نبرد هارمجدون

نوشته شده توسط:کیوان فیض مرندی | ۰ دیدگاه

خانم ««گریس هال سِل »» در کتاب تدارک جنگ بزرگ ( بر اساس پیشگویی های انبیای بنی اسرائیل ) صحبت از واقعه ای می کند که برای ورود به مدخل بحث تاریخیِ اتحاد نامقدس یهود و مسیح، جالب و بلکه ضروری بنظر می رسد . او می نویسد : «« در واشینگتن . دی . سی . اطلاع پیدا کردم که برخی از مسیحیان که بسیاری از آنها پُست های بالای دولتی هم دارند، برای فرا رسیدن لحظه ای که فلسطینیان، دیگر در زمین زادبومی خودشان نباشند و بنابراین سرزمین فلسطین به تمامی از آنِ یهودیان باشد، دعــا می کنند . اطلاع پیدا کردم که مسیحیان در واشینگتن به آن کاخ نیم میلیون دلاری می روند و دعاهای خودشان را نه برای همة ملت ها در همه جا، نه برای صلح در روی زمین، نه برای فقیران، گرسنگان و بی خانمانان یا محرومان، بلکه به جای آن برای زمین دعا می کنند . زمینی که حالا فلسطینیان مالک آن هستند . زمینی که آنها می خواهند از این فلسطینیان گرفته شود و به دست یهودیان ِ اسرائیل سپرده شود . بانو بابی هُروماس، همسر دکتر لسلی هروماس، یکی از کارکنان عالیرتبه و یکی از پیمانکاران دفاع از کرانة غربی، آن کاخ را خریده است . این خانم می گوید که این کار را تنها به یک منظور کرده است : فراهم ساختن دستگاهی جهت مسیحیان، تا در آن برای     «« رهایی سرزمین »» دعا کنند .

این خانة مسکونی در محل تقاطع خیابان سی و نهم ورنوروُد، درست روبروی سفارت کبرای اسرائیل قرار دارد . بانو هروماس این محل را به عمد انتخاب کرده است تا با بیشترین حد ممکن، به سفارت و به نوبة خود به سرزمینی که دعا و نماز خود را برای آن اقامه می کند یعنی اسرائیل نزدیک تر باشد . این خانم پس از آنکه آن کاخ را خرید، نماز خانه را به آن اضافه کرد . این نمازخانه طوری طراحی شده است که وقتی شما در آن نشسته و برای اسرائیل دعا و نماز می خوانید، گه گاه می توانید به آیینة بزرگی که در برابر شماست و تصویر سفارت اسرائیل را منعکس می سازد، نگاهی بیاندازد . این نمازخانه یک درِ اختصاصی دارد و بانو هروماس از اعضای کنگره، مجلس سنا، ستادمشترک و حتی شخص رئیس جمهور، دعوت می کند تا در مراسم دعای 24 ساعتة او برای اسرائیل شرکت کنند . »» ( 3 )

با مرورِ داستانِ خانم هروماس، متوجه خواهیم شد که علت نفوذ یهودیان بر ایالات متحده، نه فقط بر پایة قدرت لابی های یهودی بوده، بلکه مهمتر از آن میل مذهبی و معنوی مسیحیان آمریکایی، خصوصاً دولتمردان کاخ سفید در نگاه اعتقادی به اسرائیل به عنوان سرزمین مقدس و مَقرِ عیسی مسیح می باشد .

«« با اینکه تئودور هرتزل از طرف همگان به عنوان پدرِ صهیونیسم شناخته شده است، جنبش تشویق یهودیان به حرکت به سوی فلسطین را او نه آغاز کرد و نه ایجاد . این مسیحیان پروتستان انگلیسی بودند که سه قرن پیش از نخستین کنگرة یهودیان صهیونیست چنین کاری را کردند .

پیش از جنبش اصلاح مذهبی، همة مسیحیان غربی،کاتولیک بودند (4 ) و عموماً دیدگاهها و آموزش های سَنت آگوستین را قبول داشتند . به موجب این آموزش ها، برخی از بندهای کتاب مقدس ( تورات + انجیل ) را می بایست بطور استعاری- تمثیلی درک می کردند، نه تحت اللفظی . به عنوان مثال اورشلیم و صهیون، مکان هایی تلقی می شدند بهشتی و آن جهانی – که درِ شان به روی همة ما باز است - نه مکان های واقعی ِ این جهانی که باید انحصاراً یهودیان در آنها سکنی بگیرند . در طی قرن های شانزدهم و هفدهم، مسیحیان برای نخستین بار شروع به خریدن کتاب مقدس و تفسیر و تعبیر مطالب آن کردند . با اینکار آنها شروع کردند به تعالی بخشیدن به دو تصور ذهنی اسرائیل – و یهودیان – که هر دو، عامل های کلیدی پیشگویی های کتاب مقدس را تشکیل می دادند . دانشمندان، کمتر به این مساله پرداخته اند که چرا مسیحیان به گونه ای کم و بیش ناگهانی شروع به پشتیبانی از این اندیشه کرده اند که همة یهودیان باید به فلسطین بروند – و این اندیشه ای است که در خداشناسی ارتودوکس مسیحی جلوه ای پیدا نکرده بود . یا اینکه چرا پروتستان ها شروع به نگارش کتاب های پرطول و تفصیلی دربارة پیشگویی های کتاب مقدس کردند و چرا به یهودیان که بطور سنتی دشمنان کلیسا تلقی می شدند، معنی و مفهوم خداشناسیِ مسیحیِ تازه ای داده شد . پس از جنبش اصلاح مذهبی بود که مسیحیان اروپایی، نسبت به یهودیان توجه و علاقة بیشتری نشان دادند و طرز تلقی خودشان را نسبت به آنان تغییر دادند . برخی از دانشمندان می گویند این دگرگونی بر اثر پیشرفت قوانین بین المللی اروپایی بود که به بردباری و تحمل بیشتر انجامید . دانشمندان دیگری هستند که این دگرگونی را به نقش گستردة یهودیان در اقتصاد و همینطور خداشناسی جنبش اصلاح مذهبی بود که با تاکیدش بر کتاب عهد عتیق، علاقه به مطالعات عبری را بالا برد و موجب تمرکز توجه و دقت بر روی یهودیان گردید، تا بدانجا که فرقه های یهودی – یا فرقه هایی که زیر نفوذ فراوان یهودیان بودند – از میان کلیساهای پروتستان انگلیسی بیرون آمدند . برخی دانشمندان، اصولاً جنبش اصلاح مذهبی را یک نوزایی «« عبری کننده »» و «« یهودی کننده »» تلقی می کنند . زیرا این نخستین پروتستان ها بودند که با پذیرش خطوط عمدة سنت یهود، مانند اصل مسیحایی یا انتظار ظهور مسیح ( ماشیح یا مسیحا، پیغمبر موعود یهودیان ) و اصل هزارساله ( حکومت هزارسالة صلح و عدل بر روی زمین )، این جنبه را به دین مسیح دادند .

