معماهای توجیه ناپذیر "تمدن مایا"

نوشته شده توسط:کیوان فیض مرندی | ۰ دیدگاه

" مهاجرت اسرار آمیز "

شاید بتوان آمریکای جنوبی را مهد تمدن اسرار آمیز زمین دانست . تمام این اسرار بوسیله قوم اینکا و مایا به وجود آمده است . سرزمین آمریکای جنوبی از همان آغاز به عنوان یک معما در برابر مورخین و باستان شناسان قرار گرفته است . و از همان آغاز صدها سئوال در برابر کاشفین این سرزمین قرار داشت که تا امروز در هاله ای از ابهام فرو رفته است . تمدنی که به نقطه اوج هنر و علم می رسد و بناهای بسیاری را می سازد که حتی دانشمندان امروز با تمام وجود در برابرش کرنش می کند . این قوم آثار زیادی را در نقطه نقطه آمریکای جنوبی از خود به یادگار گذاشته به عنوان مثال خرابه های جنگل های "کوات مالا " و " یوکاتان " را می توان با ساختمان های عظیم و با شکوه مصر مقایسه کرد . سطح زیربنای هرمی چون " چولولا " که در 60 مایلی شمال مکزیکو قرار دارد بزرگتر از هرم " خوفو " است و زیر بنای هرمی که در "تئوتی هاکان" در 30 مایلی شمال شهر مکزیکو قرار دارد ناحیه ای به وسعت تقریبی هشت مایل را پوشانده و همه ی ساختمان های این بناها در یک خط و در جهت ستارگان قرار گرفته اند . مطابق قدیمی ترین متن هایی که از " تئوتی هاکان " به جا مانده خدایان ( موجودات فضایی) در این نقطه جمع می شدند, و برای انسان های دیگر تصمیم می گرفتند . از جمله می توان به تقویم "مایاها" و فرمول نویسی شان که صحیح ترین و دقیق ترین تقویم های جهان به شمار می روند اشاره کرد.

   

امروز ثابت گردیده تمام بناها در " چی چن ایت زا " و " تیکال " و " کوپان " و " پاله نگ " مطابق تقویم افسانه ای "مایا"ها ساخته شده است و این فقط به خاطره احتیاج نبوده, که مایا ها هرم ها و بناهای خود را می ساختند . بلکه نظر مهم تری برای ساختن این بناها در بین بوده است . که تقویم به آنها دستور می داده که هر پنجاه و دو سال یک مرتبه به تعداد معینی,از این پله ها میباید تکمیل گردد .

 

سنگهای بکار برده شده با این تقویم ها ارتباط داشته و پایان هر ساختمان معرف یک دوره نجومی بوده است . در اثر پدیده ی خارق العاده و باور نکردنی که در سال 600 ( البته مبنای تقویم خودشان ) اتفاق افتاده!! مردم مایا ناگهان مجبور شدند شهرهای خود را ترک کنند . شهرهایی با آن معابد زیبا و هرم های که حتی امروزه هم یک شاهکار هنری محسوب می شوند . مجسمه های ظریف, استادیوم های عظیم,میدانهای جالب, همه و همه را پس از صرف این همه تلاش و هنر و کار و کوشش پشت سر گذاردند. پس از تخلیه شهرهای مزبور, جنگل شروع به پیشروی در جهت شهر کرد و گسترش جنگل باعث نابودی ساختمانهای بزرگ گردید و بالاخره تمام آن زیبائی ها تبدیل به تابلوئی از خرابه ها گردید . پس از این واقعه دیگر هیچکس در این شهرها سکونت نکرد .

