تمدن تپه ی مارلیک(تمدن ناشناخته)

نوشته شده توسط:کیوان فیض مرندی | ۲ دیدگاه

تپه مارلیک یک محوطهٔ باستانی در کرانهٔ خاوری سفیدرود و در درهٔ "گوهر رود" استان گیلان است. تپه مارلیک بقایای به جای مانده از تمدن باستانی متعلق به دست کم 3500 سال پیش است. پژوهشگران گمان می برند که این تپه آرامگاه خصوصی فرمانروایان و شاهزادگان مردمان این تمدن بوده است.

گروهی از پژوهشگران نام مارلیک را برگرفته از واژگان گیلکی "مار" و "لیک" میدانند و دلیل این نام گذاری را انبوه مارهایی که در گذشته در آن زندگی میکردند میدانند. گروهی دیگر مارلیک را برگرفته از نام قوم امارد می شمارند.آنها مارلیک را ساخته شده از ۲ واژه "مارد" (اشاره به اماردها) و "لیک" (قوم) میدانند. اگر این نظریه درست باشد این تمدن به مردم امارد تعلق دارد.

تپهٔ مارلیک تا سالهای دههٔ ۱۳۴۰ تمدنی ناشناخته بود. در طول سالهای ۱۳۲۰-۱۳۳۰ دامنههای البرز جولانگاه قاچاقچیانی بود که اشیابه دست آمده از دره گوهر رود را در بازارهای عتیقه به فروش میرساندند. در سال ۱۳۴۰ بود که دره گوهر رود توسط یک تیم باستان شناس ایرانی به سر پرستی دکتر عزتالله نگهبان کاوش شد.در این دشت تپههای باستانی زیادی وجود دارند که ۵ تپه مارلیک، زینب بیجار، دور بیجار، پیلاقلعه و جازم کول از همه مهمتر هستند.

پژوهشگران بر این باورند که آثار باستانی این منطقه متعلق به فرمانروایانی است که در اواخر هزاره دوم و آغاز هزاهٔ اول پیش از میلاد بر این ناحیه حکومت میکردند. مردمان این تمدن مردگان خود را بنا بر آیین خود و همراه با اشیاارزشمند به خاک می سپردند. در این تپه ۲۵ آرامگاه وجود دارد و در برخی از آنها بازمنده استخوان به دست آماده است. در همهٔ آرامگاهها اشیایی مانند ظروف سفالین، دکمه‌های تزئینی، انواع سرگرز، پیکان، جامهای چینی، طلا، نقره و مفرغ، خنجر، شمشیر،مجسمههای برنزی و سفالی، سرنیزه و کلاهخود و ... پیدا شده است. پارچههای به دست آماده نیز خبر از وجود بافندگی در هزاران سال پیش در ایران میدهند. همچنین در کاوشگری ها آثار ساختمان چهار دیواری پدیدار شد که در حدود ۳۰متر مساحت داشت و به نظر میآمد آرامگاه یا معبد باشد.

گفته میشود که جامهای شیشهای در این محوطه از اولین نمونه‌های صنعت شیشه سازی بشر است.

برای مردم این فرهنگ خورشید تا حد پرستش مهم بوده است. نقش خورشید به صورت ترنج های هندسی در کف بسیاری از جامها و ظروف است. خورشید در مرکز همه چیز است و همه جاندران از روشنایی او زندگی میگیرند. همچنین به خاک سپردن مردگان با چنین اشیایی نشانگر اعتقاد آنها به زندگی پس از مرگ میباشد.

این نکته قابل ذکر است که آثار به دست آمده از این تپه به خصوص ظروف مفرقی شباهتهای زیادی به آثار به دست آمده از سیلک کاشان دارد. پاره از باستان شناسان بر این باور هستند که اقوام سیلک در حقیقت همان مارلیکها بودند که بر آثر حملهٔ آشوریها به منطقهٔ سیلک کاشان مهاجرت کردند، و سپس با پیوستن به مادها در ایجاد امپرتوری مقتدر ماد در آغاز هزاهٔ اول پیش از میلاد نقش به سزا داشتند.

