باورهای دانشمندان پیرامون موجودات فرازمینی

نوشته شده توسط:کیوان فیض مرندی | ۰ دیدگاه

در سپتامبر 1965 توسط ارتش آمریکا ، یک کنفرانس درباره الکترونیک برپاشد که در آن درباره ارتباط با موجودات ماوراء زمینی نیز بحث و تبادل نظر به عمل آمد . ریاست این کنفرانس را دکتر هارولد ووستر از دفتر تحقیقات علمی نیروی هوایی بر عهده داشت . در این کنفرانس توافق عموم بر این بود که نوع تماسی که بیش از هر نوع دیگر توسط انسانها استفاده می شود یعنی صحبت کردن ، ممکن است برای بیگانگانی که بدن آنها احتمالا ساختار بیولوژیکی متفاوتی دارد یک عمل فیزیکی غیر ممکن باشد . چنین موجود بیگانه ای برای صحبت کردن باید دارای زبان ، تارهای صوتی ، دندان ، فرورفتگی های مشخصی در مجرای تنفسی ( از تارهای صوتی تا دهان ) باشد تا بتواند صداهای مشخصی را در حیطه فرکانس قابل دریافت بشر تولید نماید .

اما چنین موجودات پیشرفته احتمالا برای درک زبان انسانها و کشف رمز و حتی ایجاد تصنعی صداهای بشر مشکلی نخواهند داشت ...

دکتر ویلیام او . دیویس دانشمند فیزیک بسیار مورد احترام که به دلیل طرز تفکر باز در اینگونه مسائل شهرت دارد به عنوان معاون فرمانده دفتر تحقیقات علمی نیروی هوایی آمریکا و نیز بعد از بازنشستگی از نیروی هوایی به عنوان مدیر تحقیقات در "هویک کورپوریشن" استانفورد کنتیکات خدمت کرده چنین اظهار نظر می نماید :

" از بسیاری جهات محتمل ترین برخورد با یک فرم عالی حیات یا حداقل یک فرم پیشرفته این است که آنها بتوانند زودتر به ما برسند تا ما به آنها . اگر قبول کنیم که آنها بیشتر از ما درباره عملکرد مغز آگاهی دارند یا به عبارت دیگر بیشتر از ما درباره EPSمی دانند ، در این صورت آنها باید در شرایطی باشند که بتوانند وجود ما را کشف کنند ...

آنها احتیاج ندارند تمام کائنات را برای یافتن ما جستجو نمایند . فقط کافی است که دستگاه یابنده حیات خود را درست تنظیم نمایند ...

در حقیقت باید بگویم که من قویا حدس می زنم که مکالمات آنها با ما به احتمال بسیار زیاد از نوع تله پاتی خواهد بود ...

در واقع ارتباط به آن شکل معمول که ما تصور می کنیم نیست ...

ماجرای بتی اندریسون که تجربیاتش در فازهای جداگانه ثبت شده از این دسته است و ریموند فاولر در کتاب "ناظران " به طور مفصل آن را بیان کرده است .

بتی اندریسون و برخورد او با بیگانگان غیر انسانی چنان مفصل است که نیاز به مبحثی جداگانه دارد اما ماجرای او که پس از بازجویی های بسیار و فشرده در حالت عادی و در خلسه هیپنوتیزم و دستگاههای دروغ یاب و ...انجام شده حتی مخالفین سرسختی نظیر ستوان لارنس فاوست افسر پلیس سرد وگرم چشیده (متخصص بازجویی از مجرمین ) را به زانو درآورد و او اعتراف کرد که امکان ندارد شخصی بتواند این موارد را از خود جعل نماید ...

پروفسور آلن هاینک در دهه های گذشته مدیریت بخش اخترشناسی و اخترفیزیک دانشگاه نورت وسترن آمریکا را به عهده داشت . طی چندین سال ، پروفسور آلن هاینک مشاور فنی هواپیمایی آمریکا را به عهده داشت . در این زمان بود که وی تحقیقات خود را روی اشیاء پرنده شناخته نشده آغاز کرد .

