خواب دانیال نبی (س)

نوشته شده توسط:کیوان فیض مرندی | ۰ دیدگاه

«آرماگدون» نام واقعه ایست که مسیحیان باور دارند در آخر الزمان روی خواهد داد. این واقعه مانند همان اتفاقی است که مسلمین و بالاخص شیعیان در باره ظهور انقلابی الهی برای برپایی عدالت و حکومت جهانی خداوند به آن معتقدند. هرچند که در انجیل عهد جدید و عتیق خود که ترجمه ایست تفسیری و موثق برای ایرانیان مسیحی شده کالیفرنیا نامی از آرماگادان ندیدم ولی توصیف واقعه در سراسر عهد عتیق و بالاخص پس از کتاب دانیال نبی که تفسیر خواب «نبوکدنصر»، پادشاه بابل همزمان با سال سوم سلطنت «یهویاقیم» پادشاه یهودا (دانیال:1) و حدود سلطنت داریوش مادی فرزند خشایارشا که حکومت می کرد (دانیال:9) می باشد به وضوح قابل رویت است. آرماگادان زمانی است که می گویند تعبیر خواب نبوکدنصر محقق میشود. نبوکد نصر خواب هایی دید که بنا بر انجیل، جبرییل تعبیر آن را بر دانیال چنین آورد که در ذیل می یابید:

تفسیر خواب دانیال:

«وقتی سعی می کردم معنی این خواب را بفهم ناگهان وجودی شبیه انسان برابر من ایستاد و صدایی از آن سوی رودخانه اولای شنیدم که گفت: ای جبرئیل معنی این خواب را به دانیال بگو! پس جبرئیل بسوی من آمد و من وحشت کردم و رو به زمین افتادم. او به من گفت: «ای انسان خاکی آنچه دیدی مربوط به زمان آخر است.» در حالیکه او سخن می گفت من بیهوش بر زمین افتادم. ولی او مرا گرفت و بلند کرد و گفت: «آمده ام تا بگویم در روزهای سخت آینده چه پیش خواهد آمد. آنچه دیدی مربوط به زمان تعیین شده آخر است. آن قوچ دو شاخ را که دیدی پادشاه ماد و پارس است. آن بز نر پادشاه یونان است و شاخ بلندی که در وسط دو چشمش بود اولین پادشاه آن مملکت می باشد. آن شاخی که دیدی شکست و چهار شاخ دیگر به جایش درآمد به این مفهوم است که امپراطوری یونان چهار قسمت خواهد شد و هر قسمت پادشاهی خواهد داشت ولی هیچکدام به اندازه اولین پادشاه بزرگ نخواهند بود. در پایان سلطنت آنها وقتی شرارت آنها از حد بگذرد پادشاه دیگری به سلطنت خواهد رسید که بسیار ظالم و مکار خواهد بود. او قدرت زیادی کسب خواهد کرد ولی نه با توانایی خودش. او عامل تباهی و خرابی خواهد بود و هر طور بخواهدعمل خواهد نمود و دست به کشتار قدرتمندان و قوم مقدس خدا خواهد زد. با مهارت نقشه های خود را عملی خواهد کرد و با یک حمله غافلگیرانه عده زیادی را از بین خواهد برد. آنقدر مغرور خواهد شد که بر ضد «سرور سروران» خواهد برخاست ولی سرانجام نابود خواهد گرید ولی نه با قدرت بشری. خوابی را که درباره قربانی های صبح و عصر دیدی به وقوع خواهد پیوست. ولی تو این خواب را مخفی نگهدار زیرا در آینده بسیار دور واقع خواهد شد. آنگاه من چند روزی ضعیف و بیمار شدم. سپس بپاخاستم و به کارهایی که پادشاه به من سپرده بود مشغول شدم. ولی رویایی که دیده بودم فکر مرا مشغول کرده بود زیرا درک آن مشکل بود.»

البته گروه جدیدی از مسیحیان بر اساس این پیش بینی مذهب خاص خود را که تقریبا هیچ ایدئولوژی جدیدی ندارد در برابر مسیحیت تابع کشیشان قرار می دهند. در یکی از کتابچه های این گروه که به «گواهان یهوه» معروفند آمده است: در نتیجه گواهان یهوه اگر چه مالیاتشان را می پردازند و از قوانین سرزمین محل سکونتشان اطاعت می کنند اما در سیاست در گیر نمی شوند. این گروه در انگلیسی Jehovah\'s Witnesses نامیده می‌شوند.

