اژدها (نماد شناسی)

نوشته شده توسط:کیوان فیض مرندی | ۲ دیدگاه

اژدها

نمادی پیچیده و عالمگیر . اژدها ” مار بالدار “ ترکیبی است از مار و پرنده به معنی ماده و روح کلا نیکوکار محسوب میشد چرا که تجلی آبهای زندگی بخش ( مار ) و نفس زندگی ( پرنده ) است. ضمنا نماد ایزدان آسمان و نمایندگان زمینی آنها یعنی امپراتوران و شاهان نیز هست . بعد ها به موجودی دو خصلته مبدل گشت . از سوئی بارانهای بارور کننده و به تبع آن تندر ، و از سوی دیگر نیروهای ویرانگر اذرخش و سیل است . اساسا در شرق ، اژدها موجودی سعد و نشانه نیروی ملکوتی است ، درحالی که در غرب به موجودی مرتبط با ایزدان جهان زیرین ، ویرانگر و شرور مبدل گشته است . اژدها میتواند شمسی یا قمری ، نر یا ماده، خیر یا شر باشد .

در خاور دور نماد نیروی ماوراء الطبیعی ، خرد ، قدرت ، معرفت مکتوم و نیروی آبهای حیات بخش است . اژدها علامت مشخصه امپراتور یعنی پسر آسمان و در نتیجه خردمند هم هست . در ادیان توحیدی اژدها به مفهوم شر است ، به استثنای مواردی که مظهر کلمه ( Logos ) ، روح زندگی بخش یا قادر مطلق و ملا اعلی ( Pleroma ) است . نمادهای اژدها و مار معمولا قابل تبدیلند چرا که هر دو مظهر جهان غیر متعین ، تفکیک نشده ، آشفتگی آغازین ، نیروی نهفته، طبیعت رام نشدنی و نیز عنصر زندگی بخش آبها هستند . صدای تندر آسای اژدها یا نبرد کردنش به کمک آذرخش به معنی تبدیل از ناپیدائی به پیدائی یعنی آفرینش شکل و ماده است .

اژدها دو خصلته نیز هست هم ایزد باران است و هم دشمن ایزد باران یعنی کسی که جلوی ریزش باران را میگیرد . با دریا ، ژرفنا ، قلل کوهها ، ابرها و نواحی شرقی که با خورشید مرتبط هستند تداعی میشود ، اژدهایان در معنی هیولاها بومیان ” صاحب زمین ” هستند که با قهرمانان، فاتحان و آفرینندگانی که برای تسلط و تصرف زمین میجنگند ع در تضادندآنها نگهبانان گنجها و مداخل معرفت سری هستند . نبرد با اژدها یعنی غلبه بر مشکلات برای دستیابی به گنج معرفت باطنی کشتن اژدها یعنی کشمکش میان نور و تاریکی ، نابودی نیروهای ویرانگر شر، غلبه انسان بر نفس اماره و سلطه بر نفس ع نجات دوشیزه از چنگ اژدها یعنی رهائی قوای پاک پس از نابودی قوای شر معمولا اژدها هماورد ایزدان مرگ است.

در ایران اژدها نشانه هوم ( Haoma ) ضمنا گندروی اژدها به دست گرشاسب کشته شد در نتیجه دست اهریمن از فرمانروائی بر آفرینش اهورامزدا کوتاه شد .

در چین ( بودائی ) : در نمادهای چینی اژدها و مار از هم جدا نیستند اژدها مظهر متعالی ترین نیروی روحانی، نیروی فوق طبیعی ، ازلیت روح تبدیلگر ع نیروی الهی تغییر و استحاله، ایقاع طبیعت، قانون صیرورت ، خرد فوق طبیعی و قدرت است . نور و زندگی ، آسمانها ، اقتدار ، نیروی مرکز یانگ ( Yang ) است .اژدهای ابرها یعنی تندر و باران بارور کننده ابهای عمیق و چشمه لونگ ( Lang ) اژدهای نیلی رنگ، یا اژدهای امپراتوری پنج چنگال دارد و سرش رو به جنوب و دمش رو به شمال است و نشان دهنده شرق و باران بارورکننده نیز هست .مانگ ( Mang ) ، اژدها ی اولیه چهار چنگال دارد و به معنای نیروی جهان مادی است اژدهای سه چنگاله شکل متاخرتر چینی است که بعدها به لی ( Li ) ، اژدهای ژاپنی و بی شاخ تبدیل شد ، لی در دریا میزیست و بر اعماق نظارت میکرد ، نماد دانشمند نیز هست . چیا ئو ( Chiao ) در کوهستان یا زمین زندگی میکند و مظهر سیاستمدار است به گفته وانگ فو ( Wang Fu ) اژدها به 9 چیز شبیه است :

شاخهایش شبیه شاخ گوزن، سرش چون شتر ، چشمهایش همانند شیاطین ، گردنش چون مار ، شکمش چون حلزون ، فلسش مانند خرچنگ ، چنگالهایش چون شاهین ، کف پایش مثل ببر و گوشهایش شبیه ماده گاو است .