کار او همان پروژه معروف " کتاب آبی " بود . آلن هاینک توانست در مدت ده سال به تمام مدارک و اطلاعات رسمی آمریکا دست یابد و از وقایع سری که هنوز در جریانش قرار نگرفته بود آگاهی یاید . پروفسور هاینک در ابتدا افکار شکل گرفته ای در این مورد نداشت .

میشل آنفرول " با او مصاحبه ای انجام داد که نتیجه 15 سال تحقیقات پروفسور هاینک است :

میشل آنفرول : اگر محقق ممتازی چون شما که مشاورت مخصوص نیروی هوایی آمریکا را به عهده داشت و توانست به نتایج موافقی مبنی بر ادامه تحقیقات دست یابد ، چرا پروژه کتاب آبی کنار گذاشته شد ؟

پروفسور هاینک : مشاور دولت در نیروی هوایی به این علت به پروژه کتاب آبی خاتمه داد که از طرف کمیسیون " کندون " به او توصیه شده بود ( کمیسیون کندون عبارت بود از گروهی مجرب از متخصصین هواپیماهای ارتشی که به طور مستقل راجع به اشیاء پرنده تحقیق می کردند )

شما به تحقیقاتی که بنا بود هوانوردی نظامی انجام دهد اشاره نمودید نمی شود نام آن را تحقیقات گذاشت زیرا به عنوان مثال کوچکترین تلاشی در برنامه ریزی اطلاعات در کامپیوتر یا حتی طبقه بندی دلایل محکم و بدون چون و چرا به وسیله آنان صورت نگرفت. به عبارت دیگر هیچ کوششی برای انجام یک تحقیق علمی نشد ، شاید از من بپرسید مگر شما مشاور علمی آنها نبودید ؟ پس چرا در این مورد کاری انجام ندادید ؟ بله درست است .در واقع من مشاور بودم اما در بسیاری از موارد ، گفته های من مورد توجه آنها قرار نمی گرفت . چند بار توصیه کردم گزارشات رسیده را روی نوار مغناطیسی و کامپیوترها ضبط نمایند و تاکید کردم که تحقیقات آماری صورت گیرد ولی هیچکدام انجام نشد .

پروژه ای که نام " کتاب آبی " را به خود اختصاص داد درآخر سال 1969 طبقه بندی شد و بعد از اینکه گزارش کندون در اوایل سال 1970 منتشر شد مطبوعات و گزارشگران رادیو تلویزیون به صرف اینکه هوانوردی نظامی به تحقیقات خود پایان داده و گزارش کندون انتشار یافته مسئله را خاتمه یافته تلقی نمودند . دیگر چیزی در این مورد نمی بایست شنیده شود . همه چیز تمام شده بود . اما مسلما قضیه چنین نبود و ما در مورد بازدیدهای مکرر اشیاء پرنده گزارش دریافت می کردیم .

حدود پایان سال 1971 و در تمام سال 1972 گزارشاتی در مورد اشیاء پرنده مرموز به دست ما رسید .

در سال 1973 بخصوص در اواخر سال موج وسیعی از هر نوع گزارش به دست ما رسید . من جمله مشاهدات اشیاء پرنده از فواصل نزدیک که دیگر موضوع رویت یک نور در دوردست یا مشاهده شیئی عجیب از فواصل بعید درمیان نبود . بلکه مشاهدات از فواصل بسیار نزدیک واقعا انجام گرفته بود .

به این ترتیب بود که در سال 1973 گزارشات و مشاهدات بیشتری نسبت به سالهای گذشته دریافت نمودیم که البته با پیش بینی اکثر مردم مغایر بود .

به این دلیل بود که در اواخر سال گذشته متوجه شدم که اتفاقات به حالت راکد باقی مانده اند . ما در طول بیست و پنج سال شاهد یاوه گویی و اظهارنظرهای پوچ و بی معنی دولت بودیم و برای ما دانشمندان وقت آن رسیده بود که کاری صورت دهیم .

