نقش فرشتگان در اداره عالم (1)

نوشته شده توسط:کیوان فیض مرندی | ۰ دیدگاه

 

دعای سوم صحیفه سجادیه یکی از آموزه های کم نظیر در معرفی فرشتگان می باشد. امام سجاد علیه السلام در این دعا انواع فرشتگان را برشمرده و مأموریت ویژه هر یک از آن موجودات پاک و معصوم را به طور واضح و گویا بیان فرموده است. در این دعا امام ضمن نثار درود و سلام بر فرشتگان، نکته های مهمی درباره این دسته مخلوقات الهی بیان می کنند. این نکته ها از مباحث مهمی است که در جهان بینی دقیق الهی و مکتب انبیاء مورد توجه و عنایت قرار گرفته است. استاد محمد شجاعی در بحث «نقش فرشتگان در اداره عالم» به تشریح این جهان بینی دقیق پرداخته است تا با این نیروها بیشتر آشنا شویم:

حقیقت و اقسام ملائکه

فرشتگان حاملان عرش خدا هستند. عرش به معنای مرکز فرمانروایی خداوند است که برای کل عالم برنامه‌ریزی می‌کنند. حضرت سجادعلیه السلام حداقل 30 فعالیت را درباره عملکرد فرشته‌ها ذکر می‌کنند. مطلق اداره امور عالم با قوای الهی و فرشتگان است. فرشتگان همان قوای حق هستند که خداوند ظهور خودش و اسماءش را از طریق فرشته‌ها انجام می‌دهد. درواقع فرشته‌ها مظهر اسماء الهی هستند و هر اسمی که قرار است کاری کند فرشته‌ها آن‌کار را انجام می‌دهند.

«افرأیتم ما تمنون أأنتم تخلقونه ام نحن الخالقون»؛ خداوند می‌فرماید: آیا آن منی که شما إمناء می‌کنید شما تبدیل به انسان می‌کنید یا ما خلق می‌کنیم یعنی خداوند خلق را به خودش و فرشته‌ها نسبت می‌دهد. پس یکی از عملیات‌های فرشتگان «خلق» است. فرشته‌ها مظاهر خلقت الهی هستند، فرشته‌ها ظهور اسماء خداوند هستند که با آن اسم خداوند خلق را انجام می‌دهد. از وقتی یک نطفه در رحم مادر قرار می‌گیرد حتی قبل از آن هم به کمک فرشته‌ها انجام می‌شود «جعلناه فی قرار مکین»؛ ما خودمان آن را در قرار مکین قرار می‌دهیم. تا خداوند نخواهد خیلی وقت‌ها إمنا صورت می‌گیرد اما بارداری صورت نمی‌گیرد. قرار مکین جایی است که استحقاق بارور شدن را دارد. این کار را فرشته‌ها انجام می‌دهند تا جایی که شروع می‌کند به پیوند با تخمک از میان صدمیلیون اسپرم یکی از آن‌ها با یک تخمک لقاح پیدا می‌کند تا سلول به آن کوچکی و ریزی تکثیر شود و تقسیمات میتوزی و میوزی صورت گیرد و اندام‌زایی شود تا چینش اعصاب، مغز، قلب و... طراحی هرکدام از این اعضاء که تا قیامت هم حیرت اندر حیرت است همه این‌ها توسط فرشته‌ها صورت می‌گیرد. جنین رشد می‌کند و مراحل اخراج از رحم و باز شدن و بسته شدن رحم و برگشتن مادر به حالت اولیه و جریان انداختن شیر در سینه مادر و میلیون‌ها کار که نمی‌توان شمرد و تمام دانشمندان عالم را به زانو درآورده است.

«افرأیتم ما تحرثون أأنتم تزرعونه ام نحن الزارعون»؛ دانه‌ای که در زمین می‌کارید شما رشد و زراعت می‌کنید که تبدیل به یک درخت با آن عظمت می‌شود و میوه می‌دهد، رنگ و بو و آثار و آن قدرت با آن چینش و زیبایی را شما این کار را می‌کنید یا ما؟

 

چینش فرشتگان

هیچ دو برگی مثل هم نیستند. مثل بند انگشت انسان‌ها که هیچ‌کدام باهم یکسان نیستند. این چینش‌ها و نقاشی‌هایی که تغییر می‌کند همه کار فرشته‌هاست. لذا خداوند در جاهایی از قرآن جمع می‌بندد؛ بندهای انگشت را به همان صورتی که در دنیا بوده می‌چینند. عین همان نقشه را دوباره طراحی می‌کنند. هیچ‌کس غیر از خدا و معصومین:که خزانه‌دار علوم خدا هستند و فرشته‌ها نمی‌تواند آماری از برگ‌هایی که تا به حال در عالم به‌وجود آمده، بدهد.

