معرفی

نوشته شده توسط:کیوان فیض مرندی | ۰ دیدگاه

مسجد قبه‌ الصخره‌ در فاصله‌ای‌ کاملاً متساوی‌ از دو ضلع‌ شمالی‌ و جنوبی‌ باروی‌ حرم‌ قدسی‌ قراردارد. صخره‌ عبارت‌ است‌ از یک‌ تخته‌ سنگ‌ نامنتظم‌ که‌ روزگاری‌ قله‌ی‌ کوه‌ موریا بوده‌ است‌. این‌صخره‌ آبی‌ رنگ‌ است‌ و پای‌ هیچ‌ انسانی‌ بر آن‌ نهاده‌ نشده‌ است‌. در قسمت‌ روبه‌ روی‌ قبله‌ی‌ این‌سنگ‌ یک‌ فرورفتگی‌ وجود دارد که‌ به‌ نظر می‌رسد زمانی‌ انسانی‌ بر آن‌ راه‌ رفته‌ و بر اثر آن‌ این‌ رد پا برجای‌ مانده‌ است‌.

بر این‌ سنگ‌ آثاری‌ از هفت‌ رد پا بر جا مانده‌ است‌. گفته‌ شده‌ است‌ که‌ روزی ‌ابراهیم‌ پیامبر (ع‌) در آن‌ منطقه‌ بود و به‌ همراه‌ وی‌ فرزند خردسالش‌ اسماعیل‌ نیز بود که‌ اسماعیل ‌در آن‌ هنگام‌ بر آن‌ سنگ‌ راه‌ رفت‌، و این‌ رد پاهای‌ اوست‌. گنبد عظیمی‌ که‌ بر فراز این‌ مسجد است ‌از چوب‌ ساخته‌ شده‌ و ورق‌هایی‌ از سرب‌ آن‌ را پوشانده‌ بوده‌ است‌ و بر این‌ ورق‌های‌ سرب‌ نیز الواحی‌ از مس‌ براق‌ قرار داده‌ شده‌ بود. تاریخ‌ بنای‌ گنبد کنونی‌ به‌ سال‌ 423 هجری‌ باز می‌گردد. این‌ گنبد از دو جداره‌ ساخته‌ شده‌ است‌. جداره‌ی‌ داخلی‌ آن‌ را الواحی‌ چوبین‌ و سپس‌ تزئینات‌ ونقوش‌ گچین‌ زیبایی‌ پوشانده‌ است‌. جداره‌ی‌ خارجی‌ آن‌ را نیز الواح‌ مس‌ براق‌ پوشانده‌ است‌. طول‌ قلّه‌ی‌ گنبد 17 متر و 70 سانتیمتر، عرض‌ آن‌ 5/13 و ارتفاع‌ آن‌ 5/1 متر است‌. زیر گنبد، گودالی‌ غار مانند قرار دارد که‌ برای‌ ورود به‌ آن‌ باید از پلکانی‌ پایین‌ آمد. عده‌ای‌ بر این‌ عقیده‌اند که ‌این‌ صخره‌ کشتارگاه‌ اصلی‌ قربانی‌های‌ سوزانده‌ شده‌، بوده‌ است‌ ؛ و نیز این‌ که‌ این‌ غار محل‌ ریختن‌خون‌ قربانی‌ها و آب‌ تطهیر بوده‌ است‌. روی‌ صخره‌ آثار ضربه‌های‌ کلنگ‌ بازمانده‌ از دوران‌ جنگ‌های‌ صلیبی‌ بر جای‌ مانده‌ است‌ که‌ بر اثر این‌ ضربه‌ ها تلاش‌ شده‌ بود تا تکه‌‌هایی‌ از آن‌ صخره ‌جهت‌ تبرک‌ برکنده‌ شود. کشیش‌های‌ مسیحی‌ آن‌ دوران‌ در مقابل‌ هر قطعه‌ سنگ‌ برکنده‌ شده ‌معادل‌ وزن آن‌ را به‌ فروشندگان‌ طلا می‌پرداختند. مدتی‌ به‌ منظور محافظت‌ از آن‌ صخره‌ روپوشی‌ از مرمر بر آن‌ پوشانده‌ شد، امّا صلاح‌ الدین‌ ایوبی‌ در سالیان‌ بعد آن‌ پوشش‌ را برطرف‌ کرد.

