تجربه نزدیک به مرگ

نوشته شده توسط:کیوان فیض مرندی | ۰ دیدگاه

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد

صعود در فلک الافلاک (هیرونیموس بوش)

 

تجربه نزدیک مرگ (به انگلیسی: NDE: Near-death Experience) که در فرهنگ اسلامی خلسهٔ عارفانهٔ پیش از مرگ شناخته می‌شود، به حوزه گسترده‌ای از تجربیات شخصی اشاره می‌کند که به مرگ قریب‌الوقوع مربوط می‌شود.

 

تجربه اصلی

شامل احساسات مختلفی از جدا شدن از بدن گرفته تا احساس شناور شدن، وحشت زیاد، آرامش مطلق، امنیت، حرارت، تجربه از هم پاشیدگی کامل و رؤیت نور. که برخی افراد آن‌را خدا یا وجود روحانی تلقی می‌کنند.[۱]

بعضی افراد و فرهنگ‌ها تجربه نزدیک مرگ را یک نگاه آنی روحانی و ماوراءالطبیعه به زندگی پس از مرگ می‌دانند و شاید همان مکاشفه در فرهنگ و ادبیات ایران باشد .[۲]

تجربه نزدیک مرگ پدیده‌ای است که در رشته‌های فراروانشناسی * parapsychology، روانشناسی psychology، روانپزشکی psychiatry و طب بیمارستانی hospital medicine مطالعه می‌شود.[۳]

چنین مواردی معمولاً بعد از اینکه فردی مرگش از لحاظ بالینی قطعی شده یا خیلی نزدیک به مرگ است گزارش شده‌است. از این رو آن را تجربه نزدیک مرگ نامیدند.هر چند ممکن است این تجربیات در مواقعی که رویداد تهدیدکننده زندگی رخ نمی‌دهد نیز روی دهد.

ابتدای این بحث باید توانست مرگ را تعریف نمود، یعنی این تعریف یک چیز قطعی و نهای نیست علت آن هم روشن است بعد از آن که از نظر پزشکی شخصی را مرده اعلام می کنند تا چند روز برخی از سلول های بدن فعال می باشد، مثال رشد ریش و حتی بینایی که فرد مرده تا چند روز از دست نخواهد داد، پس بنابراین ماجرای مرگ ماجرای یک قرارداد پزشکی می باشد، وقتی که در حقیقت ضربان قلب متوقف می شود و خون به مغز نمی رسد و در نتیچه قسمت هایی از مغز از کار می افتند و در این حالت است که فرد از نظر پزشکی مرده اعلام می شود و امکان برگشت نیز وجود ندارد.. اما در برخی از موارد مانند حوادث و عمل های جراحی که بسیار هم دیده شده است، خون زمانی که میخواهد به مغز برسد و قلب بر اثر حادثه کمی ضعیف تر شده و قدرت پمپاژ کافی و رساندن خون لازم برای مغز را ندارد به ناچار مغز انسان ها که از ۳ لایه مختلف تشکیل شده که لایه اول که تمامی کارهای اصلی و اساسی را انجام میدهد و در حقیق لایه پایه مغز محسوب میشود، و تمامی فعالیت های حیاتی به این لایه مرتبط است ((در این لایه انسانها با خزندگان مشترک هستند)) که در موارد ذکر شده زمانی که زندگی در خطر است، این قسمت می بایست تمام فعالیت های خود را انجام دهد زیرا تنفس، فعالیتهای قلبی مغزی و فعالیت های حیاتی بدن به این قسمت مرتبط می باشد، همچنین لایه دوم یا همان لایه میانی که قسمت ضبط هست و خاطرات و مرکزی هست که تمامی حس ها احساسات و عواطف انسان هاست و لایه بالاتر در واقع لایه سوم که نظام عقلی و استدلالی می باشد.. حالا روزی که انسانها مورد جراحی یا حادثه ای قرار میگیرند مانند تصادفات، جنگها به دلیل انفجارات و .. ((نمونه های زیادی در جنگ ویتنام وجود داشت)) و به دلیل این که لایه اول بتواند کار خود را انجام دهد احتیاج به خون بیشتری نسبت به لایه های دیگر دارد و قلب نیز نمیتواند خون کافی را به مغز برساند لایه های بالا احتمالا میتوانند از کار بیفتند و یا این که کم کار تر شوند و خود را به لایه های پایین میرسانند اما خونی که از لایه های بالا به سمت پایین حرکت میکند از یک مسیر مخروطی شکل قیف مانندی عبور میکند که زمانی که از آن مرحله خون در حال عبور است که در اطراف این مسیر مخروطی شکل سلول های حافظه وجود دارند ابتدا فرد احساس این را دارد که از یک تونل نورانی در حال عبور است یعنی یک تونل با یک نور حیرت انگیز و ضمنا تمام این تونل همه خاطرات گذشته را مانند فیلم های سینمایی از جلوی چشم میبرد بنابراین به نظر میرسد که تمام گذشته به نوعی در مقابل فرد میاید، ((تجربه هزاران نفر)) و زمانی که انسان در جراحی و یا تصادف که حتی نبض تقریبا ضعیف شده است و حتی از کار افتاده است و گاهی از اوقات این افراد مرده اعلام شده اند ((طولانی ترین مدت ۱۹ دقیقه اعلام شده است)) بیشتر افراد این تجربه را داشتند و این حرف را زنده اند و دلیل علمی که اسناد و مدارک بسیار هم موجود است و علت این موضوع این است که همچنان سیستم مغزی در حال فعالیت می باشد و حرکت جریان خودن از آن مسیر مخروطی شکل این وضعیت را به وجود میاورد با نام تجربه نزدیک به مرگ..