تعداد فرشته‌ها مشخص نیست. «کلّ یوم هو فی شأن» ثانیه‌ای نیست که میلیون‌ها فرشته خلق نشود. اگر صد تا دانشکده بگذارید و قرار شود یک آیه را کار کنند، عاجز هستند، هزاران سال باید کار کنند. مگر آدم می‌تواند درجات فرشته‌ها را بفهمد؟ فرشته‌های زمینی، آسمانی، برزخی، فرشته‌های عالم عقل و... همین‌هاست که انسان را وادار می‌کند یک وقت‌هایی دست از بچه‌بازی بردارد و یک مقدار فکر کند، ظهور تک‌تک اسماء را ببیند. آدم به دنیا می‌آید تا بفهمد و ببیند. اما این‌قدر مشغول بازی دنیا هستیم که کور متولد می‌شویم. خوشا به حال کسی که در مورد فکر کردن روی نظام خلقت یک مقدار جدی شود.

بحث فرشته‌ها را باید جداگانه برای کسانی که دارند در نانوتکنولوژی کار می‌کنند که تکنولوژی حیرت‌انگیز عصر ماست که با چندهزار درجه پایین‌تر از میلیمتر کار می‌کنند، عنوان کرد. ولی بعد از این علم‌هایی خواهد آمد که خیلی حیرت‌انگیزتر است. هنوز امام زمان نیامده که علم برای ما بیاید. این همه آیه در مورد ملائکه‌الله، این همه صیغه جمع در قرآن «انا انزلناه فی لیله‌القدر»، «کل شیء خلقناه بقدر» ما همه چیز را ریاضی خلق کردیم. من و فرشته‌ها قَدَر گذاشتیم.. جهان همین عالم ماده است و خدا همه آن را به تک‌تک ما داده و می‌فرماید: اگر می‌خواهی مرا بشناسی به خودت نگاه کن و اگر می‌خواهی فرشته‌ها را بشناسی باز هم به خودت نگاه کن می‌توانی بشناسی. میزان، انسان است هرچه را بخواهی بشناسی، خودت هستی.

مطلق حرکات در عالم همه به‌وسیله یک قوه‌ای انجام می‌شود. گردش وضعی، انتقالی زمین به‌واسطه‌ قوه‌ای صورت می‌گیرد. چون جسم است و جسم هیچ‌وقت نمی‌تواند خودش حرکت کند. سایر کرات و کهکشان‌ها، بحث جبر، اتمسفر و حرکت یک اتم، الکترون و پروتون، رشد و نموها، حیات، مرگ و میرها و... همه توسط ملائکه صورت می‌گیرد. «الذین یتوفّیهم الملائکه»؛ هر موجودی که می‌خواهد بمیرد حتی یک برگ توسط ملائکه صورت می‌گیرد. حضرت عزرائیل علیه السلام و اعوان و انصار ایشان این کار را انجام می‌دهند. یعنی یک عالم فوق‌العاده با عظمت است. در آنِ واحد در عالم چه تعداد موجودات حیاتشان گرفته می‌شود. یعنی از حالت گیاهی و نباتی تبدیل به جمادی می‌شوند و می‌میرند. همه این‌ها توسط فرشته مرگ صورت می‌پذیرد. چه‌قدر موجود حیات‌دار می‌شوند از حالت جمادی درمی‌آیند و در آن‌ها حرکت ایجاد می‌شود. این کار توسط حضرت اسرافیل علیه السلام انجام می‌شود که کار ایشان دادن حیات و دمِش است. حیات دادن و گرفتن فقط مختص انسان نیست. همه موجودات عالم عمرشان سرمی‌آید و قبض روح می‌شوند، همه این حالت‌ها توسط فرشتگان عالم صورت می‌پذیرد.