 

جام مارلیک جامی از زر ناب و به ارتفاع ۱۸ سانتی متر است. ارتفاع نقشهای برجسته جام به ۲ سانتیمتر میرسد. نقش میانی جام درخت زندگی است که در هر دو سوی درخت ۲ گاو بالدار که از درخت بالا میروند. هویت ایرانی سازندهٔ این جام از نمایش نیم رخ بدن حیوانها و سر آنها از رو به رو آشکار است. در کفّ این جام گلی نقش بسته که در وسعت آن یک خورشید با شعاع منظم نقش بسته است.

 

این دستبند زرین که از آلیاژی از طلا و نقره ساخته شده است، از آثار به دست آمده از تمدن مارلیک (در استان گیلان کنونی) است که اکنون در موزه ی لوور نگهداری می شود. نقش این دستبند شش سر شیر را نشان می دهد که به صورت متقارن در دو ردیف سه تایی قرار دارند. زمان ساخت این دستبند بین 3200 تا 3400 سال پیش تخمین زده می شود.

 

این جام به بلندی 11 سانتی متر و قطر 11 سانتی متر ساخت 1400 تا 1200 پیش از میلاد در مارلیک (در استان گیلان کنونی) بوده و اکنون در موزه ی لوور نگهداری می شود. از تمدن مارلیک سرامیک ها و ظروف زیادی از طلا و نقره به دست آمده است. این جام از الکتروم که آلیاژی از طلا و نقره است، ساخته شده است.

 

مردمان مارلیک اسب سوارانی بودند که زندگی عشایری داشتند. آنها از خطی برای نوشتن استفاده نمی کردند. بیشتر آثار به دست آمده از مارلیک متعلق به دوره ی آهن یک، یعنی 3400 تا 3200 سال پیش، است. اهالی مارلیک را می توان نخستین اقوام هندو اروپایی به شمار آورد که در فلات ایران ساکن شدند. گلدانهای بزرگ و جامهای ارزشمند جزو متداولترین وسایلی بوده که اهالی مارلیک به همراه مردگان دفن می کردند.

 نقش این جام هیولای دوسری است که دارای سر و بدن پلنگ یا یوزپلنگ است که پشمی نقطه دار دارد. ولی این موجود دارای بال و همچنین بازوان و دستان انسانی است. بخش پایینی بدن مارماندد است که در نهایت به پنجه هایی شاهین وار ختم می شود. هر بخش بدن بسته به جانور مختلف طراحی شده، نقاط دایره وار برای بخش گربه سان، طراحی پوست مار برای بخش پایینی بدن و همچنین بدن ظریف برای آهوان. این موجود ترکیبی شاید به عنوان ارباب جانوران تجسم می شده است. دو سر بودن این موجود از تمدن آشور وام گرفته شده و نشان می دهد مردمان عشایر مارلیک با امپراطوری آشور وام گرفته شده و نشان می دهد مردمان عشایر مارلیک با امپراطوری آشور مرتبط بودند.

 این جام و جام های مشابه که در تپه ی مارلیک (جنوب باختری دریای مازندران) یافته شده اند، در هزاره ی نخست پیش از میلاد ساخته شده اند. جنس این جام از طلا و بلندی آن 6.5 سانتی متر است و اکنون در موزه متروپولیتن نیویورک نگهداری می شود.

 بر بدنه ی این جام چهار غزال (یا بز کوهی) نقش بسته است که به سوی چپ در حرکت هستند. در طراحی بدن غزالها به عضلات و موهای آنها نیز توجه شده. سر این غزال ها به همراه گوش و شاخ آنها به صورت جداگانه ساخته شده و سپس به وسیله ی لحیم کاری که در ایران بسیار رواج داشته به بدنه ی جام متصل شده است به طوری که سر ها به صورت برجسته خارج از سطح بدنه قرار می گیرد.

جام دیگری با نقش شیر از گنجینه ی آمودریا که ساختاری بسیار شبیه به این اثر دارد را می توانید در عکس زیر ببینید

  • Nilda

    Nilda

    • ۱۳۹۶/۰۶/۱۵ - ۱۷:۰۶:۲۸

    If some one needs expert view concerning running a blog after that i
    propose him/her to go to see this website, Keep up
    the nice work.

  • Winifred

    Winifred

    • ۱۳۹۶/۰۶/۱۵ - ۲۳:۱۶:۵۲

    It's not my first time to pay a visit this web site, i am browsing this site dailly and take pleasant data from here every day.