پروتستان های آغازین با ترجمة کتاب مقدس به زبان های بومی و محلی، به سوی کتاب عهد عتیق که به نام تورات، یا کتاب مقدس یهود، یا انجیل مقدس عبری شناخته شده است، روی کردند و با تاریخ قصص، سنت ها و قوانین شریعت یهود و سرزمین فلسطین آشنا شدند . آنان داستان های کتاب عهد عتیق را از بر کردند و می توانستند بندهایی از آن را از حفظ بخوانند . در بسیاری از پروتستان ها این اندیشه پیدا شد که فلسطین را یک سرزمین یهودی بدانند .

در طی سال های میانی سدة 1600، پروتستان ها شروع به نگارش رساله هایی کردند که در آنها اعلام شده بود، همة یهودیان باید اروپا را ترک کنند و به فلسطین بروند . « اولیور کرام ول » اعلام داشت که حضور یهودیان در فلسطین، مقدمة دومین ظهور مسیح است . در سال 1655، پروتستان آلمانی پل فِلگِن هاور اعلام داشت که یهودیان در دومین ظهور مسیح، او را به عنوان مسیحای موعود خود خواهند شناخت . در سال 1839 لرد شافتس بری که بر اثر پیشقدمی اش در رفتار انسانی تر نسبت به کار کودکان و رفتار با بیماران روانی و زندانیان، به «« اصلاح گر بزرگ »» معروف شده است، اصرار داشت که همة یهودیان به فلسطین مهاجرت کنند . او به سادگی اظهار داشت سرزمین فلسطین در دسترس است . زیرا فلسطین چنانکه او بیان می کرد، « کشوری بود بی مردم، برای مردمانی بی کشور » . و این جمله ای بود که بعدها توسط یهودیان، با اندک تغییری، به صورت « سرزمین بی مردم، برای مردمانی بی سرزمین » به کار برده شد . لرد شافتس بری بر اثر حرارت و تعصب زیادیِ خود، در حرکت دادن یهودیان به سوی یک دولت منحصراً یهودی، پدر ناتنی زنش، لرد پالمرستون، وزیر خارجه وقت انگلیس را وادار کرد تا یک کنسولگری در اورشلیم افتتاح کند . وزیر خارجه نیز، با انتخاب یک هواخواه مؤمن مبلغان انجیل، یعنی ویلیام یانگ به عنوان نخستین نایب کنسول انگلیس در اورشلیم، در همان سال 1839، بطور مشخص به او دستور داد که باید همة یهودیان ساکن فلسطین را که در آن موقع بخشی از امپراطوری عثمانی بودند، زیر حمایت بگیرد .

در طی 150 سال، مسیحیان - بیش از همه در انگلیس و بعدها تا حدود چشمگیری آمریکا - تنها مدافعان صهیونیسم بودند . مسیحیانی که در صف های مقدم این جنبش قرار داشتند، بی هیچ استثناء همگی پروتستان های مؤمن و کلیسا برو بودند . اما دو اصطلاح صهیونیست مسیحی Christian Zionist یا صهیونیست غیر یهودی Gentile Zionist هر دو ممکن است گمراه کننده باشد، زیرا ممکن است صهیونیسمی را متبادر به ذهن سازند که از انگیزه های مذهبی ناشی از کتاب مقدس، یا خداشناسی آن، نشات گرفته است . رجینا شریف در کتاب « صهیونیسم غیر یهودی » خود می نویسد : مسیحیان صهیونیست، فراتر از پرهیزگاری مذهبی، «« انگیــزه های سیاسی »» داشتند و تاکید دارد بر اینکه، این انگیزه ها از همان آغاز، بس مهمتر از اعتقادهای مذهبی آنان بود . »» ( 5 )

در ایالات متحده قبل از جنگ جهانی دوم این تفکرِ نوظهور، به «« بنیادگرایی »» معروف شد که شعار آن بازگشت به انجیل و تغییر جامعه با تحول فرهنگی بود . هدف این بنیادگرایان به وجود آوردن حــکومتی بر مبنای بنیادهای انجیل و پیشگویی های انبیای بنی اسرائیل بود .

با پایان جنگ جهانی دوم، بنیادگرایان آمریکایی خود را «« مبلغان انجیل »» معرفی کردند و رهبران فرقه که کشیش های تندرویی بودند با استفاده از وسایل ارتباط جمعی مانند رادیو، تلویزیون، روزنامه ها توانستند در جامعة آمریکا نفوذ فراوانی کرده تا جایی که اکنون این فرقه از قدرتمندترین تشکیلات دینی آمریکا به حساب آمده و در هرم قدرت سیاسی ایالات متحده نفوذ زیادی دارد. جری فال ولJerry Falweell ، هال لیندسیHal Lindsey ، جیمی سواگارت، مایک اوانسMike Evans ، پت رابرتسونPat Robertson که پیغمبر ( ص ) را به عنوان فردی که شیطان بر وی لباس پوشانده است توصیف کرد، ریچارد دوهان، میلتون ساتون، جیم باکر و اسقف اعظم کلیسای بریتانیا جرج کاریGoorge Carey از جمله معروفترین کشیش های این مکتب می باشند که در این میان جری فال ول بیش از سایرین شهرت داشته و در غرب از نظر تندروی او را به اسامه بن لادن در اسلام مقایسه می کنند . ضمن بررسی کامل زندگی فال ول در صفحات بعد، به قسمتی از ماشین عظیم تبلیغاتی این جریان نوظهور اشاره می نمائیم، لازم به ذکر است تعداد سازمان های مسیحی طرفدار این جریان در آمریکا بیش از 250 تشکل با پیروانی بین 50 تا 70 میلیون نفر و در سراسر جهان به حدود1500 فرقه می رسد :

«« 1- شرکت شبکة سخن پراکنی مسیحی C . B . N با 1300 کارمند . این شرکت شامل باشگاه 700 با 16 میلیون بیننده، سه ایستگاه تلویزیونی، یک ایستگاه رادیویی، کانال تلگرافی C . B . S ، یک ایستگاه تلویزیونی در جنوب لبنان، یک دانشگاه، منظومة جهانی خیریه، یک گروه فشار و سخن پراکنی بین المللی در بیش از 60کشور می باشد .

2- شبکة وحی آمیز P . T . L ( حمد خدای گان عیسی مسیح ) بر روی 825 سیستم تلگرافی به عنوان نوزدهمین شبکة بزرگ تلگرافی آمریکا به سرپرستی جــیم بــاکر .

3- ایستگاه تلویزیونی «« موعظة انجیلی »» در ایالت لوییزیانا با 5/4 میلیون بیننده .

4- اورال رابرتس که برنامه های تلویزیونی او 77/5 میلیون خانوار بیننده دارد .

5- جری فال ول با «« ساعت بشارت انجیل کهن »» هر هفته 6/5 میلیون خانوار بیننده . « وی مؤسس دانشگاه آزادی ویرجینیا نیز می باشد که یک نهاد محافظه کار مسیحی بوده و در بطن دانشگاه بلت بایبل قرار دارد . » ( 6 )

6- کِنت پلَند که هر هفته 9/4 میلیون خانوار پای برنامه های او می نشینند .

7- ریچارد دوهان با برنامة «« روز اکتشاف »» توجه بیش از 4 میلیون خانوادة آمریکایی را به برنامه های خود جلب کرده است .

8- مؤسسه انجیلی مودیِ شیکاگو، کالج انجیلی فیلادلفیا، مؤسسة انجیلی لوس آنجلس و حدود 200 مؤسسة دیگر که بالغ بر 100000 دانشجو را در جهت اهداف خود تربیت می کنند . »» ( 7 )

9- چاپ و توزیع دایره المعارف سه جلدی پیشگویی های انجیل دربارة آخرالزمان در سال 1999 .

