آیا شیطان که از جنس جن است می تواند در قالب بشری ظاهر بشود ؟

نوشته شده توسط:کیوان فیض مرندی | ۰ دیدگاه

در برخی موارد ابلیس در چهره ی انسانی متصور شده است . همه ی این سندهایی که ما داریم برای پیش از اسلام است. داریم که ابلیس به شکل یک انسانی درآمد که کلاهی بر سر داشت و پیش حضرت موسی رفت و با او گفتگو کرد. ما دلیل و مدرکی نداریم که پس از اسلام ابلیس پیشوای متکبران در قیافه ی انسانی درآمده باشد . و آیات و روایات هم بر این دلالت ندارد . شیطان می کوشد که در قلب انسان نفوذ پیدا کند . وجود ما مثل یک مملکت است و شیطان می خواهد در مرکز این مملکت یعنی قلب نفوذ کند و کل قوای انسان را در تسخیر خودش در بیاورد و این انسان که قالب انسانی دارد در درون یک شیطان به تمام معنا می شود. پس از وحی و نالهای که شیطان زد ( امیرالمومنین در خطبه ی قاسیه می فرماید : من و پیامبر در غار حرا بودیم که وحی نازل شد و صدای ناله ای شنیدم و پرسیدم که این ناله ی کیست ؟ پیامبر گفت که این ناله ی شیطان است که از عبادت مایوس می شود ) ما دلیلی بر اینکه شیطان در قالب انسانی در بیاید نداریم .

فرض کنیم که ابلیس بصورت انسان در بیاید و ما را فریب بدهد، چه اتفاقی می افتد ؟ تازه شیطان می شود مثل انسانهایی که ما را دعوت به بدی ها می کنند و شیاطین انس هستند .

سوال – شیاطین از وسوسه ی شیطان چه سودی می برند ؟ این درست است که حضرت مهدی در زمان ظهور شیطان را گردن می زند ؟ پس اگر شیطان مجسم نمی شود چطور ایشان می توانند این کار را انجام بدهند ؟

پاسخ – آیا ابلیس در قالب های گوناگون ظاهر می شود ؟ قرآن حرف نهایی را به ما   می زند . آیات قرآن به ما می گوید که شیطان تا زمان قیامت مهلت گرفته است . شاید این حدیث کنایه از این باشد که در آن عصر زمینه های نفوذ شیطان بسیار ناچیز می شود و بازار شیطان کساد می شود،گویی دیگر نمی تواند نقشی ایفا کند زیرا زمینه به گونه ای مهیا است که جاده دیگر لغزنده نیست که شیطان بتواند از آن استفاده بکند .

شیاطین انسی از گمراه کردن انسانها چه سودی می برند ؟ اصلا انسانی که گناه می کند چه سودی می برد ؟ وقتی ما گناه می کنیم به زیان خودمان کار می کنیم و به آتش دوزخ نزدیک می شویم . ما وقتی گناه می کنیم خوش مان می آید و لذت می بریم . انسانها از فریب دادن انسانهای دیگر لذت می برد . شیطان هم هوای نفس دارد و وقتی انسانی را گول می زند به هوای نفس خودش گوش کرده است . برای آنها فریب دادن انسان سود واقعی ندارد ولی آنها از این کار لذت می برند . آنها لذت را بر سود واقعی ترجیح می دهند .

شیطان به انسان حسادت کرد و به او سجده نکرد . انسان حسود چه سودی از حسد خود می برد که به انسان دیگر ضرر می زند، این جزعقده گشایی چیز دیگری نیست . شیطان با کینه ی فراوان و عقده ی زیاد وارد مبارزه با ما شده است . شیطان برای اینکه عقده گشایی کند و زهر خودش را در قالب حسادت به انسان بریزد، در هر شرایطی ما را رها نمی کند .

در روایات داریم که در ماه رمضان خداوند از بابت لطف شیطان را در زنجیر می کند یعنی شرایط بگونه ای است که انسانها راحت تر می توانند در ماه رمضان مسیر توبه را بپیمایند .