تا امروز فرضیه های بسیاری توسط باستان شناسان و محققان درباره این کوچ عجیب بیان شده اما تمام آنها تنها یک فرضیه هستند . اجازه بدهید چند فرضیه مهم را که توسط محققان بیان شده برای شما بیان کنم . عده ای بر این عقیده هستند که قوم مایا توسط یک حمله تجاوزکارانه از سرزمین خود بیرون رانده شدند , ولی بلافاصله این سئوال پیش می آید که کدام قدرت قادر بود تا مایاها را که در اوج تمدن و فرهنگ و قدرت خود قرار داشتند شکست بدهند؟ و دلیل دیگر اینکه هیچ اثر و نشانه ای که بتواند از یک برخورد نظامی خبر بدهد در این سرزمین پیدا نشده است . نظریه دیگر این است که مسائل جوی باعث مهاجرت ملی سکنه این سرزمین شده است ولی دلیلی برای طرفداری از این نظریه وجود ندارد. زیرا که فاصله پیموده شده در این مهاجرت دسته جمعی فقط حدود 225 مایل است که حتی یک کلاغ هم می تواند به آسانی آن را طی کند . نظریه دیگر این است که هجوم بیماری باعث این مهاجرت شده اما بازهم همان سئوال فاصله کم مطرح می شود و در آخر چرا بعد از پایان بیماری به شهر خود بازنگشته اند .

 

" ستاره شناسان بی نظیر "

 همانگونه که گفتم "مایا"ها تقویمی بسیار دقیقی داشتند که تا 400 میلیون سال را به صورت دقیق محاسبه کرده بودند که حتی امروز هم برای دانشمندان به صورت یک راز باقی مانده . آنها منجمان و ستاره شناسان بی همتایی نیز بودند که در کار خود بسیار خبره نشان می دادند . آنها پس از مهاجرت دوباره شروع به ساختن ساختمان ها, اهرام و معاید خود , مطابق تاریخی که قبلا در تقویم ثبت شده بود کردند . برای اینکه شما به دقت و بی نظیر بودن تقویم مایاها پی ببرید,دورهای زمانی مورد استفاده آنان را با هم مرور می کنیم. دیدبانی ( رصدخانه )" چی چن" اولین و قدیمی ترین ساختمان مدور ( استوانه ای ) در مایا محسوب می شود و حتی در حال حاضر هم که مرمت شده دقیقا شبیه رصدخانه های امروزی می باشد . ساختمان مزبور,مدور و ارتفاع آن از جنگلهای اطراف بسیار بالاتر است . و به روی سه قطعه زمین مرتفع بنا شده است و در داخل پله هایی مارپیچ قسمتهای پائینی را به قسمت بالائی پست دیدبانی متصل می کند و در قسمت گنبدی این ساختمان دیدبانی دریچه ای است که می توان از طریق آن، ستاره ها و صفحه آسمان را بخوبی دید و رصد کرد. دیوار خارجی آن از نقش های خدای باران و انسانهای بالدار پوشیده شده است . همانگونه که قبلا گفتم اسرار بیشماری در این تمدن ناشناخته وجود دارد . این قوم اطلاعات زیادی از سیارات و بخصوص از اورانوس و نپتون داشتند . باور کردنی نیست ولی آنها در ریاضیات خود از عدد صفر استفاده می کردند و برای همین محاسبات آنها اینگونه دقیق می باشد . آنان معلوماتی که منجر به محاسبات سالهای شمسی و ونوسی می شود را تا چهار رقم اعشاری بدست آورده بودند .

 

این قوم متمدن با فرهنگ اسرار آمیز شان که خود معمائی است ,واقعا از کجا پیدا یشان شد.؟ یکی از دانشمندان به نام "لوئیس چاوز اوروزکو" می گوید که آنها از حوزه رودخانه می سی سی پی به آنجا سرازیر شده اند . اما دانشمند دیگری به نام "سیلو انوس جی مورلی " عقیده دارد که آنها از همان نژاد اسکیمو یا از قبایل سرخپوست ساکن در شمال آمریکا بوده اند . در افسانه ها چنین آمده است : که در بین بنیان گذاران امپراطوری مایا , سردارانی به نام "بالام کوئیچ" (ببرخوش خنده) که رئیس قبیله کاوک بود و "بالام ایاب(ببر شب) که رئیس قبیله نیتروی بود , "ماوکوتاح" (نام مصور) که رئیس قبیله اهائوکوئیس بود و "بالام ایکوبی" (ببر کره ماه ) که رئیس قبیله تاموت و ایلوراث بود, قرار داشتند . تمام اینها می رساند که مایاها قرابت نزدیکی با اینکا ها داشتند .