10- ساخت فیلم های متعدد در هالیوود با تاثیر پذیری از تفکر صهیونیسم مسیحی، مانند فیلم آرماگدون محصول 1998، محاصرهSiege محصول 1998کمپانی فوکس قرن بیستم، مستند پیشگویی های نوسترآداموس از کمپانی یهودی مترو گلدین مایر و دهها فیلم و بازی کامپیوتری .

 

مبانی اعتقادی و اندیشه های صهیونیسم مسیحی

فطرت خداجویی در هر انسانی وجود داشته و بنا به همین انگیزش فطری است که سردمداران صهیونیسمِ مسیحی با قلب آیات کتاب مقدس و تفسیر دلخواه خود، معتقدین ساده دل مسیحی را به بازی گرفته و از آنان در جهت تحقق امیال شوم فُقهای یهودی استفاده می کنند . تئوریسین های صهیونیسمِ مسیحی مدعی هستند هر آنچه را که که می گویند، نشات گرفته از آیات کتاب مقدس بوده و این آیات هستند که به آنها فرمان می دهند برای رستگاری و تعجیل ظهور عیسی علیه السلام نبرد هارِ مجّدون را مهیا کنند . معتبرترین تفسیر انجیلِ مورد استفادة این تندروهای گمراه «« انجیل مرجع اسکوفیلد »»Scofield Reference Bible یا انجیل آخرالزمان می باشد . که به پیروان خود بشارت می دهد دوباره تولد یافته و اینان هستند که نجات می یابند و دیگران هلاک خواهند شد . کتاب سکوفیلد که با تیراژ چند میلیونی در سراسر ایالات متحده به فروش می رسد، تعلیم می دهد که مسیحیان تجدید حیات یافته ( دوباره تولد یافته ) باید از هارمجدون استقبال کنند زیرا همین که آن جنگ آغاز شود، «« رستگارشدگان »» به آسمان ها عروج خواهند کرد و ملکوت الهی را در خواهند یافت . تعدادی از آیاتی که توسط اسکوفیلد و برای جلب توجه مؤمنین از کتاب مقدس برداشت شده است به این ترتیب می باشد :

- آیة 8 و 9 باب 13 از کتاب زکریای نبی در عهد عتیق : و خداوند می فرماید واقع می شود که در تمامی زمین دو حصّه اش قطع شده خواهند مُرد و حصّة سیوم در آن باقی خواهد ماند . و سیّمُین را از آتش خواهم گذرانید و ایشان را مثل قال گذاشتن نقره قال خواهم گذاشت ( پاک و خالص خواهم کرد ) و ایشان را مانند خالص گذاشتن طلا خالص خواهم کرد ( یعنی فقط صهیونیست های مسیحی را !) ایشان به اسم من استدعا خواهند نمود و من ایشان را استجابت خواهم فرمود و خواهم گفت که قومِ من این است و ایشان خواهند گفت که خداوند خدای من است .

- آیة 18، 19 و 20 باب 38 از کتاب حزقیال نبی در عهد عتیق : خداوند خدا می فرماید در آن روزی که جوج ( سپاه جوج ) بر زمین اسرائیل می آید واقع می شود که حدّت من بر دماغم بر می آید . و در غیرتِ خود و در آتشِ غضب خود فرمودم که در آن روز بر زمینِ اسرائیل البته ارتعاش عظیمی خواهد بود ( به جنگ هسته ای که در هارمجدون روی می دهد تعبیرشده است ) . به حدی که از حضور من ماهیانِ دریا و مرغان هوا و حیوانات صحرا و همگی حشراتی که بر زمین می جنبند و تمامی انسان هایی که بر روی ارض اند خواهند لرزید و کوهها سرنگون و قله ها خواهند افتاد و هر حصار به زمین افتاده خواهد گردید .

- آیة 10 تا 13 باب 21 از کتاب مکاشفةیوحنا در عهد جدید : آنگاه مرا در روح ( تولد دوباره) به کوهی بزرگِ بلند برد و شهر بزرگ اورشلیم مقدس را به من نمود که از آسمان از جانب خدا فرود می آمد . و صاحب جلال خدایی بود و روشنی او مانندِ سنگ گران بهاء چون سنگ یشمِ بلوری بود . و قلعة بزرگِ بلند با دوازده دروازه داشت و بر دروازه ها دوازده فرشته و اسم هایی نوشته بود که اسم های دوازده فرقة بنی اسرائیل است . ( 8 )

برابر اعتقادات القاء شده به اعضای این مکتب نوظهور، حوادثی باید به وسیلة پروتستان ها به وقوع بپیوندد تا مسیح دوباره ظهور نماید و پیروان این مکتب وظیفة دینی دارند برای تسریع در عملی شدن این حوادث کوشش کنند . وقایعی که توسط اینان باید عملی شود، عبارتند از : ( 9 )

اول : یهودیان از سراسر جهان باید به فلسطین آورده شوند و کشور اسرائیل در گستره ای از رودخانة نیل تا رودخانة فرات به وجود آید و یهودیانی که به اسرائیل مهاجرت نمایند اهل نجات خواهند بود .

ما دارای سرنوشت مشترکی هستیم . یهودیان امروز در انتظار مسیح ( ماشیح – مسیحا ) هستند، ما مسیحیان نیز در انتظار بازگشت مسیح ( عیسی مسیح ) هستیم . به این ترتیب وقتی مسیح واقعاً ظهور کند، مسیحیت و یهود، دوباره با هم متحد خواهند شد، زیرا هر دوی ما او را به عنوان مسیحی که در انتظارش بودیم، باز خواهیم شناخت .

نظام اعتقادی کسانی که خداشناسی هارِمجّدون را تبلیغ می کنند، بر روی سرزمین انجیلی ِ صهیون و دولت صهیونیستی متمرکز است، که این دو را برابر هم و یکی می گیرند . پروتستان ها، چون اعتقاد دارند اسرائیل باید «« مقّر فرود آمدن »» دومین ظهور مسیح باشد، سعی دارند پرستش سرزمین اسرائیل را به یک آیین مذهبی بدل سازند . اینان در طرح کلی خود، جایی را برای فلسطینیان در نظر نگرفته و بیان می کنند که توجه خداوند معطوف به یهودیان است که سرزمین اورشلیم ( قدس ) را به آنان داده است . به همین علت خداوند همة کسانی که به یهودیان دعای خیر کنند را برکت می دهد و کسانی را که به یهودیان لعن و نفرین کنند، لعنت خواهد کرد .