دو اژدهای متخاصم و رو به روی هم ، یعنی نیروهای ثنویت یین-یانگ ( Yin-yang ) ، همه تضادها و مکملها ، نیروهای ناسوتی و لاهوتی .

معمولا خورشید یا ماه بین آنها قرار دارد حمایت آنها از یکدیگر نماد ین ( Yin ) و یانگ ( Yang ) و ابدیت است . اژدها و ققنوس یعنی وحدت زمین و آسمان، امپراتور و امپراتریس ، قوه الهی که شامل همه اضداد است و نیز تعادل عالم کبیر و عالم صغیر ، هر دو جنبه در جنسی ها ایقاع قبض و بسط ، مرگ و تولد . مارپیچهای دو گانه نیز نماد آنها است .اژدها اگر با ببر در نقش خشم و عداوت همراه شود به معنای شهوت فراوان است .

در مسیحیت اژدها با مار برابر شده است نیروی شر، دیو، اغواگر، دشمن خدا ، مرگ و تاریکی ، بت پرستی و ارتداد را نیز نشان میدهد . اژدهائی با دم درهم پیچیده مظهر شر مغلوب شده است چرا که تصور میشد نیروی آن نیز چون عقرب در دمش واقع است .

تحلیل نقش شیر و اژدهای ایوان تخت مرمر کاخ گلستان

نقش شیر و اژدهای مورد نظر واقعا اثری منحصر بفرد است که کمتر مورد مداحقه و نقد و بررسی قرار گرفته است . در مورد تاریخ ساخت نمی توان به قطع سخن راند ولی این را می توان گفت که خود تخت مرمر که در ایوان قرار گرفته در سال 1806 میلادی ( 1221 ه.ق) و در زمان فتحعلی شاه قاجار ساخته شده است[3] ، واینرا نیز می دانیم که سازنده هم تخت مرمر و هم ازاره شیر و اژدها یکی بوده است اینرا بواسطه نام سازنده می گویم که هم بر روی نقش شیر و اژدها نقر شده است ” عمل محمد ابراهیم ” وهم برروی چکشی که دست یکی از دیوهای نگهدارنده تخت مرمر در پشت آن است ، در نتیجه این نقش برجسته قریب به یقین متعلق به دوران متقدم تر قاجار است و البته دلیل دیگری که این امر را ثابت میکند نوع هنر دوران متقدم تر قاجار است که بر خلاف دوره های بعدی ، حجاری بر سنگ ، ساخت تخت های سنگی و …. رواج فراوان داشته و می توان اینرا استنباط نمود که این وضعیت به ارث رسیده ا ز اواخر دوران زندیه می باشد که هنرمندان آن برای دوره قاجار نیز هنر نمائی می کرده اند .فلذا کارهای آنان فوق العاده با مایه تر ، با معنا تر ، و زیبا تر از دورانهای متاخر قاجاریه می باشد. اگر شما تصاویری از شیر و اژدها در بعضی از مکانهای کاخ گلستان می بینید تمامی آنها از همین نقش برجسته شیر و اژدهای تخت مرمر الهام گرفته شده و نسبت به طرح آن در بعضی از بخش های کاخ گلستان بعنوان کاشی کاری استفاده نموده اند که البته پر واضح است که بسیار ضعیف از حیث اجرا بوده و اصلا قابل مقایسه با اثر جاودانه محمد ابراهیم نمی باشد .