حضرت میکائیل مسئول روزی موجودات

هر موجودی که غذا دریافت می‌کند. مثلاً یک باکتری یا یک اتم و سلول را درنظر بگیرید تک‌سلولی‌هایی که غذا می‌گیرند تا یک نهنگ که غذا می‌گیرند، حضرت میکائیل علیه السلام مسئول رزق و روزی همه موجودات است. یک فرشته با همه اعوان و انصارش این کار را انجام می‌دهد. این‌ها قوای خدا هستند. مثل قوای نفس انسان که در یک لحظه میلیون‌ها کار می‌تواند انجام دهد. الان دارند به میلیاردها سلول در درون ما خوراک می‌رسانند. هر سلولی که در بدن انسان می‌میرد، حیات هر کدام را حضرت اسرافیل علیه السلام و قبض روح هر سلولی توسط حضرت عزرائیل انجام می‌شود. چه غوغایی در این عالم اتفاق می‌افتد که ما هیچ کدامشان را نمی‌بینیم ولی او که سازنده همه ذرات است دارد گزارش می‌دهد و بیان می‌کند که این اتفاقات دارد می‌افتد. وقتی ما داریم کار می‌کنیم اطرافمان مملو از فرشته‌های الهی است که خصوصیات مختلفی دارند.

بدین ترتیب از کوچک‌ترین کارها که فرود آوردن قطرات باران است تا بزرگ‌ترین کارها که وحی بر انبیاء و قیام قیامت و برهم خوردن نظام عالم و برپاشدن مردگان از عالم قبور می‌باشد، جملگی توسط مدبرات امر (تدبیرکنندگان امر) و ملائکه موکل انجام می‌شود و اسلام نیز این امور را به ایشان نسبت داده است. امیرالمؤمنین علیه السلام برای ملائکه اقسامی بالغ بر شش یا هفت طایفه ذکر کرده است؛ بعضی ملائکه ارضی، عده‌ای برزخی و ملکوتی و برخی ملائکه عالّین هستند. امام سجادعلیه السلام ویژگی‌هایی از فرشتگان ذکر فرموده‌اند: هرگز در عمل سستی ندارند. خسته نمی‌شوند، آزردگی و بی‌حوصلگی بر آنان عارض نمی‌شود، جدیت در کار و پیوستگی همیشگی دارند و هرگز غفلت نمی‌ورزند.در نهج‌البلاغه نیز صفاتی آورده شده است که آنان نمی‌زایند، زائیده نشده‌اند، خواب ندارند، موت مانند بشر در آنان نیست، احتمال خطا و گناه در آن‌ها وجود ندارد، جملگی معصومند، حقایق نوریه هستند، از ظلمات عالم ماده خارج هستند.

مأموریت چهار فرشته عظیم خداوند

در فراز دوم حضرت 3 فرشته از چهار فرشته عظیم الهی را اسم می‌برند و در فراز بعد در مورد حضرت عزرائیل علیه السلام که ملک الموت است، درود می‌فرستند. این چهار فرشته الهی درواقع تمام کارهای عالم را انجام می‌دهند. با ده‌ها و صدها میلیون فرشته‌ای که در استخدام ایشان هستند گرداننده عالم هستند. کل نظام خلقت در مشت ایشان است. تسلط کامل بر این نظام دارند و این نظام را اداره می‌کنند. ارکان و شغل‌های مهمی که این‌ها دارند ذکر می‌کنند.

کار حضرت اسرافیل این است که وقتی مردم دنیا به برزخ منتقل شدند با صور ایشان همه برای قیامت آماده می‌شوند. ما می‌دانیم که بازتاب صور برانگیخته شدن جمیع انسان‌هاست. منظور از دمِش اسرافیل در صورِ خود این است که چنان تحریکی در نظام خلقت ایجاد می‌کند که میلیاردها انسان که از اول خلقت تا نزدیک قیامت در برزخ رفته‌اند احاطه‌اش به برزخ آن‌قدر زیاد است که با صدا و دمش او همه برای ورود به محشر مهیا می‌شوند. به قول یکی از اساتید؛ این چهار فرشته الهی، دست و پا و سرشان از شرق و غرب عالم بیرون زده است.

میکائیل، در روایات او را مأمور ارزاق، معادن، رشد و نوم درختان و نباتات و پیدایش جانداران، حرکت‌های عظیم افلاک و کرات، پیدایش دگرگونی‌های جوی و حرکت دریاها، پیدایش ابرها و بارش باران و گردش فصول سال به شمار آمده است. این فرشته دارای اعوان و انصار بسیاری است که خود حدیث مفصلی دارد.

ارزاق همه موجودات برعهده حضرت میکائیل است (از تک‌سلولی که در دل اقیانوس هست تا نهنگی که روزی چند تن ماهی می‌خورد و...)

تمام قطرات باران صاحب دارد که کدام فرشته کجا آن را بریزد. طراحی دانه‌های برف به شکلی است که تزئینش می‌کنند و بر زمین می‌ریزند. خداوند به فرشته‌ها می‌فرماید: دانه دانه برف‌ها را طراحی کنید و سر بنده‌هایم گُل بریزید. با چه تشریفات و احترامی که آدم را به سجده وامی‌دارد. یک موسیقی زیبایی دارد. متأسفانه به‌خاطر بی‌فکری‌هایمان خیلی بد زندگی می‌کنیم.

