استوای سماوی که کره ی آسمان را به دو نیم می کند، بی نهایت بزرگتر است.

واژه ی Equinox (نقاط اعتدالین) ترکیبی از دو واژه ی لاتین aequus به معنی مساوی و nox به معنی شب است. در زمان اعتدالین طول روز و شب در تمام نقاط زمین تقریباً با هم برابر می شود. به بیان دیگر زمان بین طلوع و غروب خورشید 12 ساعت است.

همان طور که در شکل پایین صفحه ی مقابل مشاهده می کنید مدار دایره البروج و استوای سماوی یکدیگر را در دو نقطه قطع می کنند. به این نقاط، نقاط اعتدالین می گوییم. خورشید در حرکت سالیانه خود بر روی دایره البروج، از این نقاط عبور می کند. به یکی از این نقاط نقطه ی اعتدال بهاری و به دیگری، نقطه ی اعتدال پاییزی می گوییم. معمولاً در تاریخ 20 یا 21 مارس خورشید در نقطه ی اعتدال بهاری و در تاریخ 22 یا 23 سپتامبر خورشید در نقطه اعتدال پاییزی قرار می گیرد. در حقیقت عبور خورشید از این نقاط نشان دهنده ی تغییر فصل می باشند. لازم به ذکر است که اگر محور زمین بر صفحه ی مداری آن عمود بود فصل ها به وجود نمی آمدند. هنگامی که در نیمکره ی شمالی خورشید در نقطه اعتدال بهاری قرار می گیرد در نیمکره ی جنوبی اعتدال پاییزی رخ می دهد. در لحظه ی اعتدال بهاری و پاییزی، ساکنان واقع بر روی استوا خورشید را دقیقاً بالای سر خود می بینند زیرا در این زمان خورشید از صفحه ی استوای زمین می گذرد. برای روشن شدن مطلب مثالی می زنیم:

فرض کنید شما در حدود عرض جغرافیایی 40 درجه شمالی زندگی می کنید.

شکل بالای صفحه ی مقابل (قسمت بالایی) دیدی را از ناظری واقع در خارج زمین و قسمت پایین دیدی از ناظر واقع بر روی سطح زمین نشان می دهد. قسمت بالایی نشان می دهد که در لحظه ی اعتدال (بهاری یا پاییزی)، خورشید در استواست و هر دو نیمه ی زمین میزان تقریباً مساوی از نور خورشید را دریافت می کنند. برای شما که در عرض جغرافیایی 40 درجه ی شمالی قرار دارید ارتفاع خورشید تقریباً 50 درجه است. قسمت پایینی نیز نشان می دهد که این وضعیت برای ناظر واقع بر روی سطح زمین به چه صورت است.

انقلاب تابستانی و انقلاب زمستانی

از ابتدای زمستان نیمکره ی شمالی کم کم به سمت خورشید متمایل می شود تا این که پس از شش ماه، یعنی در ابتدای تابستان، میزان کج شدگی آن به بالاترین حد خود می رسد. در این روز ساکنان اطراف عرض جغرافیایی 23/5 درجه شمالی، خورشید را درست بالای سر خود می بینند. آغاز تابستان را انقلاب تابستانی می نامند روز اول تابستان، طولانی ترین روز سال در نیمکره ی شمالی است.

پس از انقلاب تابستانی، نیمکره ی جنوبی اندک اندک به سمت خورشید تمایل می یابد تا این که پس از شش ماه، یعنی در ابتدای زمستان نیمکره ی شمالی، میزان کج شدگی نیمکره ی جنوبی به بیشترین مقدار خود می رسد. در این روز ساکنان عرض جغرافیایی 23/5 درجه ی جنوبی، خورشید را هنگام ظهر درست بالای سر خود مشاهده می کنند. این روز کوتاه ترین روز نیمکره ی شمالی و بلندترین روز نیمکره ی جنوبی است. به آغاز زمستان در اصطلاح انقلاب زمستانی گویند.

 

جشن اعتدال بهاری

 

مدارک زیادی وجود دارد که نشان می دهد لحظه ی اعتدال بهاری برای مردم از اهمیت زیادی برخوردار بوده است آنها با فرارسیدن بهار، مراسم و جشن هایی را برپا می کردند.

در مصر هم مسلمانان و هم مسیحیان آمدن بهار را جشن می گیرند. به نظر می رسد که ریشه های این جشن که "شام النسیم" نام دارد به مصر باستان باز می گردد که زمانی در اعتدال بهاری مانند نوروز جشن گرفته می شد.

احتمالاً این مسئله تصادفی نبوده است که مصریان، مجسمه ابوالهول را در جهتی ساخته اند که در زمان اعتدال بهاری به سمت خورشید اشاره می کند.

اسلاوی های باستان، ژاپنی ها و بسیاری از قبایل بومی آمریکا هم از زمان باستان جشنی برگزار می کردند که کاملاً مربوط به انقلاب بهاری است.

عید پاک مسیحیان در اول فروردین با اعتدال بهاری انطباق پیدا می کند. منتظران عید "پاک" در اولین یکشنبه پس از دیدن ماه "بدر"، مراسم ویژه ی خود را به جا می آورند.

نوروز (Nowruz) یکی از کهن ترین جشن های به جا مانده از دوران باستان است. منشأ و زمان پیدایش نوروز، به درستی معلوم نیست، اما این جشن، تاریخچه ای سه هزار ساله دارد. بر طبق افسانه های باستانی، جمشید، پادشاه ایران، در این روز بر تخت پادشاهی نشست. ایرانیان همزمان با آغاز بهار به مدت 13 روز جشن برپا می کنند.

عمر دراز نوروز و سایر جشن های بهاری نشان دهنده اهمیتی است که ما هنوز به آغاز سال نو و پیروزی های زندگی و گرما بر سرمای طولانی زمستان می دهیم.

    هیچ نظری تا کنون برای این مطلب ارسال نشده است، اولین نفر باشید...