احتمالا امپراطوری آنها ابتدا در محل استان پیتن در کشور گواتمالا در اوایل مسیحیت شکل گرفته است ( البته بعضی معتقدند که 200سال قبل از میلاد بوده ) قدیمی ترین تاریخی که در دست می باشد مربوط به سال 57 میلادی است .

 

و از سال 400 میلادی به بعد, آن اربابان کره زمین – عنوانی که آنها به خودشان داده بودند – شروع به گسترش به سوی شمال غربی و جنوب غربی به سمت مکزیک, هندوراس و سایر قسمتهای آمریکای مرکزی نمودند . سپس در سال 909 میلادی به دلایل نامعلومی خانه و کاشانه خود در شهرهای باشکوه را که با آن همه زحمت در طول قرنها بنا کرده بودند, رها نمودند و اجازه دادند جنگل با رشد سریع و بی رویه خود آنها را در کام خود فرو ببرد . آنها به "یوکاتان" نقل مکان کردند, این موضوع از آنجا بیشتر عجیب جلوه می نماید که کشوری را که ترک نمودند , بهشت آسا و حاصلخیز بود , در صورتی که وطن جدید آنها قلمرو حیوانات وحشی و حشرات سمی بوده و لم یزرع و غیر قابل سکونت بود .

 

مایاها در دوران شکوفائی خود به چیزهای بزرگی دست یافتند . قدیمی ترین شهر آنها در " یواکزاکتون " در کشور گواتمالا یک مرکز مهم ستاره شناسی بوده و دارای یک بنای منحصر به فرد در دنیا بود, یعنی یک هرم در داخل یک هرم بزرگتر دیگر , و در نزدیکی آن مرکز , شهر "تیکالا " قرار داشت که پایتخت مذهبی و علمی محسوب می شد و دارای معابد سلطنتی باشکوه و باغهای معلق و یک استادیوم ورزشی بزرگ بود که بازی های ورزشی ملی خود را که شبیه به بازی بسکتبال امروزی ماست در آنجا برگزار می کردند . این ورزش در واقع در عصر ما قبل کریستف کلمب در سراسر آمریکای جنوبی محبوبیت داشت, ولی در میان مایاها بازی آنطوری بود که برای تماشاچیان خطر به همراه داشت , یعنی بازیکنان می بایست یک توپ لاستیک سفت را از میان یک حلقه سنگی که بطور عمودی در فاصله نسبتا دوری نصب شده بود, شوت نموده و از آن رد نمایند,تا یک امتیاز بیاورند . لذا وقتی که بازیکنی موفق می شد توپ را از حلقه رد نماید , موظف بود آنقدر تماشاچیان را دنبال نماید و هر کدام را که به چنگ آورد لخت نموده و هست و نیست او را تصاحب نماید و این عمل تعقیب و گریز آنقدر ادامه داشت تا سوت خاتمه کشیده شود .

 

از مراکز مهم دیگر " یوکاتان " – یکی " اوکسمال " و دیگری " چیکن ایتزا " بود که حدود سال 534 میلادی بنیان گزاری شدند و هنوز هم می توان شکوه و عظمت شاهانه آنها را از روی خرابه های باقی مانده مشاهده نمود و موضوع عجیبی که در مورد آنها وجود دارد , شباهت بناهای یادبود آنها از نظر طرح و سبک به بناهایی از این دسته در کشور " کامبوج " و سایر قسمت های جنوب شرقی آسیا ست!! بعضی از محققین عقیده دارند که در کنار خیابانهای شهرهای مایاها حوضچه های آب سرد و گرم وجود داشته و آب آنها از چشمه های آب گرم تامین نمی شده است بلکه با استفاده از وسایلی آب را گرم می کرده اند . این اقدام آنها در خور تعمق و ستایش است, و تاسیسات مشابه آن در زیر خرابه های قصر " ماینوس " در جزیره کرت و بعضی از شهرهای آسیائی مشاهده شده است . واقعا اصول شهر سازی مایاها بی نظیر است . سیستم فاضلاب و همچنین آبرسانی آنها بسیار منطقی و باور نکردنی است , اما این اقوام با این تمدن عظیم از چرخ استفاده نمی کردند . آنها جاده های زیبا و حصار کشی شده را می ساختند اما هیچ نشانی از چرخ و وسیله های چرخدار در این قوم به چشم نمی خورد .

