بشقاب پرنده ها در زمین -قسمت دوم

نوشته شده توسط:کیوان فیض مرندی | ۱ دیدگاه

 

ناپدیدشدن یک خلبان استرالیایی با شروع پروژه بلوبوک گزارش های بسیاری مبنی بر دیده شدن جسم ناشناخته پرنده در این طرح به ثبت رسید اما...

قسمت دوم

ناپدیدشدن یک خلبان استرالیایی

با شروع پروژه بلوبوک گزارش های بسیاری مبنی بر دیده شدن جسم ناشناخته پرنده در این طرح به ثبت رسید اما در هیچ گزارشی خبر از ربوده شدن فرد یا چیزی داده نشد تا اینکه ناپدید شدن خلبان فردریک والنتیچ پس از به پرواز درآمدن و مخابره دیدن شیء ناشناخته در آسمان به برج مراقبت فرودگاه مورابین، سروصدای بسیاری برپا کرد. اگر چه مقامات مسؤول هیچ گاه صریحا اعلام نکردند که والنتیچ ربوده شده اما صحبت نکردن در مورد این موضوع موجب شد تا بسیاری رای به ربوده شدن والنتیج توسط یوفو بدهند.

ماجرای ناپدید شدن خلبان فردریک والنتیچ

روز 21 اکتبر سال 1987 شرایط برای بلند شدن هواپیماها بسیار مساعد بود و باد ملایمی می وزید. فردریک والنتیچ 20 ساله- دانشجوی خلبانی کلاس چهار نیروی هوایی- با 150 ساعت تجربه پرواز برای تمرین بیشتر سوار بر هواپیمای آموزشی سسنا ال- 182 با سرعتی تقریبی 256 کیلومتر در ساعت شد تا از فرودگاه مورابین ملبورن به مقصد تنگه باس به پرواز درآید. والنتیچ به وقت محلی ساعت 18:19مورابین را ترک کرد و با واحد سرویس هوایی تماس گرفت تا حضور خود را در آسمان اعلام کند. تا ساعت 19:00 که به کیپ اوتوای برسد هیچ تماس غیرعادی ای از خلبان دریافت نشد.شش دقیقه ای از رسیدن والنتیج به اوتوای می گذشت که او با استیو رابری- افسر بخش پرواز ملبورن- تماس گرفت و از وجود هواپیمای دیگری در ارتفاع 1524 متری خودش خبر داد. اما از برج مراقبت پیام رسید که در این ساعت هیچ رفت وآمد دیگری مخابره نشده است و نباید هواپیمای دیگری با چنین ارتفاعی در آسمان باشد. چند دقیقه از ردوبدل شدن این پیام ها نگذشته بود که والنتیچ گزارش کرد هواپیمایی که تا به حال مانند آن را ندیده با چهار چراغ بزرگ که نور بسیار قوی ای هم دارد قابل مشاهده است. او دقیقا نمی توانست بگوید که چه چیزی را دیده اما نظر والنتیچ این بود که هواپیمای ناشناخته در 300 متری هواپیمای خودش با سرعت بسیار بالایی در حرکت است و به دنبال آن نزدیک شدن عمدی جسم پرنده ناشناخته به سسنا را خبر داد.

در ساعت 19:9 افسر رابی از والنتیچ خواست که موقعیت و ارتفاع خود و جسم ناشناخته را گزارش کند. والنتیچ با اعلام ارتفاع شروع به توضیح مشخصات پرنده آهنین غول پیکر کرد و هنگامی که رابی در مورد اندازه تقریبی شیء پرنده از والنتیج سؤال کرد، هیچ پیامی از خلبان مخابره نشد.30 دقیقه ای از قطع ارتباط می گذشت که دوباره تماس برقرار شد و خلبان از چرخیدن جسم پرنده در بالای سرش خبر داد. پس از ارسال این پیام 28 ثانیه سکوت برقرار شد و پس از تماس مجدد، والتنیچ از ناپدید شدن یوفو خبر داد و دوباره 28 ثانیه تماس قطع شد.