 

 

ویژگی‌ها

یک صدای ناخوش‌آیند اولین ادراک حسی است که گزارش شده‌است.

احساس مردن

تجربه خروج از بدن: حس شناورشدن در بالای بدن و دیدن فضای مجاور

حس حرکت بطرف بالا از میان تونلی از نور یا راهروی دراز و باریک

ملاقات با بستگانی که فوت کرده‌اند یا اشخاص روحانی

مرور خاطرات دوران زندگی

احساس بازگشت به بدن همراه با بی‌میلی

تجربه اشخاص مختلف

این تجربه در اشخاص مختلف وابسته به اعتقاداتی که دارند فرق می‌کند. بچه‌ها که زمان کافی برای شکل گیری اعتقاداتشان ندارند تجربه بسیار محدودی در این زمینه دارند. به عنوان مثال پسربچه‌ای که تجربه نزدیک مرگ داشته با برادرش گفتگو کرده‌است و دختری با مادرش مکالمه داشته‌است.[۴] همچنین برخی افراد تجربه نزدیک مرگ بسیار دردناکی داشته‌اند که نشان دهنده حس وحشت از پایان زندگی است. شرایط بالینی که گمان می‌رود منجر به تجربه نزدیک مرگ می‌شود شامل موار زیر است: ایست قلبی، شوک خونریزی هنگام وضع حمل یا عوارض پیش از عمل جراحی، برق گرفتگی، کما، خونریزی مغزی، سکته مغزی، خودکشی ناموفق، افراد در حال غرق یا خفه شدن، حبس نفس، افسردگی جدی[۵] بسیاری از موارد تجربه نزدیک مرگ بعد از یک تجربه بسیار سخت روی می‌دهد. (به عنوان نمونه وقتی مریضی از پرستار یا پزشک می‌شنود که بزودی خواهد مرد.) یا زمانی که فرد در یک وضعیت مهلک قرار می‌گیرد.(مثل شنیدن صدای تصادف اتومبیل از نزدیک)[۶]

 

تحقیقات

پیشگامان پژوهش در زمینه تجربه نزدیک مرگ افراد ذیل می‌باشند:

Elisabeth Kübler-Ross, George Ritchie, Bruce Greyson, Kenneth Ring, Michael Sabom, P.M.H. Atwater, Raymond Moody Jr

کتاب Life After Life نوشته Raymond Moody که در سال ۱۹۷۵ منتشر شده‌است توجه افراد زیادی را به این مسئله جلب کرده‌است.

در سال ۱۹۷۸ انجمن بین‌المللی مطالعات تجربه نزدیک مرگ International Association for Near-Death Studies در کانتیکت آمریکا بنیان نهاده شد. این انجمن همچنین فصل نامه Journal of Near-Death Studies را منتشر می‌کند.

