اژدها یک واقعیت افسانه‌ای است

نوشته شده توسط:کیوان فیض مرندی | ۰ دیدگاه

اژدها در هر سه فرهنگ ایرانی، چینی و غربی از موجودات افسانه‌ای و از حیوانات به‌اصطلاح ترکیبی است. اژدها، زبانی دودم دارد، سر او به سر شیر یا شتر و چشمان او به چشمان دیو می‌ماند.

گوش‌هایش مانند گوش‌های گاو، گردنش شبیه گردن مار و پاهایش به پاهای پلنگ مانند است. منقارهای او مثل منقار عقاب و دندان‌هایش به تیزی دندان‌های گرگ است.

این موجود افسانه‌ای قرن‌هاست که در کنار ما در جهانی زندگی می‌کند که از جنس واقعیت ملموس روزمره نیست، اما واقعیت دارد.

اژدها کجا زندگی می‌کند؟

چنان‌که از افسانه‌های غربی برمی‌آید، اژدها در اغلبِ موارد در غار زندگی می‌کند. اما گاهی دریا را هم برای زندگی انتخاب می‌کند.

در افسانه‌های غرب اژدهایی که در غار زندگی می‌کند موجودی است تنها و وظیفه‌ی او پاسداری از گنجینه‌ای گرانبهاست.

اژدها از انسان‌ها گریزان است و با این حال به دختران باکره عشق می‌ورزد. در قرون وسطی که بکارت در غرب هنوز اهمیت داشت، به دلیل علاقه‌ی اژدها به باکرگان، دختران باکره را همدست شیطان می‌پنداشتند.

از میان کشورهای اروپایی معروف است که انگلستان مامن اژدهاست. آخرین نبرد میان اژدها و پهلوانان انگلیسی در قرن هفدهم روی داد.

در آلمان آخرین بار در کرانه‌ی رود راین و در مرز آلمان با جمهوری چک با اژدها نبرد کردند. در شاهنامه، رستم در خوان چهارم با اژدهایی که بداندیش و دژخیم است نبرد می‌کند و با یاری رخش او را از پا می‌اندازد.

در این افسانه جایگاه اژدها آسمان بلند است و وقتی که رستم پهلوی او را می‌درد، از خون اژدها زمین زیر پایش ناپدید می‌شود.

اژدها در چین شایسته‌ی احترام است

برخلاف فرهنگ ایرانی و مسیحی که اژدها را بداندیش، بدکار و اهریمنی می‌پندارد، در چین اژدها نشانه‌ی خوشبختی و صلح است.

اژدها در فرهنگ چین یکی از چهار حیوان افسانه‌ای خوش‌خیم است. هر کس که موفق به دیدن اژدها بشود، بخت با او یار خواهد بود.

با این حال اژدها صرفاً خوش‌رفتار و مهربان نیست. او فقط حیوانی‌ست که بنا به غریزه و طبیعتش می‌تواند خشمگین یا مهربان باشد.

همان‌گونه که به طبیعت و مصائب طبیعی مانند زلزله، سیل و آتشفشان باید احترام گذاشت، اژدها هم شایسته‌ی احترام است.

در فرهنگ چین اژدها نر و نمادی از ترینگی (یانگ) و نشانه‌ای از زندگانی دراز و رفاه مادی‌ست. دو اژدها که از یکدیگر روی برگردانده‌اند، ابدیت را به نمایش می‌گذارند.

بسیاری از امپراطوران چین خود را فرزند اژدها می‌پنداشتند. از زمان سلطنت خاندان منچو به تدریج نقش اژدها به نقش حکومتی بدل شد.

تاج و تخت پادشاه را به نقش اژدها آراستند، قایق و حتی بستر او را به شکل اژدها درآوردند و تا آنجا پیش رفتند که گمان بردند روزی امپراطور به شکل اژدها درمی‌آید.