بعد از برقراری مجدد تماس، افسر رابی مدام در تلاش بود تا اطلاعات بیشتری در مورد جسم پرنده ناشناخته و موقعیت آن به دست آورد و نظر والنتیج این بود که شاید یک فروند هواپیمای نظامی در تعقیب او باشد. 29 ثانیه بعد از اینکه والنتیچ با افسر رابی صحبت کرد، در ساعت 19:12:09 خلبان فردریک والنتیچ گزارش کرد که انگار موتور هواپیمایش نقص فنی پیدا کرده و مجبور است که در جزیره کینگ فرود آید. پس از ارسال این پیام، در مدت بسیار کوتاهی هیچ پیام دیگری مخابره نشد و ناگهان والنتیچ از آن سوی خط رادیویی به برج مراقبت گفت: «این یک هواپیما نیست». تقریبا17 ثانیه صدایی شبیه به برخورد آهن پاره ها به یکدیگر از فرستنده هواپیمای والنتیچ به گیرنده برج مراقبت مورابین رسید و سپس تماس برای همیشه قطع شد.

 

آغاز جست وجو برای یافتن خلبان

به دنبال قطع پیام از سوی والنتیچ و فرود نیامدن او در جزیره کینگ،

گروه ویژه تجسس و امداد به منطقه ای که رادارها ناپدید شدن خلبان را نشان میدادند اعزام شدند و دو هواپیمای آر.ای.ای.اف.پی- 3 اورین برای یافتن والنتیچ فورا به پرواز درآمدند. جست و جو و تلاش برای هواپیما و خلبان گمشده هفت روز به طول انجامید. اما گروه هر چه بیشتر می گشت نتیجه کمتری عایدش می شد و سرانجام تفحص در روز 25 اکتبر سال 1978خاتمه یافت. تنها اثر برجای مانده از ماجرا رد سوخت هواپیمای والنتیچ بود که جست و جوگران آن را در نزدیکی محلی که آخرین پیام از سوی والنتیچ مخابره شد، یافتند. اگر چه همه ابتدا تصور می کردند که این مایع یافت شده متعلق به هواپیمای والنتیچ است اما آزمایش های انجام شده روی آن نتیجه را طور دیگری گزارش داد، به عقیده متخصصان این سوخت متعلق به وسیله های هوانوردی نبود. نکته ای که تمامی مسؤولان پرونده ناپدید شدن والنتیچ را در حیرت فرو برد این بود که هواپیمایی که خلبان گمشده با آن به پرواز درآمد مجهز به چهار جلیقه نجات و رادیو تماس اضطراری و همچنین در شرایط خراب شدگی موتور قادر به حرکت کردن تا چند دقیقه بود. اما به نظر می رسد خلبان از هیچ یک از آنها استفاده نکرده یا فرصت استفاده از آنها را نداشت. پس از راهی شدن گروه نجات و بی نتیجه ماندن تلاش های جست و جوگران، تحقیقات از سوی بخش رسمی حمل و نقل در جهت یافتن سرنخی از خلبان و هواپیمای ربوده شده آغاز شد. اما متاسفانه آنها هم پس از دو هفته جست و جوی مداوم به نتیجه نرسیدند و هیچ ردی از هواپیما پیدا نشد؛ گویی که اصلا هیچ هواپیمایی در آسمان به پرواز درنیامده بود. سرانجام پس از تمامی تحقیقات انجام شده در 27 آوریل سال 1982 تنها سرنخ موجود از حادثه 21 اکتبر سال 1978 تماس های رادیویی موجود بین والنتیچ و برج مراقبت مورابین اعلام شد.

 

سرنخ هایی مهم از پرونده والنتیچ

زمانی که آخرین پیغام ارسالی از سوی والنتیچ به برج مراقبت مورابین ارسال شد، حدود 17 ثانیه صداهای مبهم و شبیه به برخورد تکه های آلومینیوم و آهن به یکدیگر در نوار ضبط شده از این گفت و گو به ثبت رسیده است. پل نورمن و جان آچت- دو محققی که روی این پرونده کار می کردند- یک نسخه کامل از این مکالمه را برای انجام تحقیقات بیشتر و تحلیل روی آن از بخش حمل و نقل هوایی استرالیا و پدر فردریک گرفتند. یک نسخه آن را آچت به ملبورن و نسخه دیگر را نورمن به آمریکا برد تا عمراه دکتر ریچارد هینز- یکی از محققان ناسا و استاد دانشگاه سن جونز- روی آن کار کنند بلکه سرنخ جدیدی بیابند. هینز با گوش کردن به نوار، نظر خود را این طور اعلام کرد: «در این نوار صدای شش انفجار جداگانه به گوش می رسد که هر یک از اتمام دیگری اتفاق می افتد. اما هیچ سرنخ مشخص یا بسامدی که بتوان با آن چگونگی ماجرا را تشخیص داد وجود ندارد».