در مورد تاریخ ساخت آن متاسفانه در هیچ متونی به شکلی دقیق ذکری بمیان نیامده است ، تا اینکه من در کتابی به دو تصویر دسترسی پیدا کردم ،هر دو تصویر مربوط است به کتاب سفر در ایران اثر اوژن فلاندن و پاسکال کست در این دو تصویر که آنرا آورده ام به روشنی می بینید که در یکی تصویر شیر و اژدها در جلوی ایوان واقع گردیده و در دیگری اثری از این ازاره نیست ، هر دو تصویر مربوط است به تاریخ 41-1840 میلادی ( 7-1256 ه.ق) که می توان نتیجه گیری کرد که ازاره شیر و اژدها در این تاریخ در اینجا نصب شده است یعنی چیزی در حدود 34 و 35 سال بعد از نصب تخت مرمر در ایوان ( تقریبا اگر تاجگذاری فتحعلیشاه را 1212 ه ق به حساب آوریم و بدانیم که تخت مرمر 9 سال بعد از سلطنت وی به انجام رسیده تاریخ نصب این ازاره می شود حدود 44 سال پس از تاجگذاری فتحعلیشاه قاجار وچون فتحعلی شاه 38 سال سلطنت نمود به 6 سال پس از تاجگذاری و شروع سلطنت محمد شاه وارد می شویم )، می توان به این نتیجه رسید که که اگر این ازاره از جای دیگری به این مکان آورده نشده باشد این ازاره در سال 1841 میلادی ( 1256 ه.ق ) آماده شده است ، وبا توجه به اینکه تاریخ 1250 تا 1264 ه. ق محدوده پادشاهی محمد شاه قاجار است درنتیجه این ازاره شیر و اژدها در دوران این پادشاه در جلوی ایوان تخت مرمر نصب گردیده است . این دقیق ترین تاریخی است که مورد مداحقه قرار گرفته است و تا قبل از این در این مورد بررسی وتحقیقی انجام نگرفته بود . نکته دیگری که ذهن مرا بخود معطوف داشت فاصله زمانی بین ساخت تخت مرمر یعنی 1221 ه.ق و نصب شیر و اژدها در جلوی تخت مرمر بوده 1256 ه.ق ، یعنی چیزی در حدود 35 سال ، با توجه به اینکه هر دو کار یک استاد کار است ( لااقل از امضاء چنین بر می آید ) و نمی توان تصور نمود تخت مرمر اثری متعلق به استادی باشد که کمتر از 40 سال سن داشته است فلذا در این سال حدودا 75 ساله می باید بوده باشد .!!! 2 فرض را می توان اینجا لحاظ کرد اول اینکه شیر و اژدها کار یکی از شاگردان استاد محمد ابراهیم بوده که به احترام استاد اسم او را نقر کرده ، و فرض دوم اینکه فاصله ساخت را این اندازه ندانیم و این فرض را در نظر بگیریم که این ازاره بعدا یعنی در تاریخ 1256 ه.ق در اینجا نصب شده و قبلا در جای دیگری قرار داشته است ، ولی در کجا؟؟ این نکته ای است که تا بحال نه تصویری از آن دیده شده و نه اثری ؟!!!! از این بحث بگذریم :

شیر و اژدها:

شیر را می توان به عنوان نمادی پر معنا ، تاثیر گذار، و مهمتر از همه مثبت در تاریخ ایران ردیابی کرد ، ولی اژدها !! اژدها از دیر باز در ذهن ما ایرانیان بعنوان نماد اهریمن شناخته شده است :

” با بررسی تاریخ ارمنستان می توان دریافت که علت نامگذاری اخلاف آستیاگ به ” اژدها ” به دلیل خوی خشن آستیاگ بوده است . پدرکا میچ –Father Chamich– در مطالعات خود نشان داده است که آها سورس –Ahasuerus– شاه ماد که با کورش مبارزه میکرده به ارمنستان نیز تهاجم نموده اما سرانجام شکست خورده و همسران و فرزندان وی توسط ارمنیان زندانی و در ارمنستان تبعید شدند ، وی نشان داده است که از آن پس مردم ارمنستان ، فرزندان زنان آهاسورس را که از پشت شاه ماد بودند ، فرزندان اژدهاک ( اژدها) نامیدند و این بدان سبب بود که واژه ی آها سوروس ( نام پدر آنها ) در زبان ارمنی به معنای اژدها بوده است ( پدر کامیچ ، تاریخ ارمنستان ، جلد اول صفحات 41 و 43 ) باید توجه داشت که تنها شاه ماد که با کورش جنگیده آستیاگ بوده است . به احتمال زیاد نام های آستیاگ که در ارمنستان او را اشد هاک –Ashdahak– می گفتند با نام مشابه آزی دهاک در اوستا یکی قلمداد شده و این شباهت اسامی موجب ایجاد تنفر و بدخواهی عمومی در آن دوران نسبت به ازی دهاک شده است “.[5]

