فرازمینیان و حوادث بزرگ بخش ششم

نوشته شده توسط:کیوان فیض مرندی | ۰ دیدگاه

گزارشگر به کشور اتیوپی اشاره می کند و می گوید: در بستر رودخانه "اومو"، فسیلهای بیشماری تا به امروز پیدا شده است که از نظر تنوع موجودات در کره زمین،  در نوع خود منطقه بسیار استثنائی به حساب می آید خصوصا فسیل های مربوط به انسانهای اولیه یا بقولی "هیومنوید"، و همچنین فسیلهای "گوریل"، شامپانزه و غیره.

 در سال"1970"، باستانشناس آمریکائی بنام "ریچارد لیکی"، دو استخوان جمجمه انسان، مربوط به 195 هزار سال پیش را در همین منطقه پیدا کرد. این دو جمجمه بعنوان قدیمی ترین جمجمه انسان مدرن شناسایی و ثبت گردیده اند. یا به عبارتی اولین انسانهای هوموسپین.

پرفسور"مایکل دنین"، می گوید: هر روزه ما به اکتشافات جدید دست پیدا می کنیم، اسکلتهای نسبتاً کامل را شناسائی می کنیم و هرچه بیشتر جستجو می کنیم می توانیم به رابطه هائی میان خود و اجداد مان، میمونها پی ببریم! رابطه ما با "نیاندرتان"، و " پرو مگنوم "، رابطه بسیار جالبی است که برای ما بوجود آمده است، این است که چرا ما از اجداد خود موفق تر بوده ایم و چگونه توانسته ایم به این درجه از تکامل  دست بیاییم!

"پرفسور اریک فون دنیکن"، در این باب می گوید: در میان اجدادمان، ما تنها موجودی هستیم که دارای تمدن هستیم. سوال من این است که چرا؟ تاریخ تکامل و دانشمندانی که آنرا نوشته اند، اینگونه است که این فقط یک حادثه  بوده است. اما من معتقدم که اینطور نبوده و ما با مداخله موجوداتی که از ورای کره زمین به اینجا آمده بودند بوجود آمده ایم، بدین معنی که آنان “دی ان ای”، میمون را با “دی ان ای” انسان، مخلوط کرده اند و انسان "هوموسیپین" را بوجود آورده اند. صرفا جهت تکامل! "جورجیو سر کالوس"، می گوید: یکشبه در قیاس تاریخی، انسان اهرام را ساخت، تمدن سومریان را ساخت، بناهای خارق العاده ای که احتیاج به ریاضی و فیزیک دقیق می داشت را ساخت، در حققیت این فوران دانش و علوم ، یکشبه راه صدها ساله را پیمود و بشر بناگاه دارای تمدن شد! به عقیده من و "تئوری فضا نوردان کهن" این حادثه بدون دخالت موجودات فرازمینی امری محال به نظر  می رسد و تاریخ تکامل بشر، حاصل مستقیم دخالت فرازمینیان در “دی ان ای”، انسان بوده است. در حقیقت ما نیمی انسان و نیمی فرازمینی به حساب می آئیم!

"دیوید ویلکاک"، می گوید: اطلاعات خارق العاده و اعجاب انگیزی بر روی سنگها و الواح و کتیبه ها برای ما از پیشینیان به جا مانده است که نشان می دهد، اجداد ما انسانها، به سادگی در کره زمین بوجود نیامده اند و بدون شک از ورای کره زمین آمده اند! گزارشگر می  گوید: پس اگر فرازمینیان در گذشته های بسیار دور، به کره زمین آمده باشند؛ براستی  چه کسانی هستند و برای چه به کره ما آمده اند؟ وی ادامه داده و می گوید: براساس "تئوری فضانوردان کهن"، جواب چنین سوالی در کتیبه ها و الواح  سومریان با دقت و جزییات کامل نوشته شده است!

در سال "1849"، باستانشناس انگلیسی، بنام"آستین هنری لیرد" موفق به کشف "22 هزار"، (لطفا خوب توجه کنید، 22 هزار کتیبه که همه آنها از موزه های انگلیس سر درآورده اند) کتیبه و لوح سومری در شهر نینوا و اطراف آن شد (در نظر داشته باشید که درسال "1849"، کشوری بنام عراق وجود نداشت و دیگر شهرهای عراق امروزی مناطقی یا تحت نظر ایران و یا بی صاحب به شمار می آمدند.)  این کتیبه ها، جزئی از اولین نوشته های خطی انسان در هزاره های کهن بحساب می آیند! تاریخ درست این کتیبه ها به بیش از شش هزارسال پیش باز می گردند . درهمین رابطه "پرفسور ذکریا سیچین"، نویسنده روسی بیش از 30 سال از عمر خود را، صرف تحقیق و ترجمه این کتیبه ها و الواح کرده است. وی درسال "1976"، کتابی درهمین رابطه بنام "دوازدهمین سیاره"، بچاپ رساند و در این کتاب که حاصل ترجمه کتیبه های سومری بود، وی اعلام میکند که فرازمینیانی بنام "آنوناکی"، از کره ای ورای منظومه شمسی به نام " نیبیرو"، در جستجوی طلا، به کره زمین می آیند.

"جیسون مارتل"، دراین رابطه می گوید: آنوناکی ها در این کتیبه ها دقیقاً توضیح می دهند که به دلیل صدماتی که به اتمسفر کره آنان، یعنی "نیبیرو"، وارد شده است بدنبال آلیاژی مانند طلا برای ترمیم اتمسفرکره خود، دست به سفرهای  فضائی زده اند و درنتیجه، کره زمین را که دارای چنین آلیاژی بوده است را انتخاب می کنند.

گزارشگر می گوید: بر اساس نظریات "ذکریاسیچین"، "آنوناکیها"، اولین باری که به کره زمین می آیند 450 هزار سال پیش بوده است، زمانیکه موجودات "نیاندرتال"، در کره زمین زندگی می کردند، آنان تدریجاً به این نتیجه می رسند که برای بدست آوردن طلا و چند آلیاژ مهم دیگر، احتیاج به یاری موجود دیگری غیر از خود دارند که بتواند در بدست آوردن آن آلیاژها به آنان کمک  کند، لذا آنان که درعلم ژنتیک به مهارتهای خارق العاده ای رسیده بودند دست به پدید آوردن انسان میزنند و بعد از یک سری آزمایشاتی که دقیقا در الواح سومری آمده است با مخلوط کردن ژن نوعی میمون، یعنی  نئاندرتال و ژن خود، انسان را پدید می آورند.

اریک فون دنیکن در این باب می گوید؛ آنان "آنوناکیها"، معتقد بودند که خدایانی هستند که برای هدف خاص و مقدس وارد کره زمین شده اند و در این راه می بایست موجوداتی بوجود آورند هوشمند و با درجه بالائی از کنجکاوی. موجوداتی که تدریجا بتوانند به جائی برسند که انسان امروزی نمونه آن است. حال این سوال بوجود می آید که چرا؟

    هیچ نظری تا کنون برای این مطلب ارسال نشده است، اولین نفر باشید...