در شرق‌ قبه‌ الصخره‌ گنبدی‌ کوچک‌ به‌ نام‌ قبه‌ السلسله‌ قرار دارد که‌ بر شش‌ ستون‌ استوار است‌. پیرامون‌ این‌ ستون‌ها رواقی‌ یازده‌ ضلعی‌ قرار دارد که‌ در هر زاویه‌ی‌ آن‌ یک‌ ستون‌ مرمرین‌، و درمیان‌ هر دو ستون‌ یک‌ محراب‌ وجود دارد. این‌ ساختمان‌ قضاوتکده‌ی‌ داوود نام‌ دارد. درغرب‌ قبه‌ الصخره‌ نیز گنبدی‌ دیگر به‌ نام‌ قبه‌ المعراج‌ نام‌ دارد که‌ به‌ یادبود معراج‌ رسول‌ اکرم‌(ص‌) به‌ آسمان‌ بنا گردیده‌ است‌. در جنوب‌ قبه‌ الصخره‌ گنبدی‌ دیگر به‌ نام‌ قبه‌ یوسف‌ و در جنوب‌ غربی ‌دروازه‌ی‌ «دوایداریه‌» در شمال‌ حرم‌ شریف‌ گنبد سلیمان‌ قرار گرفته‌ است‌ ؛ که‌ بنایی‌ است‌ استوارو درون‌ آن‌ صخره‌ای‌ دیگر قرار دارد.

مسجد قبه‌ الصخره‌ روزنه‌ هایی‌ از مرمر مشبک‌ دارد ؛ که‌ جای‌گزین‌ مشبک‌ کاری‌های‌ گچین‌ شده‌است‌. شکاف‌های‌ این‌ روزنه‌ها با شیشه‌های‌ رنگی‌ تزیین‌ شده‌ است. قسمت‌های‌ بالایی‌ تاق‌ها و ستون‌هارا تزیینات‌ زیبایی‌ آرابسک‌ و خطوط‌ کوفی‌ و خاتم‌ و معرق‌ پوشانده‌ است‌. هم‌ چنان‌ که‌ طوق‌ بیرونی گنبدرا تزیینات‌ کاشی‌ کاری‌ پوشانده‌ و در قسمت‌ بالای‌ آن‌ به‌ خطی‌ عریض‌ سوره‌ی‌ شریفه‌ی‌ اسراء نگاشته‌ شده‌ است‌. در قسمت‌ داخلی‌ کتیبه‌ای‌ به‌ خط‌ کوفی‌ مذّهب‌ به‌ طول‌ 240 متر وجود دارد. این‌کتیبه‌ شامل‌ آیاتی‌ از قرآن‌ مجید و نیز عبارتی‌ دال‌ بر تاریخ‌ بنای‌ آن‌ ساختمان‌ می‌شود.

تاریخچه‌:

در سال‌ هفدهم‌ هجری‌ (636 میلادی‌) در دوران‌ خلیفه‌ی‌ دوم‌ «مسجد جامع‌ عمر» به‌ فاصله‌اندکی‌ از کلیسای‌ «قیامت‌» در جایی‌ که‌ عمر در آن‌ نقطه‌ نماز خوانده‌ بود بنا گردید. گفته می‌شود هنگام‌ زیارت‌ عمر از آن‌ کلیسا وقت‌ نماز فرا رسید ؛ از این‌ رو پاپ‌ سفرونیوس‌ از وی‌ خواست‌ تا در کنار او نمازبخواند. اما عمر نپذیرفت‌ و در محلی‌ که‌ ایستاده‌ بود نماز خواند ؛ تا نماز خواندن‌ وی‌ در کنار پاپ ‌دست‌آویزی‌ نگردد.

در سال‌ 154 هجری‌ (771 میلادی‌) زلزله‌ بخش‌ شرقی‌ مسجد را ویران‌ ساخت‌. منصور عباسی ‌فرمان‌ داد تا‌ صفحه‌های‌ زرین‌ درهای‌ مسجد را جدا ساخته‌، از آن‌ها سکه‌ ضرب‌ کرد ؛ و آن‌ سکه‌هارا خرج‌ بازسازی‌ قسمت‌های‌ آسیب‌ دیده‌ کرد. زلزله‌ هم‌ چنین‌ در سال‌ های‌ 158 و 425 و462 هجری‌ نیز به‌ این‌ مسجد آسیب‌ هایی‌ رساند. از جمله‌ این‌ که‌ در زلزله‌ی‌ سال‌ 425 بخشی‌ ازمحراب‌ داوود فرو ریخت‌ و نیز بخشی‌ از مسجد ابراهیم‌ خلیل‌ آسیب‌ دید.

در سال‌ 492 هجری‌ (1099 میلادی‌) صلیبیان‌ قدس‌ شریف‌ را اشغال‌ کردند ؛ و مسجد الاقصی‌ رابه‌ کلیسا تبدیل‌ کرده‌، بر آن‌ نام‌ «تامیلوم‌ سولومونیس‌» نهادند. آنان‌ برخی‌ از اجزای‌ مسجد را به ‌سکونت‌ سازمان‌ سواران‌ کلیسا اختصاص‌ داده‌، بخش‌ هایی‌ را که‌ در قسمت‌ جنوب‌ مسجد بناکرده‌ بودند به‌ انبار تسلیحات‌ خود تبدیل‌ کردند. آنان‌ هم‌ چنین‌ از سردابه‌ای‌ زیر آن‌ مسجد به‌عنوان‌ اصطبل‌ چارپایان‌ خود استفاده‌ کرده‌، بر بالای‌ صخره‌ قربانگاهی‌ به‌ نام‌ معبد سرور بزرگ‌ بناکردند.

