خاستگاه فرهنگ اولمک

نوشته شده توسط:کیوان فیض مرندی | ۰ دیدگاه

چکیده

خاستگاه فرهنگ اولمک سواحل باتلاقی خلیج مکزیک بود. به جای رسم دیرین که مردمان کم و بیش روابط خود با یکدیگر برابر بودند ، جامعه اولمک بین مردم عادی و نخبگان حاکم حدو مرز چشمگیری ایجاد کرد . مردم عادی زندگی خویش را به عنوان کشاورز و روستایی ادامه میدادند . و زندگی آنان پیچیده تر از گذشته شده بود .اکنون به مسافرت مذدهبی و زیارتی می رفتند ، به کاراههای صنایع دستی می رفتند ومحصولاتی فراهم میکردند تا گروههای ویژه ای را غذا دهند . از کشور اصلی اولمک بازرگانی مناسبی به سوی شمال ، جنوب و غرب ساخته شده بود .

 

ویژگی های مهم:

1- آیین اولمک

در سرزمین اصلی اولمک کشاوزان ازکوهستانهای شمالی تخته سنگ وارد کرده بر رویش کنده کاری میکردند . سنگکالایی بود که در سرزمین پر از گل و لجن آنها به سختی به دست می آمد. باتلاق نشینان دوام و ماندگاری سنگ را ارج مینهادند . از سنگ مجسمه هایکوچک و بزرگ می ساختند و در مراسم مذهبی اولمک و اغلب به عنوان هدیه برایانداختن در چشمه به کار می بردند .

مراکز آیینی متشکل بودد ازاهرام ، میدان ها ، گورستانها و یادمان ها

مجمسه سازی اولمک گویای این بوبد که شمن ها ادعا میکردند که به شکلجاوگوار در می آیند تا برای آموزش مردمشان دردنیای ارواح فعالیت کنند . مجمسه های انسان – جگوار ممکن است معرف آن باشد .

نوعی توپ بازیدرمحوطه های رسمی اولمک انجام میشد که جزو مراسم عادی بود .  تیمهای رقیب بهتقلید برخوردهای اسطوره ای مربوط به عالم ارواح می پرداختند.این بازی وسایر فعالیتهای اولمک تا زمان ورود اروپائیان نیز ادامه داشت .

2- تاثیر فرهنگ اولمک

با پایان دوران اولمک ، باورها ، اشیاء وسازمانه اجتماعی اولمک در سراسر آمریکای مرکزی رواج یافته بود . گروهایگوناگون آنها را اخذ کرده بودند . و نوآوری های اصلی اولمک بنیان بسیاری ازفرهنگ های پیشرفته بعدی گردید .

توصیفی دیگر از این تمدن

سر بزرگ

هشت سر سنگی بزرگ، در سان لورنزو، واقع در کشور مکزیک، پیدا شده است که احتمالا این مجسمه ها حاکمان اولمک را نشان می دهند

 

اولین تمدن بزرگ در قاره آمریکا، تمدن اولمک های مکزیک بود. آنها از سال 1200 قبل از میلاد، یک جامعه بسیار سازمان یافته، تشکیل دادند. اولمک ها در اطراف اماکن با شکوهی که برای اجرای مراسم مذهبی شان در «سان لورنزو» و «لاونتا» ساخته بودند، زندگی می کردند. مردم اولمک مجسمه های بزرگی از سنگ و پیکره های کوچک و قابل حملی از پشم سبز، ساختند. بسیاری از دستاوردهای قوم اولمک برای جوامع بعدی در قاره آمریکا، منافعی به دنبال داشت و فرهنگ اولمک را بعنوان «فرهنگ مادر»، قرار داد.

 

توصیفی دیگر از قوم اولمک

 

1200 قبل از میلاد

تمدن اولمک در مناطق کم ارتفاع و گرمسیر واقع در شرق مکزیک، بتدریج رشد نمود.

