دلایل انقراض دایناسورها

نوشته شده توسط:کیوان فیض مرندی | ۰ دیدگاه

هیچ کس نمی داند که واقعاً دایناسورها چگونه منقرض شده اند. در این زمینه نظریات مختلفی وجود دارد. مشهورترین نظریه، نظریه برخورد ستاره های دنباله دار با زمین است. حدود 65 میلیون سال قبل،‌ در پایان دوره کرتاسه و اوایل دوره ترتیاری از عهد مزوزوئیک، بخش بزرگی از خانواده های گیاهی و جانوری به ناگهان منقرض شدند. در این انقراض دسته جمعی در کرتاسه- ترتیاری همه جانوران زمین با وزن بیش از 55 پوند (120 کیلوگرم) منقرض شدند. همان طور که خیلی از موجودات زنده کوچک تر هم منقرض شدند. این انقراض ها، صدف ها، بعضی از خانواده های پرندگان و پستانداران کیسه دار، بیش از نیمی از گروه های پلانکتون ها، بسیاری از خانواده های ماهی های استخوان دار، دوکفه ای ها، حلزون ها، اسفنج ها، دایناسورها و گونه های دیگری را نیز شامل می شد. پایان این انقراض سرانجام به عصر پستانداران منتهی شد.

نظریه برخورد آلوارز:

تئوری های زیادی درباره این که چرا انقراض دوره های کرتاسه- ترتیاری رخ داده وجود دارد. اما یک تئوری به طور وسیعی مورد قبول همه واقع شده است (این تئوری در سال 1980 به وسیله فیزیکدانی به نام لوییس آلوارز و پسرش والتر آلوارز که یک زمین شناس بود ارایه شد). تئوری آنها می گوید که حدود 65 میلیون سال قبل یک سیارک چهار تا نه مایلی (15-6 کیلومتری) با زمین برخورد کرده و باعث آتش سوزی های بزرگ (که بر اثر گدازه های داغی که از چاله های ایجاد شده بیرون می ریخته، ایجاد می شده)، سونامی ها، توفان های شدید با بادهای تند و باران های اسیدی تند، فعالیت زلزله ای و شاید حتی فعالیت آتشفشانی شده است. این برخورد می توانسته باعث تغییرات شیمیایی در جو زمین شود و غلظت اسید سولفوریک، اسید نیتریک و فلوراید را افزایش دهد. گرمای ناشی از موج انفجار چاله، همه شکل های زندگی در مسیرش را سوزاند و خاکستر کرد. به این ترتیب گرد و غبار و مواد آتشفشانی با فشار به داخل جو پرتاب شد و برای ماه ها جلوی بیشتر نور خورشید را گرفت و دما در سطح زمین را پایین آورد. جاندارانی که نمی توانستند خودشان را با تغییرات دما و نور تطبیق دهند می مردند. از آن جایی که انرژی گیاه از خورشید تأمین می شود، احتمالاً گیاهان اولین موجوداتی بودند که به وسیله تغییرات ناشی از آب و هوا تحت تأثیر قرار گرفتند. به این ترتیب بسیاری از خانواده های فیتوپلانکتون ها و گیاهان باید می مردند و در نتیجه سطح اکسیژن کره زمین، هم بر روی خشکی و هم در اقیانوس ها ممکن است به میزان زیادی کاهش یافته باشد. جانورانی که نمی توانسته اند با سطح های پایین تر اکسیژن کره زمین کنار بیایند خفه شده اند.

تغییرات اصلی در زنجیره غذایی می توانسته از همین تغییرات شدید آب و هوایی نتیجه شده باشد. دایناسورهای گیاهخوار که این گیاهان را می خوردند، بعد از مرگ گیاهان خیلی زود از گرسنگی مردند. سپس دایناسورهای گوشتخوار که دایناسورهای گیاهخوار را می‌خوردند، طعمه هایشان را از دست دادند و باید همدیگر را می خوردند و در نهایت مردند. لاشه های بزرگشان باید برای مدتی غذای جانوران کوچک تر را تأمین کرده باشد.