 

گزارش های دیده شدن یوفو

پس از اینکه خبر ناپدید شدن والنتیچ به گوش عموم رسید، تعدادی از مردم با پلیس تماس گرفتند و خبر از مشاهده اتفاقات غیرمعمول در محل زندگی شان دادند. در میان آنها 20 نفر مصرانه اصرار داشتند که شیئی را که نورهای سبز رنگی داشت در آسمان دیده اند و در این رابطه تعدادی از شاهدان که محل زندگی شان در دو کیلومتری خلیج آپولو بود، ادعا می کردند که نور سبز رنگی را دیده اند که هواپیمای والنتیچ را تعقیب می کرده و در آن زمان، هواپیما حالت سقوط و شیب به طرف سطح زمین داشت و جالب اینجاست که طبق نظر یوفو شناسان این ادعاها دقیقا شبیه صحبت های والنتیچ هنگام دیدن آن شیء عجیب بود.

 

نظر پدر والنتیچ

«امیدوارم که آدم فضایی ها پسرم را ربوده باشند تا اینکه سانحه هوایی ای برایش اتفاق افتاده باشد. اینکه هیچ کس نتوانسته سرنخی از فردریک پیدا کند بدین معناست که مطمئنا یوفو، او و هواپیمایش را با خود برده. پسرم در اوقات فراغتش در مورد یوفوها بسیار مطالعه می کرد همیشه در پی یافتن اطلاعات جدیدی در این مورد بود اما هیچگاه در این مورد داستان پردازی نمی کرد و به دنبال حقیقت می گشت. او در مورد هر نکته ای که ذهنش را به خود مشغول می کرد آن قدر تحقیق و مطالعه می کرد تا هیچ ابهامی در آن مورد برایش وجود نداشته باشد». این حرف ها را گویدو والنتیچ - پدر خلبان گمشده - به خبرنگار آسوشیتدپرس پس از نابود شدن پسرش زد.

 

تئوری های منطقی در مورد ناپدید شدن خلبان سسنا 182

اولین احتمالی که در مورد پیدا نشدن هیچ اثری از والنتیچ به ذهن می رسد این است که خلبان به عمد ناپدید شده است زیرا دقیقا زمان ناپدید شدن والنتیچ، پلیس ملبورن گزارشاتی مبنی بر فرود مرموز یک هواپیما در فاصله ای نه چندان دور از کیپ اوتوا دریافت کرد. نظر دیگر این است که والنتیچ به درستی نتوانسته مسیر خود را تشخیص دهد و همین عدم تشخیص صحیح موجب شده تا خلبان سروته هواپیما را براند و نوری که از آن صحبت می کرد، نور هواپیمای خودش بود که در آب منعکس می شد و او خیال می کرد که یوفو دیده است و هنگامی که سرگرم تشخیص شیء ناشناخته بود ناگهان به درون دریا سقوط کرد. اما این فرضیه سریعا از سوی مقامات هوایی رد شد زیرا به گفته آنها هواپیمای سسنا 182 بال های بلندی دارد که سوخت این هواپیما تنها زمانی تامین می شود که در جهت جاذبه قرار گرفته باشد. بنابراین برعکس پرواز کردن با این هواپیما به هیچ عنوان امکان پذیر نیست. در سال 2000 یک کارآگاه خصوصی حوادث طی تحقیقاتش به این نتیجه رسید که به دلیل اینکه موتور و سیستم رادیویی هواپیمای والنتیچ دچار مشکل شده، او نتوانسته به درستی مسیر خود را تشخیص دهد و همین موجب شده تا در دریا سقوط کند. بعضی ها هم براین باورند که او با قاچاقچیان مواد مخدر برخورد کرده و توسط آنها کشته شده است. به دنبال چنین نظری فیلیپ کلاس- یکی از منتقدان مسائل یوفو در سال 1992- اعلام کرد که خود والنتیچ قاچاقچی بوده و به دلیل اینکه خانواده او درخطر بودند خودکشی کرده است. در این بین یوفوشناسان براین باورند که دیدن جسم پرنده با نورهای سبزی را که والنتیچ به برج مراقبت مخابره کرد، یک وسیله نقلیه فرازمین بوده که یا او را دزدیده اند یا به نوعی موجب انحراف والنتیچ از مسیر شده اند؛ موضوعی که باعث شد پای یوفوها به این ماجرا باز شود. آخرین جملات ارسالی از سوی خلبان والنتیچ بود که ادعا می کرد سایه شیء غول پیکری را که اصلا شبیه هواپیما نیست و صدای عجیبی هم دارد در بالای سر خود می بیند.

