خدا مرد است یا زن؟

نوشته شده توسط:کیوان فیض مرندی | ۰ دیدگاه

وقتی کلام خدا را مطالعه می کنیم، دو حقیقت واضح می‌شود. اول اینکه، خدا روح است و خصوصیات محدود انسان را ندارد. دوم اینکه، همة شواهد کتاب مقدسی در این توافق دارند که خدا خود رابشکل یک مرد به انسان ظاهر کرد. اول از همه باید طبیعت حقیقی خدا درک شود. این واضح است که خدا یک شخص است، چون خدا همة خصوصیات یک شخص را از خود نشان می‌دهد: خدا فکر دارد، اراده دارد، و هوش و احساسات دارد. خدا رابطه برقرار می‌کند و با انسانها رابطه دارد، اعمال شخصی خدا در تمام کلامش این شهادت را می دهند.

یوحنا 4: 24 می‌گوید، "خدا روح است و هر که او را پرستش کند میباید به روح و راستی بپرستد". از آنجائیکه خدا موجودی روحانی است، او خصوصیات جسمانی انسان را دارا نیست. بهر حال، گاهی بخاطر زبان تمثیلی که در کلام خدا استفاده شده است، خصوصیات انسانی به خدا نسبت داده شده است که به آن "تصور شخصیت انسانی" و یا "آنتروپومورفیسم" می‌گویند. آنتروپومورفیسم طریقی است که خدا (موجودی روحانی) حقیقت را دربارة خصوصیات خود با انسان (موجودی جسمانی) در میان گذاشته تا آنرا به او بفهماند. از آنجایی که ما انسانها موجودی جسمانی هستیم، قادر به درک چیزهای ماورای جسم نیستیم، بنابراین، آنتروپومورفیسم در کلام خدا به ما کمک می‌کند بفهمیم خدا کیست.

قسمتی از این مشکل در اینجاست که انسان به شکل خدا آفریده شده است. پیدایش 1: 26-27 می‌گوید، "و خدا گفت آدم را بصورت ما و موافق شبیه ما بسازیم تا بر ماهیان دریا و پرندگان آسمان و بهایم و بر تمامی زمین و همة حشراتیکه بر زمین می خزند حکومت نماید. پس خدا آدم را بصورت خود آفرید او را بصورت خدا آفرید ایشانرا نر و ماده آفرید".

هم مرد و هم زن بشکل خدا آفریده شده‌اند، و بنابراین از تمام مخلوقات خدا بالاتر هستند، و چون بشکل خدا آفریده شده‌اند، فکر، اراده، هوش، احساسات، و ظرفیت اخلاقی دارند. حیوانات ظرفیت اخلاقی ندارند و بعلاوه هیچ قسمت از آنها مثل انسان غیر جسمانی نیست. بشکل خدا بودن قسمت غیر جسمانی انسان است که فقط انسان بدینگونه ساخته شده است. خدا انسان را اینطور ساخت تا با او رابطه داشته باشد. انسان تنها موجودی است که برای این منظور ساخته شده است.

اینکه تنها مرد و زن بشکل خدا آفریده شده‌اند-این معنی را ندارد که آنها کُپی کوچکی از خدا هستند. این حقیقت که آنها بشکل نر و ماده هستند، الزاما این معنی را نمی‌دهد که خدا باید مرد یا زن باشد. بیاد داشته باشید که بشکل خدا بودن از نظر خصوصیات جسمانی نیست.

ما می‌دانیم که خدا موجودی روحانی است و خصوصیات جسمانی ندارد. اما این مطلب خدا را محدود نمی‌کند و او می‌تواند انتخاب کند که خود را بشکل انسان به مردم ظاهر کند. کلام خدا شامل مکاشفاتیست که خدا در مورد خودش به انسان داده است و این تنها منبع اطلاعات ما از اوست. وقتی کلام خدا را می خوانیم، به ما می‌گوید که خدا به فرمهای مختلف خود را به انسان ظاهر کرد.

کلام خدا تقریبا در 170 مورد به خدا بعنوان "پدر" خطاب می‌کند. قطعا، کسی نمی‌تواند پدر باشد مگر اینکه اول مرد باشد. اگر خدا انتخاب کرده بود بجای مرد خود را بشکل یک زن ظاهر کند، آنوقت بجای کلمة "پدر" کلمة "مادر" را بکار می برد. در عهد عتیق و عهد جدید، بارها و بارها برای خدا ضمیر مرد بکار رفته است.

عیسی مسیح بارها به خدا بعنوان پدرش اشاره کرد و در موارد دیگر از ضمیر مرد برای خدا استفاده کرد. فقط در انجیل، مسیح از کلمة "پدر" بطور مستقیم در حدود 160 بار استفاده کرد. در یوحنا 10: 30 می‌گوید"من و پدر یک هستیم." مشخصا، عیسی مسیح بشکل یک انسان آمد تا بر صلیب بمیرد و بهای گناهان جهان را بپردازد. عیسی هم مثل خدای پدر بشکل مرد به انسان ظاهر شد. کلام خدا موارد بسیار زیاد دیگری را ثبت کرده است که مسیح برای خدا از ضمیر مرد استفاده می‌کرد.

رسالات عهد جدید (از اعمال رسولان تا مکاشفه) هم در حدود 900 آیه دارد که برای کلمة خدا بطور مستقیم از کلمه ای یونانی و مذکر استفاده شده است. در تعداد بیشماری از موارد در کلام خدا عنوان، ضمیر، و اسم مذکر بطور هماهنگی به خدا نسبت داده شده است. درحالیکه خدا مرد نیست، او انتخاب کرد بصورت مذکر خود را به انسان ظاهر سازد. بهمین شکل عیسی مسیح، که مرتبا به او عنوان، ضمیر و اسم مردانه خطاب شده است، در زمانی که روی زمین راه می رفت، صورت یک مرد را بخود گرفت. انبیای عهد عتیق و حواریون عهد جدید همه به خدا و به عیسی مسیح با عناوین و اسامی مذکر اشاره می‌کنند. خدا انتخاب کرد که به انسان به این صورت ظاهر شود تا انسان آسان درک کند که او کیست. درحالیکه خدا به درک ما بدینوسیله کمک می‌کند، مهم است که سعی نکنیم خدا را با محدود کردن او که جزوی از طبیعتش نیست در قالب بگذاریم.

    هیچ نظری تا کنون برای این مطلب ارسال نشده است، اولین نفر باشید...