سوال – چرا بعضی از عرفا شیطان را اولین موحد می دانند ؟ زیرا او فقط در مقابل خدا سجده کرد . راهنمایی بفرمایید .

پاسخ – عرفای اصطلاحی مطالبی گفته اند و بعضی ها هم آن را رد کرده اند . به ما تعلیم داده اند که ببینیم مطلب درست است یا خیر و به گوینده ی سخن کاری نداریم . باید ببینیم که این سخنان با عقل و قرآن سازگار است یا خیر . از دیدگاه نقلی قرآن می فرماید که خدا شیطان را مذمت می کند و او را می راند . اگر این مسئله یک امر توحیدی بود خدا نباید او را مذمت می کرد . از نظر عقلی باید گفت که آنها درست می گویند که شیطان فقط به خدا سجده کرد ولی باید گفت که سجده کردن در مقابل آدم بخاطر عبادت آدم بود یا بخاطر عبادت خدا ؟ اگر این سجده اطاعت امر الهی بود، حضرت آدم موضوعیت نداشت بلکه خدا موضوعیت داشت . در واقع عشق به خدا باعث می شود که ما دستور خدا را اطاعت بکنیم . ابلیس بعدا متوجه شد و گفت که من نمی توانم سجده کنم زیرا او از خاک است و من از آتش هستم . آتش بر گل برتری دارد . شیطان نگفت که من فقط در مقابل تو سجده می کنم و سجده کردن به آدم شرک است . وقتی ابلیس رانده شد، ابلیس گفت که من نمی توانم در مقابل آدم سجده کنم و تکبر من اجازه ی این کار را به من نمی دهد . شیطان به خدا گفت که امتحان دیگری از من بخواه، هر کاری بخواهی من انجام می دهم . خدا فرمود که من سوال امتحانی را طرح می کنم و تو باید به سوال جواب بدهی . پس تو باید سجده بکنی .

شیطان، شیطان است و شیطنت می کند و امکان این را دارد که یک چیزهایی را در ذهن ما وسوسه و القا بکند و در ذهن ما بیاورد که کار شیطان غیرت عشق است و ... قرآن می فرماید : شیطان دشمن شماست، او را دشمن بدارید .

سوال – از کجا معلوم می شود که این آزمونی برای ابلیس نبوده است و یا خدا به او ظلم کرده است ؟

پاسخ – عقل می گوید خدایی که تو را آفریده است باید او را اطاعت بکنی . خدا مصلحت تو را بهتر از تو می داند . شیطان استدلال کرد که چرا انسان را سجده نمی کند و ما آنرا رد می کنیم . شیطان گفت : من از آتش هستم و او از خاک است . در جواب باید گفت که انسان فقط بدن نیست و روح الهی دارد که حامل عرش خداست . دیگر اینکه چه کسی گفته که آتش از خاک برتر است . دیگر اینکه به چه دلیل ملاک سجده خاک بودن انسان است . دیگر اینکه سجده کردن به آدم دستور خدا بود و این یک امتحان الهی بود . خدا می فرماید که به کعبه سجده کن و به دیوار دیگر سنگ بزن این دستور خداست و ما باید آنرا اطاعت کنیم . ارتباط عبد و مولا این است که عبد به حرف مولا گوش بدهد که اینها استدلال های عقلی است .

کسانی که می گویند : سجده نکردن شیطان در مقابل آدم یک آزمون بود مدرک شان چیست ؟ غیر از این است که مدرکشان را از کتاب های آسمانی و قرآن گرفته اند ؟ اگر خدا این صحنه ی آزمون را برای ما گزارش نمی کرد ما از کجا می فهمیدیم که چنین اتفاقی افتاده است . این افراد قسمتی از گزارش های کتاب آسمانی را می گویند و قسمتی را رد می کنند . همان خدایی که در قرآن می فرماید که شیطان بر انسان سجده نکرد، می فرماید که شیطان تکبر ورزید و ...