 

1150 قبل از میلاد

«سان لورنزو» به عنوان مرکز اصلی مذهبی قوم المک، تعیین شد. اولمک ها بر روی جلگه طبیعی محل سکونت خود، یک حصار خاکی ساختند. آنها عبادتگاهها و خانه های سنگی را در اطراف یک حیاط مستطیلی شکل، بنا نهادند.

 

1000 قبل از میلاد

کوئی کوثیلکو ، در غرب سان لورنزو، به عنوان یک مرکز مذهبی و تجاری دیگر اولمکها، شروع به گسترش نمود.

 

900 قبل از میلاد

بعد از قرنها، پایتخت مذهبی اولمک، سان لورنزو، نابود شد، همه مجسمه ها و بناهای یادبود، در هم کوبیده شد و قطعه قطعه شد. اما باقی مانده آنها با دقت در زیر خاک پنهان گردید. هر چند مردم به زندگی روی جلگه های بلند ادامه دادند، اما بنای جدیدی نساختند.

 

800 قبل از میلاد

در «لاونتا»، جزیره ای روی باتلاقهای نزدیک سان لورنزو، اولمک ها یک مرکز جدید برای مراسم مذهبی خود بنا کردند. آنها مجموعه ای از مجسمه ها و بناها ساختند. این بناها بوسیله اهرام بزرگی که بالای آنها مسطح بود، پوشیده شده بودند. ارتفاع این اهرام تقریبا 30 متر (100 پا) بود و قدیمی ترین اهرام نوع خود در آمریکای مرکزی بودند.

 

600 قبل از میلاد

ساختمانهای سنگی بیشتری در کوپالیلو ، از دیگر سکونت گاههای اولمک ها واقع در غرب سان لورنزو و لاونتا، ساخته شد.

 

400 قبل از میلاد

لاونتا دچار همان سرنوشت سان لورنزو می شود. آثار و بناهای مذهلبی لاونتا تقریبا با همان شیوه قبلی، نابود شدند. هر دو موج نابود کننده احتمالا در اثر یک مراسم مذهبی، یک انقلاب محلی بر علیه حکومت کاهنان، یا حمله دشمنان اولمک ها، بوجود آمد.

 

100 قبل از میلاد ـ سال 300 میلادی

در ترس زاپوتس آثاری یافت شده است که نشان می دهد، تمدن اولمک از ابتدای این دوره تا زمان آمیزش با تمدن «مایا»، در کمال آرامش به حیات خود ادامه داده است.

در سال 900 قبل از میلاد مرکز مذهبی اولمک ها در «سال لورنزو»، واقع در مکزیک امروزی، به کلی نابود گردید. پنج قرن بعد، مرکز جدید «لاونتا» نیز مورد هجوم قرار گرفت. اما فرهنگ قوم اولمک به همراه بناهای تخریب شده اش از بین نرفت. سنتهای قوم اولمک، مانند پرستش «جاگوار»، کنده کاری بر روی «پشم سبز»، کشاورزی، دستنوشته ها (استفاده از «خط») و نظم اجتماعی، در مکزیک و بعد از آن، آمریکای مرکزی و جوامع آمریکای جنوبی، ادامه پیدا کرد.

 

 

طبقات اجتماعی

نظام اجتماعی اولمک ها از طبقات کاملا مجزای کشاورزان ـ تجار ـ صنعتگران ـ و کاهنان تشکیل می شد. کاهنان اعضای طبقه حاکمه را تشکیل می دادند و در مرکز بزرگ مذهبی زندگی می کردند. این مرکز فقط می توانست توسط جوامع بسیار منظم و موفق ساخته شود. تخته سنگهایی از جنس بازالت (سیاه سنگ) را که در ساخت یناهای عظیم «لاونتا» به کار رفته است، می بایست احتمالا بوسیله قایق های کوچک از کوههای دور دست «توستلا»، به پائین رودخانه منتقل شده باشد.