جبرئیل علیه السلام هم که در وصف او آمده؛ «إنّه لقول رسول کریم ذی قوه عند ذی العرش مکین»؛ دارای قدرت فوق‌العاده است و از مکانت بلندی نزد خداوند متعال برخوردار است و نزد خدای صاحب عرش، دارای قوت و قدرت بسیاری است و فرمانروا در بین ملائکه و امین در ابلاغ وحی است.

تمام میلیاردها فرشته‌ای که قدرتشان خیلی بیشتر از ماست تحت فرمان جبرئیل هستند. چه سلطنتی است؟ ملائک زمینی، آسمانی، برزخی و...

در عالم هم یک حقیقت وجود دارد که جان همه عالم است و آن خداوند تبارک و تعالی است. خداوند در مظاهر فرشتگان تجلی می‌کند. نحوه خواست جبرئیل با میکائیل و اسرافیل فرق می‌کند. ساختارهای وجودی فرق می‌کند. یک حقیقت هست که در جبرائیل با میلیاردها فرشته تحت پوشش خودش جلوه می‌کند و همان حقیقت در میکائیل، عزرائیل و اسرافیل با میلیاردها فرشته تحت پوشش خودشان تجلی می‌کند. در باغ گل، گل‌های مختلف با رنگ‌های مختلف جلوه می‌کند. یک حقیقت و این همه جلوه. و اگر تعجب کنی، خداوند می‌فرماید: که ساختار انسان از همه این‌ها پیچیده‌تر است، یک نفس هزاران جلوه دارد. (با صد هزار جلوه برون آمدی که من / با صدهزار دیده تماشا کنم تو را)

 

عدم وجود شهوت در ملائکه

ملائکه از آن‌جا که بدن مادی ندارند، شهوت و غضب هم در آن‌ها راه ندارد و به نفس شَهَوی که کاستی‌های انسانی را به فعلیت می‌رساند و تکامل وجودی را تأمین می‌نماید، نیازمند نیستند. (تکامل در تقابل و جریان مخالف ایجاد می‌شود. در طبیعت هم همین‌طور است.) از این‌رو امام سجادعلیه السلامفرمود که آنان نه به درخواست نفس عمل می‌کنند و نه مانع دیگری در کار است تا آنان را از تسبیح و تقدیس بازدارد. ملائکه احتیاج به کمالات جمادی و نباتی و حیوانی ندارند، برای همین دائماً مشغول تسبیح خداوند هستند و شیفته حق تعالی باقی می‌مانند. بعضی‌ها آن‌قدر غرق درس خواندن هستند که دوست ندارند گرسنگی به سراغشان بیاید یا خواب آن‌ها را فرا بگیرد. پس وقتی ما جریان مخالف را به حداقل برسانیم جریان دیگر دائماً به کار خودش ادامه می‌دهد.

حد وجودی خاص هر یک از فرشتگان

ملائکه از توجه و ذکر حق تعالی و عشق به خداوند خسته نمی‌شوند. آدم می‌تواند با غلبه بر جریان‌های مخالف به سمت خدا برود و بخش‌های انسانی خود را تقویت کند و دائماً تغذیه کند. بلکه کار آنان همواره خضوع و خشوع در مقابل عظمت بیکران خداوند متعال است و چشم‌های آنان چنان در مرحله خضوع و خشوع است که توان بلند کردن سر را ندارند و دیدگان ایشان همواره پایین است. این خضوع و خشوع چشم، کنایه از حدود وجودی آن‌هاست. (قوه شنوایی و بینایی شما هم به محض این‌که نخواهید بشنوید یا ببینید عمل نمی‌کنند. وقتی نفس اراده نکند قوه هم کاری نمی‌کند. قوا کاملاً تسلیم نفس هستند.) کنایه از حدود وجودی آن‌هاست؛ بدین معنا که برای این دسته از ملائکه حدی است که نمی‌توانند با مقام بالاتر از خود ارتباط داشته باشند، اگرچه این ارتباط در حدّ رؤیت باشد و علت آن این است که حجاب‌های موجود بین مراتب آنان چنان است که نمی‌توانند کم‌تر نظری به‌سوی مبدأ متعالی داشته باشند و خود می‌دانند که چشم آنان در برابر انوار فوق‌العاده جلال و عظمت حضرت حق ناتوان است. از آن سو، جلال کبریایی و غنای مطلق حق نیز آن‌چنان است که ملائکه خود را در آن مرتبه نمی‌بینند که درخواست معرفت خداوند را داشته باشند (قوای انسانی همیشه در حد خودشان می‌مانند) لذا به تواضع متوسل می‌شوند زیرا عجز محض در مقابل قدرت تمام، چیزی جز تواضع را نمی‌طلبد. به همین دلیل امام سجاد علیه السلام فرمودند: «المتواضعون دون عظمتک و جلال کبریائک»؛ فرشتگان در مقابل عظمت و بزرگی کبریایی تو خاضع هستند.