سوال – شیطان جز خدا چه کسی را می تواند پرستش کند ؟ انسانهای بد شیطان را معبود خودشان قرار داده اند .

پاسخ – گناهکارانی مثل یزید هم خدا را پرستش می کنند ؟ بدن ما هم تسبیح می کند . یک تسبیح، تسبیح تکوینی است یعنی نظمی که خدا بر موجودات حاکم کرده است، آنها این نظم را قبول کرده اند و طبق آن نظم کار می کنند . جسم من قوانین حاکم بر خودش را پذیرفته است و طبق قوانین عمل می کند . یک معنای دیگر آن این است که خداوند به این موجودات یک درجه ی ضعیفی از عقل و شعور که برای ما قابل درک نیست داده است و آنها در همان حد خدا را تسبیح می کنند . مولکول های جسم من چه به معنای اول و چه به معنای دوم خدا را تسبیح بکنند، منافاتی ندارد که من جسم خودم را در راه گناه بکار بگیرم . مولکولها در حد ضعیف خودشان تسبیح می کنند اما من بعنوان انسانی که دارای روح و جسم هستم تسبیح نمی کنم زیرا اختیار دارم . ممکن است که ذرات جسم ابلیس هم خدا را تسبیح بکنند به این معنا که قوانین حاکم بر طبیعت هم بر او حاکم است اما شیطان بعنوان یک موجود مختار در مقابل خدا عصیان می کند.

ما جن و انس را آفریدیم تا ما را عبادت بکنند نه اینکه به اجبار ما را عبادت بکنند . هدف خدا از آفریدن انسان این است که عبادت بکنید . حالا یاعبادت می کنید یا نمی کنید . خدا نماز را فرستاده که ما آنرا بخوانیم . یک عده نماز را می خوانند و یک عده نماز را نمی خوانند . خدا پیامبر را فرستاد تا به ما معارف و نماز را یاد بدهد . این علت غائی است ولی همه نماز نمی خوانند چون اجبار نداریم . خدا از ما می خواهد که او را عبادت بکنیم اما ما ممکن است که خدا را عبادت بکنیم یا نکنیم زیرا ما مختار هستیم .

عبادتی که از روی اختیار باشد برای انسان پاداش می آفریدند و عبادت تکوینی سرجای خودش محفوظ است. مثلا فردی می گوید که من این مدرسه را ساخته ام تا در آن بچه ها درس بخوانند و به مدارج عالیه برسند. اما هرکس در آنجا درس بخواند به مدارج عالیه نمی رسد . شیطان هوای نفس اماره ی خودش را معبود خودش قرار داده است .

سوال – چرا شیطان سگ دست آموز خداست ؟

پاسخ – در روایات داریم که شیطان سگ دست آموز خداست نه سگ ولگرد . امام صادق (ع) می فرماید : وقتی شیطان شما را وسوسه کرد ( سگ گله به شما حمله کرد ) بهترین کار این است که شما به سمت صاحب سگ بروید تا صاحب او سگ را آرام بکند . توانایی شیطان یک توانایی محدود است. پس اگر انسان روی به خدا بیاورد، خدا که مامور این سگ است او را آرام می کند . شیطان در حد وسوسه است و او یک سگ دست آموز بیش نیست با اجازه خدا کار می کند و خارج از مشیت الهی هم نیست . یکی از حکمت های مهلت دهی خدا به شیطان همین است که شیطان به ما حمله ببرد تا ما بطرف صاحب سگ برویم . قل اعوذ بالرب الناس ... به پناهگاه بروید . پناهگاه ما اعوذبالله من الشیطان الرجیم است .

اینطور نیست که همانطور که سگ گله مطیع چوپان است شیطان هم مطیع خداست و وجه شبه این است که همان طور که چوپان برای سگ حد و حدودی گذاشته است، خدا هم برای شیطان حد و حدودی گذاشته است . وقتی شما عابد مخلص بشوید و در این مرز بشوید شیطان دیگر نمی تواند به این مرز وارد بشود .

