منظور از صندوق عهد در سوره ی بقره آیه 258 امده است چیست؟

نوشته شده توسط:کیوان فیض مرندی | ۰ دیدگاه

داستان تابوت یا صندوق و این که عهد چه بود، در آیه زیر به آن اشاره شده است و ما به طور خلاصه توضیح می دهیم: «وَ قالَ لَهُمْ نَبِیُّهُمْ إِنَّ آیَةَ مُلْکِهِ أَنْ یَأْتِیَکُمُ التَّابُوتُ فِیهِ سَکِینَةٌ مِنْ رَبِّکُمْ وَ بَقِیَّةٌ مِمَّا تَرَکَ آلُ مُوسى‏ وَ آلُ هارُونَ تَحْمِلُهُ الْمَلائِکَةُ إِنَّ فِی ذلِکَ لَآیَةً لَکُمْ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنِینَ ؛ (1) و پیامبرشان به آن ها گفت:" نشانه حکومت او، این است که (صندوق عهد) به سوى شما خواهد آمد. (همان صندوقى که) در آن، آرامشى از پروردگار شما، و یادگارهاى خاندان موسى و هارون قرار دارد،در حالى که فرشتگان، آن را حمل مى‏کنند. در این موضوع، نشانه‏اى (روشن) براى شماست، اگر ایمان داشته باشید».

" تابوت" در لغت به معنى صندوقى است که از چوب مى‏سازند و این که مى‏بینیم به صندوق نقل و انتقال جنازه‏ها تابوت مى‏گویند به همین مناسبت است، اما باید توجه داشت که معنى اصلى تابوت اختصاصى به مردگان ندارد؛ بلکه هر گونه صندوق چوبى را شامل مى‏شود.

در باره این که تابوت بنى اسرائیل و به عبارت دیگر: " صندوق عهد" چه بوده و به دست چه کسى ساخته شد و محتویات آن را چه چیز تشکیل مى‏داد، در روایات اسلامی و تفاسیر و همچنین در کتب" عهد قدیم" (تورات) سخن فراوان است و از همه روشن‏تر چیزى است که در احادیث اهل بیت (ع) و گفته‏هاى بعضى از مفسران مانند: ابن عباس آمده است و آن این که: " تابوت" همان صندوقى بود که مادر موسى او را در آن گذاشت و به دریا افکند و هنگامى که به وسیله عمال فرعون از دریا گرفته شد و موسى را از آن بیرون آوردند هم چنان در دستگاه فرعون نگهدارى مى‏شد و سپس به دست بنى اسرائیل افتاد، بنى اسرائیل این صندوق خاطره‏انگیز را محترم مى‏ شمردند و به آن تبرک مى‏جستند.

موسى در واپسین روزهاى عمر خود الواح مقدس را - که احکام خدا بر آن نوشته شده بود - به ضمیمه زره خود و یادگارهاى دیگرى در آن نهاد، و به وصى خویش " یوشع بن نون" سپرد و به این ترتیب اهمیت این صندوق در نظر بنى اسرائیل بیشتر شده و لذا در جنگ هایى که میان آنان و دشمنان واقع مى‏شد ، آن را با خود مى‏بردند، و اثر روانى و معنوى خاصى در آن ها مى‏گذاشت، و لذا گفته‏اند تا هنگامى که این صندوق خاطره‏انگیز با آن محتویات مقدس در میانشان بود، با سربلندى زندگى مى‏کردند، ولى تدریجا مبانى دینى آن ها ضعیف شد و دشمنان بر آن ها چیره شدند و آن صندوق را از آن ها گرفتند، اما" اشموئیل" طبق آیه فوق و آیات قبل به آن ها وعده داد که به زودى صندوق عهد، به عنوان یک نشانه بر صدق گفتار او به آن ها باز خواهد گشت.

از جمله: " فِیهِ سَکِینَةٌ مِنْ رَبِّکُمْ وَ بَقِیَّةٌ مِمَّا تَرَکَ آلُ مُوسى‏ وَ آلُ هارُونَ" بر مى‏آید که اولا: صندوق عهد، همان طور که گفتیم محتویاتى داشت که جمعیت بنى اسرائیل را آرامش مى‏بخشید و در حوادث گوناگون نفوذ معنوى و اثر روانى در آن ها داشت؛ " فِیهِ سَکِینَةٌ مِنْ رَبِّکُمْ" و ثانیا: قسمتى از یادگارهاى خاندان موسى و خاندان هارون نیز بعدها به محتویات آن افزوده شده بود.

" اشموئیل" به بنى اسرائیل خاطر نشان ساخت که صندوق عهد بار دیگر به میان شما باز مى‏گردد و آرامش از دست رفته خود را خواهید یافت و در حقیقت صندوقى که علاوه بر جنبه معنوى و تاریخى چیزى بالاتر از پرچم و شعار براى بنى اسرائیل بود و وجود آن را نشانه استقلال و موجودیت خود مى‏دانستند و با مشاهده آن به یاد تجدید دوران عظمت پیشین مى‏افتادند، به آن ها باز مى‏گشت، طبیعى است این بشارت بزرگى براى بنى اسرائیل محسوب مى‏شد.

اما منظور از حمل کردن فرشتگان که در ایه به آن اشاره شده است چیست؟

یعنی چگونه فرشتگان صندوق عهد را آوردند؟ مفسران در این باره سخن فراوان گفته‏اند، از همه روشن‏تر این که: در تاریخ آمده است هنگامى که " صندوق عهد" به دست بت پرستان فلسطین افتاد و آن را به بتخانه خود بردند، به دنبال آن گرفتار ناراحتی هاى فراوانى شدند، بعضى گفتند این ها همه از آثار " صندوق عهد" است؛ لذا تصمیم گرفتند آن را از شهر و دیار خود بیرون بفرستند، و چون کسى حاضر به بیرون بردن آن نبود، ناچار آن را به دو گاو بستند و آن ها را در بیابان رها کردند، اتفاقا این جریان درست مقارن با نصب" طالوت" به فرماندهى بنى اسرائیل بود، فرشتگان خدا ماموریت یافتند که این دو حیوان را به سوى شهر " اشموئیل" برانند. هنگامى که بنى اسرائیل" صندوق عهد" را در میان خود دیدند، آن را به عنوان آیت و نشانه‏اى از طرف خداوند بر ماموریت طالوت تلقى کردند.

بنا بر این: گر چه در ظاهر آن دو گاو آن را به شهر آوردند؛ لکن در واقع به وسیله فرشتگان الهى این کار انجام شد، به همین جهت حمل صندوق به فرشتگان نسبت داده شده است. (2) برای اطلاع بیشتر به تفاسیر ذیل آیه مراجعه نمایید.

پی نوشت ها :

1- بقره (2) آیه 248.

2- مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، تهران ، دارالکتب الاسلامیه ، سال 1362، ج‏2، ص 242.

    هیچ نظری تا کنون برای این مطلب ارسال نشده است، اولین نفر باشید...