عالم ذر چیست

نوشته شده توسط:کیوان فیض مرندی | ۰ دیدگاه

در مورد عالم ذرّ بین مفسّرین، محدّثین، حکما و عرفا مناقشات علمی فراوانی وجود دارد که ذکر نظرات همه آنها در این نامه مقدور نیست. لذا در این نامه تنها به نظر برخی از حکمای مفسّر آن هم به صورت کلّی پرداخته می‌شود. چرا که ورود به جزئیّات این مسأله، به معلومات کلامی، فلسفی و عرفانی بالایی نیازمند است.

خداوند متعال می‌فرماید: « وَ إِنْ مِنْ شَیْ‏ءٍ إِلاّ عِنْدَنا خَزائِنُهُ وَ ما نُنَزِّلُهُ إِلاّ بِقَدَرٍ مَعْلُومٍ.»

و هیچ چیزی نیست مگر اینکه خزائن آن نزد ماست و ما آن را نازل نمی‌کنیم مگر به اندازه معلوم و معیّن» (حجر/21)

و می‌فرماید: « لَقَدْ أَرْسَلْنا رُسُلَنا بِالْبَیِّناتِ وَ أَنْزَلْنا مَعَهُمُ الْکِتابَ وَ الْمیزانَ لِیَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ وَ أَنْزَلْنَا الْحَدیدَ فیهِ بَأْسٌ شَدیدٌ وَ مَنافِعُ لِلنَّاس

ما رسولان خود را با دلایل روشن فرستادیم و با آنها کتاب آسمانی و میزان نازل کردیم تا مردم قیام به عدالت کنند و آهن را نازل کردیم که در آن نیروی شدید و منافعی برای مردم است...»(حدید/25)

باز می‌فرماید:« یا بَنی‏ آدَمَ قَدْ أَنْزَلْنا عَلَیْکُمْ لِباساً یُواری سَوْآتِکُمْ وَ ریشاً وَ لِباسُ التَّقْوى‏ ذلِکَ خَیْر....

اى فرزندان آدم! ما لباسى براى شما نازل نمودیم که اندام شما را مى‏پوشاند و مایه زینت شماست؛ اما لباس تقوا بهتر است....»( الأعراف: 26)

آیه 21 حجر دلالت بر این دارد که همه موجودات، حقایقی جاویدان نزد خدا دارند، چون هر چه نزد خداست زوال ناپذیر است. «ما عِنْدَکُمْ یَنْفَدُ وَ ما عِنْدَ اللّهِ باقٍ» (نحل/96) و در آیه 25 حدید بیان فرمود که خداوند متعال همانگونه که کتاب آسمانی را از نزد خود (علم خود) نازل نموده است آهن را هم از نزد خود نازل کرده است. در آیه 26 اعراف نیز لباس را نازل شده از سوی خود معرّفی نمود. بنا بر این، حقیقت همة اشیاء قبل از ایجاد دنیایی آنها با اسباب و علل دنیایی، به نحو وجود علمی در مرتبه علم الهی موجود بوده است. حقایق اشیاء از این مرتبه تنزّل یافته، مراتب گوناگون وجود را یک به یک طی می‌کنند تا در نهایت به پایین ترین مرتبة عالم ملکوت می رسند. آنگاه از عالم ملکوت با تدبیر و ترتیبی ویژه و به صورت آن به آن و به تدریج به عالم مادّه نازل می‌شوند. برای مثال حقیقت یک سیب از علم الهی نازل شده مراتبی را طی نموده به ملکوت سفلی می‌رسد و آنگاه لحظه به لحظه صورت سیب به مادّة موجود در درخت که از خاک گرفته می‌شود افاضه می‌شود. از نگاه افراد عادی چنین به نظر می‌رسد سیب خودش بزرگ می‌شود و به سوی فعلیّت خود پیش می‌رود؛ امّا از نگاه کسی که از افق ملکوت به عالم مادّه نظاره می‌کند مادّه سیب تنها قبول صورت می‌کند و این حقیقت ملکوتی سیب است که به اذن الله صورتهای پیاپی را به مادّه افاضه می‌کند.

انسانها نیز چنین پُرسه‌ای را طی می‌کنند تا وارد عالم مادّه شده و تکامل پیدا کنند. با این تفاوت که دیگر موجودات هر صورتی را که از جانب ملکوت به آنها افاضه شود به صورت طبیعی قبول می‌کنند؛ یعنی تا جایی که موجود قابلیّت دارد صورتها به او افاضه می‌شوند. امّا انسان افزون بر این، در مواردی قابلیّت خود را هم در دست خود دارد؛ یعنی در مواردی می‌تواند قابلیّت خاصّی را در خود فراهم کند تا صورت کمالی خاصّی را از عالم ملکوت بگیرد یا بالعکس می‌تواند قابلیّت موجود خود را معطّل گذارد یا حتّی نابود سازد و در نتیجه خود را از برخی صور کمالی که در حقیقت ملکوتی او وجود دارند محروم سازد.

به تصریح آیات و روایات، حقیقت ملکوتی همة انسانها خدا را می شناسد. چون حقیقت ملکوتی اشیاء ذاتاً عالم به خدا بوده و ربوبیّت حق تعالی را نسبت به خود با تمام وجود ادراک می‌کند.

خداوند متعال می‌فرماید:

« وَ إِذْ أَخَذَ رَبُّکَ مِنْ بَنی‏ آدَمَ مِنْ ظُهُورِهِمْ ذُرِّیَّتَهُمْ وَ أَشْهَدَهُمْ عَلى‏ أَنْفُسِهِمْ أَ لَسْتُ بِرَبِّکُمْ قالُوا بَلى‏ شَهِدْنا أَنْ تَقُولُوا یَوْمَ الْقِیامَةِ إِنَّا کُنَّا عَنْ هذا غافِلینَ».