سوال – در قرآن از شیطان بعنوان عدو مبین نامبرده شده است پس چرا شیطان ماوراءالطبیعه است ؟

پاسخ – مبین یعنی شیطان آشکار است ولی در آن جهتی که شیطان عمل می کند . عمل شیطان فریب دادن است و این عمل فریب دادن مبین است . ما باید ببینیم که عداوت شیطان چیست و از آن حیث شیطان مبین است . شیطان از جهت دیده شدن مبین نیست . دشمن بودن شیطان از جهت این است که وسوسه و اغوا می کند .

برای عقل ما کاملا آشکار است که شیطان ما را فریب می دهد و ما را به ضلالت دعوت می کند .

مبین یعنی آشکار . یک وقت شما می گویید که این کاغذ مبین است . جهت مبین بودن مهم است . ما می گوییم که حسادت او آشکار است یعنی حسادت او در عملش پیداست .

سوال – شیطان عده ای از انسانها را گمراه کرده است ولی اینکه تا ابد در جهنم بماند کیفر با عمل متناسب نیست . راهنمایی بفرمایید .

پاسخ – کیفر باید با عمل تناسب داشته باشد . در اینجا فقط کمیت عمل مهم نیست بلکه کیفیت عمل هم مهم است . مثلا فردی یک روز دزدی می کند و یک میلیار تومان می دزد .فرد دیگری ده روز دزدی می کند و ده میلیون تومان می دزد . گناهکاران در مقابل خدایی که بی نهایت است عصیان کرده اند . یک وقت شما به دوست تان توهینی می کنید و ممکن است که این مجازاتی نداشته باشد ولی یک وقت شما به امام معصوم توهین می کنید آیا مجازت این دو یکی است ؟ اگر کسی در مقابل موجود بینهایت یک لحظه عصیان بکند مستحق عذاب ابدی است البته خدا این کار را نمی کند و حتی می بخشد . کسی که تمام عمرش را میلیاردها انسان را فریب داده است خدا از او نمی گذرد . خدا از گناهان ما می گذرد . خدا تا حدی ما را عذاب می کند و بعد بهشت می رود . شدت گناه شیطان خیلی زیاد است . خدا رحمت و غضب را هم با هم دارد .

امیر المومنین در خطبه ی قاسیه می فرماید : تکبر گناه نابخشودنی است . محال است خداوند بخاطر گناهی، کسی را از صف مقربان اخراج کند ولی بعد انسانها را بخاطر همان گناه به صف مقربان راه بدهد . تکبر گناهی نابخشودنی است زیرا منشا همه ی گناهان است .

اگر شما کار مباحی انجام بدهید و برای دیگران عواقبی داشته باشد . اگر شما حرفی به دوست تان بزنید و دوست تان به فرد دیگری بگوید و فتنه ای درست بشود، شما در اینجا گناهکار نیستید . ممکن است که شیطان به شما القائی بکند و شما آنرا بگویید ولی چون آن فعل گناه نیست، دوست شما که با گفتن فتنه ای درست کرده است گناهکار است .

سوال – چرا خدا شیطان را از آتش خلق کرد و انسان را از خاک آفرید ؟

پاسخ – از کجا معلوم است که اگر جن از آتش نبود باز بهانه ی دیگری برای تکبر پیدا نمی کرد .

سوال – چرا ما می گوییم : گوش شیطان کر ؟

پاسخ – شیطان شیطنت می کند و آنرا زینت می دهد تا نفس ما آنرا بپسندد و فریب بخورد و آنرا بپذیرد . پس وقتی می گوییم : گوش شیطان کرد و وارد صحنه ی غیبت می شویم توجه نداریم که گفتن این جمله خودش وسوسه ی شیطان است ومی خواهد ما را تضعیف کند. در گلوگاههای خطر به ما سفارش کرده اند که به خدا پناه ببرید . در روایات کمین گاه های شیطان مشخص شده است .

    هیچ نظری تا کنون برای این مطلب ارسال نشده است، اولین نفر باشید...