از یکایک رودها و دریاچه‌های چین اژدهایی نگهبانی می‌کند. چین از خشکسالی رنج می‌برد. در مراسمی که در‌واقع شکل تلطیف شده و مخفف آیین‌های قربانی در فرهنگ‌های دیگر است، دختر باکره‌ی زیبایی را برهنه می‌کردند و او را به کوه می‌بردند با این امید که توجه اژدها را جلب کنند.

سپس با ترفندهایی تلاش می‌کردند راه اژدها را که به سوی باکره‌ی برهنه پر می‌کشید سد کنند. اژدها به خشم می‌آمد و بارانی سیل‌آسا باریدن می‌گرفت.

در نقاشی چین اژدها همواره با یک دانه مروارید دیده می‌شود. در فلسفه‌ی تائو از این دانه‌ی مروارید به‌عنوان نشانه‌ای از زندگی جاودانه که با «اکسیر» در فرهنگ غربی و اسلامی خویشاوند است یاد می‌شود.

این دانه مروارید در ناحیه‌ی گردن اژدها قرار دارد، از درون می‌درخشد و هر آنچه با آن تماس پیدا کند، به چند برابر افزایش خواهد یافت.

در یکی از افسانه‌های چینی «زیائو شنگ» رعیتی به این دانه‌ی مروارید دست پیدا می‌کند و از ترس آن‌که اربابش آن را از او بستاند، مروارید را می‌بلعد و همان دم به اژدها تبدیل می‌شود.

با مرگ اژدها، دانه‌ی مروارید خاصیت سحرآمیزش را از دست می‌دهد. این نکته از این نظر اهمیت دارد که برای دست یافتن به زندگی جاودانه نمی‌توان اژدها را کشت.

عمر اژدها چقدر است؟

اژدها عمری بس دراز دارد. در افسانه‌های غربی و در افسانه‌های چین اژدها تخم می‌گذارد. ژاپنی‌ها اعتقاد دارند که تخم اژدها هزار سال در عمق دریا، هزار سال در ستیغ کوه و در هزاره‌ی سوم به شکل صخره‌ای در یک ده قرار دارد.

در هزاره‌ی چهارم اژدها از این صخره متولد می‌شود. در برخی افسانه‌های غربی اژدها نامیراست، مگر آن‌که پهلوانی به نبرد با او برخیزد و او را از پا دراندازد.

در افسانه‌های غربی و در شاهنامه پهلوان با کشتن اژدها می‌تواند به پهلوانی خودش قطعیت بدهد و آن را تثبیت کند.

در همه‌ی افسانه‌های جهان این مردان هستند که به نبرد با اژدها می‌روند. اژدها هم همواره در همه‌ی افسانه‌ها نر است.

با این حال در فرهنگ غرب برخی بانوان بدکردار و پرخاشجو را به اژدها تشبیه می‌‌کنند. اژدها در فرهنگ غرب نشانه‌ی بی‌نظمی و اضمحلال است.

در افسانه‌های چینی اژدها سالخورده می‌شود و به اقتضای سن چهره‌ی او نیز تغییر می‌کند. تخم اژدها شبیه قلوه‌سنگ‌های ته رود و تقریباً به اندازه‌ی یک تخم مرغ است.

هزار سال طول می‌‌کشد تا از تخم اژدها یک جوجه‌اژدها سر برآورد. این حادثه با طوفان‌ها و گردبادها توام است و در شب این حادثه در گستره‌ی آسمان شهاب‌های ثاقب دیده می‌شود.

جوجه‌اژدها پس از پانصد سال به یک اژدهای نوبالغ یا به‌اصطلاح به یک «کیائو» تبدیل می‌شود. تنه‌ی کیائو به تنه‌ی مار می‌ماند.

هزار سال طول می‌کشد تا اژدهای نوبالغ بتواند روی پاهایش بایستد و ریش دربیاورد. پانصد سال بعد شاخ درمی‌آورد و از قدرت شنوایی برخوردار می‌شود. هزار سال بعد بال درمی‌آورد و می‌تواند پرواز کند.