خلاصه اینکه «گواهان یهوه» معتقدند که بزودی امپراطوری آمریکا و انگلیس که در خواب نبوکد نصر دو پای مجسمه را نشان می دهند از طرف خدا خواهند شکست همانطور که سر مجسمه که نمایشگر امپراطوری بابل و سینه آن بیانگر امپراطوری پارس و یونان و کمر آن نشانگر رومیان است فرو خواهند ریخت و این همان مجسمه دجال است که به همراه موسیقی در میان مردم زمان خود پرستش می شوند.

http://www.yahood.net/maghalat/maghalat/yahood/46.htm

«آرماگدون» ؛ یا «هار مجدون» که در اصل کلمه ای عبری مى‏باشد، به معنى «کوه مجدون» است. «مجدون» در شمال فلسطین اشغالى در کرانه غربى رود اردن واقع شده و در طول تاریخ، شهرى استراتژیک بوده است. این شهر بر سر راه شرق و غرب و شمال و جنوب قرار داشته است و تبعاً جنگ‏هاى بسیارى در آن رخ داده است. در صحیفه «حزقیال نبى»، درباره این جنگ آمده است: «باران‏هاى سیل‏آسا و تگرگ سخت آتش و گوگرد، تکان‏هاى سختى در زمین پدید خواهند آورد؛ کوه‏ها سرنگون خواهند شد، صخره‏ها خواهند افتاد و جمیع حصارهاى زمین منهدم خواهد گردید». کشیشان بنیادگرا این توصیفات را نشانه مبادله سلاح‏هاى تاکتیکى هسته‏اى مى‏دانند. آن‏ها معتقدند مسیح ضربه نخست را وارد خواهد کرد. او سلاح نوینى را به کار خواهد برد که اثرى شبیه بمب نوترونى دارد: در کتاب «زکریاى نبى» آمده است:«گوشت ایشان در حالتى که بر پاى‏هاى خود ایستاده‏اند کاهیده خواهد شد و چشمانشان در حدقه گداخته خواهد گردید و زبان ایشان در دهانشان کاهیده خواهد شد.» برخى معجزات در طى این نبرد روى خواهد داد: از جمله نهر فرات خشک خواهد شد. در این تهاجم همه اعراب به اضافه کنفدراسیون روسیه و ایران به اسراییل هجوم خواهند برد. دجّال وارد خاورمیانه مى‏شود و تندیس خود را در معبد یهودى نصب مى‏کند و تقاضا مى‏کند که همه جهان آن را به جاى خداوند بپرستند. کشیشان بنیادگرا زمانى کمونیست شدن روسیه را نشانه آخرالزمان دانستند. به تبع این نگرش، آنها اعتقاد قلبى به قراردادهاى صلح خاورمیانه ندارند و آنها را پایدار نمى‏دانند. لانگ، مدیر تحقیقات انستیتو کریستیک در 1985 افشا کرد که «رونالد ریگان»، رئیس جمهور آمریکا، معتقد به ایدئولوژى آرماگدون بوده است. رونالد ریگان در طى همه سال‏هاى زندگى خود تحت تاثیر آموزش مادرش «نل ریگان» بود که گفته مى‏شود زنى بسیار معتقد به کتاب مقدس بوده است. خود وى گفته است که ایمانش را مدیون مادرش است. «الینگ وود» که خود یکى از معتقدان پر و پا قرص پرستش اسراییل و از جمله نبرد آخر الزمان است، گفته است که او و فرماندار ریگان اغلب با هم مى‏نشینند و درباره پیشگویى‏هاى کتاب مقدس به بحث و گفت‏وگو مى‏پردازند. ریگان در یک مجلس شام مى‏گوید: «این نبىِ خشمگین عهد قدیم، حزقیال است که بهتر از هر کسى، قتل عامى که عصر ما را به ویرانى خواهد کشید را پیشگویى کرده است» و سپس با خشم تندى درباره کمونیست شدن لیبى سخن مى‏گوید و اظهار عقیده میکند که «این علامت آن است که فرا رسیدن آرماگدون، دور نیست». ریگان همچنین در یک مصاحبه گفته است اعتقاد دارد که تجدید حیات پیدا کرده است. دادن لقب «امپراتورى شیطانى» به روسیه توسط وى که بعدها در زبان سیاستمدارن آمریکایى مصطلح شد، از همین بینش سرچشمه مى‏گیرد.