در سال‌ 583 هجری‌ (1178 میلادی‌) صلاح‌ الدین‌ ایوبی‌ قدس‌ را از اشغال‌ صلیبیان‌ رهایی‌ بخشید؛ وفرمان‌ داد بخش‌های‌ تخریب‌ شده‌ی‌ آن‌ را اصلاح‌ نمایند. هم‌ چنان‌ که‌ محراب‌ آن‌ را تجدید بناکرد ؛ و منبری‌ در آن‌ نهاد و گنبد آن‌ را خاتم‌ کاری‌ نمود.

در سال‌ 1364 هجری‌ قمری‌ (1945 میلادی‌) یهودیان‌ شهر قدس‌ را از طریق‌ هوا و نیز باتوپخانه‌ی‌ سنگین‌ بمباران‌ کردند. در جریان‌ این‌ بمباران‌ در میانی‌ مسجد از بین‌ رفت‌ و گنبد آن ‌متحمل‌ آسیب‌ های‌ سنگین‌ گردید. آنان‌ هم‌ چنین‌ گلدسته‌ی‌ باب‌ الاسباط‌ را مورد بمباران‌ مستقیم‌ قرار دادند.

در سال‌ 1387 هجری‌ (1967 میلادی‌) پس‌ از اشغال‌ شهر قدس‌ توسط‌ صهیونیست‌ها که‌ در پی‌شکست‌ جنگ‌ ژوئن‌ 1967 صورت‌ گرفت‌، صهیونیست‌ ها شهر قدس‌ و مسجد الاقصی‌ را ویران ‌کردند و گنبد این‌ مسجد را متحمل‌ تلفات‌ زیادی‌ کردند.

در سال‌ 1389 هجری‌ (1969 میلادی‌) یکی‌ از اتباع‌ یهود یک‌ گالن‌ بنزین‌ پای‌ منبر مسجد نهاد وآن‌ را به‌ آتش‌ کشید ؛ که‌ در نتیجه‌ منبر باستانی‌ مسجد سوخت‌ ؛ و آتش‌ به‌ الوارهای‌ چوبین‌ که‌ گنبد بر آنها تکیه‌ داشت‌ نیز سدایت‌ کرد و آن‌ ها را به‌ آتش‌ کشید.

تلاش‌ های‌ یهودیان‌ برای‌ آلوده‌ سازی‌ و اهانت‌ به‌ حرم‌ قدسی‌ مسجد الاقصی‌ استمرار یافت‌. آنان ‌به‌ این‌ بهانه‌ که‌ بازمانده‌های‌ معبد سلیمان‌ پیامبر (ص‌) در زیر مسجد الاقصی‌ قرار دارد بارها به‌حفاری‌ و گمانه‌ زنی‌ پیرامون‌ و زیر مسجد الاقصی‌ پرداختند. آنان‌ هم‌ چنین‌ بارها کوشیدند دیوار «البراق‌» را که‌ مسلمان‌ به‌ علت‌ ارتباط‌ مستقیم‌ این‌ دیوار با معراج‌ پیامبر اکرم‌ (ص‌) آن‌ را تقدیس‌ می‌نمایند به‌ تصرف‌ درآورند. هم‌ چنین‌ خاخام‌ها و متعصبان‌ یهودی‌ پیوسته‌ برای‌ نماز به‌ داخل ‌مسجد الاقصی‌ وارد می‌شوند ؛ تا بدین‌ وسیله‌ مقاصدی‌ از پیش‌ اندیشیده‌ را به‌ اثبات‌ برسانند. وبدین‌ ترتیب‌ هتک‌ حرمت‌ها و تجاوزهای‌ مسلحانه‌ی‌ صهیونیست‌ ها به‌ حرم‌ قدسی و نمازگزاران ‌هم‌چنان‌ ادامه‌ دارد ؛ که‌ یکی‌ از آخرین‌ این‌ موارد هتک‌ حرمت‌ شارون‌ به‌ این‌ مسجد در تاریخ‌ 28سپتامبر سال‌ 2000 میلادی‌ بود، که‌ نقطه‌ آغاز انتفاضه‌ی‌ دیگری‌ در مسجد الاقصی‌ بود.

    هیچ نظری تا کنون برای این مطلب ارسال نشده است، اولین نفر باشید...