اژدها آمیزه‌ای از کهن‌الگوهاست

در سال ۱۹۸۷ باستان‌شناسان چین در استان هنان مجسمه‌ی اژدهایی را کشف کردند که قدمت آن بیش از شش هزار سال است.

این اژدها که قد آن یک متر و هشتاد و هفت سانتیمتر است با گوش‌ماهی‌های سفید و قهوه‌ای ساخته شده، چشمانش سیاه و زبانش قرمز است.

کشف «اژدهای هنان» این نظریه را که اژدها آمیزه‌ای از کهن‌الگوها در فرهنگ‌های گوناگون است به اثبات می‌رساند.

در کتاب مقدس اژدها نشانه‌ای از شیطان و نماد قدرت شیطانی و شر محض است.

در مکاشفه‌ی یوحنا از دهان اژدها آتش فوران می‌زند، هفت سر دارد و ده شاخ. در این روایت اژدها صلح بهشت را به خطر می‌اندازد و از بهشت به زمین تبعید می‌شود و از آن زمان تاکنون به فرمان اهریمن عمل می‌کند.

در مکاشفه‌ی یوحنا از مهم‌ترین اختصاصات اژدها مکر اوست. او نیز مانند شیطان مکار است و تلاش می‌کند انسان را از خداوند دور کند.

یونانی‌ها هم در جهانی پر از اژدها زندگی می‌کردند. در اساطیر یونانی باید با اژدها مبارزه کرد. در این اساطیر هم مانند افسانه‌های فارسی پهلوان در نبرد با اژدها شهامت و پهلوانی خود را اثبات می‌کند.

در فرهنگ مصر و سومر اژدها را می‌توان اهلی کرد و او را به خدمت انسان درآورد. منجمان مسلمان اژدها را مسوول خسوف و کسوف می‌پنداشتند.

هندی‌ها بر این باور‌ند که ویشنو اژدهایی به نام راهو را به دو نیم کرد. از آن زمان تاکنون راهو در آسمان به سر می‌برد و مسوول طوفان‌ها و گردبادها و باران‌های سیل‌آساست.

چگونه اژدها به انسان کمک می‌کند

در غرب، قرون وسطی را می‌توانیم دوران شکوفایی کهن‌الگو‌ی اژدها بنامیم. کلیسا برای تثبیت قدرت سیاسی‌اش به جنگاورانی نیاز داشت که از حق در برابر باطل دفاع کنند.

اژدها در فرهنگ مسیحی نماد باطل و نشانه‌ی شیطان بود. به زودی سراسر اروپا را اژدهاهایی سیاه‌کار و بدکردار فراگرفتند.

بدین ترتیب افسانه‌هایی درباره‌ی پهلوانی جنگاوران مسیحی رواج یافت و همچنین بر تعداد قدیسانی که در جنگ‌های صلیبی به نبرد اژدها می‌رفتند افزوده شد.

در این دوره اژدها چنان سودآور و افتخارآفرین بود که نقش اژدها بر سپر یک جنگاور مسیحی از پهلوانی او حکایت‌ها می‌کرد.

در زمانه‌ی ما اما اژدها به فیلم‌های تخیلی و به کتاب‌های کودکان و به برخی بازی‌های کامپیوتری راه یافته است.

در این داستان‌ها و بازی‌ها اژدها در اغلب موارد باهوش و مهربان است و به یاری انسان می‌شتابد.

کهن‌الگو اژدها در همه‌ی این دوران‌ها و در گستره‌ی همه‌ی فرهنگ‌ها به انسان کمک کرده است که هرگاه جهان را اغتشاش فراگرفته نظمی نو بیاورد.

با توجه به قدرت روزافزون چین و با عنایت به گلوبالیسم و فروریختن مرزهای قومی، نژادی، سیاسی، مذهبی و اقتصادی شاید هرگز تا این حد اژدها در مفهوم چینی‌اش معاصر زمانه‌ی ما و همدست و همراه انسان نبوده است.

    هیچ نظری تا کنون برای این مطلب ارسال نشده است، اولین نفر باشید...