اعتراف ملائک به عبادت اندک خود

خدایا بر آن دسته از فرشتگان درود فرست که در آن هنگام که به جهنم می‌نگرند و آن را افروخته بر اهل معصیت می‌بینند، تو را تسبیح نموده و می‌گویند: «ما تو را آن‌چنان که سزاوار تو است عبادت نکرده‌ایم!» جهنم، هنگام دیدن گنهکاران شعله می‌کشد و اینان صدای بسیار مهیب و ترس‌آوری را از جهنم می‌شنوند، ملائکه نیز چون صدای جهنم را می‌شنوند عرض می‌کنند: «سبحانک ما عبدناک حق عبادتک»؛ زیرا عبادت خود را لایق و شایسته شأن مقدس حضرت حق نمی‌بینند و خود و عبادت خود را حقیر می‌یابند. در این فراز حضرت سجاد علیه السلام بر این دسته از فرشتگان درود می‌فرستد زیرا آنان از مقام بلندی برخوردار بوده و به سبحات جلال و جمال الهی آگاهند.

 

فرشتگان رابط میان عالم غیب و پیامبران

دسته دیگر از ملائکه‌الله «اهل قرب» می‌باشند و اینان مقدم بر دیگر فرشتگانند، زیرا واسطه بین عالم غیب و انبیاء و انسان‌های کامل بوده یا حاملان وحی‌اند که از باطن عالم، حقایق غیبی را به پیامبران و بندگان زبده الهی می‌رسانند و خبرها را به‌طور دقیق (بدون هیچگونه خستگی و یا اشتباه) به پیامبر زمان اعلان می‌کنند. برای پیامبران نیز تنها راه دریافت حقایق و معارف همان وحی است. پیامبر هم زمانی وحی را به‌طور صددرصد کامل و صحیح دریافت نموده و با اطمینان تمام آن را نقل می‌کند.

ویژگی های دسته دیگر فرشتگان

در این فراز امام سجادعلیه السلام به گروه دیگری از فرشتگان درود می‌فرستند که در کار سازماندهی عالم هستند. حضرت از آن‌ها یاد کرده و شماری از ویژگی‌های آن‌ها را ذکر می‌کند: 1. آنان اختصاص به ذات حضرت حق دارند و مقربان درگاه الهی و جزو نزدیک‌ترین ملائکه به حضرت ربوبی می‌باشند و تمام همت آن‌ها صرف اطاعت و بندگی اوست و به جز اطاعت فرمان، به هیچ چیز دیگری راضی نمی‌شوند. آنان از همه ماسوی‌الله بی‌نیاز بوده و به جز اطاعت از فرمان دوست به چیز دیگری مشغول نیستند. مثل قوای ما که نسبت به ذات ما همین رابطه را دارند. در استخدام ذات و نفس ما هستند و این نفس است که هروقت می‌خواهد آن‌ها را جلوه یا بسط می‌دهد. یک زمان با عقل یا وهم یا حس کار می‌کنید زمانی دیگر هیچ کاری نمی‌کنید. قوای هرکس ویژه ذات و نفس همان شخص است. 2. آنان به غذا و آشامیدنی احتیاجی ندارند؛ یعنی موجوداتی طبیعی مانند ما نیستند، زیرا اساساً مربوط به عالم ماده نبوده و از فرآورده‌های مادی بهره نمی‌برند. مثل نفس ما همان‌طور که نفس «لا تأخذه سنه و لانوم» قوای ما هم همین کار را می‌کنند و احتیاجی به غذا ندارند. ما نیز در شأن حسی و شأن بدنی این‌گونه هستیم که نیاز به غذا داریم.

3. هرگروه از آنان، در یکی از طبقات عالم علوی ـ یعنی عالم فوق ماده ـ قرار دارند و به‌طور طبقه‌بندی شده و متناسب با میزان مرتبه وجودی‌شان، در مراتب عظیم هستی راه یافته‌اند.

    هیچ نظری تا کنون برای این مطلب ارسال نشده است، اولین نفر باشید...