خانم گریس هال سل درکتاب تدارک جنگ بزرگ می نویسد : آخرهای ماه اوت 1985 بود که من از شهر واشینگتن دی . سی . به سوئیس پرواز کردم تا در نخستین کنگرة مسیحیان صهیونیست که در شهر بال تشکیل شد شرکت کنم . ( شهر بال محل برگزاری اولین کنگرة یهودیان در 1897 بود ) من یکی از 589 نفری بودم که از 27 کشور، در این کنگره که به ابتکار وزیر سرپرستی سفارت بین المللی مسیحی ِ اورشلیم تشکیل می شد، شرکت می جستم . در یکی از قطعنامه های این کنفرانس سه روزه، از همة یهودیانی که در بیرون از اسرائیل زندگی می کردند، طلب شده بود که به اسرائیل بازگردند و در آنجا ساکن شوند . همچنین اصرار شده بود که اسرائیل بخش ِ اشغال شدة فلسطین را که کرانة غربی نامیده می شد با نزدیک به یک میلیون جمعیت فلسطینی ِآن به خاک خود ضمیمه کند . جالب است که یک یهودی ِ اسرائیلی که در میان حاضران نشسته بود، پیش از اینکه قطعنامه به رای گذاشته شود، برخاست و پیشنهاد کرد، شاید بهتر باشد لحن و زبان این قطعنامه تعـدیــل گردد . اما «« وان دِر هوون »» سخنگوی سفارت بین المللی مسیحی در اورشلیم اعلام داشت برای ما مهم نیست اسرائیلی ها به چه چیزی رای می دهند، آنچه برای ما مهم است، رای خداوند است و خداوند این سرزمین را به یهودیان داده است . !!

«« کِنِت کوپلندِ »» مشیت گرا نیزکه برنامه هایش بیش از 4 میلیون بیننده دارد و اسرائیل را همان سرزمین انجیلی صهیون می داند، اظهار می نماید :     «« خداوند اسرائیل را سرافراز کرده است ... خداوند را می بینم که به حمایت از اسرائیل به حرکت آمده است ... چه زمان درخشانی است که خداوند را آگاه سازیم، از اینکه تا چه پایه شما درست از ریشه ها و سرچشمه های ابراهیم تقدیر می کنید ... »» به همین علت از آنجا که مسیحیانِ صهیونیست، اعتقاد دارند که خداوند، خود در همة کارهایی که توسط اسرائیلی ها عملی می شود، دستی دارد، به آسانی تصدیق می کنند که دیگران به ویژه ایالات متحده، باید هر چه مورد نیازِ اسرائیل باشد به او بدهند . (10 )

دوم : یهودیان باید دو مسجدِ، الاقصی و قبه الصخره در بیت المقدس را منهدم کنند و به جای آن، معبد بزرگ ( هیکل سلیمان ) را احداث نمایند .

یهودیان اعتقاد دارند این تخریب بر اثر ِ یک کار خدایی انجام خواهد شد مثلاً یک زمین لرزه یا چیزی مانند آن، اما آنان نیزعلیرغم اینکه برابر قانون شریعت یهود تا ظهور مسیحای یهود حق ورود به کوه مقدس را ندارند، به همراه مسیحیان تندرو صدها بار هر دو مسجد را مورد تعرض قرار داده اند .

«« ربی شلوموحَییم هاکوهن اَونیر»» از دانشمندان مذهبی اسرائیلی یادآور می شود که ما نباید فراموش کنیم که هدف نهایی و اَعلای جمع شدگانِ دوبارة تبعیدشدگان و تاسیس دولت یهود، ساختن این معبد است . این معبد درست در راس هرم قرار دارد . «« تری ریزن هوور »که در آمریکا رئیس سازمانی بنام « بنیاد معبد اورشلیم » می باشد، این بنیاد را پایه گذاری کرده است تا به کسانی که برای تخریب دو مسجد اقدام می کنند کمک کند . او که دارای تابعیت دوگانة آمریکایی اسرائیلی است خود را « نَحیمای نوین » می داند . همانطور که نحیما در کتاب عهد عتیق فرستاده شد تا اورشلیم را از نو بسازد، به همان ترتیب او هم اعتقادش بر این است که ماموریت دارد معبد ( هیکل ) را از نو بسازد، هرچند که یهودی نباشد و بسیاری از یهودیان، مسیحیان و مسلمانان برنامه و روش های او را تایید نکنند . « اسرائیل میدا » معاون دبیر بین المللی بنیاد نیز در تکمیل اظهارات هوور ادامه می دهد : مساله بر سر حاکمیت است . هر کس که کوه معبد را کنترل کند، بر اورشلیم کنترل دارد . و هر کس بر اورشلیم تسلط داشته باشد، خاک اسرائیل را کنترل می کند . اینجا سرزمین اسرائیل است نه اسماعیل . ! گروه ریزن هوور تا آنجا پیش رفته اند که حتی روحانیون یهودی را برای برگزاری آیین های مذهبی در معبدی که بر روی خرابه های دو مسجد خواهند ساخت تعلیم می دهند . 25 نفر از طلبه های جوان یشیوا ( معادل حوزه های علمیه در مذهب شیعه )، دست کم یک ساعت در روز را به مطالعة فشردة دربارة آیین های مذهبی در معبد اختصاص می دهند . سه یشیوایی دیگر هم طلبه های خودشان را آموزش می دهند که چگونه بخوُر   بسوزانند و دیگر آیین های شرعی را در مورد مراسم مذهبی در معبد، به جا بیاورند، از جمله چگونگی قربانی کردن حیوانات .

«« گوش آمونیم »» تندروترین گروه حال حاضر در اسرائیل نیز کمک شایانی به این عقیده می نماید . اینان که یک سوم شان دارای تابعیت دوگانة اسرائیلی آمریکایی بوده و خزانه داری ایالات متحده بزرگترین منبع تامین کنندة پول برای آنها می باشد، از پیشروانِ معتقد به انهدام مساجد می باشند . یکبار نیز در سال 1984 تا پای منفجر نمودن قبه الصخره پیش رفتند اما نقشه آنان افشا، و عوامل آن دستگیر شدند .

«« در کنار هستة اصلی گوش آمونیم، نهادهایی قرار گرفته اند که در جنبه های گوناگونِ تحقق این رؤیای موعودگرایانه تخصص پیدا کرده اند . ( همانند روش کار بنیاد معبد اورشلیم ) در کارگاهها پارچه هایی بافته می شود که مخصوص لباس روحانیان است و بر طبق اصول اسفار پنجگانه ( تورات) تهیه می شود . یعنی در زر دوزی حاشیه ها و غیره از سوزن استفاده نمی شود . یک مؤ سسة پژوهشی در حال مطالعة جنبه های فنی پرستش هیکل است و طرز ساخت ظروف‌ مقدس هیکل، نظیر مجمرها را پیدا می کند . چند خاخام در شهرک های یهودی نشین که به رهبران بنیادگرای یهودی صهیونیستی نزدیک هستند، اخیراً برای دست و پا کردن یک «« گوسالة سرخ »» تلاش های بسیاری کرده و پول فراهم نموده اند . ( یکی از علائم ظهور مسیحای یهود، پیدا شدن گوسالة سرخ است . در واقع مسیحای یهود ظهور نخواهد کرد مگر بنی اسرائیل تطهیر شده باشند و در طهارت ِ کامل از تپه ای که معبد - هیکل- بر آن است بالا روند و بنی اسرائیل تطهیر نخواهد شد مگر اینکه گوسالة کذایی پیدا شود . ) تاکنون به موجب فتوای خاخام ها راه رهایی معبد مسدود مانده است . زیرا معتقدند نباید به مجتمع ویران شدة معبد پا نهند مبادا « عدم خلوص مردگان » که همة یهودیان این روزگار را نیز آلوده کرده موجب بی حرمتی جایگاه گردد . بنا به حکم هلاخا ( کتابِ احکام شرعی یهودیان )، تنها خاکستر ِ گوسالة سرخ سوزانده شدة مخلوط با آب مخصوص می تواند بنی اسرائیل را تطهیر کند و آنها را شایستة بالا رفتن از تپة هیکل بنماید . اما این قبیل گوساله ها بسیار کمیاب اند . در واقع، مشخصات دقیقی که از آنها ارائه شده آن چنان است که یافتن چنان گوساله هایی غیر ممکن می گردد . گوساله باید کاملاً سرخ رنگ باشد، حتی شاخ هایش و بینی اش به همین رنگ باشد، یک موی بدنش هم به رنگ دیگری نباشد . از این گذشته هرگز باری حمل نکرده باشد و حتی برای لحظه ای کسی بدان تکیه نداده باشد . آنها برای این طرح ِ موعودگرایانه خاخام هایی را استخدام کرده، دامداری راه انداخته و از دانشمندان خواسته اند تا با همکاری در یک پروژة پیچیدة مهندسی ژنتیک، موجودی با آن مشخصات ایجاد کنند به طوری که از فجرِ تاریخ تا زمان خودش بیش از نُه سلف نداشته است . (11)