محل قرار گرفتن چاله برخوردی

چاله های برخوردی زیادی که ناشی از برخورد سیارک ها و ستاره های دنباله دار هستند، روی زمین وجود دارند. یک چاله با وسعت 120 مایل یا 180 کیلومتر و با عمق یک مایل (1600 متر) به نام چیکسولوب، در نوک شبه جزیره یوکاتان در خلیج مکزیکو وجود دارد. تاریخچه این چاله به 65 میلیون سال قبل برمی گردد و شاید نتیجه برخورد شهاب سنگ عصرهای کرتاسه- ترتیاری بوده باشد. مدرکی از سونامی های سراسری دوره کرتاسه- ترتیاری در خلیج مکزیکو پیدا شده است.

چاله شیوا هم چاله برخوردی بسیار بزرگ دیگری است که در دریای عربی ساحل هند در نزدیکی بمبئی واقع شده. تاریخ این چاله هم به دوره های کرتاسه- ترتیاری، در 65 میلیون سال قبل برمی گردد. یعنی همان موقعی که چاله چیکسولوب هم در نوک شبه جزیره یوکاتان شکل گرفته بود. اگرچه این چاله به خاطر این که کف دریا گسترش پیدا کرده جابجا شده، اما اگر قطعات آن کنار هم قرار بگیرد باید حدود 370 مایل (600 کیلومتر) در 280 مایل (450 کیلومتر) مساحت و 5/7 مایل (12 کیلومتر) عمق داشته باشد (که ممکن است فقط بخشی از یک چاله بزرگ تر باشد). این چاله به وسیله دیرینه شناسی به نام سانکار چاترجی برای شیوا خدای هندو (خدای ویرانی و دوباره نوشدن) نامگذاری شده است.

شواهد شیمیایی برای تئوری

دانشمندان در لایه خاک رس دوره های کرتاسه- ترتیاری، شواهد شیمیایی پیدا کرده اند که از تئوری برخورد آلوارز حمایت می کند. لایه کرتاسه- ترتیاری شامل رسوبات ته نشین

شده ای است که از پایان دوره کرتاسه تا شروع دوره ترتیاری به وجود آمده است. این لایه به دو لایه تقسیم شده. لایه جادویی (با سه میلی متر ضخامت) و لایه گدازه (با دو سانتی متر ضخامت). این شواهد شیمیایی عبارتند از سایدروفیل ها و  عناصر نادر زمین.

عناصر سایدروفیل هستند. وجود آنها در لایه زیرین کرتاسه- ترتیاری دلالت بر برخورد سیارک دارد. عنصر ایریدیوم در لایه کرتاسه- ترتیاری در نقاط مختلف زمین پیدا شده. لایه ضخیم ایریدیوم صد هزار ساله در دوره کرتاسه- ترتیاری در نیوزیلند، دانمارک و ایتالیا کشف شده. ایریدیوم به استثنای نزدیک مرکز زمین، عنصر نادری در زمین است. اما تاحدودی در شهاب سنگ‌های چوندریتیک (شهاب های سنگی با چوندرول ها که لکه های کروی سیلیکات هستند که در اشکال سیاره ای پیش از تاریخ وجود

داشته اند) فراوان است. احتمال دارد یک منشأ شهاب سنگی برای این لایه ایریدیوم وجود داشته باشد.

-تکتیت ها - تکتیت ها دانه های کوارتزی هستند که زیر گرمای متراکم و فشار، تبخیر و خنک شده اند و به دانه های شیشه بدون ساختمان کریستالی تبدیل شده اند. تکتیت ها شاید در طول برخورد یک شهاب سنگ یا ستاره دنباله دار شکل یافته باشند. تکتیت ها در لایه کرتاسه- ترتیاری فراوانند.

کوارتز تحت فشار - موقعی که کوارتز زیر فشار بی اندازه زیاد است، می‌تواند در صفحات موازی شکاف بخورد و تقسیم شود. کوارتز تحت فشار در سایت های بمب اتمی پیدا می‌شود و مناطق برخورد شهاب سنگ نیز شناخته می شود. کوارتز زیر فشار در لایه کرتاسه- ترتیاری فراوان است.

-استیشویت (دی اکسید سیلیکون)- یک شکل از کوارتز که در شرایط گرمای بالا و فشار ایجاد می شود. این عنصر به شکل غیرطبیعی زیادی در لایه کرتاسه- ترتیاری یافت شده است و بیشتر احتمال دارد که در طول یک برخورد عظیم شکل گرفته باشد.

