مقدمه نویسنده وبلاگ

نوشته شده توسط:کیوان فیض مرندی | ۰ دیدگاه

شیطان با هر نامی که شناخته شود مظهر پلیدی است. وارد شدن به جرگه شیطان و شیطان‌پرستی بدترین عواقب را دارد و معمولاً بازگشتی سخت و در حد ناممکن دارد. چه بسیار کسانی که این مباحث را شوخی گرفته و از سر کنجکاوی وارد این مباحث شدند. شیطان دامهای بسیار متعددی دارد که گاه ممکن است ظاهری الهی نیز به خود بگیرد اما همیشه یک جای کار می‌لنگند و هرگز قادر نیست تمامیت الهی را تقلید کند.

انسانهای عادی همواره در خطر آزمونهای الهی هستند. در این میان برخی به نام «معصومین» شناخته می‌شوند. در باره عصمت بسیار سخن گفته شده است اما مسلماً معصومین انسانهای عادی هستند که از طرف خداوند به درجه عصمت رسیده‌اند. این صفت کمک‌یار آنها هستند در انجام وظیفه‌ای که به آنها سپرده شده‌اند. انسانهای معصوم هرگز ادعاهای نابخردانه نداشته و اگر در تاریخ کسانی ادعاهای عجیب و غریبی مانند خدایی کرده‌اند، بطور مثال فرعون، مسلماً در گروه سپاه شیطان قرار دارند.

همواره تاکید می‌کنم جوانان امروزه سرچشمه‌های خوبی برای اتصال به خداوند و دوری از شیطان دارند. تأکید من خصوصا برروی جوانان است، زیرا در جوانی غالب افکار انسان شکل می‌گیرد و تغییر در سنین بالا بسیار سخت است. هیچ گناهی دارای لذت دائمی نیست. در مقابل لذت ایمان، بالاترین لذت‌ها بوده و اتصالی است به دریای بی‌کران رحمت الهی. ایمان به خدا، حتی از روی ترس، طمع به آخرت و یا نیازهای روزمره بهتر است از توسل به درگاه شیطان. البته چه بهتر که ایمان به خداوند خالص و کامل باشد که می‌دانم راحت نیست.

در زمانه‌ای که شیطان و سپاهیانش می‌تازند هیچ اشکالی ندارد و حتی واجب است مومنین به خدا نیز بر آنان بتازند. مبارزه با شیطان نه تنها سرافکندگی ندارد، بلکه سربلندی و افتخار است و در این میان نباید از مذمت دیگران و آبرو در نگرانی بود. آبرویی ارزش دارد که در نزد خداوند ارزش داشته باشد، نه در مقابل مخلوق خداوند.

    هیچ نظری تا کنون برای این مطلب ارسال نشده است، اولین نفر باشید...