متامورفیوس

نوشته شده توسط:کیوان فیض مرندی | ۰ دیدگاه

جلد نسخه انگلیسی متامورفیوس، معروف به نسخه جرج ساندیس که در سال ۱۶۳۲ انتشار یافت

 

متامورفیوس (مشتق از کلمات یونانی: متا μετά به معنای تغییر و مورفه μορφή به معنای شکل، که در مجموع: «تغییر شکل»، «مسخ»، «دگردیسی» و یا حتی «تناسخ» نیز ترجمه شده‌است)، یک روایت شاعرانه لاتین در توصیف تاریخ جهان، از زمان خلقت هستی تا دوران زمامداری خدای گونه ژولیوس سزار می‌باشد که در طی پانزده کتاب جداگانه و توسط شاعر نامدار رومی اووید و در چارچوب و قالبی اسطوره ای-تاریخی سروده شده‌است. این اثر که تحریر آن در سال ۸ میلادی خاتمه یافته‌است، بعنوان شاهکار عصر طلایی ادبیات لاتین شناخته می‌شود. متامورفیوس بیشتر از تمامی آثار کلاسیک در طول قرون وسطی، بر فرهنگ غربی تأثیر نهاده و نفوذ آن بر جنبه‌های مختلف این فرهنگ عمیق بوده و تداوم یافته‌است. این اثر همچنین بعنوان منبع و مرجعی محبوب برای شناخت اساطیر یونانی باقی مانده و طی قرن‌ها، داستان‌ها و افسانه‌های اوید، اساس و مبنای روایاتی قرار گرفته‌اند که البته اغلب با سبک‌های معمول در هر دوران، سازگاری حاصل کرده‌اند.[۱]

 

شرح

در حدود سال ۷ میلادی، اووید، شاعر مشهور یونانی، بزگترین اثر خود یعنی مسخ [یا همان متامورفیوس] را [که شامل پانزده کتاب بود]، منتشر کرد. وی در این پانزده کتاب، در وزن شش وتدی دلپذیر، تناسخ معروف جماد، حیوان و انسان، و همینطور خدایان را باز گفت. از آنجا که در افسانه‌های یونانی و رومی تقریباً هر چیز تغییر صورت می‌داد، طرح کار به اووید فرصت می‌داد که تمامی اساطیر قدیم را از ابتدای آفرینش جهان تا به مرحلهٔ به الوهیت رسانیدن قیصر، به رشته نظم درآورد.

برخی از این داستان‌های قدیمی که تا قرن پیش در دانشگاههای اروپا و آمریکا تدریس می‌شدند، عبارت بودند از:

ارابه فائتون، پوراموس و تیسبه، پرسئوس و آندرومده، هتک ناموس پروسرپینا، آرتوسا، مدئا، دایدالوس و ایکاروس، باوکیس و فیلمون، اورفئوس و ائورودیکه، آتلانته، ونوس و آدونیس، و بسیاری اسامی و داستان‌های دیگر.

این کتاب‌ها گنجینه‌ای بود که دهها هزار شعر و تصویر و مجسمه، موضوع خود را از آن گرفته‌اند. اگر کسی هنوز هم مجبور باشد اساطیر قدیم را بخواند، هیچ راهی کم دردسرتر از خواندن این جهان نمای آدمیان و خدایان [یعنی متامورفیوس] نیست. اینها داستان‌هایی است که با طیبتی به شک آمیخته و تمایلی عاشقانه گفته شده و با هنری چنان شکیبا بافته شده‌است که هیچ وقت گذران صِرفی، هرگز نمی‌توانست از عهده آن برآید.

شاعر این کتاب [یعنی همان اوویدوس]، که از کار خود اطمینان داشته، در انتهای این کتاب، نامیرایی و جاویدان بودن خود را اعلام کرده و نوشته‌است:

«           در همه نسل‌ها، زنده خواهم بود.     »

[۲]

 

اپیزودهای اصلی

کتاب اول: پیدایش هستی (کیهان زایی)، اعصار انسان(دوران بشریت)، گیگانت‌ها، دافنه، یو؛

کتاب دوم: فائتون، کالیستو، ژوپیتر و اروپا؛

کتاب سوم: کادموس، آکتائون، اکو و پنتئوس؛

کتاب چهارم: پیراموس(پوراموس) و تیسبه، هرمافرودیتوس و سالماکیس، پرسئوس (برساووش) و آندرومده(آندرومدا).