 

ریشه های فرهنگی

نحوه ارتباط اولمکها با همسایگان خود و تمدنهایی که بعدها به دست این همسایگان پدید آمد، یک مسئله مبهم است. از آنجایی که تنها تعداد معدودی از حروف الفبای اولمکها باقی مانده است، امکان باز آفرینی تمامی حروف الفبای آنها میسر نیست. اما بدون تردید، خط اولمک ها، سهم بسزایی در پیدایش خط تصویری مایاها (درحدود 300 تا 900 میلادی)، داشت.

اولمک ها احتمالا اجداد مایاها بودند. همچنین این فرضیه وجود دارد که قوم چاوین، ساکن کوههای آند در پرو، از نوادگان مهاجران اولمک، بوده باشند.

 

تاثیر و نفوذ اولمکها

مجسمه سازان اولمک، نخستین هنرمندان قاره آمریکا، بودند. سبک منحصر بفرد این مجسمه سازان که مجسمه هایی غول پیکر با خطوط و طرحهای ساده می آفریدند، را می توان، علاوه بر دیگر فرهنگها، در آثار به جا مانده از فرهنگ واخاکا در جنوب شرقی مکزیک، مشاهاده کرد. فرهنگ واخاکا هم، مثل دیگر فرهنگهای کهن قاره آمریکا، از آیین پرستش خدایان که در میان اولمک ها رایج بود، تاثیر پذیرفت. اما بدون آنکه شاهدی یا دلیلی در دست باشد، در مورد گسترش «فرهنگ مادر» اولمکها از طریق تجارت ، فتوحات، مهاجرت ها و یا ترکیبی از هر سه، اطمینانی وجود ندارد. ما حتی از نام باستانی قوم اولمک، اطلاع دقیقی نداریم.

 

حقایق ثبت شده

احتمالا ستایش یوزپلنگ جاگوار جزء اساسی مذهب اولمک ها بوده است. مجسمه های اولمک، غولهایی با چهره کودکانه را نشان می دهند، که نیمی از بدنشان به شکل یوزپلنگ و نیمه دیگرشان به شکل انسان می باشد. این مخلوقات را به تبعیت از این موضوع ، «انسانهای یوزپلنگ نما» نام نهاده اند. اولمک ها ممکن است بر این باور بوده باشند که آنان فرزندان خدایی با سیمای یوزپلنگ جاگوار، بوده اند.

 

سنت فرهنگی اولمک -مراحل تحولی

1- از سال 1500 پیش از میلاد به بعد یک سنت فرهنگی به نام اولمک در سراسر ناحیه آمریکای مرکزی ( خلیج مکزیک ) گسترده شد.

2- از سال 1200 پیش از میلاد از سنگ برای تزئین مراکز تزئینی اولمک استفاده میشد .

3- حدود 600 سال پیش از میلاد ، پایان دوران اولمک بود .

         

 

شهرهای پدیدار شده تحت نفوذ فرهنگ اولمک

چکیده

در مراکز تحت نفوذ اولمک مردم در مناطقی که مصنوعاً پهن و هموار شده بود ، شهر جدیدی ساختند .این ناحیه "مونته آلبان" نامیده میشد و نخستین شهر واقعی در آمریکای مرکزی به حساب می آمد. بودن این شهر بر فراز تپه و دوری آن از کشتزارها نشان از ضعف روز افزون روستاییان کشاورز دارد و قدرت فزاینده ی ساکنان شهر بزرگ تری که بر آنها تسلط داشت . در این شهر انواع مسکن برای انواع طبقات وجود داشت .پس از برپایی "مونته آلبان" بزرگ ترین شهر در دو قاره ی آمریکا حتی بزرگ تر پایتخت های اروپایی بود . درآن دوران شهر "تئوتی هوارکان" دردره ی وسیع مکزیک بود که در سال 600 میلادی بین 100 تا 200 هزار نفر جمعیت داشت .

ویژگی های مهم:

1- شهر مونته آلبان

2- شهر تئوتی هوارکان

    هیچ نظری تا کنون برای این مطلب ارسال نشده است، اولین نفر باشید...