دریای قلزم یا دریای سرخ

نوشته شده توسط:کیوان فیض مرندی | ۱ دیدگاه

در موضوع نامهای خورشید گفتیم که یکی از نامهای خورشید: دریای قلزم یا همان دریای سرخ است.اما هماکنونوبر نقشه جغرافیایی دریای سرخ دریایی میان سواحل شمال شرقی قارة افریقا و شبه جزیرة عربستان است که از شمال از طریق آبراهة سوئز به دریای روم (مدیترانه ) و در جنوب از طریق باب المندب به خلیج عَدَن متصل است . گفته شده این دریا احتمالاً به این دلیل دریای سرخ نامیده شده که در آن نوعی گیاه آبزی وجود دارد که در اوقات معینی از سال ، سرخ رنگ می شود. بحر قُلزُم ، معروفترین نام این دریا در گذشته ، از نام شهر قلزم یا کلوسما ی قدیم در نزدیکی سوئز گرفته شده است . این دریا «بحرحجاز» و «خلیج عربی » و به ترکی «شاب (شاپ ) دِنیزی » به معنای دریای مرجان نیز خوانده شده است . نامهای «خلیج اَیْلَه »، که همان خلیج عقبه است ، و «بحر یمن »، که فقط باید به قسمتهای جنوبی دریای سرخ اطلاق شود، گاهی بر تمام دریا اطلاق شده است . برخی انتهای دریای سرخ را باب المندب و برخی دیگر، از جمله یاقوت حموی (ج 1، ص 503)، خلیج عدن را نیز، که به خلیج بَرْبَرا یا بَرْبَری شهرت داشته ، جزو آن دانسته اند.

اما دریای سرخ یا قلزم بر اساس روایات اسطورهای شاهنامه و اشارات خاقانی ، دیگر دریا نیست بلکه اسمی رمزین برای خورشید است که صورت دیگر از دریایی است که قرآن در خصوص موسی روایت کرده است. در واقع موسی قرار است مومنان را از طریق گشودن خورشید به فراسوی زمینی وزمینیان رهنمون سازد و شکافته شدن دریا کنایه ای می باشد از گذشتن از خورشید. بر اساس همین باور کهن و باستانی که سالها قبل از زندگانی موسای تاریخی از طریق آگاهان راز روایت میگردیده ، بود که برخی مدعیند موسی از رود نیل نگذشته بلکه از دریای قلزم عبور کرده است. البته باید دانست که هر دو اشاره، کنایی بوده و مراد از رود نیل نیز مانند دریای قلزم ، خورشید است. خورشید همان رود نیل یا همان جیحون اساطیری شاهنامه است که با رودخانه ایفینگ در اساطیر مردم اسکاندیناوی برابر است. این رود یا دریا همان نقطه جدایی بین دو عالم برین و زیرین در روایات اسطوره ای است که در روایات شاهنامه مرز بین ایران و تورات است ودر روایات مردم اسکاندیناوی مرز بین خدایان اثیر و ونیر را مشخص می سازد.

 

بر اساس باور های کهن خورشید در مرکز عالم و ناف هستی قرار می گیرد و بر اساس اعتقادات کهن هندی خورشید مرز بین جهان مادی و جهان ماوراء است که عالم فیزیکی را از جهان های ناپیدا متمایز می سازد و برای رسیدن به عوالم نهان باید از خورشید عبور کرد. حتی در باورهای کهن هندو ـ ایرانی ، ارواح در گذشتگان در آخرین منازل عروج نیز در سپهرهای فرا خورشیدی جای داده می شوند. از پیامبر گرامی اسلام نیز روایتست که فرمود:

 

ان للشمس وجهین : وجها یضیء لاهل السماء , و وجها یضیء لاهل الارض

 

«برای خورشید دوصورت است، صورتی که با آن به آسمانیان نور می بخشد و صورتی که با آن بر زمینیان پرتو افشانی میکند.»

 

با این ترتیب باید گفته شود که خورشید مرزبین دو جهان برین و زیرین را که مطابق برخی از روایات کهن دو دریا نام دارند، مشخص می سازد؛ عالم زیرین بر این اساس دریایی شور و ناگوار است و عالم برین دریای شیرین و گوارا. دو صورت دیگری که در اثار عرفانی، عالم برین و زیرین را از یکدیگر متمایز می نماید: کوهستان و دشت است. مراد از کوهستان اشاره به همان دریای شیرین و اشاره به دشت نیز اشاره به همان دریای شور است.

 

چو بگذشت ازان بر فریدون دو هشت       ز البرز کوه اندر آمد به دشت

 

بر مـــــــــــــادر آمد پژوهید و گفت      که بگشای بر من نهان از نهفت

 

 

 

 

 

  • Milford

    Milford

    • ۱۳۹۶/۰۶/۱۶ - ۱۶:۳۸:۳۷

    Ridiculous story there. What happened after? Thanks!