در نتیجه با شخصیتهای علمی عالی رتبه ای از نقاط مختلف کشور مثل دانشگاه اوکلند ، استانفورد ، شیکاگو تماس گرفتیم ...

پس ما مرکز تحقیقات اشیاء پرنده را تاسیس کردیم درست مانند یک شرکت غیر انتفاعی ...

میشل آنفرول : کدام یک از شواهدی که اخیرا به دست شما رسیده جالبتر و کدام یک از وقایعی که از نظر شما گذشته نگران کننده تر است ؟

پروفسور هاینک : ...موردی که برای مطالعه نزد من فرستاده شد ماجرای خدمه هلیکوپتر " سروان کوهن " است .

سروان کوهن فرمانده یک گروه امداد نظامی است و نقش آن نجات افراد در حوادث و سوانح است .

آنها تازه از کلمبوس ، واقع در ایالت اوهایو بر می گشتند ...حدودا در نیمه راه کلمبوس و کلیولند کنار شهر کوچکی به نام منسفیلد یکی از افراد گروه ، نور سرخ رنگ بسیار بسیار تابناکی را دید که خیلی خیلی سریع به آنها نزدیک می شد .

من به کلیولند رفتم و افراد گروه رامورد سوال قرار دادم ...واقعا باورنکردنی بود . درخشش این نور سرخ مانند چراغهای یک بوئینگ 707 در حال فرود بود . اما رنگ آن بجای سفید سرخ بود . منبع روشنایی به یک شیئی استوانه ای شکل متصل بود و وقتی آن شیئ بالای سر آنها قرار گرفت سرعت خود را کم کرد تا به همان 160 کیلومتر در ساعت هلی کوپتر رسید . در این موقع بود که یک نور درخشان سبز درون دستگاه را پر نمود . فرمانده تمام اتفاقاتی را که افتاد برایم توضیح داد . او سعی کرد با ایستگاه مخابراتی منسفیلد تماس بگیرد .

به مدت کوتاهی تماس برقرار شد اما ناگهان رادیو از کار باز ایستاد . او طی چندین بار تلاش سعی کرد تا دوباره ارتباط برقرار شود اما در آن هنگام عجیب ترین اتفاق افتاد.

او از ارتفاع هلی کوپتر کاست تا با شیئ مرموز تصادم نکند ...علیرغم تلاش سروان کوهن نه تنها از ارتفاع هلی کوپتر کاسته نشد بلکه به گونه ای مرموز هلی کوپتر به طرف بالا کشیده می شد و خلبان توانست در ارتفاع سنج خود مشاهده نماید که ارتفاع آنها از 700 پا به 3800 پا رسیده بود ...

تا اینکه ناگهان شیئ پرنده به سوی مغرب تغییر مسیر داد . در عقب آن شیئ نور سفیدی وجود داشت . سپس با زاویه 45 درجه چرخید و از دید ناپدید شد ...

... وقتی می گویم اشیای پرنده در فرانسه ، اسپانیا و آمریکای لاتین دیده شده اند مردم تعجب می کنند...

( پروفسور آلن هاینک نمونه های متعددی را مثال می زند که به دلیل طولانی بودن آنها را ذکر نکردم )

میشل آنفرول : دکتر هاینک ، به عنوان یک دانشمند چه توضیحاتی می توانید بدهید و چه نتایجی از این مشاهدات به دست می آورید ؟

پروفسور هاینک : نزدیک ترین توضیح به حقیقت این است که موجودات ذیشعور مافوق زمینی به دیدن ما می آیند و هیچ تردیدی وجود ندارد. نشانه هایی را هویدا می سازد که ما می توانیم آنان را موجودات ذیشعور بنامیم .