حتی در شاهنامه نیز رستم قهرمان ما ایرانیان با اژدها می جنگد ، حال اگر در تحلیل این نقش آنرا بعنوان غلبه شیر بر اژدها و در نتیجه غلبه خیر و همه خوبیها بر اژدها ( نماد بدی و اهریمن ) قلمداد کنیم فی الواقع راه ساده ای را انتخاب نموده ایم . هر چند که می تواند فرض صحیحی قلمداد شود ولی باید متضمن 2 اصل باشد ، اول اینکه برای شما محرز گردد که در این نقش شیر بر اژدها غلبه یافته است و دوم اینکه واقعا اژدها در این عصر مظهر اهریمن است .

ولی اگر من به شما بگویم که اژدها در این دوره آن معنائی را که ما بدنبال آن هستیم در بر ندارد چه احساسی به شما دست می دهد؟ آیا فتحعلیشاه قاجار نماد اهریمن و پلشتی ( اژدها ) را بطور مستقل در پله های تخت مرمر واقع در ایوان تخت مرمر قرار می دهد؟ تا هر بار برای مراسم سلام بار عام بوسیله آن و به اتکا بر آن بر بالای تخت برود؟؟!!!! باید کمی تعمق کرد،اژدها در اینجا فی الواقع بعنوان نماد نگهبان پادشاهی مطرح است، حتی شما این اژدها را در دستان دیوان ( حاملان که تخت مرمر را بر دوش گرفته اند ) می بینید که چون سگی دست آموز در پهنه قدرت پادشاهی و در حیطه اوامر او قرار میگیرند.

فرض اول را بررسی میکنیم : در نقوش باستانی ما ایرانیان مخصوصا در تخت جمشید حمله شیر به گاو را حتما در ذهن دارید در آنجا به عینه مشاهده می کنیم که شیر بر گاو فائق آمده است ، ولی اینجا!! غلبه ای در کار نیست ، آیا شما می توانید به من بگوئید در این تصویر شیر و اژدها به راستی کدامیک بر دیگری فائق آمده است ؟؟ این دو نماد کاملا در هم پیچیده اند و نشان برتری در هیچکدام قابل تمیز نیست ، تعادل محض ، اتحاد ، اتحاد بی هویت .نکته ای که قبلا به آن اشاره کرده بودم .

برای روشن تر شدن معنا، لازم است اینجا رمزی و نشانه ای را برای شما توضیح دهم ، و آن نماد تای – کیTAI-KIH ( تای – چی ) [6] است نقشی نمادین بر آمده از تفکر کنفوسیوسی ، که وحدت اصل فاعلی ( یانگ ) و اصل انفعالی ( یین ) را به صورت دایرهای تقسیم شده به دو نیم دایره بته جقه ئی نشان میدهد . این نقش در هنر تزئینی چینی بسیار کاربرد داشته است .

 

Tai-Kih

بر اساس تفکر خردگرای چینی ، به علت یک اصل متعالی و ازلی ، جهان بی شکل به دو مقوله تقسیم شد که بر اثر تاثیر متقابل آن دو، هستی به وجود آمد . این نظریه ای انتزاعی است ، ولی میتوان برای آن ریشه ای اسطوره ای فرض کرد . به نظر میرسد که یین و یانگ در اصل دو خدا بوده اند که از آشفتگی ازلی برخاسته، و زمین و آسمان را برقرار داشته اند . این دو نیروی مکمل یکدیگر، زوجین ( مثبت و منفی ) را بنیاد نهادهاند که همه جلوه های زندگی از کنش و و اکنش آنان پدید شده است . یین معادل آرامش ، زن ، سرما، و یانگ معادل تکاپو ، مرد ، گرما نیز هست .

در مبحث اژدها گفتیم که : اژدها مظهر متعالی ترین نیروی روحانی، نیروی فوق طبیعی ، ازلیت روح تبدیلگر ع نیروی الهی تغییر و استحاله، ایقاع طبیعت، قانون صیرورت ، خرد فوق طبیعی و قدرت است . نور و زندگی ، آسمانها ، اقتدار ، نیروی مرکز یانگ ( Yang ) است واینکه دو اژدهای متخاصم و رو به روی هم ، یعنی نیروهای ثنویت یین-یانگ ( Yin-yang ) ، همه تضادها و مکملها ، نیروهای ناسوتی و لاهوتی در نتیجه میتوان اینجا شیر را نماد اصل انفعالی (یین ) و معادل آرامش ، زن و سرما نیز به حساب آورد .

