ادبیات دراکولا

نوشته شده توسط:کیوان فیض مرندی | ۰ دیدگاه

اخیرا کتابی خواندم به اسم «تاریخ‌نگار»

معمولا همه ما از دراکولا (عموما از فیلمهای دراکولا) اون تصویر کلیشه‌ای قلعه متروکه کنت دراکولا (اکثرا با بازی کریستوفر لی) رو سراغ داریم که شبها از قبر بلند می‌شه و خون زنده‌ها رو می‌مکه و اونها رو هم تبدیل به خون‌آشام می‌کنه. برام جالب بود که خیلی‌ها نمی‌دونن که شخصیتی به اسم دراکولا واقعا در تاریخ وجود داشته. «ولاد دراکولا» در سه دوره مختلف که یک بارش حدود بیست سال به طول می‌انجامه فرمانده شهر والاچیا در ترنسیلوینا (رومانی فعلی) بود و بخش اعظم عمرش رو در جنگ با عثمانی‌ها و «سلطان محمد دوم» گذروند. به روایت تاریخ «ولاد دراکولا» حاکمی خونخوار بود و جنایت‌ها و شکنجه‌هایش در تاریخ به وفور ثبت شده. او چوبهای قطور و تیز‌شده و گداخته را از مقعد دشمنانش (و حتی خودی‌ها) عبور می‌داد و با مهارت طوری که چوب از قلب نگذره از دهانشون بیرون می‌آورد و آن چند ساعتی که قربانی دست و پا می‌زد، با شوق و ذوق غذایش را جلوی این صحنه می‌خورد. واسه همین در تاریخ تحت نام

کتاب «تاریخ‌نگار» در چند زمان موازی روایت می‌شه و به تبعیت از کتاب «برام استوکر» ساختار نامه‌نگاری داره. تم محوری کتاب و فرضیه‌اش اینه که «ولاد دراکولا» الان بعد پونصد سال زنده‌اس و اهداف پلید خودش رو دنبال می‌کنه و در مناطق مختلف دنیا پیروانی داره که تبدیل به خون‌آشام شدن. راوی داستان زن میانسالی است که خاطرات نوجوانی‌اش رو نقل می‌کنه که چطور پای پدرش (پاول) و مادرش (هلن) و خودش به این ماجراها باز شد. با اینکه نویسنده کتاب ادعا کرده که «تاریخ‌نگار» رو قبل «راز داوینچی» نوشته ولی روح کتاب ملهم از اثر جنجالی «دن براون» است (هرچند من کتاب براون رو نخوندم و صرفا از شنیده‌هایم درباره‌اش نظر می‌دهم). بخش اعظم کتاب درباره قرن پانزدهم در اروپای بالکان و امپراطوری عثمانی و ماجراهای دراکولای واقعی و مرگش و اتفاقات بعد از مرگش است (که تخیل نویسنده به کرات در تاریخ دست برده) و اینکه دراکولا چطور نامیرا شد و چرا محل دفن‌اش نامعلوم است. قهرمانان کتاب مثل مورخین واقعی در کتابخانه‌های قدیمی در استانبول، رومانی، بلغارستان، انگلستان و غیره دنبال مدارک و نامه‌های قدیمی می‌گردند. به نظر من قدرت اصلی کتاب در بازآفرینی حس و حال پنج قرن پیش و نامه‌های قدیمی است. قسمت معاصر داستان کشش لازم رو نداره و گهگاه کشدار به نظر می‌رسه. ضمن اینکه گنجینه لغات نویسنده محدوده و خیلی از لغات به شکل آزاردهنده‌ای تکرار می‌شوند (هرچند کتاب برای مخاطب عام نوشته شده و شاید این قضیه قابل‌توجیه باشه). از لحاظ معنایی، فلسفه قصه اینه که برای درک زمان حال به گذشته نیاز داریم و در واقع تاریخ و تاثیرش همواره با ماست (همونطور که دراکولا بعد پنج قرن هنوز حضور داره). نویسنده بدش هم نمیاد که تبلور کنونی شخصیت دراکولا رو در شخصیت‌هایی مثل استالین و هیتلر ببینه (در قسمتی از کتاب دراکولا از هیتلر تقدیر می‌کنه). اسم کتاب هرچند برای کسی که کتاب رو نخونده بی‌ربط به نظر می‌رسه ولی با کلیت‌اش همخونی داره (خود شخصیت دراکولا در این پنج قرن به دقت تاریخ رو زیر نظر داشته). در مجموع نمی‌تونم کتاب رو (که خوندنش وقت‌گیره)‌پیشنهاد بدم ولی اگه به چنین موضوعاتی علاقمند هستین شاید براتون جالب باشه. Historian) نوشته «الیزابت کوستووا» (Elizabeth Kostova). دلیل اصلی که این کتاب ۶۴۰ صفحه‌ای رو برای خوندن انتخاب کردم علاقه‌شخصی‌ام به موضوع دراکولا و خون‌آشامان بود و این‌که یک نفر با دید جدیدی به سراغ چنین سوژه‌ای بره برام جالب بود.Vlad the Impaler مشهور شد (impale معنی سپوختن می‌ده). دست و پا قطع کردن و پوست کندن و با نیزه نوزاد و مادر رو به هم چسبوندن و زنده‌زنده سوزاندن هم سایر کارهاش بود که البته مثل سپوختن نوآوری خاصی نداشتند. هرچند «ولاد» آدم کم‌وبیش منفوری بوده ولی بخاطر شجاعت‌هاش در دفاع از کشورش در جنگ با عثمانی‌ها و در نبرد اسلام-مسیحیت پیروان زیادی پیدا کرد و در ضمن هوای کلیسا رو هم داشت و براشون زیاد خرج می‌کرد. بعد از مرگ، «ولاد» کم‌کم تبدیل به اسطوره شد و در همون در و داهات‌های اطراف، مردم برایش افسانه‌سرایی کردن و قصه‌ها دهن به دهن گشت تا قرن‌ها بعد «برام استوکر» باخبر شد و شاهکار بزرگش «دراکولا» رو خلق کرد.

    هیچ نظری تا کنون برای این مطلب ارسال نشده است، اولین نفر باشید...