به عنوان یک اخترشناس ، این نتیجه گیری که شواهد موجود دال بر این است که موجودات مافوق زمینی به دیدن ما می آیند برایم مشکل است ... می بینید که برای آمدن به زمین یک اقدام عظیم باید صورت گرفته باشد . این چیزی است که تکنولوژی ما در سطح فعلی توانایی انجام آن را ندارد . پس می توان روی این اصل بحث کرد و از طرف دیگر می توان اظهار نظر کرد که هر چه باشد ما فاصله بین هواپیمای برادران رایت تا سفر به ماه را در کمتر از 70 سال طی کردیم و فاصله بین گاری و بوئینگ 747 را به لحاظ تکنولوژیکی در حدود صد سال پیمودیم .ستارگانی وجود دارند که میلیونها سال از خورشید ما کهن تر هستند. احتمال دارد که تمدنهایی نه صد سال بلکه میلیونها سال قدیمی تر باشند و حتما آنها به اطلاعاتی دست یافته اند که ما از آن بی خبریم .

من فرضیه بازدیدکنندگان فضایی را رد نمی کنم اما گمان می کنم که باید به جهت دیگری نیز توجه نماییم . کدام جهت دیگر ؟...گاهی اوقات به این فکر می افتم که شاید حقیقت یک پیوستگی چندبعدی باشد و جهان مادی ای که در اطراف خود می بینیم نمایانگر تنها یک " نمونه لحظه ای " از این واقعیت کلی است و یک قسمت آنی دیگر آن در جهانی دیگر باشد . شاید اشیاء پرنده ناشناس از دنیایی دیگر باشند...

میشل آنفرول : شواهد حاکی از آنند که این پدیده های مرموز در سطح زمین یا در ارتفاع خیلی کمی از زمین قرار داشته اند . اما آیا اختر شناسان هرگز مدعی شده اند که در طول مشاهدات خود از آسمان ، اشیاء پرنده ای را دیده باشند ؟

پروفسور هاینک : بله ، جواب مثبت است اما هیچ کدام اجازه افشای نام خود را نداده اند ...

میشل آنفرول : فضانوردان سازمان ناسا مشاهدات حیرت آوری را طی نخستین پروازهای فضاپیمای مرکوری یا جمینی گزارش کرده اند اما از چند سال پیش به نظر می رسد که ناسا دیگر اجازه ابراز حقیقت را در مورد مشاهداتشان نمی دهد. آیا توانستید از فضانوردان چیزی بفهمید ؟

پروفسور هاینک : حتی می توانم ثابت کنم که برای آنها صحبت کردن هم ممنوع شد ! با چند تن از این فضانوردان مثل " مک دیویت" صحبت کردم و اکنون معلوم است که " کالینز گ و " آلدرین " سرنشینان آپولو 11 ضمن سفرشان به ماه شیئ عجیبی را دیدند که در اطراف ماه پارک نشده بود بلکه در جلوی آنها پرواز می کرد . فضانوردان دیگر مدعی دیدن پدیده های حیرت آوری شده اند...

میشل آنفرول : دکتر هاینک شما سال گذشته جهت جمع آوری مدارک و شواهد دور دنیا را گشتید . آیا بین چیزهایی که در آمریکا به دست آوردید با چیزهایی که در دورافتاده ترین مناطق مثل جزایر اقیانوس آرام شنیدید و بدست آوردید تفاوتی وجود داشت ؟

پروفسور هاینک : دقیقا به همین علت اقدام به این مسافرت کردم . زیرا می خواستم بفهمم آیا مشاهداتی که در استرالیا روی می دهد با مشاهدات اینجا اختلافی دارد یا نه .متعاقبا به این نتیجه رسیدم که هیچ فرقی در مشاهدات وجود ندارد ...

میشل آنفرول : خوب دکتر فکر می کنم که این نکته برای تمام کسانی که صحبتهای شما را شنیدند جالب باشد ...