سوم : روزی که یهودیان مسجدالاقصی و قبه الصخره را در بیت المقدس منهدم کنند، جنگ نهایی ِ هارِمجّدون Armageddon به رهبری آمریکا و انگلیس ( دو کشوری که منشاء و خاستگاه صهیونیسم مسیحی بوده اند) آغاز شده و جنگ جهانی، تمام جهان را نابود خواهد ساخت . این میدان نبردکه همة ملت ها در آن درگــیر می شوند، آخرین نــبرد میان نــیروهای نیــکی و نیکوکاری به رهبری مسیــح و نیـروهای شیطانی به رهـبری «« دّجــال »» است .

یک هواخواه ِ مشیت الهی ( صهیونیسم مسیحی )، معتقد به خداشناسیِ هارِ مجّدون، آدم بنیادگرایی است که کتاب مقدس را همانند یک سالنامه مطالعه و آینده را پیشگویی می کند . هواخواهان مشیت الهی اعتقاد دارند که کتاب مقدس، دومین ظهور نزدیک عیسی مسیح را پس از یک جنگ هسته ای سراسری، بروز فلاکت های طبیعی، سقوط و فروپاشی اقتصادی و اغتشاش ها و بهم ریختگی اجتماعی، پیشگویی کرده است . اینان اعتقاد دارند که این رویدادها، باید پیش از دومین ظهور عیسی مسیح اتفاق بیفتند و معتقد هستند که طرح همة اینها در کتاب مقدس ریخته شده است . «« و ایشان را در محلی که در عبری اَرمَـگـِدُّون گویند جمع نمود. »» (12 ) مسیحیان تجدید حیات یافته، پیش از آخرین دوران هفت سالة تاریخ، در وضع جسمانی خود، از صفحة زمین به ملکوت آسمان برده خواهند شد و با مسیح در آسمان محشور خواهند بود . آنان از آن بالا و در امنیت کامل، ناظر و شاهد جنگ های هسته ای و بحران های اقتصادی و آزمایش های سخت خداوندی خواهند بود . در پایان این دورانِ آزمایش سخت خداوندی، این مسیحیانِ تجدید حیات یافته، به همراه فرمانده عالی خود عیسی مسیح، باز خواهند گشت تا در نبرد هارِمجّدون شرکت کنند، دشمنان خدا را نابود کنند و سپس هزاران سال بر زمین حکومت کنند . به همین دلیل است که کشیشان پروتستان پیوسته می کوشند مردم را متقاعد سازند که لازم نیست در راه صلح بکوشند بلکه به جای آن باید جنگ را بخواهند زیرا که خواست خداست . اینان می گویند که خداوند از ازل مقرر فرموده است که دقیقاً همین ما مردمانی که در این نسل زندگی می کنیم، باید به این جنگ هسته ایی دست بزنیم . از تعداد 4000 کشیش بنیادگرای پروتستان که هر سال، در مجمع ملیِ سخنرانانِ مذهبی حضور پیدا می کنند، تقریباً 3000 نفرشان همین اعتقاد را دارند و می گویند تنها یک کشتار همگانی ِ هسته ای می تواند مسیح را به زمین بازگرداند . این کشیشان پیوسته آیات انجیل و اغلب کتاب حزقیال و دانیال نبی و مکاشفات او را نقل می کنند تا اثبات کنند که ما در دورة آخرالزمان هستیم .

هال لیندسی در کتاب «« زمین سیارة بزرگ مرحوم »» ( این کتاب با 18 میلیون نسخه فروش پس از انجیل پرفروش ترین کتاب در دهة 1970 بود . ) می نویسد : ما باید 7 مرحله یا هفت مشّیت الهی را از سر بگذرانیم که یکی از آنها نبرد هراس انگیز هارِمجّدون است که در آن همه گونه سلاح های بس ویرانگرِ هسته ای به کار برده خواهد شد . پَت رابرتسون هم به شنوندگان شبکة سخن پراکنی باشگاه 700 می گوید : همة شرایط نبرد هارمجدون حالا دارد عملی می شود . در هر لحظه ممکن است روی بدهد تا کلام حزقیال نبی تحقق بپذیرد . تحقق آن دارد آماده می شود .

اما هارِمجّدون چیست و در کجا قرار دارد . ؟ کلمة عبری «« هــار »» یعنی کوه و مجّدو نیز مکانی در اسرائیل است . از تل آویو حدود 55 مایل به طرف شمال سفرکنید به محلی می رسید که در 20 مایلی جنوب – جنوب شرقی حیفا قرار دارد و فاصلة آن از دریای مدیترانه، حدود 15 مایل است . فاصلة کوتاهی را تا یک تل یا پُشته کوچک طی می کنید . این تپه ای است مصنوعی که از لایه های مختلف یا برجای مانده از گیاهان و جانوران و یا جامعه های باستانی کهن پوشیده شده است . لبة جنوبی، فضای بزرگِ گسترده و هموار دارد که «« اِسدِرالوان »» نام دارد و در کتاب مقدس «« درة جِزرال »» هم گفته شده است . در زمان های قدیم « مجّدو » شهر بسیار مهمی بوده است . این شهر در محل تقاطع دو جادة مهم استراتژیک نظامی و کاروان رو قرار داشت . میدان نبرد هارمجدون که برخی تاریخ نویسان اعتقاد دارند که در آنجا بیش از هر جای دیگر در جهان، جنگ روی داده است (13) از مجدو در شمال تا ادوم در جنوب، فاصله ای در حدود 200 مایل کشیده شده است . این میدان از دریای مدیترانه در غرب تا تپه های موآب در شرق خواهد بود . یعنی فاصله ای حدود 100 مایل و شامل وادی یِهوشافاط هم می شود . ( آیة 2 و همچنین 12 باب 3 از صحیفة یوئیل نبی ) مرکز همة این ناحیه برابر آیه های 1 و2 باب چهاردهم کتاب زکریایی نبی، شهر اورشلیم و وادی جزرال خواهد بود .