کتاب پنجم: فینئاس، تجاوز به عنف به پروسرپینا (هتک ناموس پروسرپینا)؛

کتاب ششم: آراخنه، نایوبی، فیلوملا و پروکنه؛

کتاب هفتم: مدآ(مدئا)، سفالوس و پروکریس؛

کتاب هشتم: نیسوس و سیلا، دایدالوس و ایکاروس، بائوسیس و فیلمون؛

کتاب نهم: هراکلس، بایبلیس؛

کتاب دهم: ائورودیکه، هیاسینث، پیگمالیون، آدونیس، آتالانته (آتلانتا)، سیپاریسوس؛

کتاب یازدهم: اورفئوس، میداس، آلکیون و سیایکس؛

کتاب دوازدهم: ایفیجنئیا، سنتاروس، آشیلس(آشیل)؛ آئساکوس

کتاب سیزدهم: کیسه تروایی، آئنیاس؛

کتاب چهاردهم: سیلا، آئنیاس، رومولوس؛

کتاب پانزدهم: پیتاگوراس(فیثاغورث)، هیپولیتوس، آئسکولاپیوس، سزار. [۳]

 

آپولو و دافنه، اثری از آنتونیو پولایولو، افسانه‌ای از یک تحول که در متامورفیوس نقل شده‌است.

 

درباره این اثر

اووید در اواخر کتاب مسخ[همان متامورفیوس]، تجلیلی شیوا از امپراطور آگوستوس کرده بود، زیرا تشخیص داده بود که منبع آرامش و امنیت و تجملی که نسل این شاعر از آن بهره مند بود، همان دولتمردی آگوستوس بود.

در این اثر، اووید تحت عنوان جشن ها، شعر بالنسبه پرهیزکارانه‌ای را در تکریم جشن‌های مذهبی رومی به نیمه رسانده بود [که البته با تبعید او ناتمام ماند]. در این منظومه اووید درصدد بود که از سالنامه حماسه‌ای بسازد، چون همان سهولت بیان، لطف الفاظ و جملات، و حتی سرعت و طیبت نقل را، که درباره اساطیر یونانی و عشق رومی به کار برده بود، به کار داستان‌های مربوط به آئین قدیم روم و تجلیل از معابد و خدایان آن می‌زد. وی امیدوار بود که این اثر [یعنی متامورفیوس] را، بعنوان سهمی در اعاده مذهب، بصورت اعتذاریه نسبت به ایمانی که زمانی به آن اهانت کرده بود، به آگوستوس تقدیم دارد.

[با این وجود کتاب متامورفیوس می‌تواند یکی از علل مهم تبعید اووید باشد]، اووید خود پس از تبعیدش اعلام داشت که بواسطهٔ «یک اشتباه» [که احتمالا این بود که وی بدون تمایل و رضایت شخصی، ناخودآگاه برخی صحنه‌های زننده و ناشایست را مشاهده کرده بود و یا اینکه با یولیا(ژولیا)، نوه دختری امپراطور ارتباط عشقی و جنسی پیدا کرده بود!] و همینطور بواسطه آثار و اشعارش مجازات شده‌است. این تصور را این نکته که امپراطور آگوستوس بعد از تبعید اووید، دستور داد آثار اووید و از جمله بخصوص متامورفیوس را از کتابخانه‌ها بردارند، و همچنین اینکه خود اووید، نسخی را که از این اثر خویش داشت، سوزانید، تا حد زیادی تایید می‌کند.[۴]

 

پانویس‌ها

↑ مشارکت کنندگان ویکی‌پدیای انگلیسی، بازبینی در ۲۱ سپتامبر ۲۰۱۰

↑ تاریخ تمدن، ویل دورانت، ترجمه: دکتر حمید عنایت و دیگران، جلد سوم(قیصر و مسیح)، چاپ هفتم، صفحه: ۳۰۲

↑ مشارکت کنندگان ویکی‌پدیای انگلیسی، بازبینی در ۲۱ سپتامبر ۲۰۱۰

↑ تاریخ تمدن، ویل دورانت، ترجمه: دکتر حمید عنایت و دیگران، جلد سوم(قیصر و مسیح)، چاپ هفتم، صفحه: ۳۰۲ , ۳۰۳

 

منابع

مشارکت‌کنندگان ویکی‌پدیا، «Metamorphoses»، ویکی‌پدیای انگلیسی، دانشنامهٔ آزاد (بازیابی در ۲۱ سپتامبر ۲۰۱۰).

ویل دورانت. تاریخ تمدن، جلد سوم(قیصر و مسیح). ترجمهٔ حمید عنایت و دیگران. چاپ هفتم. تهران: انتشارات علمی و فرهنگی، ۱۳۸۰. ISBN 964-445-234-8.

    هیچ نظری تا کنون برای این مطلب ارسال نشده است، اولین نفر باشید...