 

استاد زیست شناسی" رمی شوون " و بیگانه ها

گفتگویی داریم با " رمی شوون " Remy Chauvin ، استاد زیست شناسی در دانشگاه سوربون ...موارد مورد علاقه او عبارتند از : آیا گونه های دیگر حیات ( در طبیعت) وجود دارد ؟ آیا موجوداتی متفاوت با ما قابل تصور است ؟ آیا می توان مثلا وجود گونه های دیگر حیات را در محیطی زهرآلود تصور کرد ؟

رمی شوون : برای یافتن موجوداتی با محیط زندگی متفاوت از محیط زیست انسان ، احتیاج به جستجو و کنکاش زیاد نیست .

برای شروع باید بگویم که ما لارو حشرات و پشه هایی را می شناسیم که در آب "ژیزرها" با دمای برابر 65 درجه زندگی می کنند ، این خود دمای نسبتا بالایی است .

باکتریها و گیاهان پست تر اسید سولفوریک را وارد جریان سوخت و ساز خود می کنند .

لاروهای مگس در نفت زندگی می کنند . نه تنها در نفت زندگی می کنند بلکه به غیر از نفت در جایی دیگر نمی توانند به بقای خود ادامه دهند . آنها در روده های خود حامل گونه ای باکتری هستند که روی پارافین نفت عمل هیدرولیز انجام می دهند و از آن تغذیه می کنند . صحبت از ساختن پروتئین از نفت به میان می آید . مدتهاست که این لاروها این عمل را انجام می دهند.

اخیرا مطالعات ما به کشف تعجب آوری منجر گردید و آن " کاکابکیا " است و آن عبارت از ترکیبی از یک ارگانیسم ابتدایی است که در مثانه کارگران معدن یافت شده است . این کارگران همیشه در کنار دیوار محل معدن مثانه خود را خالی می کردند .این ارگانیسم به گونه ای عجیب شروع به تکثیر نمود. آنها مورد آزمایش قرار گرفتند و یک میکروارگانیسم کشف شد . البته قبلا در حالت سنگواره ای آن را می شناختیم . این میکروارگانیسم متعلق به دوره "سیلورین " بود . توانسته بود خود را در این محل بخصوص به علت نیاز به آمونیاک زنده نگهدارد .

او تنها در محیطی می تواند به زندگی خود ادامه دهد که انباشته از آمونیاک غلیظ باشد . قبول کنید که بسیار عجیب است .

حتی روی زمین موجوداتی با بیوشیمی های مخصوص بخ خود یافت می شوند . بعضی دیگر ، مثل لاروهای میکروسکوپی که در خزه های خشک شده پشت بامها زندگی می نمایند ، وقتی خزه خشک می شود آنها وارد مرحله عدم رشد "خواب" می شوند و بدل به یک لخته مواد خشک که ظاهرا مرده به نظر می آیندمی گردند .

چند محقق ثابت کرده اند که این موجودات می توانند "لیوفیلیزه " شوند . یعنی آنها را در خلاء کربنی زیر 60 درجه سانتیگراد خشک می کنند . تمام آب آنها کشیده می شود، بعد می توان آنها را داخل هوای مایع نمود یعنی زیر 183 درجه سانتیگراد ! بعد این لخته رااز هوای مایع خارج نمود و در جوف کاغذ خشک کن قرار داد و سپس یک قطره آب به آن افزود ، بعد از مدت کوتاهی جاندار دوباره آماس می کند ، آثار حیات در آن لخته پدیدار می گرددو فعالیت اولیه خود را از سر می گیرد ، آنچنانکه گویی اتفاقی نیفتاده است !

ما نمونه ای از مسافر بین سیارات را در دست داریم . مثلا اگر چنین موجودی به یک سنگ آسمانی چسبیده بود می توانست تا بی نهایت در برودت فضا گردش کند...

- پروفسور چند نمونه دیگر مثال بزنید :

رمی شوون : بله در اینجا یک حشره کوچک وجود دارد که اسم آن را " دسته اسلحه " نهاده اند .