 

گفت وگوی والنتیچ با برج مراقبت

این گفت و شنودها اولین صفحه از گفت و گوی سه صفحه ای به ثبت رسیده در برج مراقبت مورابین است.

ساعت 19:06:14 والنتیچ: از دلتا سیرا به برج مراقبت ملبورن. آیا هواپیمای دیگری در ارتفاع زیر50000 مشاهده می کنید؟

سرویس پرواز، افسررابی: دلتا سیرا هیچ پرواز دیگری مشاهده نمی شود.

به نظر می رسد هواپیمای غول پیکری در این ارتفاع در حال حرکت است.

19:06:44 چه نوع هواپیمایی است؟

نمی توانم تشخیص دهم. چهار چراغ بسیار نورانی دارد شبیه به چراغ های فرود.

19:07:31 ملبورن، دلتا سیرا صحبت می کند. هواپیما از بالای سر من رد شد. او تقریبا در فاصله 305 متری من در حال پرواز است.

پیام دریافت شد. تایید کنید که آیا هواپیمای بزرگی است یا خیر؟

اه ه ه؛ نمی توانم دقیقا تایید کنم زیرا سرعتش بسیار بالاست. آیا رادار هواپیمای دیگری را در نزدیکی من نشان می دهد؟

نه هیچ هواپیمایی مشاهده نمی شود.

19:08:18 ملبورن، هواپیما از سمت شرق در حال نزدیک شدن به من است.

19:08:41 بازشدن میکروفن برای دو ثانیه.

19:08:48 انگار که می خواهد با من بازی کند. در حال پرواز بالای سر من است. سرعتش سه برابر سرعت من است.

موقعیت خود را گزارش کن.

چهار، پنج، صفر، صفر

مطمئنی که نمی توانی سوژه را شناسایی کنی؟

کاملا مطمئنم.

پیام دریافت شد، تماس را حفظ کن.

19:09:27: از دلتا سیرا به برج مراقبت، این یک هواپیما نیست. این...(قطع تماس)

19:09:42: می توانی مشخصات آن را توضیح دهی؟

(برقراری تماس به مدت 3 دقیقه) ظاهرش کشیده به نظر می رسید. بیشتر از این نمی توانم توضیح دهم زیرا سرعتش زیاد بود. پشت سر من است. الان باید در ملبورن باشد.

19:10: هواپیما یا هر چه که هست اندازه اش چقدر است؟

19:10:19: به نظر می رسد که در یک نقطه ایستاده. الان دارم می چرخم و آن هم بالای سر من می چرخد. نور سبز رنگی دارد و جنسش انگار که از آهن است. تمام بخش بیرونی درخشان به نظر می رسد.

19:11:00: تشخیص دادید که چه نوع هواپیمایی را دیده ام؟ هواپیمای نظامی است؟

دلتا سیرا، هواپیما ناپدید شده، تایید کن.

تکرار کنید.

آیا هواپیما هنوز با توست؟

از سمت جنوب غربی در حال نزدیک شدن به من است.

19:11:50: به نظرم موتور هواپیما دچار مشکل شده. باید هر چه زودتر فرود بیایم.

مقصدت کجاست؟

می خواهم در جزیره کینگ فرود بیایم. جسم ناشناخته دوباله بالای سرم است. خدای من! این هواپیما نیست.

دلتا سیرا صدایم را می شنوی؟

(قطع تماس)

19:12:28: (برقراری تماس) از دلتا سیرا به ملبورن...(شنیده شدن صداهای مبهم و قطع تماس).

 

منبع: نشریه سرنخ- ش 38

  • behruz

    behruz

    • ۱۳۹۵/۱۲/۰۱ - ۰۱:۱۸:۱۴

    با تشکر از مدیریت سایت
    http://newstek.ir