کشیشان پروتستان در موعظه های خود برای پیروان مشّیت گرا، نحوة جنگ بزرگ در هارمجدون را اینگونه تعریف می کنند که یک ارتش 200 میلیونیِ شرقی در طی یکسال به سمت غرب به حرکت در می آید . این ارتش به حرکت در می آید و در تغییر مکان خود پرجمعیت ترین ناحیه های جهان را پیش از رسیدن به رودخانة «« فـــرات »» ویران خواهد ساخت . باب 16 مکاشفة یوحنا به ما می گوید که روخانة فرات خشک خواهد شد و این به پادشاهان مشرق زمین، اجازه خواهد داد که سرزمین اسرائیل را در نوردند .

هال لیندسی از تئوریسین های مکتب صهیونیسم مسیحی عنوان می دارد همة عرب ها به اضافة کنفدراسیون روسیه، به اسرائیل هجوم خواهند برد . او در کتاب «« دنیای نوینی دارد فرا می رسد »» می گوید : فکرش را بکنید، دست کم 200 میلیون سرباز از مشرق زمین، با میلیون ها سرباز بیشتر از مغرب زمین، و زیر رهبری دجّــــال، امپراطوری نــــو زادة روم ( یعنی اروپای غربی ) . عیسی مسیح، نخست کسانی را که شهر او، اورشلیم را غارت کرده اند، تارو مار خواهد کرد . سپس ارتش هایی را که در درة مجدو جمع شده اند به هلاکت خواهد رسانید . تعجبی ندارد اگر تا فاصلة 200 مایلی اورشلیم، خون تا دهنة اسبان بایستد ... همة این درهّ با آلات و وسایل جنگی، حیوانات و جسد های آدمیان و با خون پر خواهد شد . در این نبردِ آخرالزمان، نیروهای ملت های سرتاسر زمین، در زیر فرمان «« دجّـــــال »»، بر ضدِ خداوندِ ما، عیسی مسیح و قدیسان پرافتخارش خواهند جنگید ... و برابر آیة 8 از باب 2 کتاب تسالونکیان در عهد جدید، مــسیح، دجــال را به قتل خواهند رسانید . (14)

پروتستان ها دشمنان خود را در آن روز بدین ترتیب توصیف می کنند : کمونیست های بی خدا هستند، آنها مسیح را انکار می کنند و هدف شان تسخیر جهان است . حدود 26 قرن پیش، حزقیال، نبی ِ یهودی، پیشگویی کرده است که چنین امتی درست پیش از دومین ظهور مجدد مسیح، از شمالِ فلسطین قیام خواهند کرد . در باب های 38 و 39 کتاب حزقیال نبی، می خوانیم که نام این سرزمین «« روش »» خواهد بود ( روسیه) . حزقیال در ادامة پیشگویی های خود، نام دو شهر از شهرهای روش را می برد . این دو «« ماشک و تــوبال »» هستند . این دو نام، به نحو عجیبی شبیه مسکو و توبولسک یعنی دو پایتخت حکومتی روسیه امروزی هستند . حزقیال نبی همچنین نوشته است که آن سرزمین ضد خداست . در آیة 8 می گوید روسیه یا روش در آخرین روزها به اسرائیل هجوم خواهد آورد . بر همین اساس بود که کشیش افراطی، جری فال ول حملة روسیه به اسرائیل و در پی آن نابودی نیروهای روسی در کوههای اسرائیل را در سال 1983 در کتابی موسوم به « جنگ آینده با روسیه» پیشگویی کرد و همین مساله باعث شد که ریگانِ مشّیت گرا، شوروی را «« امپراطوری پلیدی »» لقب دهد . (15)

سپس حزقیال در آیه های 5 و 6 ادامه می دهد در این هجوم، متحدان مختلفی، متفق « روش » خواهند بود . او این متفقین را نام می برد : فـــارس( ایـــران )، جنوب آفریقا یا اتیوپی، شمال آفریقا یا لیبی و قزاق های جنوب روسیه که در این باب « توجَرمَه » نامیده شده اند .

پس از نبرد، تنها 144000 یهودی زنده خواهند ماند و همة آنها چه مرد، چه زن و چه کودک، با خلسة روحانی در برابر عیسی مسیح سجده خواهند کرد و به عنوان مسیحیان نو آیین، همگی خود به تبلیغ کلام مسیح خواهند پرداخت . «« و دیدم که اینک بَـرَه بر کوه صهیون ایستاده است و با وی 144000 نفر که اسم او و اسم پدر او را بر پیشانی خود مرقوم می دارند . مکاشفة یوحنا، باب 14، آیة 1 »»

جری فال ول می گوید : چنانکه می بینید هارمجدون واقعیت است، واقعیتی وحشتناک، اما شکر خدا، این پایان روزگار امت هایی جزء یهودی و جزء مسیحی است ( یعنی مسلمانان ! ) . زیرا که پس از آن، صحنه برای سلطنت پادشاه ما، خداوندگار عیسی مسیح، در نهایت قدرت و افتخار آماده می شود .

در اینجا معلوم می گردد علت علاقة مسیحیان به یهود در چیست .؟ زیرا اینان یهود را به خاطر اسرائیل که معتقدند ستاد فرماندهی عیسی در اورشلیم خواهد بود دوست دارند . برابر اشارات آیه های 8 و 9 از باب 13 کتاب زکریای نبی، تعداد بسیاری از یهودیان در این نبرد کشته خواهند شد و پس از این است که سرزمین اسرائیل را نجات خواهد داد . اما چرا یهودیان به این اتحاد علاقه نشان می دهند . ؟ پاسخ آن را در سطور بعد خواهید خواند .

چرا اسرائیل با مسیحیانِ صهیونیست متحد شد

« ناتان پِــرل مـوِتر از انجمن یهودی ِ ضدافترای بنای بریث می گوید : بنیادگرایان ِ هوادار تبلیغ انجیل، کتاب مقدس را چنان تعبیر می کنند که همة یهودیان سرانجام یا باید به عیسی مسیح ایمان بیاورند و یا در نبرد هارمجدون کشته شوند . اما در ضمن می گویند ما به همة دوستانی که برای دفاع از اسرائیل داریم، نیازمندیم . اگر مسیح آمد، آن وقت در همان روز، ما موضع گیری خودمان را مورد بررسی قرار خواهیم داد . از حالا تا آن روز، بگذارید که خدای را شُکر کنیم و اسلحه و مهمات را رد کنیم برود به اسرائیل . ! »» ( 16)

اسرائیل سه هدف عمدة سیاسی را در ایالات متحده دنبال می کند : اول، اسرائیل پول می خواهد . دوم، اسرائیل می خواهد گنگرة آمریکا همة حرف های سیاسی آن رژیم را طوطی وار تکرار کند . و سومین هدفِ اسرائیل، کنترل انحصاری و همه جانبه بر بیت المقدس ( اورشلیم ) می باشد . مسیحیان صهیونیست، هر سه هدف اسرائیل را در ایالات متحده پیگیری کرده و از آن حمایت مطلق می کنند . اسرائیل می تواند از طریق شبکه های گستردة رادیویی و تلویزیونی ِ مسیحیان بنیادگرا، چهره ای که خواهان آن است و آمریکایی ها نیز آن را می پذیرند، ارائه دهد . علاوه بر اینکه راست گرایان مذهبی می توانند اندیشة «« خدا می خواهد اسرائیل، نظامی و مسلح باشد »» را به خورد آمریکایی ها بدهند، زیرا هر چه اسرائیل بیشتر نظامی باشد، جناح راست مذهبی ( صهیونیست های مسیحی ) ایالات متحده، آن را بیشتر تایید می کند و بیشتر بدان وابسته و مرتبط می گردد . با این حساب جای تعجب نیست که چرا علیرغم اختلاف اعتقادی بین یهودی و مسیحی، این دو تفکر دست اتحاد با یکدیگر داده اند .