اصول آموزش هواخواهان «مشیت الهى» این است که قبل از استقرار پادشاهى جهانى مسیح مطابق پیشگویى‏هاى کتاب مقدس، ابتدا مى‏بایست یهودیان به اسراییل بازگردند، سپس دولت یهود تاسیس شود و کلام خدا براى همه امت‏ها تبلیغ شود. آنها معتقدند یک روز یک یهودى افراطى، قدس را منفجر خواهد کرد تا در جاى آن معبد سلیمان بازسازى شود، مراسم قربانى یهود از نو آغاز شود و سپس نوبت به آرماگدون خواهد رسید. حفارى‏هایى که در زیر قدس انجام مى‏شود به منظور کشف آثار معبد سلیمان است تا ثابت شود معبد سلیمان در همین مکان فعلى قدس بوده است. در نتیجه با این توجیه به خراب کردن قدس و تاسیس معبد سلیمان در جاى آن بپردازند. در حالى که مسلمانان بیم دارند هدف از این حفارى‏ها فرو ریختن خودبه‏خودى مسجدالاقصى باشد. کشیشان مسیحی صهیونیست، معتقدند که نبرد آخر زمان در آنجا انجام می شود و به تعبیر برخی از تفاسیر کشیشان مسیحی تا دهانه اسبان منطقه پر از خون خواهد شد و این شواهدی است بر نبرد هسته ای. این کشیشان دارای کلیسا و برنامه تلویزیونی در آمریکا هستند و سرمایه و نفوذ بسیاری که در عرصه سیاسی آمریکا دارند سعی در هدایت سیاستمداران‏، در عملی کردن جنگ بزرگ دارند، نظام اعتقادی کسانی که خداشناسی، هارمجدون را تبلیغ می کنند به روی سرزمین انجیلی صهیون و دولت صهیونیستی اسرائیل متمرکز است که این دو را با هم برابر می دانند اینان چون اعتقاد دارند اسرائیل باید مقر فرود آمدن دومین ظهور مسیح باشد، سعی دارند سرزمین اسرائیل را به یک آئین مذهبی، بدل سازند، در تمام بحث های ما نقطه اصلی همان اسرائیل است که تمام فتنه ها از همان سرزمین بر می خیزد. آنها پیشگوهای ماهری هستند، یکی از پیشگویی هایی که جلب نظر می کند می گوید که ما در دوران بسیار مهیجی زندگی می کنیم که به زودی در آن تغییرات بزرگ جهانی رخ می دهد، پرده ها در آخرین نمایش بزرگ زمین به کناری کشیده شده و نمایشی آغاز می شود که دیگر یارای توقفش نیست هر کدام از ما زنده باشد گرفتار این روی داد عظیم خواهد و شمارش معکوس تا آرماگدون آغاز می شود همه اینها جزئی از تقدیر خداوندی است این پیشگویی در زمانی اوج می گیرد که جمهوری خواهان محافظه کار و پیروان اندیشه مشیت الهی گرایی و در واقع جریان مدافع سر سخت اسرائیل و صهیونیسم در ایالات متحده، قدرت را بدست گیرد و این اندیشه برای دست یافتن به اهداف جهانی برای تسلط بیشتر بر اذهان عمومی است، اکنون در دوران معاصر، پروسه سلطه بر جهان مسیحیان صهیونیست در حال انجام است، افراد به ظاهر مذهبی و پیروان مسیحی پیامبر صلح و عدالت، که اکنون، جز زبان زور و قتل و تجاوز چیز دیگری در نمی یابند. ‏کشیشان مسیحی صهیونیست، طرفداران اسرائیل و حامیان عقیده جنگ بزرگ آخر زمان هستند، در واقع مساله ی اساسی تفسیری است که آنان از پیشگویی های انبیایی بنی اسرائیل ارائه می دهند. هارمجدون نقطه اوج مقولات مورد بحث آنهاست. کلمه هارمجدون یادآور جنگ آخر الزمان و زمینه ظهور مسیح و منجی است. پیام خداشناسی هارمجدون روشن است، جنگ،* ناگزیر است پیش بیاید، با جان و دل به آن بپردازیم. تمام این گفتار سخنان مسیحیان صهیونیسم است که معتقدند اسرائیل برترین نقطه زمین است که از جانب خداوند به یهودیان اهدا شده است و این تمام کلمات کتاب مقدس می باشد آنها حتی معتقدند که خدای کتاب مقدس آنها خدای عشق و رستگاری است که فرزندش را به این جهان فرستاد تا به خاطر گناهان مردم بمیرد. اما خدای قرآن به مردم می گوید برای رستگاری، برایش کشته شوند اما به اعتقاد آنها خدای قرآن هیچ مفهومی از رستگاری را نشان نداده است آنها می گویند الله خدای ماه است و ما هیچ وقت خدای ماه را پرستش نمی کنیم پس بنابراین ترجمه الله به ‏God‏ غلط است چرا که ‏God‏ آفریننده همه هستی و خدای همه آفرینش است... ‏و این تفاسیری است از افکار پوچ و بی مغز سیاستمداران الهی گرای صهیونیست!! آنها دم از عیسی و سرزمین موعود و مقدس می زنند.