 

" و آن گاه خدایان از آسمان آمدند و از ما جایی برای نشستن می خواستند. به قومم وعده دادند که بناهایی بسازید تا بتوانیم بر روی آن فرود آییم و ما دوباره بر می گردیم، همان هنگام که بنا ساخته شد و این قوم را با خود می بریم و برای رسیدن به اهدافشان، به آن قوم علم ریاضیات و نجوم بخشید. و در روز موعود آنها برگشتند و هزاران نفر از اقوامم را بردند و من می دانم."

 

در ضمن در مورد تقویم باید بگویم که تمامی پیشگوئی های مایا ها با اندکی تاخیر یا زودتر بوقوع پیوسته اند (در حدود سی ثانیه عقبتر یا جلوتر!!!) حتی وقوع جنگ ها و بلاخره پایان دنیا در سال 2012 !!! / البته گفته میشه که پایان تقویم یعنی پایان این دوره و ورود به دوره ای جدید ، به هر حال تنها خدا قادر مطلقه /

 

آنها نحوه ی پایان زندگی در زمین را برخورد تخته سنگی عظیم به آن پیش بینی کرده اند. البته ستاره‌شناسان برای کاهش نگرانی ساکنان کره خاکی، اعلام کرده‌اند که احتمال برخورد این تخته سنگ عظیم به کره ما، یک در 900000 است!! جالب است که بدانید در صورت برخورد، شدت آن بیشتر از 20000000 بمب اتم خواهد که بر هیروشیما انداخته شده! این تخته سنگ سرگردان‌، از زمان تشکیل منظومه خورشیدی5/4 میلیارد سال پیش بر جای مانده و بیشتر آنها در مکانی میان مریخ و مشتری در مداری که کمربند استروییدها نامیده می‌شوند درحال گردش هستند. این سنگ‌های عظیم و سرگردان به خاطر جاذبه ستاره‌های دنباله‌دار یا سایر سیارات ممکن است هر از گاهی از مدار خود خارج شده و به سوی زمین حرکت کنند. نام این تخته سنگ عظیم و سرگردان فضایی 2003 QQ47 است.

آیا براستی اینگونه خواهد شد. آیا این پیشگوئی بوقوع خواهد پیوست.؟؟ جواب چه آری باشد و چه هرگز , چیزی را از ارزشهای این قوم اسرار آمیز کم نخواهد کرد.

 

پرفسور " ریماند کارتایر " درباره مایاها اعتقاد دارد که : آنها در خیلی از زمینه های علمی از همتایان یونانی و رومی خود جلوتر بودند . آنها در ستاره شناسی و ریاضیات خیلی ماهر بوده و در نتیجه علم گاه شماری را به مرحله تکامل رساندند . آنها رصدخانه های گنبدی شکلی را می ساختند که از نظر جهت یابی از رصدخانه های قرن هفدهم پاریس دقیق تر بود . از آن جمله می توان به رصدخانه " کاراکل" اشاره نمود که در شهر "چیکن ایتزا" در سه طبقه ساخته شده بود . همچنین تقویم های بسیار دقیقی را بر مبنای سال 260 روزه ,ویژه امور مذهبی , 365 روزه خورشیدی و 584 روزه سیاره زهره تدوین کرده بودند .