البته گاهی اوقات این نماد به شکل عقاب و مار نیز به تصویر کشیده شده است ، مار قمری – یین – غالبا با خصم و رقیب و مکملش یعنی عقاب – یانگ – تصویر شده است . تصویر عقاب که ماری را به چنگال گرفته یا در منقار دارد ، تصویری تقریبا عالمگیر است . این تصویر نماد پیکار قدرتهای آسمانی با قوای دوزخی و تضاد میان روز و شب و آسمان و زمین و خیر و شر است . که اینجا میتوان به شیر و اژدها تعمیم داده شود .

به علاوه دایره ، تصویر رمزی پدیده ای خاص یعنی کنش های متقابل ( تفاعل ، تعامل ) در بطن گروه نیز قلمداد شده است ، بدین معنی که عناصر مختلف ، همزمان و متقابلا نسبت به هم واکنش می کنند ، نه به صورتی زنجیره ای ، و هر یک در قبال عنصر مجاور خود ، در نظامی خطی ، یکی پس از دیگری.

تای- چی تو ، رمز کهنسال تا ئو ئیستی ، این مفهوم کنش متقابل را نمودار می سازد : یعنی نشان میدهد که عناصر همبسته در درون دایره ، مکمل یکدیگرند ، این تصویر ، نمودار دو اصل یین و یانگ در فلسفه چین است که در قبل شرحش آمد . ( از سال 1882 این نقش در پرچم کره بکار گرفته شد )[7] .

در تای – چی تو ، دو نیمه دایره ، به نرمی درهم می آمیزند ، به جای آنکه قطر عمودی دایره ، دو نیمه را قاطعانه از هم جدا کند ، و بنابر این جدائی ، به حداقل تقلیل یافته است . دو نیمه که ” ما گا تا ما ” Magatama نام دارند ، به علت سادگی شکل و وحدانیت قدرتمندشان، مستقل اند : بدین معنی که سر هر سادگی شکل و و حدانیت قدرتمندشان ، مستقل اند : بدین معنی که سر هر ماگاتاما که نیم دایره است ، آنرا مشخص و جدا و سوا میکند . دو ماگاتاما عکس یکدیگرند تا مجموعا تای- چی تو را بسازند، بدین معنی که سر یکی در کنار دم دیگریست و برعکس . این وضع مقلوب و معکوس که مبین تخالف و تضاد دو نیروی همسنگ است ، موجد تنشی پویاست ، و نه موجب نزاع . این دو نیروی مخالف که یکی متمایل به راست است و دیگری متمایل به چپ ، در دایره با هم ترکیب میشوند . دو ماگاتاما ، دو ذات و دو واحد متمایزند ، ولی برای ایجاد شکلی کامل، هر یک نیازمند، دیگری است ، و بدون مقابله با هم ، مکمل یکدیگرند .

تای – چی تو که معنای اصلیش ” نقشه بزرگ قطب ها ” است . نمودار کنش متقابل و مداوم دو کل در بطن وحدانیت است : یعنی نماد ارتباطی دو گانه، پیوند میان دو ذات ، و دال بر آشتی اضداد ، از طریق اتحاد و اتفاق در بطن دایره است .

در بررسی ها مشخص کردیم که : ” اژدهای امپراتوری پنج چنگال دارد ” و اینجا نیز اژدهای ما نیز دارای پنج چنگال است. هر دو نماد در بهترین وضعیت و بالاترین طبقه جای دارند و نمی توان یکی را بر دیگری فائق دانست.

 

منابع:

5. دوبوکور ، مونیک . رمزهای زنده جان . جلال ستاری .تهران . نشر مرکز . 1373 ص 109

  • Kathie

    Kathie

    • ۱۳۹۶/۰۲/۲۶ - ۲۱:۴۶:۵۶

    I am sure this post has touched all the internet viewers, its really really pleasant post on building up new web site.

  • Cathern

    Cathern

    • ۱۳۹۶/۰۶/۱۵ - ۰۸:۲۲:۳۵

    Hi there! This article could not be written much
    better! Going through this post reminds me of my previous
    roommate! He constantly kept preaching about this.
    I am going to send this post to him. Fairly certain he's going to have a
    good read. Many thanks for sharing!