« و(به خاطر بیاور) زمانى را که پروردگارت از پشت فرزندان آدم، ذریه آنها را برگرفت؛ و آنها را بر خودشان گواه ساخت؛ (و فرمود:: آیا من پروردگار شما نیستم؟ گفتند: آرى، گواهى مى‏دهیم. (خدا چنین کرد تا مبادا) روز رستاخیز بگویید: ما از این، غافل بودیم.»(الأعراف:172)

خداوند متعال در این موطن و قبل از ورود به دنیا، ذات و حقیقت همة انسانها را بر خودشان گواه ساخته و از آنها پیمان گرفته است که جز به ربوبیّت او نگرایند. لذا در عمق وجود همة انسانها این ندای الهی و ملکوتی باقی مانده است که از آن تعبیر می‌شود به ندای فطرت و پیمان فطرت. « ابن مسکان گوید: از امام صادق(ع) درباره آیه میثاق پرسیدم که آیا این جریان به صورت مشاهده بود؟ امام فرمودند: آری، پس معرفت در جان آنها ثابت ماند ولی موطن پیمان را فراموش کردند؛ و به زودی آن را به یاد آرند. و اگر آن واقعه نبود کسی نمی دانست آفریدگار و روزی دهنده اش کیست؟...»( ترجمه رسائل توحیدی، علامه طباطبایی، ص151)

نبی اکرم(ص) فرمودند: « کُلُّ مَوْلُودٍ یُولَدُ عَلَى الْفِطْرَةِ فَأَبَوَاهُ یُهَوِّدَانِهِ وَ یُنَصِّرَانِهِ وَ یُمَجِّسَانِه».

هر نوزادی بر اساس فطرت توحید زاده می‌شود پس والدینش او را یهودی و نصرانی و مجوسی می‌کنند.»‏ (بحار الأنوار، ج‏58،ص187 )

زراره گوید: از امام باقر (ع) در باره آیه«حنفاء للّه غیر مشرکین به» پرسیدم؟ امام فرمودند: حنیف بودن همان فطرتى است که خدا مردم را بدان سرشته است و آفرینش خدا دگرگونى ندارد و فرمودند: خدا آنها را بر معرفت خود سرشته است.

زراره گوید: از امام پرسیدم درباره آیه « وَ إِذْ أَخَذَ رَبُّکَ مِنْ بَنِی آدَمَ مِنْ ظُهُورِهِمْ ذُرِّیَّتَهُمْ وَ أَشْهَدَهُمْ عَلى‏ أَنْفُسِهِمْ أَ لَسْتُ بِرَبِّکُمْ قالُوا بَلى ».

امام فرمودند: خدا فرزندان آدم را تا روز رستاخیز از پشت او در آورد و چون مورچه در آمدند و خود را بدانها شناساند و اگر آن نبود کسى پروردگارش را نمی شناخت. و فرمود: رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله فرموده‌اند: هر نوزاد بر فطرت زاده می‌شود؛ یعنی بر این زاده می‌شود که خدای عزّوجلّ آفریننده اوست؛ و چنین است که خدا فرمود: «و اگر از آنها (مردم) بپرسى که آفریننده آسمانها و زمین کیست؟ البته می‌گویند خدا.» »( بحار الأنوار، ج‏64،ص 135 )

حاصل کلام اینکه:

1- عالم ذرّ پایین‌ترین مرتبة عالم مثال یا برزخ نزولی یا ملکوت سفلی است. که عالمی غیر مادّی و فرا زمانی و فرا مکانی است. موجودات این عالم مثل موجودات ذهنی انسان یا مثل موجوداتی که انسان در خواب می‌بیند شکل و رنگ دارند ولی مادّه ندارند.

2- انسان در آن موطن وجودی غیر مادّی و به اصطلاح فلاسفه، وجود مثالی دارد.

« عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ عَنْ أَبِیهِ عَنْ جَدِّهِ ع أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص قَالَ لِعَلِیٍّ ع أَنْتَ الَّذِی احْتَجَّ اللَّهُ بِکَ فِی ابْتِدَائِهِ الْخَلْقَ حَیْثُ أَقَامَهُمْ أَشْبَاحاً فَقَالَ لَهُمْ أَ لَسْتُ بِرَبِّکُمْ قالُوا بَلى...

امام باقر(ع) از پدرش از جدّش نقل فرموده که رسول الله (ص) به علی (ع) فرمود: تو همان کسی هستی که خدا در ابتدای خلقش با وجود تو بر آنان احتجاج نمود، آنگاه که آنان را چون اشباحی قائم نمود و سپس فرمود: آیا من پروردگار شما نیستم... »( بحار الأنوار،ج‏24،ص2)

3- خداوند متعال حقیقت ربوبیّت خود را در آن موطن به انسانها نشان داده و از آنها بر ربوبیّت خود گواهی گرفته است.

4- انسان بعد از ورود به عالم مادّه به خاطر ضعف وجودی خود در عالم مادّه قادر به یاد آوردن اصل آن جریان نیست ولی حاصل آن سوال و جواب و مشاهده، به صورت آگاهی فطری نسبت به خدا، در ذات همة انسانها باقی مانده است. و این آگاهی به تصریح آیه 30 سوره روم تبدیل و تغییر پذیر نیست. بنا بر این، همة انسانها از هر والدینی که زاده شوند با این فطرت زاده می‌شوند.

    هیچ نظری تا کنون برای این مطلب ارسال نشده است، اولین نفر باشید...