امروزه طول دقیق یک سال خورشیدی بعد از محاسبات طولانی در 2422/ 365روز تثبیت شده است . در صورتی که مایاها همین تقویم را 2420/365 برآورد کرده بودند که تا سه رقم اعشاری مشابه تقویم امروزی صحیح میباشد.!! همین پرفسور درباره تقویم مصریان میگوید : احتمال دارد مصریان نیز به چنین رقم دقیقی دست یافته باشند و آنرا از روی اندازه های اهرام استنباط می کنیم . در صورتی که مایاها تقویم مدونی داشته اند . هنر بسیار پیشرفته مایاها همسویی های فراوانی با هنر مصریان دارد . مثلا نقاشی های آبرنگ دیواری و یا تصاویر روی کوزه های آنها نیم رخ کاملا واضحی از انسانهای سامی را نشان میدهند, که یا در حال شخم زدن هستند یا ماهی گیری می کنند , یا دارند ساختمان بنا می کنند و یا به فعالیت های مذهبی مشغول می باشند . نمونه های مشابه آن را جز در مصر در جای دیگر نمی توان سراغ گرفت . از سوی دیگر سبک کوزه گری آنها شبیه به کوزه گری اتروریا و سنگ تراشی آنها مشابه هندوها و اهرام پلکانی با شیب تند شان نیز شبیه به اهرام " انگکوروات " است .

 

  "ریاضیات در سنگ نبشته ها "

در تمام تمدنهای دنیا , کتابت به صورت ناقص آغاز شد و در طول سیر خود,به صورت یکنواخت و تدریجی تکامل پیدا کرد . اما این امر در مورد مایاها صدق نمی کند, زیرا هنر کتابت آنها از همان آغاز تمدن شان به حد کمال رسیده بود . در ریاضیات نیز مایاها از وجود صفر باخبر بوده اند , آنها صفر را به صورت یک صدف ریز بکار می بردند .

همچنین به سیستم اعشاری,لگاریتم و دیگر محاسبات ریاضی آشنا بوده اند پرفسور " انر " در این باره چنین نوشته است : موقعی که تصویری در یک کتیبه مثلا 10 مرتبه یا بیشتر تکرار می شود و یا تعداد پله های یک هرم تا انتهای به صورت دقیق و حساب شده محاسبه می گردد, این نشانه یک محاسبه دقیق ریاضی می باشد . تمام هنر مایاها در ریاضیات متمرکز شده بود که در نهایت به روی کتیبه های سنگی منتقل شده است . علم نجوم نیز در مایاها نسبت به بقیه اقوام آن سرزمین به مراتب پیشرفته تر بوده است, آگاهی آنها به سیستم منظومه خورشیدی و صور فلکی تعجب برانگیز است .

یک طاق با عظمت به یادبود کنگره ستاره شناسی که در 2 ماه سپتامبر 503 میلادی در "کوپان" آن سرزمین بر پا گردید,بنا شده است ( واقعا جای تعجب دارد که این قوم اسرار انگیز این همه علم و معرفت را از کجا آموخته اند.؟. کتیبه ای که نشان از گرامی داشتن این کنگره ستاره شناسی که در آن بزرگترین عالمان و ستاره شناسان مایا در آن شرکت کردند با تاریخ مختص مایا بر طاق یکی از بناها نقش بسته است.!! ) ساختمان رصد خانه ی آنها بطور شگفت انگیزی مشابه رصدخانه های امروزی ما می باشد,منتهی بدون وجود دستگاه و آلات مدرن ستاره شناسی امروز, و جای تعجب اینجاست که آنها بدون داشتن این قبیل تجهیزات چگونه توانسته اند اطلاعات دقیقی در مورد اجرام سماوی کسب نمایند.!! آیا براستی آنها " اربابان کره زمین " بوده اند.؟ اجازه بدید یک نگاه کلی به شهرهای مایا بیندازیم . شهرهای آنها با جلال و جبروت, تمیز و مرتب بوده است . میدان ها و چهارراه های آنها وسیع و سطح خیابانها یا سنگ فرش بوده و یا با ماده سفید سیمان مانندی پوشیده شده بود . معابد آنها مزین به تصاویر عظیم موجودات عجیب و باغچه ها و آب نماهای زیبا در همه جا بچشم می خورد. یک سیستم فاضلاب بهداشتی تمام شهر را در بر گرفته . جاده های آنها به خوبی جاده های اینکاها نبوده ولی این چیزی از ارزش جاده های آنها کم نمی کند . مثلا جاده ی به طول 100 کیلومتر از کوبا به یاکزونا که با سیمان پوشیده شده و طرفین آن نرده کشی شده بود و تماماً از یک منطقه صعب العبور باتلاقی گذشته است . سئوال این است که " مایاها که از چرخ استفاده نمی کردند و هیچ گاری و یا وسیله چرخداری در شهر آنها نبوده این جاده ها را برای چه احداث کردند.؟ " . مایاها انواع مختلف گیاهان را پرورش داده و رنگ های متنوع گیاهی تولید می کرده اند – مثل آبی , بنفش,نیلی و رنگهای دیگر . آنها همچنین از لاستیک برای ساختن پای افزار,توپ بازی و ضد آب نمودن لباس هایشان استفاده می کردند ( البته منظور از لاستیک درختی میباشد که از آن صمغی بدست می آید که خاصیت لاستیک دارد و به همین نام آنرا می شناسند ) آنها حتی از برگهای فندق وحشی و با استفاده از چسب و صمغ , کاغذ و کتاب درست می کردند . با وجود اینها تفاوت تکنیک آنها غیر عادی نبود . این خلاصه ای بود از تمدنی که "مایا "نام دارد و همچنان اسرار آمیز باقی مانده . هنوز کسی نمی داند که آنها این همه علم را از کجا بدست آوردند .