- چرا اسمی اینقدر عجیب انتخاب نموده اید ؟

رمی شوون : ... در مثانه و امعاء مستقیم این حشره ، آب اکسیژنه ترشح می شود ، آنهم آب اکسیژنه غلیظ . وقتی حشره نگران می شود در آب اکسژنه خود نوعی آنزیم اکسید ، یعنی ماده ای که باعث انفجار آب اکسیژنه می گردد ترشح می کند ، آنگاه دمای داخل مثانه او به 110 درجه سانتیگراد می رسد ! این یک انفجار واقعی است . به این ترتیب این موجود مجهز به یک مکانیسم ابتدایی پرتاب موشک است !

در حقیقت ، تجزیه آب اکسیژنه برای پرتاب بعضی از موشکها مورد استفاده قرار می گیرد . ما در روی زمین دارای ارگانیسمهای زنده ای هستیم که به وجود آورنده دستگاههایی هستند که هرگز انتظار دیدنشان را نداریم .

- جناب پروفسور پس دو فرضیه در دست است . اگر موجوداتی که از سیاره دیگری آمده اند از ما دیدن کنند می توانند مثل برادر به ما شباهت داشته و یا اینکه به علت زندگی در محیطهای دیگر کاملا با ما فرق داشته باشند .

رمی شوون : در حقیقت هر دو مورد درست است ... دلفین نیز در واقع دارای همان نسبت وزن مغز به وزن بدن است که انسان نیز داراست ...آمریکائیان ... به لحاظ نظامی نتیجه تحقیقات خود را مخفی نگاه داشتند . فقط می دانیم که دلفینها قادر به شناسایی شناورهای جنگی و نصب مین روی جدارهای خارجی کشتی های دشمن هستند . کشتی های خودی توسط یک صفحه فلزی مخصوص که دلفینها طریقه شناسایی آن را آموخته اند پوشیده شده اند. همچنین می دانیم که دلفینها از زبان ارتباطی بسیار پیچیده ای استفاده می کنند . تاکنون نتوانسته ایم این زبان رافراگیریم...

- آیا همه شهود دیوانه هستند؟اگر پای توضیح افراد ضد اشیاء پرنده بنشینیم چنین چیزی را باور خواهیم داشت... پروفسور رمی شوون نظر خود را بیان نمایید :

رمی شوون : کسانی که ادعا می کنند که موضوع تنها عبارت است درشهادت اشخاص فاقد تعادل روحی ، به پرونده اشیاء پرنده مراجعه نکرده اند و نمی دانند راجع به چه مطلبی صحبت می کنند .

... در واقع ، در طول پنج سال اخیر اظهارات بسیاری از شهود دال بر این است که تعداد زیادی از اشیاء پرنده به زمین فرود آمده اند . گاهی اوقات این فرودآمدن ها باعث به وجود آمدن حالتهای دستپاچگی به ویژه در آمریکا شده است ...

با این وجود تعداد زیادی از آثار به جا مانده نشان دهنده یک وجود مادی هستند ...

- آیا با توجه به این آثار می توان نتیجه ای گرفت ؟

رمی شوون : از این آثار تقریبا به هیچ نتیجه ای نمی توان دست یافت . لیکن می توان فهمید که قطر آنها بسیار بزرگ است ، چرا که گاهی به دهها متر می رسد و متعلق به دستگاههای شناخته شده در زمین نیستند ... آثار روی زمین ، گفته های شاهدان صادق و قابل اعتماد ( که بعضی از آنها خود اخترشناس هستند ) همه و همه نمی تواند مورد انکار قرار گیرند...

 

منابع:

کتاب : آنسوی فضا

نویسنده : ژان پیر بوره

از کتاب " ناظران " اثر ریموند فاولر

مستندات و مصاحبه های رادیو فرانس انتر /مصاحبه از طریق رادیو فرانس انتر پخش شده است . در واقع کتاب ژان پیر بوره شامل جمع آوری موارد مستند و مصاحبه با شخصیتهای معروف و دانشمندان است .

    هیچ نظری تا کنون برای این مطلب ارسال نشده است، اولین نفر باشید...