مقدمه نویسنده وبلاگ

نوشته شده توسط:کیوان فیض مرندی | ۰ دیدگاه

به راستی دانش ما تا بدانجا است که موضوعی برای بررسی در دسترس داریم و برای پیشرفتهای دیگر یا باید حوزه‌های دیگر را تحت کنترل درآوریم و یا باید بعضی از آنها با بازسازی و شبیه‌سازی نماییم. این بدین معنا است که گاهی لازم است موضوعات جدیدی را برای پژوهشهای علمی ایجاد کرد. نمونه معروف این ایجادها زمانی بود که پادشاه سوالی دئر مورد تاج خود از ارشمیدس کرد و وی با غوطه‌وری در یک وان، قانون لازم را کشف کرد. این در حالی بود که تا قبل از آن زمان لزوم این قانون علمکی احساس نشده بود و بنابراین دانشمندی نیز به دنبال کشف آن نبود.

یکی از این موضوعات جالب که چندی پیش در افکار عمومی جلوه‌گر شد، حالت چهارم ماده و یا همان «پلاسما» است. البته در زمان مطرح شدن این پدیده در اکثر مطالب خاطرنشان شده بود که این کلمه «پلاسما» نباید با کلماتی مانند پلاسمای خون و دیگر معانی این کلمه اشتباه شود. این باعث شد که بعضی از برجستگان علوم از این نامگذاری خشنود نباشند.

 

چنانچه سیر حرارت را در پایین به بالا درنظر بگیریم می‌توان مراحل زیر را مشاهده کرد:

1-جامد که در بسیاری از موارد همراه با کلمه سرما است. شایان ذکر است بطور مثال که در مورد آب نقطه انجماد را صفر می‌دانیم حال آنکه یک کلمه «صفر مطلق» هم داریم که بسیار سردتر از این سرما است.

2-مایع: زمانی است که ملکول‌های یک ماده در اثر گرمای مناسب از حالت جامد خارج شده و قابلیت فرم‌گیری شکل هر ظرفی را بخود می‌گیرند.

3-بخار: زمانی که ملکول‌های هر ماده فاصله کافی از هم گرفته تا به صورت گاز درا«ده و مهمترین خصوصیت این حالت سبک‌تر بودن از هوا است.

4-«پلاسما»: این حالت زمانی است که در اثر حرارت زیاد فاصله زیاد در ساختار مولکولی ایجاد شده و به نوعی می‌توان گفت که ملکول شکسته می‌شود. این پدیده را به طور عمده در سطح خورشید و سایر ستارگان و همچنین در بعضی از آزمایشگاهها و راکتورهای اتمی مشاهده نمود.

بدیهی است که حالت چهارم ماده و یا همان «پلاسما» به راحتی قابل دسترس عمومی نمی‌باشد.

    هیچ نظری تا کنون برای این مطلب ارسال نشده است، اولین نفر باشید...