 

چرا مهاجرت ملی کردند . و این تمدن عظیم چگونه از میان رفت؟؟!!!

در حالی که هرگز سند مطمئنی از وجود موجودات سیارات دیگر در دست نیست ولی بسیاری از دانشمندان معتقدند که : ما تـنها نیستیم ...

زمین ما تنها یک قسمت از میلیارد میلیارد قسمت این جهان هستی است. امروزه ما با این همه پیشرفت هنوز بیش از یک قسمت از این جهان را کشف نکردیم.

البته اگر کل جهان را یک میلیون قسمت در نظر بگیریم. یعنی واقعاً خدا همه ی این جهان را برای ما خلق کرده؟ یا به غیر از ما باز هم موجوداتی دیگر در این پهنه زندگی می کنند؟

توجه! پیش نیاز اینکه آدم فضایی باشه این نیست که پوست سبز چروک با چشمای گردویی داشته باشن .شاید اگر موجود دیگری باشد او هم مثل ما آدم باشد ولی از نژادی غیر از انسانها یا حتی عین خود ما باشه / به عنوان مثال شخصیت اصلی فیلم روزی که زمین از حرکت ایستاد/

 

درست در وسط سال شمسی یعنی پانزدهم مرداد ماه همین دو سال پیش مردم شمال روسیه گزارش یه بشقاب پرنده را دادند. عده ی زیادی می گفتند که فرود یک شی عجیب را در یکی از مزارع بیرون شهر دیده اند. پلیس گروهی را برای بررسی موضوع به مزرعه ی مذکور فرستاد تا آنها اولین افرادی باشند که شاهد شگفت انگیز ترین منظره ی عمرشان باشند دایره ای بزرگ در وسط مزرعه به وجود آمده و همه ی پوشش گیاهی زیرش از بین رفته.گیاهانی که در اطراف دایره بودند نیز تغییر رنگ دادند. از آنجا که امروزه پرواز هواپیماهای جاسوسی با اشکال مختلف در سراسر جهان رایج است، این واقع برای دولت مردان تعجبی به همراه نداشت. اما آنها می خواستند بدانند این جاسوس از کجا بوده و برای همین منظور تحقیقات عظیمی برای پی بردن به هویت شی انجام دادند اما معلوم شد این شی نه تنها از آمریکا نیست بلکه به هیچ نقطه ای از زمین تعلق ندارد. حدستون درسته. تغییر رنگ گیاهان مزرعه نمی تونسته به وسیله ی هیچ ماده ای بر روی کره ی زمین باشد. ( میتونید به لینک مطلب اشکال گندم زار مراجعه کنید/