پروفسور اسرائیل شاهاک موضوع پول آمریکایی را برای خانم گریس هال سل اینگونه تشریح کرده است : در سال 1985، مالیات دهندگان آمریکایی 5 میلیارد دلار پول به اسرائیل فرستاده اند . این به معنی آن است که شما آمریکایی ها، به هر مرد، زن و کودک اسرائیلی برابر 1700 دلار پرداخته باشید، یا به دیگر سخن به هر خانوادة پنج نفری، هر سال تقریباً 8000 دلار . شما به ما اسرائیلی ها روزی 14 میلیون دلار و 365 روز پول می دهید، بی آنکه به هیچ قید و بندی این پرداخت ها را مشروط سازید . شما از ما انتظار ندارید که بهرة این پول ها را به شما بدهیم . حتی بازپرداخت اصل سرمایه را هم از ما طلب نمی کنید، این میلیاردهای شما یک هدیة رُک و راست است . (17)

سایر دلایلی که منجر به ادامة اتحاد یهودیان اسرائیلی با پروتستان های انجیلی ایالات متحده گردیده است به این شرح است :

- دیدگاه این فرقه بر این اصل استوار است که یهودیت اصل مسیحیت می باشد و مسیحیت ناسخ یهودیت نمی باشد . در صورتی که سایر مکاتب مسیحی از یهودیان به عنوان «« قاتلان مسیح »» یاد می کنند، اینان یهویان را مؤمنان اصلی و حقیقی به شمار می آورند .

- حمایت پرشور و قاطع مسیحیان صهیونیست از اسرائیلی ها نسبت به سایر گروه های مسیحی مانند مسیحیان لیبرال .

- تشویق و بلکه اصرار مسیحیان صهیونیست به انضمام مناطق اشغالی فلسطینیان به سرزمین به اصطلاح مقدس .

- تصویب تمامی درخواست های نظامی اسرائیل و روانه کردن ِ سیل ادوات و فناوری پیشرفتة جنگی به این کشور . به عنوان مثال، اسرائیل وقتی بالگردهای کبری را از ایالات متحده تحویل گرفت که هال لیندسی دیدگاههای دینی خود را به شکلی نو تفسیر کرد و عنوان داشت بال ملخ های دُم داری که دُم آنها شبیه به دم عقرب است و یوحنای قدیس آن را در خواب دیده، همان بالگردهای کبری هستند که از انتهای آن گاز اعصاب خارج می شود . !

- به همان اندازه که یهودیان، نسبت به مسلمانان کینه توز و لجوج هستند، مسیحیان صهیونیست نیز از اسلام متنفر بوده و آن را دشمن مشترک تلقی می کنند . اسرائیل کنفرانس شیعه شناسی در دانشگاه تل آویو برگزار می کند و سیصد شیعه شناس در کنفرانس به بررسی ریشه های تئوریک شیعه و انقلاب اسلامی در ایران و همچنین مقابله با آن می پردازند .

جری فال ول کیست ؟ Jerry Falwell

«« خداوند به این دلیل نسبت به آمریکا مهربان بوده است که آمریکا نسبت به یهودیان مهربان است . من اعتقاد دارم، اگر ما پشتیبانی از اسرائیل را رها کنیم، دیگر اهمیت خود را در نزد خداوند از دست خواهیم داد . »» این جمله را یک یهودیِ تبعة اسرائیل افاضه ننموده بلکه یک مسیحی آمریکایی بیان داشته است اما از نوع پروتستانِ مشیت گرا که کشیش نیز می باشد . ! او جری فال ول نام دارد . وی یکی از ارکان اساسی جریان مشّیت گرا در ایالات متحده بوده که نفوذ بسیار گسترده ای در کاخ سفید دارد . وی همان کسی است که مراسم تحلیف بوش رئیس جمهور آمریکا را انجام داده و پیامبر اسلام را تروریست نامید . او دربارة اسرائیل می گوید : خداوند چهارهزار سال قبل به ابراهیم وعده داد که هر کس که اسرائیل را مبارک به شمارد او را مبارک خواهم شمرد و هر کس اسرائیل را لعن کند او را لعن خواهم کرد . با توجه به این موضع لاهوتی، ایالات متحده نباید در ارائه کمک های مالی و نظامی به اسرائیل تردید کند زیرا خداوند یهود را دوست دارد و با ملت ها به همانگونه رفتار می کند که آنان با اسرائیل رفتار کنند چه اینکه مسیح خود یک یهودی بود . !! (18)

بد نیست کمی عقب تر رفته و به گذشتة این کشیشِ انجیلی نیم نگاهی بیندازیم . دکتر جیمس پرایس و دکتر ویلیام گودمن دو کشیشی که کتاب «« یک نیمرخِ بی اجازه از جری فال ول »» را به رشتة تحریر درآورده اند نقل قولی از او را در سال 1964 بیان می نمایند : « ... آنچنان که من به این کتاب مقدس ایمان دارم و آن را درک کرده ام، متوقف کردن موعظة کلام عیسی مسیح و پرداختن به هر کار دیگری، از جمله جنگ با کمونیسم، یا مشارکت کردن در اصلاح گری های حقوق مدنی را ناممکن می دانم . ما واعظان برای سیاستمدار شدن، فراخوانده نشده ایم . کار ما تسخیر روح مردمان است . در هیچ مورد دیگری ماموریت نداریم تا به کارهای خارجی و دنیایی بپردازیم . »

اما این کشیش قائل به عدم دخالت در سیاست چگونه به یکباره وارد گود سیاست شده و به یکباره عکس روی نشریات گردید . ؟ گودمن و پرایس ادامه می دهند : « پس از پیروزی نظامی اسرائیل درجنگ 1967 با اعراب، فال ول کاملاً عوض شد . او وارد سیاست شد و یکی از پشتیبانان دوآتشة دولت اسرائیل گردید . او خیلی ساده می گفت اگر خدای قادر متعال مداخله نکرده بود، اسرائیل هرگز نمی توانست جنگ را بِبَرد . »

دکتر پرایس علت روی آوردن اسرائیلی ها به فال ول را اینچنین توضییح می دهد که با روی کار آمدن دست راستی های لیکود به رهبری مناخیم بگین، آنان به طور جدی به فکر بهره برداری از این کشیش افتادند . در سال 1978 فال ول سفری به اسرائیل کرد که پول و امکان آن را اسرائیلی ها فراهم کرده بودند . او برای آنکه قدر شناسی خود را نشان دهد، چند درخت در آنجا کاشت که بعدها جنگل جری فال ول نام گرفت و عکس او را در حالی که در آن زانو زده بود برداشتند . (19)