نویسنده کتاب آرماگدون،گریس هال سل، در کودکى در ناحیه‏اى در تگزاس آمریکا با افکار بنیادگرایانه مسیحى پرورش یافته است. «بنیادگرایى مسیحى» در گذشته بر سلوک اخلاقى صحیح تکیه داشت، ولى در دهه‏هاى گذشته صرفاً سیاسى شده است. به «بنیادگرایان»، لقب «تجدیدِحیات‏یافته» نیز داده مى‏شود. این مسئله شامل یک نوع تجربه بیدارى معنوى و یا صرفاً گرایش به افکار سیاسى خاص مى‏باشد. آنها معتقدند تاریخ بشر در طى نبردى در آخرالزمان به نام «آرماگدون» به پایان مى‏رسد و نقطه اوج آن ظهور دوباره مسیح است؛ پس از آن داورى نهایى براى همه مردگان و زندگان انجام مى‏شود. نویسنده براى تحقیق در زمینه بینش آخرالزمانى در مسیحیت، کتاب «زمین، سیاره بزرگِ مرحوم» از «هال لیندسى» را که در سراسر دهه 70 میلادى، پرفروش‏ترین کتاب بوده است مطالعه مى‏کند. این مکتب مى‏گوید خداوند مقرر کرده است که بشر هفت مرحله یا هفت مشیت الهى را از سر بگذراند که یکى از آنها «نبرد هسته‏اى آرماگدون» است. این نظام «مشیتِ الهى‏گرایى» نامیده مى‏شود. با آغاز این جنگ وحشتناک، رستگارشدگان به آسمان‏ها عروج خواهند کرد و از مصیبت جنگ در امان خواهند بود.برنامه‏هاى عامه‏پسند تلویزیونى کشیشان پروتستان در آمریکا که حدود 60 میلیون بیننده دارند، پیوسته مى‏کوشند مردم را متقاعد سازند که به‏جاى «صلح» باید در پىِ «جنگ» باشند. آنها با نقل آیات انجیل سعى مى‏کنند ثابت کنند که ما در دوره آخرالزمان هستیم. اینان چون اعتقاد دارند اسراییل باید «مقر فرود آمدن» دومین ظهور مسیح باشد، سعى دارند پرستش سرزمین اسراییل را به یک آیین مذهبى بدل سازند. آثار سیاسىِ قرار گرفتن معتقدین به «مشیت الهى‏گرایى» در سِمَت‏هاى حساس ایالات متحده مى‏تواند بسیار نگران‏کننده باشد. به‏عنوان مثال، «جیمس وات» به‏عنوان وزیر کشور اسبق ایالات متحده، در کمیته مجلس نمایندگان اظهار داشت: «به علت ظهور دوباره و قریب‏الوقوع مسیح، نمى‏توانم خیلى در بندِ نابودى منابع طبیعىِ خودمان باشم». پیام مشیت الهى‏گرایان، منحصر به مرزهاى ایالات متحد نیست. این گروه در اوت 1985 نمایشى را به صحنه آوردند که نخستین کنگره «مسیحیان صهیونیست» نام گرفت. در اوایل دهه 90، آمریکائیان به بیش از 1400 رادیوى مذهبى گوش مى‏دادند. اکثریت هنگفتى از 80000 کشیش بنیادگراى پروتستان که روزانه از 400 ایستگاه رادیویى سخن‏پراکنى مى‏کنند، هواخواهان مشیت الهى‏گرایى هستند. برخى از مشهورترین این افراد عبارتند از: پت رابرتسون، جیمى سواگارت، جیم باکر و جرى فال ول. مدرسه‏هاى انجیلى بسیارى، چه فرقه‏اى چه فرافرقه‏اى در سراسر آمریکا اصول خداشناسى آرماگدون را بر پایه پرستش اسرائیل تعلیم مى‏دهند. تعداد این مدارس در حدود 200 موسسه و داراى حدود 100000 دانشجو مى‏باشند. این دانشجویان پس از فراغت از تحصیل، کشیش پروتستان مى‏شوند، به میان مردم مى‏روند و این دیدگاه را تبلیغ مى‏کنند.

    هیچ نظری تا کنون برای این مطلب ارسال نشده است، اولین نفر باشید...