دیدگاه مرکز پاسخگویی به سوالات دینی

نوشته شده توسط:کیوان فیض مرندی | ۰ دیدگاه

(به آدرس اینترنتی: http://pasokhgoo.ir/node/14341)

در خصوص این پدیده و افرادی که دچار آن شده اند، سخن بسیار گفته شده ،فیلمهای متعددی هم ساخته شده است اما به تحقیقی کامل از طرف اندیشمندان مسلماندر این باره برنخوردیم .

این امر مساله قابل توجه و مهمی است که تحقیق و بررسی مستند و خوبی را میطلبد .تا زمانی که چنین تحقیق بی طرفانه ای از جانب غیر مسیحیان صورتنگرفته باشد ، نمی توان به درستی در خصوص این امر به قضاوت نشست .

مشکل اصلی این امر غیر مستند و غیرقابل اثبات بودن آن است ، زیرا در طولتاریخ ادعا شده افرادی دیده شده اند که بدون هیچ دلیل مشخصی در قسمت هایمشخصی از بدن شان -محل زخم های بدن مسیح علیه السلام-آثار زخم و جراحتمشاهده شده و خون ریزی حاصل شده است .

از آن جا که این امر کاملا غیر ارادی و تصادفی دانسته شده و قابل پیش بینینیست ، می توان گفت امکان نوعی جراحت عمدی به انگیزه های گوناگون و یاجراحت ناخواسته و از روی توهم -مانند چیزی که در افراد شیزوفرن رخ می دهد- (که فرد بدون هشیاری خود در این قسمت های بدن جراحت ایجاد کرده ، ولی دروقت دیگربه یاد نمی آورد) بسیار وجود دارد .

اتفاقا نمونه های متعددی از این موارد ثبت شده که معلوم شده این جراحت هاساختگی و عمدی بودهحتی در مواردی خود این افراد به این امر اعتراف نمودهاند که این موارد به عنوان استیگماتای تقلبی معروف شده است .

در هر حال توجه عمومی به چنین افرادی و مقدس خوانده شدن این افراد از جانبپاپ و دیگر انگیزه ها در این باره می تواند عوامل مهمی برای غیر واقعی بودناین گونه امور باشد ، به علاوه که اصولا کلیسا در زمینه معجزه سازی واستفاده ازابزارهای گوناگون برای تبلیغ مسیحیت ید طولایی دارد . نمونه هایتقلبی مانند مجسمه هایی از مریم مقدس که اشک می ریزد و مواردی از این قبیلدرتاریخ کلیسا کم نیستند .

پذیرش این امر کاملا منوط به اثبات وجود مواردی مستند از این گونه حوادثاست . فیلم های سینمایی که در این باره ساخته می شود ،به رغم تاثیر شدیدیکه بر مخاطب می گذارد ، حتی فیلم های مستند موجود در اینترنت به رغم رقتانگیز بودن شان هیچ کدام صحت شکل گیری بی اختیار و بی علت این زخم ها راثابت نمی کند .

اما اگر فرض را بر این بگذاریم که واقعا در مواردی زخم هایی در این بخش ازبدن افرادی شکل می گیرد که هیچ توجیه علمی برای آن ها وجود ندارد ، از منظریک محقق مسلمان باید گفت :

اگر داستان به صلیب کشیده شدن مسیح امری واقعی و حقیقی و مورد قبول بود ،میشد به نوعی این امر را عنایتی الهی برای نزدیکی و تقرب این افراد به حضرتمسیح و نوعی قبول نزدیکی این افراد به مسیح از جانب خداوند دانست ، چون بههر حال مسیحیت دینی آسمانی است . اگر فردی از روی سطحی نگری به حقیقت دینبعدی راه نیابد ، ایمان او به خداوند و پیامبرش می تواند منشا ثمرات و آثارمثبتی باشدمثلا توسل او به مسیح یا حضرت مریم به نتیجه برسد یا همدردیشدید او با مسیح در این آثار پاسخ داده شود .

هرچند از نظرعقلقبول همدردی از جانب مسیح هم چندان قابل قبول به نظر نمیرسد ، اما از آن جا که اصولا طرح داستان مصلوب شدن مسیح از جانب ما مردوداست ، چنین فرضیه ای هم از اساس باطل محسوب می شود ؛ در نتیجه تنها احتمالجدی در این داستان همان نظر برخی از اندیشمندان غربی است که این زخم ها راناشی از تاثیر تلقینات روحی بر جسم فرد و همزاد پنداری این افراد با تصویرذهنی شان از مسیح می دانند . معتقدند فرد در اوج توجه و تمایل به رسیدن بهچنین حالتی از درون و با قدرت عجیب روح به چنین دردها و زخم هایی مبتلا میشود .

البته این ادعا نمونه های خارجی هم داشته ، قدرت تلقین روح بر جسم در مواردمشابه مورد بررسی قرار گرفته است ، اما در هر حال در این مورد خاص ایناحتمال نیازمند تحقیق و بررسی بیش تر است .

در عین حال احتمالات دیگری هم مطرح بود که به رغم امکان و جدیت احتمالی شان ، به دلیل دشواری اثبات آن ها از ذکرشان خودداری شد .

    هیچ نظری تا کنون برای این مطلب ارسال نشده است، اولین نفر باشید...