پس از این بود که همکاری مشترک این دو جریان آغاز گردید . فال ول در ستایش حقانیت یهودیان اسرائیلی موعظه می کند و آنان نیز کم نظیر ترین و کم شمارترین مدال خود را به نام «« جابوتینسکی »» ( ایدئولوژیست دست راستی صهیونیسم ) به او هدیه می دهند تا او تنها غیر یهودیی باشد که این مدال را به سینه زده است . فال ول از حق اسرائیلی ها برای اشغال عراق، سوریه، ترکیه، عربستان، مصر، سودان، لبنان، اردن و کویت صحبت می کند و اسرائیلی ها به او یک هواپیمای ویندستریم Winstream هدیه می دهند . او به هزاران بینندة برنامه های خود می گوید: « خداوند آمریکا را برکت داده است، زیرا ما در حمایت از آنچه که نزد خداوند عزیز است( یعنی اسرائیل )،با خداوند همکاری کرده ایم. »

هنگامی که مناخیم بگین در سال 1981 رآکتورهسته ایی عراق را بمباران کرد و از واکنش بد آن در ایالات متحده واهمه داشت، به یک سناتورِ کنگره و یا یک خاخام از لابی یهودی در آمریکا متوسل نشد، بلکه سراغ فال ول رفت . سال بعد در 1982 و در پی حملة جنایتکارانة اسرائیلی ها به لبنان، این فال ول بود که حمله یهودیان را ستایش کرد .

طی سالیان بعد نفوذ فال ول تا جایی گسترش پیدا کردکه وقتی به دلیل فشارهای بیل کیلنتون به اسرائیل برای پذیرش صلح با فلسطینی ها، موساد از طریق افشای ارتباط جنسیِ دخترک یهودی، مونیکا لوینسکی قصد استیضاح او را داشت، «« فال ول یک نوار ویدیویی نسبتاً گران قیمت با عنوان « پرونده های کلینتون » توزیع کرد که در آن ادعا شده بود، رئیس جمهور در آرکانزاس در ماجرای قتل و قاچاق مواد مخدر دست داشته است . »» (20 )

جایگاه مسیحیان صهیونیسم در تبیین استراتژی آمریکا

پت رابرتسون

با انتخاب جرج دبلیو بوش به ریاست جمهوری ایالات متحده، پروتستان های صهیونیست مجدداً قدرت از دست رفتة خود از زمان رونالد ریگان را به چنگ آوردند زیرا بوشِ پسر نیز همانند سلف خود از طرفداران مشّیت گرایی بود . دربارة تحول معنوی بوش گویند او اندکی پس از جشن تولد چهلمین سال زندگی اش در ژوئیه سال 1986 به نقطة عطفی در زندگانی شخصی و حرفه ای خود رسید و به همین دلیل میخوارگی را به طور کامل کنار گذاشت و هر چه بیشتر به دین و مذهب گرایش پیدا کرده و به عقاید مذهبی ِ همسرش لورا ولچ گروید . علاوه بر پت رابرتسون که تاثیر زیادی بر دیدگاههای مذهبی سیاسی بوش داشت، «« از فرانکلین گراهام به عنوان پدرِ معنوی بوش یاد می کنند . وی فرزند بیلی گراهام است که نقش بسزایی در گرایش بوش به سمت ایمان به صهیونیسم مسیحی داشت و به مناسبت مراسم تحلیف جرج بوش در سال 2000 نماز خواند و حتی طی روزهای اخیر مراسمی مذهبی را در کاخ سفید برگزار کرد . »» (21)

اکنون بوش در سن پنجاه و چهار سالگی همچنان پا برجا به عقاید مذهبی از گویش های دینی نیز بهره می گیرد . عنوان محور شــرارت برای سه کشور ایران، کره شمالی و عراق و همچنین الفاظی نظیر منجی و شیطان، یادآور نطق مذهبی ریگان در نامیدنِ شوروی به عنوان «« امپراطوری پلــیدی »» می باشد .

با توجه به تفکرات بوش، پُر واضح است که مشاورین و دستیاران او نیز باید در همین راستا قدم برداشته و در حداقل ها، مشترکاتی با او داشته باشند که تحلیل عملکرد رئیس جمهور آمریکا وتیم او تا به امروز بیانگر تبعیت از مشی صهیونیست های مسیحی می باشد . «« جناح های مؤثر بر استراتژی سیاست خارجی بوش، بر حسب اولویت بدین ترتیب می باشند : 1) بنیادگرایی مسیحی یا همان مبلغان انجیل 2) لابی افراطی یهودی 3) محافظه کاران جدید 4) وزارت امور خارجه 5) سازمان جاسوسی سیــا . با توجه به رتبه بندی فوق، مشخص می گردد که دولت آمریکا که تا به امروز به عنوان یک نظام لائیک شناخته می شد در حال حاضر تحت تاثیر دید گاههای بنیادگرایانه مسیحی قرار دارد . در حال حاضر بوش وهیئت حاکمة فعلی ایالات متحده که عضو پروپاقرص این فرقه هستند تلاش دارند تا دیدگاههای مذهبی این جریان را تبدیل به سیاست های داخلی و خارجی آمریکا کنند. مهم ترین دیدگاههای این گروه عبارت است از :

الف - تقسیم جهان به خیر و شر : همانطور که بوش پس از حادثة 11 سپتامبر اعلام کرد « هرکه با ما نیست بر ماست » یعنی هیچ چیز میانه ای وجود ندارد یا شما با ایالات متحده هستید یا علیه آن می باشید . در صورتی که با آمریکا نباشید شّــر خواهید بود و باید نابود شوید .

ب - لــزوم ایجاد یک کشور یهودی در فلسطین که قبلاً بطور مشروح دربارة آن توضییح داده ایم .

ج - اعتبار یهودیت به عنوان اصل مسیحیت : گفتیم که اینان بر خلاف پدران خویش اعتقادی به تقابل با یهودیت ندارند بلکه معتقدند یهودیت، اصل مسیحیت است .

د - ضدیت شدید با اسلام : حادثة مشکوک 11 سپتامبر و نسبت دادن آن به مسلمانان، این حربه را به دست تیم عملیاتی بوش داد که مسلمانان را آماج تهاجم وحشیانة خود قرار دهند . اشغال دو کشور ِاسلامی افغانستان و عراق، اخراج مسلمانان از خاک آمریکا، باز گذاشتن دست شارون برای قتل عام فلسطینیان و... کمترین مصداق های این ستیزه جویی می باشد .

۵- ادغام دین و سیاست در آمریکا : مخالفت شدید با سقط جنین و تقاضای اعدام برای مرتکبین آن، منع استفاده از قرص ضدبارداری، تاکید بر نقش خانواده و تحریم روابط جنسی در خارج از چارچوب ازدواج، مخالفت شدید با همجنس بازی از جمله مواردی است که از تداخل دین در سیاست ریشه می گیرد .

و-   بی اعتنایی به قوانین بین الملل : آنها معتقدند کنوانسیون های بین المللی و هر آنچه که آزادی عمل آمریکا را در صحنه بین الملل با محدودیت مواجه می کند باید از بین برود و لغو گردد . خروج از پیمان سالت، عدم پیوستن به معاهدة محاکمة جنایتکاران جنگی، حملة یکجانبه و بدون مصوبة سازمان ملل به عراق و اشغال آن از مصادیق این ادعا می باشد . »» (22) دربار

    هیچ نظری تا کنون برای این مطلب ارسال نشده است، اولین نفر باشید...