فهرست مجلات آکادمیک و علمی که منتشر شده‌اند یا به طور منظم پژوهش‌های جدید را در موضوع NDE چاپ می‌کنند:

Journal of Near-Death Studies, Journal of Nervous and Mental Disease, British Journal of Psychology, American Journal of Disease of Children, Resuscitation, The Lancet, Death Studies, and the Journal of Advanced Nursing

تحقیقات جدید

دکتر سام پرنیا ، دکتر ﺩﺍﻧﺸﮕﺎﻩ ﺑﺮﻭﮎ ﻧﯿﻮﯾﻮﺭﮎ ﻭ ﻫﻤﮑﺎﺭﺍﻧﺶ ﭘﺲ ﺍﺯ ﭼﻬﺎﺭ ﺳﺎﻝ ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ ﺑﺮ ﺭﻭﯼ ۲۰۶۰ ﻣﻮﺭﺩ ﺍﯾﺴﺖ ﻗﻠﺒﯽ ﺩﺭ ۱۵ ﺑﯿﻤﺎﺭﺳﺘﺎﻥ ﺗﻮﺍﻧﺴﺘﻨﺪ ﺩﺭﮎ ﺗﻘﺮﯾﺒﺎ ﺭﻭﺷﻨﯽ ﺍﺯ ﺗﺠﺮﺑﻪ ﻣﺮﮒ ﺍﺭﺍﺋﻪ ﮐﻨﻨﺪ . ﺩﮐﺘﺮ ‏« ﺳﺎﻡ ﭘﺮﻧﯿﺎ ‏» ﻭ ﻫﻤﮑﺎﺭﺍﻧﺶ ﭘﺲ ﺍﺯ ﺑﺮﺭﺳﯽ ﻣﻮﺍﺭﺩﯼ ﺍﺯ ﺍﯾﺴﺖ ﻗﻠﺒﯽ ﻣﺘﻮﺟﻪ ﺷﺪﻧﺪ ﮐﻪ ﺗﺼﻮﺭ ﺧﺎﻃﺮﺍﺕ ﻭ ﺣﺲ ﺑﯿﻨﺎﯾﯽ ﺩﺭ ﺣﺎﻟﺘﯽ ﺍﺯ ﺗﺠﺮﺑﻪ ﺧﺮﻭﺝ ﺍﺯ ﺑﺪﻥ، ﻫﻤﺰﻣﺎﻥ ﺑﺎﻋﺚ ﺗﺪﺍﻋﯽ ﺭﻭﯾﺪﺍﺩﻫﺎ ﺑﻪ ﺻﻮﺭﺕ ﻭﺍﻗﻌﯽ ﻣﯽﺷﻮﺩ . ﺩﺭ ﺍﻏﻠﺐ ﻣﻮﺍﺭﺩ، ﺍﻓﺮﺍﺩ ﺧﺎﻃﺮﺍﺕ ﻭ ﺗﺠﺮﺑﯿﺎﺕ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺻﻮﺭﺕ ﻭﺍﺿﺢ ﺩﺭﮎ ﻣﯽﮐﻨﻨﺪ . ﺗﺠﺮﺑﻪ ﺯﻧﺪﻩ ﺧﺎﻃﺮﺍﺕ ﺩﺭ ﻫﻨﮕﺎﻡ ﻣﺮﮒ ﮐﻪ ﺍﻏﻠﺐ ﺗﻮﻫﻢ ﻣﺮﮒ ﯾﺎ ﻫﺬﯾﺎﻥ ﮔﻔﺘﻦ ﺩﺭ ﺣﯿﻦ ﻣﺮﮒ ﻧﺎﻣﯿﺪﻩ ﻣﯽﺷﻮﺩ، ﭘﺪﯾﺪﻩﺍﯼ ﺑﺴﯿﺎﺭ ﭘﯿﭽﯿﺪﻩ ﻭ ﻏﯿﺮ ﻗﺎﺑﻞ ﺗﻮﺻﯿﻒ ﺍﺳﺖ؛ ﻫﺮ ﭼﻨﺪ ﮐﻪ ﻣﻄﺎﻟﻌﺎﺕ ﻋﻠﻤﯽ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﺗﺤﻘﯿﻘﺎﺕ ﺑﻪ ﻋﻠﺖ ﺧﺎﺹ ﺑﻮﺩﻥ ﺷﺮﺍﯾﻂ ﻣﺮﮒ ﻣﺤﺪﻭﺩ ﺍﺳﺖ . ﺩﮐﺘﺮ ﭘﺮﻧﯿﺎ، ﺍﺳﺘﺎﺩ ﺩﺍﻧﺸﮕﺎﻩ ﺑﺮﻭﮎ ﻧﯿﻮﯾﻮﺭﮎ دریافت ﺑﺮ ﺧﻼﻑ ﺗﺼﻮﺭ ﻣﻮﺟﻮﺩ ﻣﺮﮒ ﺩﺭ ﯾﮏ ﻟﺤﻈﻪ ﺍﺗﻔﺎﻕ ﻧﻤﯽﺍﻓﺘﺪ ﺑﻠﮑﻪ ﻓﺮﺁﯾﻨﺪﯼ ﺑﺮﮔﺸﺖﭘﺬﯾﺮ ﺍﺳﺖ؛ ﻫﻨﮕﺎﻣﯽﮐﻪ ﺑﺪﻥ ﺩﭼﺎﺭ ﺳﺎﻧﺤﻪ ﺷﺪﻩ ﻭ ﯾﺎ ﻗﻠﺐ ﺍﺯ ﺣﺮﮐﺖ ﻣﯽﺎﯾﺴﺘﺪ ﺩﺭ ﺻﻮﺭﺕ ﻧﺎﻣﻮﻓﻖ ﺑﻮﺩﻥ ﺷﺮﺍﯾﻂ ﺍﺣﯿﺎﯼ ﻗﻠﺒﯽ، ﻓﺮﺁﯾﻨﺪ ﻣﺮﮒ ﺁﻏﺎﺯ ﻣﯽﺷﻮﺩ . ﻫﺪﻑ ﻣﺎ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ ﺩﺭﮎ ﺑﻬﺘﺮﯼ ﺍﺯ ﺣﺎﻻﺕ ﺍﺣﺴﺎﺳﯽ ﻭ ﺗﺠﺮﺑﻪ ﺣﻘﯿﻘﯽ ﻣﺮﮒ ﺍﺳﺖ .ﺑﯿﺶ ﺍﺯ ۳۹ ﺩﺭﺻﺪ ﺍﺯ ﮐﺴﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﺍﺯ ﻋﺎﺭﺿﻪ ﺍﯾﺴﺖ ﻗﻠﺒﯽ ﻧﺠﺎﺕ ﭘﯿﺪﺍ ﻣﯽﮐﻨﻨﺪ، ﺍﻏﻠﺐ ﺍﻇﻬﺎﺭ ﻣﯽﮐﻨﻨﺪ ﮐﻪ ﻫﻨﮕﺎﻡ ﺍﯾﺴﺖ ﻗﻠﺒﯽ ﺣﺎﻟﺘﯽ ﺍﺯ ﻫﻮﺷﯿﺎﺭﯼ ﺭﺍ ﺩﺍﺷﺘﻪﺍﻧﺪ، ﺍﻣﺎ ﺗﻤﺎﻡ ﺗﺠﺮﺑﻪﻫﺎﯼ ﺁﻥ ﺯﻣﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﻣﺼﺮﻑ ﺩﺍﺭﻭﻫﺎﯼ ﺁﺭﺍﻡ ﺑﺨﺶ ﯾﺎ ﺁﺳﯿﺐ ﻣﻐﺰﯼ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﻧﻤﯽﺁﻭﺭﻧﺪ. ﺩﺭ ﻣﯿﺎﻥ ﮐﺴﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﺧﺎﻃﺮﺍﺕ ﻟﺤﻈﻪ ﻣﺮﮒ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﻣﯽﺁﻭﺭﻧﺪ، ۴۶ ﺩﺭﺻﺪ ﺍﺯ ﺗﺠﺮﺑﻪ ﺑﺎﺯﯾﺎﺑﯽ ﺧﺎﻃﺮﺍﺗﯽ ﺗﺮﺳﻨﺎﮎ ﻭ ﻭﻫﻢﺍﻧﮕﯿﺰ ﻣﻨﺘﻬﯽ ﺑﻪ ﻣﺮﮒ ﺳﺨﻦ ﮔﻔﺘﻨﺪ ﻭ ﺗﻨﻬﺎ ﺣﺪﻭﺩ ۱۱ ﺩﺭﺻﺪ ﺍﺯ ﺑﯿﻤﺎﺭﺍﻥ ﻧﺠﺎﺕ ﯾﺎﻓﺘﻪ ﺍﺯ ﻣﺮﮒ ﺗﺠﺮﺑﻪ ﮐﺎﻣﻞ ﺷﻨﯿﺪﺍﺭﯼ ﻭ ﺩﯾﺪﺍﺭﯼ ﺩﺍﺷﺘﻨﺪ . ﺑﺮ ﺍﺳﺎﺱ ﺍﯾﻦ ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ ﻣﺸﺨﺺ ﺷﺪ ﮐﻪ ﺑﯿﻦ ﯾﮏ ﺗﺎ ﺳﻪ ﺩﻗﯿﻘﻪ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺗﻮﻗﻒ ﻗﻠﺐ، ﺗﻮﻫﻢ ﻭ ﻭﻫﻢ ﻣﺮﮒ ﺁﻏﺎﺯ ﻣﯽﺷﻮﺩ ﺑﻪ ﻃﻮﺭﯼﮐﻪ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ۲۰ ﺗﺎ ۳۰ ﺛﺎﻧﯿﻪ ﺍﺯ ﺗﻮﻗﻒ ﻗﻠﺐ ﻣﻐﺰ ﺍﺯ ﮐﺎﺭ ﻣﯽﺍﯾﺴﺘﺪ ﻭ ﺍﯾﻦ ﺭﻭﻧﺪ ﺗﺎ ﺍﺣﯿﺎ ﻣﺠﺪﺩ ﻗﻠﺐ ﮐﻪ ﺣﺪﺍﮐﺜﺮ ۳ ﺩﻗﯿﻘﻪ ﺯﻣﺎﻥ ﻣﯽﺑﺮﺩ ﻣﻐﺰ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﺑﻪ ﮐﺎﺭ ﻣﯽﺍﻓﺘﺪ. ﺩﮐﺘﺮ ﺟﺮﯼ ﻧﻮﻻﻥ، ﻣﺤﻘﻖ ﻭ ﺭﺋﯿﺲ ﺑﺨﺶ ﺍﺣﯿﺎ ﻗﻠﺐ ﺑﯿﻤﺎﺭﺳﺘﺎﻥ ﻧﯿﻮﯾﻮﺭﮎ دریافت ،ﮐﺎﺭ ﻣﺤﻘﻘﺎﻥ ﻭ ﭘﮋﻭﻫﺸﮕﺮﺍﻥ ﺑﺎﯾﺪ ﻣﻮﺭﺩ ﺗﻘﺪﯾﺮ ﻗﺮﺍﺭ ﮔﯿﺮﺩ ﺯﯾﺮﺍ ﻣﻄﺎﻟﻌﺎﺕ ﺷﮕﻔﺖﺍﻧﮕﯿﺰ ﺁﻧﻬﺎ ﺑﺎﻋﺚ ﺭﻭﺷﻦﺗﺮ ﺷﺪﻥ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺗﺮﺳﻨﺎﮎﺗﺮﯾﻦ ﺭﻭﯾﺪﺍﺩﻫﺎﯼ ﺩﺭ ﺍﻧﺘﻈﺎﺭ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺍﺳﺖ .

 

آمارها و پیمایش‌ها

رواج موارد تجربهٔ نزدیک مرگ در تحقیقاتی که انجام گرفته متغیر است.

مطابق پیمایش گلوپ، نیومکزیکو و پراکتر، اکلاهما در سال ۱۹۸۰ تا ۱۹۸۱ از یک واحد نمونه از جمعیت آمریکا، ۱۵ درصد از جامعهٔ آماری گفتند که تجربهٔ نزدیک مرگ داشته‌اند.[۷] ولی در آلمان Knoblauch در سال ۱۹۹۱ یک پیمایش گزینشی انجام داد و دریافت که ۴ درصد جامعه آماری این تجربه را داشته‌اند.[۸]

اما Perera et al در سال ۲۰۰۵ یک پیمایش تلفنی از مردم استرالیا انجام داد. نتیجه این تحقیق نشان داد که ۸٫۹ درصد از آنان چنین تجربه‌ای داشته‌اند.[۹] یک متخصص قلب هلندی به نام van Lommel et al در یک محیط بیمارستانی گروهی از بیمارانی که دچار ایست قلبی شده و با موفقیت بهوش آمدند را مورد مطالعه قرار داد و دریافت که ۱۸ درصد آنها مدعی‌اند تجربهٔ نزدیک مرگ داشته‌اند.[۱۰]

 

بررسی چند نمونه

به عقیده صاحب‌نظران[نیازمند منبع] تئوری‌های روانشناسی یا فیزیولوژیکی که تا به امروز ارائه شده‌اند؛ نمی‌توانند به طور کامل تجربه نزدیک مرگ را تبیین نمایند.[نیازمند منبع] به عنوان نمونه ادعا می‌شود یکبار زنی که مورد جراحی قرار گرفته بود، بعد از به هوش آمدن، بدقت ابزار جراحی‌ای که قبلاً ندیده بود را توصیف کرده، همچنین گفتگویی که بین پرستاران و دکتر در هنگام بیهوشی کامل او صورت گرفت را بیان کرده‌است.[۱۱] در مورد دیگری، گفته می‌شود پرستاری دندان مصنوعی بیمار بیهوشی که دچار حمله قلبی شده بود را از دهانش بیرون آورد و بعد از بهوش آمدن آن بیمار از همان پرستار خواست که دندانش را به او برگرداند. در شرایط عادی ممکن است توجیه این مسئله مشکل باشد که چگونه یک مریض بیهوش توانسته بعد از بهوش آمدن همان پرستار را شناسایی کند.[۱۲] بیشتر افرادی که تجربه نزدیک مرگ داشته‌اند آن را برای خودشان به منزلهٔ نشانه‌ای بر وجود زندگی پس از مرگ دانسته‌اند.

همچنین این فرضیه مطرح شده که شاید اشخاصی که در حالت نباتی پایدار «persistent vegetative state» هستند بتوانند از طریق افکارشان با یکدیگر ارتباط برقرار کنند.[۱۳]

 

تجربیات شخصی

George G. Ritchie در کتاب خود به نام "بازگشت از فردا Return from Tomorrow - ۱۹۷۸

او در سن بیست سالگی در ویرجینیا زندگی می‌کرد. جورج در بیمارستان ارتش مرد و ۹ دقیقه بعد به زندگی برگشت. آنچه برای او در مدت این دقایق روی داد، زندگی‌اش را تغییر داد. در این کتاب جورج از رویارویی خود با تجربه خروج از بدن می‌گوید. و دکتر Raymond Moody در دانشگاه ویرجینیا تجربهٔ او را مورد مطالعه قرار داد و تجربهٔ او باعث شد تا دکتر ۱۵۰ نمونه دیگر را در کتابهای خود بررسی نماید.

 

بتی جین ایدی Betty Eadie، در کتاب در آغوش نور Embraced by the Light

کتاب‌ها

درباره تجربه نزدیک به مرگ کتابهای زیادی نوشته شده‌است. معروفترین کتاب در این مورد، درآغوش نور (غرق در نور)نوشته ""بتی جی ایدی"" می‌باشد. که در این کتاب، نویسنده طی یک عمل جراحی تقریباً می‌میرد و سپس زنده می‌شود وتمام آن تجربیات را در کتاب خود بیان کرده‌است.[۱۴] یکی دیگراز این کتابها که به فارسی هم ترچمه شده کتابی است به نام نور نجات بخش نوشته دانیون برینکلی، این کتاب داستان واقعی مردی است که بر اثر رعد و برق می‌میرد و پس از زنده شدن مشاهدات خود را می‌نویسد.

 

در فیلم‌ها

فیلم Flatliners - 1990 درباره گروهی از دانشجویان رشته پزشکی است که می‌خواهند درباره تجربه نزدیک به مرگ مطالعه کنند. آنها برای مرگ بالینی و احیاء دوباره بوسیله هم دوره‌های خود داوطلب شدند.

در فیلم Final Destination 2 فردی به نام Kimberly Corman قبل از مرگ تمام زندگی خود را در یک لحظه مرور می‌کند.