 

پانزده سال پیش در بروکسل گزارش حرکت یک شی مشکوک داده شد. بلافاصله دو هواپیمای اف 16 برای بررسی موضوع فرستاده شد.آنها یوفو را در 2000 متری زمین پیدا کردند و به تعقیبش پرداختند. اما یوفو در یک ثانیه از آن ارتفاع به ارتفاع 180 متری آمد و فرار کرد. دو مطلب مهم این اتفاق چه بود؟

این تغییر ارتفاع فشاری برابر 400 جی بر یوفو و ساکنان آن وارد می کند یعنی 100 برابر فشاری که انسان تحمل می کنم و 10 برابر تحمل هر هواپیمایی این تغییر نشون میده یوفوی ما با سرعت 6500 کیلومتر در ساعت حرکت می کنه و خب بر اثر برخورد با هوا باید دمای بدنه اش حدود 4500 درجه باشه. این که چه جوری ممکنه رو کاری ندارم فقط اینو بچسبید که نمی تونسته ساخت یه انسان باشه.

یکمم از اهرام مصر بگم: در باره ی صورتک مریخی حتماً مطالبی شنیدید.این صورت هر روز ساعت 18 با صورت ابولهول در یک راستا قرار می گیره . در ضمن در مقابر ابولهول قطعه سنگی کشف شده با طراحی صورتی بر روی آن که دقیقاً، تکرار می کنم دقیقاً عین همون صورت روی مریخ است.در ضمن بیش از 10 سال از مشاهده ی صورت مریخی توسط انسان ها نگذشته .

 

اما چه حالت هایی برای وجود یک موجود فضایی می شه در نظر گرفت؟

امکان داره این موجودات در هر جایی باشند حتی ماه و حتی بر روی همین زمین خودمون. طبق گفته های صریح خدا، ما و جن ها هم زمان بر روی همین کره زندگی می کنیم. چرا نمی بینیمشون؟ این مسئله دو جور تو ذهن من حلاجی می شه.

بعد چهارم:ما که در بعد سوم زندگی می کنیم مثل یه حباب وسط بعد چهارم معلقیم. مثلاً یه کاغذ بردارید و یه مربع روش بکشید. تو مربع هم یه خط بکشید. حالا خط (معرف بعد اول) در داخل مربع(بعد دوم) است و مربع بروی کاغذ در دنیای پیرامون ما( بعد سوم) است و ما نیز متراقباً در بعد چهارمیم. تو همین بعد هم ما می تونیم دو کاغذ( چون کاغذ خیلی نازکه دو بعدی در نظر می گیریم)رو طوری قرار دهیم که دیدی نسبت به هم نداشته باشند. مثلاً در امتداد هم باشن.پس دنیای سه بعدی ما و دنیای سه بعدی جن ها و هر دنیای دیگری به طور هم زمان می تونه در بعد چهارم باشه بدون اینکه هر کدومشون به اون یکی دسترسی داشته باشن.

یه قضیه هم مربوط می شه به فرکانس ها. ببینید صداها دارای فرکانسن. مثلاً مورچه یا سوسک هم صدا دارن ولی چون تو فرکانس شنیدن ما نیستن ، نمی شنویم .به نظر من دید هم دارای همین فرکانس هان. یعنی یه چیزایی وجود دارن ولی ما نمی بینیم چون در محدوده ی دیده ما نیستند)نه از لحاظ دوری و نزدیکی ها) پس ممکن همه جا باشن ولی ما نبینیمشون.

این موضوع تا حدی پیش رفته است که در سالهای اخیر توجه خیلی‌ها به دولت آمریکا و ارتباط آن با فضایی‌ها جلب گشته و در این رابطه داستان‌های زیادی بر سر زبانها افتاده و فیلم‌های زیادی ساخته شده و راست یا دروغ افراد بسیاری گزارش داده‌اند که با چشمان خود آدم فضایی‌ها را دیده‌اند.

    هیچ نظری تا کنون برای این مطلب ارسال نشده است، اولین نفر باشید...