-دانه های شیشه- "کنت میلر" یک لایه دو اینچی از دانه های شیشه را در لایه کرتاسه- ترتیاری نزدیک رودخانه باس در نیوجرسی آمریکا کشف کرده است که از تئوری آلوارز حمایت می کند.

در حالی که بسیاری می گویند که ممکن است برخورد یک سیارک باعث انقراض دایناسورها بین دوره های کرتاسه- ترتیاری شده باشد، تئوری های دیگری هم درباره علت انقراض دسته جمعی دایناسورها وجود دارد. بعضی از این تئوری های دیگر عبارتند از:

-فعالیت آتشفشانی بی اندازه زیاد که با باران اسیدی همراه شده، می‌توانسته آب و هوای زمین را به قدر کافی تغییر دهد تا ماشه یک انقراض دسته جمعی کشیده شود. آخر دوره کرتاسه زمان فعالیت تکتوینک (حرکات پوسته زمین) و به همراه آن فعالیت آتشفشانی بود. در آن زمان قاره عظیم پانگه آ از هم جدا می شد و قاره ها در جای امروزیشان قرار می‌گرفتند. فعالیت آتشفشانی خیلی زیاد، گرد وغبار و مواد شیمیایی اسیدی (مثل اسید سولفوریک) را به داخل جو پرتاب می کرد که باعث خنک شدن کره زمین و شاید انقراض دسته جمعی شده باشد.

-تغییرات در مدار زمین که می توانسته باعث خنک شدن زمین از نظر آب و هوایی شده باشد و به انقراض دایناسورها انجامیده باشد. در این شرایط، دایناسورها نمی توانستند

خودشان را با سرما تطبیق دهند اما پستانداران خزدار می توانستند با این شرایط کنار بیایند. هنگامی که دوره کرتاسه روبه پایان می‌رفت سطح دریاها شروع به پایین رفتن کرد که باعث شد خشکی‌ها در همه قاره ها بیشتر از نظر فصلی و اختلاف دمای استوا و قطب‌ها تحت تأثیر قرار بگیرند.

-پستانداران تخم های دایناسورها را می خورند که همین ممکن است باعث انقراض دایناسورها در کرتاسه- ترتیاری شده باشد. این تئوری توضیح نمی دهد که چرا گونه های خیلی زیاد دیگری هم رو به انقراض رفتند یا چرا در لایه کرتاسه- ترتیاری از نظر شیمیایی ناهنجاری هایی هست.

-مقدار زیاد متان، جو زمین را تغییر می دهد (باعث اثر گلخانه ای می شود). منبع متان باید از رسوبات علف ها و جلبک های عمق دریا و یا نتیجه گوارش دایناسورهای گیاهخوار باشد.

-کم شدن خوراک دایناسورهای گیاهخوار و کم شدن امکان انتخاب شکار و غذا در دایناسورهای گوشتخوار به خاطر کم شدن دایناسورهای گیاهخوار می توانسته باعث گرسنگی دسته جمعی دایناسورها شده باشد.

یک سوپرنوا (ستاره در حال انفجار) در نزدیکی زمین می توانسته زمین را در معرض اشعه مرگباری قرار داده  باشد. 

انقراض دسته جمعی دایناسورها در لایه های سنگ فسیل هایی به جا گذاشته که به عنوان منطقه مرگ شناخته می شود. منطقه مرگ زمان انقراض دسته جمعی دایناسورها و شرایط بعد از آن را نشان می‌دهد.

آزمایش محتوای شیمیایی این لایه های سنگ کلیدهایی درباره عوامل انقراض دایناسورها شامل اطلاعاتی درباره آب و هوا، فعالیت های آتشفشانی، آتش سوزی های گسترده (دودها در لایه ها ظاهر می‌شوند)، سیل ها، تصادف های کیهانی (تأثیر شهاب سنگ ها در پیدا شدن عناصر نادر در سنگ های موجود) و غیره می دهد.

    هیچ نظری تا کنون برای این مطلب ارسال نشده است، اولین نفر باشید...