Stay - 2005 فیلمی است که در آن شخصی به اسم Henry یک تجربه NDE دارد که تا پایان فیلم ادامه دارد. او در تصادفی که بقیه خانواده او هم مردند فوت می‌کند و بین مرگ و زندگی سرگردان است.

در فیلم White Noise: The Light - 2007 نقش اول فیلم Abe Dale بعد از تلاش برای خودکشی یک تجربه NDE دارد. روحش از بدنش جدا می‌شود و در انتهای تونل زن و فرزندش که قبلاً مرده بودند منتظر او بودند. او بعد از یک احیاء موفق دوباره به بدنش باز می‌گردد.

Escape from Hell: دراین فیلم مردی تلاش می‌کند که با قرار دادن خود در معرض ایست قلبی، وجود عالم روحانی را ثابت کند. او پس از دیدن این عالم روحانی (یک شهر روشن و درخشان) خود را در مکانی کاملاً متفاوت می‌یابد.

 

پانویس

Dayspring" Wilson, Kimberli, New Age Journal, (Gainesville, Florida) September 1983, p. 25, retrieved online 1/29/2008

Grossman, Neil (Indiana University and University of Illinois), Who's Afraid of Life After Death? Why NDE Evidence is Ignored, Institute of Noetic Sciences (IONS), 2002 Fontana, David (Cardiff University and Liverpool John Moores University), Does Mind Survive Physical Death?, 2003 London Telegraph, 10/22/2000 article: Soul-searching doctors find life after death, about Drs. Peter Fenwick and Sam Parnia studies of heart attack survivors

Greyson, Bruce (2003), «Near-Death Experiences in a Psychiatric Outpatient Clinic Population», Psychiatric Services, Dec. , Vol. 54 No. 12. The American Psychiatric Association.

The Natural Death Handbook - Varieties of NDE Eleven Thai Near-Death Experiences

van Lommel P, van Wees R, Meyers V, Elfferich I. (2001) «Near-Death Experience in Survivors of Cardiac Arrest: A prospective Study in the Netherlands», Lancet, December 15; 358(9298):2039-45.

Ring, Kenneth: «Heading toward Omega. In search of the Meaning of Near-Death Experience», 1984.

Gallup, G. , and Proctor, W. (۱۹۸۲). Adventures in immortality: a look beyond the threshold of death. New York, McGraw Hill.

Knoblauch, H. , Schmied, I. and Schnettler, B. (۲۰۰۱). «Different kinds of Near-Death Experience: a report on a survey of near-death experiences in Germany», Journal of Near-Death Studies, ۲۰, ۱۵-۲۹.

Perera, M. , Padmasekara, G. and Belanti, J. (۲۰۰۵), «Prevalence of Near Death Experiences in Australia», Journal of Near-Death Studies, ۲۴(۲), ۱۰۹-۱۱۶.

Parnia, Waller, Yeates & Fenwick, ۲۰۰۱; van Lommel, van Wees, Meyers & Elfferich, 2001.

Sabom, Michael. Light & Death: One Doctor's Fascinating Account of Near-Death Experiences. ۱۹۹۸. Grand Rapids, Michigan: Zondervan Publishing House

van Lommel P, van Wees R, Meyers V, Elfferich I. (۲۰۰۱) Near-Death Experience in Survivors of Cardiac Arrest: A prospective Study in the Netherlands. Lancet, December ۱۵;۳۵۸(۹۲۹۸):۲۰۳۹-۴۵.

http://www.medicalnewstoday.com/articles/51473.php, Woman In Vegetative State Communicated Through Her Thoughts

کتاب درآغوش نور نوشته بتی جی ایدی]

 

جستارهای وابسته

en:Near-death studies

en:Alister Hardy

en:Beyond and Back

en:Form constant

en:Sheol

en:Lobsang Rampa

en:Lazarus phenomenon

en:Near-birth experience

Near Death Experience: Heaven and Hell comparison - «My Last Breath», by Matthew Dovel

القای حس خفگی

زیست تعویقی

زنده به گوری

تجربه خروج از بدن (OBE)

بتی جین ایدی

 

پیوند به بیرون

Play and the Paranormal A Conversation with Dr. Raymond Moody

abc's «۲۰/۲۰» interview with Matthew Dovel, (July 13, 2007), Touching Heaven and Hell

    هیچ نظری تا کنون برای این مطلب ارسال نشده است، اولین نفر باشید...